محمدرضا میرتاجالدینی، معاون حقوقی و امور مجلس رئیسجمهور اعلام کرد که پیشنهاد دولت مبنی بر اصلاح آییننامه داخلی مجلس به مجلس ارائه شده است.
در این پیشنهاد که متن آن در سایت اطلاعرسانی دولت هم انتشار یافته، دولت از مجلس خواسته است تا موادی از آییننامه داخلی را اصلاح کند. در گفتوگو با احمد سلامتیان، نماینده پیشین مجلس و تحلیلگر سیاسی مقیم پاریس از او پرسیدهام: اهم نکاتی که در پیشنهاد دولت آمده، چیست و چه ایرادها، انتقادها و احیاناً تناقضهایی با قانون اساسی جمهوری اسلامی دارد؟
احمد سلامتیان: در درجه اول، اجازه بدهید موضوع کمی شکافته شود. چون در بحثهای خود دولت هم مبهم است. مجلس مدتی است بنا بر طرحی از جانب نمایندگان، درصدد اصلاح بعضی از مواد آییننامه خود است. دولت در این بحث، معلوم نیست به چه عنوانی دخالت میکند.
مصوبات مجلس، به موجب قانون اساسی و مذاکرات مجلس یا پیرامون لوایح هستند که دولت آنها را ارائه میدهد یا پیرامون طرحها هستند که خود نمایندگان مجلس آن را مطرح میکنند. در مورد آییننامه، بهطور مشخص، در همه مجالس دنیا، طرح است که داده میشود. چون مسئله رسیدگی به آییننامه، اگر نگویم انحصاراً، میشود گفت که اساساً مربوط به نمایندگان مجلس است.
در اصل ۶۵ قانون اساسی خود جمهوری اسلامی هم، آنجایی که صحبت از آییننامه داخلی مجلس میشود، شرایط ویژهای برای آن قائل میشود که میگوید تصویب تکتک مواد این آییننامه، احتیاج به موافقت دوسوم حاضران در مجلس دارد.
هیچ جایی پیشبینی نشده که دولت یا نمایندگان دولت در رسیدگی به طرح آییننامه داخلی مجلس که مربوط به نحوه مدیریت بحثهای مجلس و تصمیمگیریهای مجلس است، مداخله کنند. معلوم نیست به چه عنوانی است که امروز دولت پیشنهاداتی در مورد بحث مربوط به طرح آییننامه داخلی میدهد.
این حرکت دولت، بیش از آنچه یک اقدام قانونی در شکل و چهارچوب قانونی باشد، نوعی بهرهبرداری از مداخلات اخیر رهبری در امور مجلس و قوه مجریه و تعیین هیئت اختلاف است.
بدینترتیب دولت میخواهد از این موقعیت استفاده کند و تحت این اصطلاحی که میگوید من دارم در جهت تعامل مجلس و دولت و در جهت اطاعت از دستورات رهبری عمل میکنم، مجلس را هم در عمل به نوعی پای دیوار بگذارد که یا پیشنهادات دولت را در طرح آییننامه داخلی خودش بپذیرد که در آن صورت دولت شریک مجلس میشود، مدیر مجلس میشود و یا اینکه وارد یک تقابل جدید بین مجلس و دولت بشود.
اگر از شکل این پیشنهاد و تعارض آن با روال حقوقی حاکم بر کشور و قانون اساسی بگذریم، در داخل این پیشنهاد چه نکات مهمی وجود دارد؟ آیا بهنظر نمیرسد که دولت بهگونهای دارد تلاش میکند تا دست مجلس را از نظارت بیشتر بر دولت کوتاه کند؟
دولت به این ترتیب دارد آرزوهای خود را در این زمینه میگوید. وگرنه مجلس اگر بخواهد چهارچوبهای قانونی خود را در نظر بگیرد، تا زمانی که ۱۵ نفر از نمایندگان، پیشنهادات دولت را امضا نکردهاند و به عنوان پیشنهاد خودشان در طرح اصلاح آییننامه نیاوردهاند، به صورت یک طرح جداگانه یا ترمیمی به او، قابل بحث در مجلس نیست.
آییننامه مجلس فقط یک فرم ظاهری نیست. بحثهای مجلس در همه جای دنیا مقررات ویژهای دارد که آییننامه معین میکند. همه چیزی را در مجلس، فیالبداهه نمیشود مطرح کرد.
اما از نقطهنظر مجموعه محتوا، پیشنهاداتی که امروز معاون مجلس رئیسجمهوری داده (چون اسم آن هیچچیز دیگری بیش از این نیست و معلوم نیست خود این پیشنهادات در جلسه هیئت دولت تصویب شده باشد و به صورت یک لایحه به مجلس آمده باشد)، فقط پیشنهادات فردی ایشان است و جنبه یک بیانیه سیاسی را دارد که در لابهلای آن، آرزوها و مطالبات دولت در ارتباط با مسئله آییننامه مطرح میشود.
دولت در گذشته، یکی از علل عدم رعایت تصمیمها و پاسخ ندادن به سئوالات مجلس و امضا نکردن و اجرا نکردن مصوبات مجلس را اینگونه عنوان کرده که نسبت به آییننامه مجلس اعتراضها و ایرادهایی دارد و گویا آییننامه را در برخی از موارد خلاف قانون اساسی میداند. البته این خود، نوعی موضع گرفتن علیه شورای نگهبان هم هست که گفته مواد این آییننامه، بعد از تصویب مجلس، مغایرتی با شرع و قانون اساسی ندارند.
دولت امروز به دنبال بهانهجویی خودش، مقداری پیشنهادهای متفاوت و متناقض را مطرح میکند که میتوانم بگویم امیال دولت برای مغشوش کردن بحث مربوط به آییننامه، بیشتر عبارت از این است که به نوعی از مقابل مسئولیتهای خودش در برابر مجلس فرار کند و با یک بحث لفظی، حتی در برخی از جاها، حقوق مسلم مجلس را زیر سئوال ببرد. از جمله در این زمینه که ده نفر از نمایندگان مجلس حق دارند از دولت سئوال کنند و یا اینکه بعد از اینکه سئوالی از دولت مطرح شد و سه کمیسیون پشت سرهم نظر دادند که به این سئوال پاسخ کافی داده نشده، قابل طرح برای استیضاح است.
متناسب با این، من اصلاً نمیبینم وضعیتی که مجلس بتواند وارد بحث قانونی و حقوقی در مورد این پیشنهادها بشود. مگر اینکه مجلس در قدم اول، نوعی تن به هاراگیری بدهد؛ یعنی گرفتار خودکشی با شمشیر مستقیم در شکم خودش بشود.
آیا به نظر نمیرسد که این پیشنهاد بهگونهای واکنش به اقدام رهبر جمهوری اسلامی در تشکیل هیئت عالی حل اختلاف باشد؟
از این نقطهنظر میتوان گفت که پیشنهاد یادشده میخواهد رهبر جمهوری اسلامی و تصمیمی را که گرفته، بهصورت ابزاری درآورد برای اینکه قوه مقننه را از حقوق اولیه خودش محروم کند و از آنجایی که مداخله روزمره رهبر، به نوعی کار عادی نهادهای قانونی را مختل کرده و آن هیئت حل اختلاف هم کاری جز مختل کردن کار قانونی این نهادها ندارد، دولت هم از این موقعیت استفاده کرده است و میخواهد خود را بیشتر و بیشتر بر قوه مقننه مسلط کند.
البته قطعی است که این نوع عملکرد با نهادهای قانون اساسی، نتیجهاش عبارت از این است که کلیه این رفتار را زیر سئوال میبرد.
امروز دولت با رفتار خودش در این نوع پیشنهاد، همان کاری را که میکند که رهبری کرد. رهبری هفته قبل هیئت حل اختلافی را به صورت دائم برای رسیدگی به اختلاف سه قوا معین کرد که علیالاصول قانون اساسی تکلیف آن را روشن کرده است.
اختلافهایی که در موارد استثنایی میتوانست پیش بیاید و در آن موارد استثنایی، قبلاً رئیسجمهور بود که میبایست هماهنگ کند، الان گفتهاند باید برعهده رهبر باشد؛ و رهبر وقتی یک ارگان دائم درست میکند، یعنی به تعارض و کشمکش بین قوا صورت عادی و رسمی میدهد.
دولت و معاون آقای احمدینژاد، آقای میرتاجالدینی امروز میگوید اگر بحث عبارت از این است که هر روز تمام نهادهای جمهوری اسلامی به صورت گوشت قربانی مورد کشمکش باشد، ما مرد میدان هستیم و از این نقطه نظر شاید به نوعی مقلدین واقعی رهبری هم باشند.