روزنامه ابتکار در شماره سهشنبه ۲۱ تير ۱۳۹۰ گزارشی درباره وضعيت درياچه اروميه منتشر کرده است.
به گزارش ابتکار «بيش از ۱۵سال از هشدارهای زيستمحيطی مبنی بر خشکشدن و نابودی درياچه اروميه میگذرد؛ اما به دليل اجرايینشدن يک طرح عملی برای برونرفت اين تالاب از وضعيت بحرانی موجب شده درياچه اروميه رفته رفته رخت کفن بر تن کند.»
وحید جلالزاده، استاندار آذربايجانغربی، انتقال آب به دریاچه ارومیه را از جمله راهکارهای نجات این دریاچه اعلام کرده است.
وی همچنین از «باروری ابرها» به عنوان راهکار دیگر نام برده و افزوده: «در سال گذشته مطالعات خوبی انجام شد که اميدواريم امسال در فصل پاييز اقدامات خوبی انجام شود.»
اما اميرشاهرخ حسنعلیزاده، رئيس سازمان هواشناسی استان آذربايجانشرقی در گفتوگو با رسانهها اعلام کرده: «روش بارورسازی ابرها روشی است که از سوی بسياری از کارشناسان حوزه محيط زيست رد شده است.»
وی با وجود اصرار سازمان محيط زيست ایران برای اجرای اين طرح، بارورکردن ابرها برای نجات درياچه اروميه را «صرف هزينه اضافی» میداند و میگويد با بارورکردن ابرها درياچه اروميه سيراب نمیشود.
به عقيده کارشناسان خشک شدن اين درياچه روی زندگی روزمره ساکنان مناطق غربی ایران تأثير مستقيم دارد.
فعالان محیط زیست نیز میگویند در صورت ادامه يافتن شرايط فعلی دریاچه ارومیه، با منتظر سونامی نمک، خشکشدن مناطق کشاورزی و شيوع بيماریهای مختلف در اين منطقه بود.
در پایان گزارش ابتکار آمده: «درياچه اروميه از سال ۷۶ شروع به خشکشدن کرده است و در طی۱۳سال، سطح آب درياچه کاهش زيادی پيدا کرده و در حال حاضر درياچه مملو از نمک، گویی که کفن پوشیده باشد، به انتظار مرگ خود نشسته است.»
درياچه اروميه بين دو استان آذربايجانغربی و شرقی واقع شده و حوضه آبريز آن علاوهبراين دو استان، کردستان را هم دربر میگيرد.
مطالب ديگر مطبوعات:
مردمسالاری؛ خيز بلند طلاق در کشور، آمار ازدواج باز هم کاهش يافت
تهران امروز؛ کارمندانی که از تهران رفتند، پشيمان هستند
با سلام و تشکر بابت نصب نوشته زیر:
به عنوان یک صاجبنظر در مورد مساله دریاچه ارومیه باید عرض کنم که راهکارهای ارایه شده توسط کارشناسان هیچیک به تنهایی یا تواما به هیچوچه مشکل این دریاجه را حل نخواهد کرد. با وارد کردن اب شیرین به شورابه ارومیه فقط غلظت نمک کمی پایین خواهد رفت و سطح دریاچه هم کمی بالا خواهد امد بدون اینکه هیج کاهشی در مقدار نمک موجود در منطقه به وجود اید. در واقع با یک حساب تخمینی هر روز 15 الی 20 تن نمک هم به ان اضافه خواهد شد که ابعاد مشکل را در دودهه اینده به مراتب وسیع تر خواهد کرد. در واقع اب شیرین را به دریاجه نمک وارد کردن یعنی هدر دادن اب و به زودی مردم منطقه با مشکل بی ابی هم روبرو خواهند شد.
بارور کردن ابر ها هم هیچگونه تاثیری در روند اضمهلال اکولوژیکی دریاجه نخواهد داشت و به جز نومیدی چیزی به بار نخواهد اورد. مشکل این دریاچه و دیگر زیستاب های ایران بیشتر مربوط به وجود و فعالیت انسان در منطقه است و با به کار گیری چند روش بسیار کم خرج تر و موثر تر میتوان نه تنها مساله شورابه ارومیه را حل کرد بلکه الگویی برای همه دنیا به وجود اورد.
در اینجا جند سوال را مطرع میکنم تا ذهن خوانندگان را به سوی راه حل مشکل دریاچه که از قضا خیلی هم پیش پاافتاده و ساده است ببرم:
1-ایا فکر میکنید دریاجه ارومیه در 3000 سال پیش که اریایی ها به منطقه وارد شدند هم دریاچه نمک بوده است؟
2- اگر جواب سوال بالا به درست منفی باشد ایا میتوانید تصور کنید که این دریاچه دوباره به دریاچه اب شیرین تبدیل شود؟
3- اگر با به کار گیری سه – چهار طرح بسیار کم خرج و تقریبا بدون تاخیر این کار امکان پذیر باشد ایا دولت به دور از سیاست و مردم آدربایجان همدلی و همراهی های لازم را خواهند کرد؟
بنده مقاله ای در دست تهیه دارم که به زودی برای اریه اماده خواهد بود. 12 سال پیش در زمان دولت اقای خاتمی نامه کوتاهی به دفتر ایشان فرستاده که به کارشناسی محول شده بود. از ایشان نامه ای دریافت کردم که به کلی وجود مشکل را انکار کردند. اما حلا میبینیم که مشکل با ابعاد وسیعتری نمایان شده است.
بنده در همه حال اماده همکاری رایگان با دست اندر کاران و دوست داران دریاجه خواهم بود. منتظر تماس جناب استاندار جلال زاده خواهم بود.
دکتر اسدالله ابراهیمیان
کاربر مهمان / 12 July 2011
جناب دکتر ابراهیمیان سلام
لطفا بفرمائید که ایا میتوان از نمک موجود در دریاچه بهره مند شد و از فروش نمک این دریاچه یک یا چند لوله اب با کمک پمپاژها از رودهای اطراف برای پر کردن دریاچه کمک گرفت؟اگر امکانش نیست چرا نمیتوان با اسخراج نمک موجود،بستر دریاچه را عاری از نمک کرد.همانطور که اگاهید کشورهای زیادی علاقمند به مصرف نمک طبیعی دریائی و دریاچه ای هستند و برای بدست اوردن چنین نمکی که با املاح کانی مخلوط است،هزینه میکنند.ضمنا خدمت به کشور و مردم ایران نیاز به خواهش و درخواست استاندار و یا رئیس جمهور ندارد و اگرشما واقعأ علاقمند به رفع مشکلات در ایران هستید،محبت فرموده و از همین کانال ادای وظیفه بفرمائید.اگر اوامر شما را مسئولین نپذیرند،مطمعنا خوانندگان مطالب شما و دوستداران محیط زیست از ان بهرهمند خواهند شد.سپاسگزارم
کاربر مهمانmansour piry khanghah / 12 July 2011
با سلام و تشکر از شما و زمانه برای تسهیل ارتباط
دوست عزیز اقای پیری خانقاه
دوازده سال پیش در نامه ای کوتاه به اقای خاتمی مساله نمکزار شدن تمامی فلات ایران را گوشزد کردم. دو نامه یکی از دفتر ایشان و یکی هم از یک کارشناس (یا بهتر است بگویم کارنشناس) رسید. در نامه دفتر ایشان کلی سلام و صلوات و تعارف و تشکر بود و در نامه کارشناسی کل وجود مساله را کتمان کرده بودند! این یعنی پایان همکاری با دولت اصلاحات برای حل بحرانی که در ان زمان برای بنده بسیار مشهود بود وما تازه داریم نوک کوه نمک را میبینیم و بدنه کوه هنوزز هم به چشم خیلی ها ناپیداست.
هم اکنون هم در حال تهیه یک گزارش یا مقاله مفصل تر در این مورد هستم اما تا تقاصایی نباشد عملی کردن پروژه پیشنهادی هرگز به وقوع نخواهد پیوست. به همین مناسبت هم بنده امادگی خود را مشروط به اینکه تقاصایی باشد اعلام کردم و هنوز هم بر حرف خود ایشتاده ام. مطمین هستم که اگر این مسیر دنبال شود در مدت یک الی دو دهه میتوان دریاچه را احیاء کرد و به شکوه و صفای گذسته اش رسانید.
اما در جواب سوال دیگر شما که ایا میتوان از نمک دریاچه مستفید شد چراکه نه؟ البته اگر تاکنون صنایع باطری سازی و دیگر صنایعی که با عناصر سنگین و سمی مثل سرب و جیوه و غیره سرو کار دارند در منطقه مستقر نکرده باشند. این گونه صنایع با ریخت و پاش و انتشاز املاح سنگین در محیط و منطقه که سرانجام به دریاچه سرازیر میشوند نمک را الوده میکنند و جداسازی انها از نمک شاید هزینه بر باشد.
در مورد سوال شما مبنی بر اوردن اب از ارس و خزر هم کاری نا ممکن است. تبریز و اورمیه و تمام آدربایجان منجمله دریاچه ارومیه بیش از 1000 متر از سزح دریا بالاترند و دریای خزر 30 متر زیر سطح دریای ازاد است. حتی بالاتری نقطه ارس در نزدیکی مرز ترکیه و ارمنستان/آدربایجان هم چند صد متر با سطح دریاچه اختلاف ارتفاع منقی دارد. اگر چنین کاری ممکن شود به مصداق عبارت خودمان که آب که سربالایی رود قورباغه در ابو عطا می خواند تمام قوانین وزن و جاذبه به بازی گرفته میشود. تازه باز هم اگر چنین کاری ممکن باشد برداشتن اب از رودی چه دور و چه نزدیک خق ابه خزر را کاهش میدهد و روند اضمهلال اکولوژیکی ان دریاچه عظیم را سریع تر میکند. و باز هم در این برهه از زمان اگر آب شیرین به دریاچه ریخته شود نمک همجنان پابرچاست و هر روز قریب 20تن دیگر هم به ان اضافه میشود.
این راهکار های ارایه شده توسط کترشناسان چه بارور کردن ابرها و چه انتقال اب سدها به دریاچه یا از منابع دیگر اصولا راه حل منطقی مشکل نیستند و فقط دل خوش کنک می باشند چون ظاهرا نمک حل شده در اب را از دید ها پنهان میککند و مارا دلخوش که مشکل را حل کردیم و برویم خوش بخوابیم.
با احترام
ابراهیمیان
کاربر مهمان / 13 July 2011