کشمکش در بین دو مقام عالی حکومتی در ایران، آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای و طرفداران او از یکسو و محمود احمدی‌نژاد و حامیانش در دولت از سوی دیگر که در ادبیات جدید به «جریان انحرافی» خوانده شده‌اند، همچنان ادامه دارد.

در آخرین پرده‌ از این تعارض سردار سرلشکر محمدعلی جعفری، فرمانده سپاه پاسداران هم انتقادات خودش را متوجه دولت کرده است.

او در بخشی از اظهارات اخیر خود گفته است که اتفاق‌های اخیر از ذهن دوستداران ولایت پاک نخواهد شد و «جریان انحرافی» از طریق پول و رانت‌خواری در حال یارگیری است.

در گفت‌وگو با دکتر فاطمه حقیقت‌جو، فعال سیاسی و استاد دانشگاه در بوستون از او پرسیده‌ام: ارزیابی شما از این پرده جدید از تعارض چیست و ورود فرمانده سپاه به این تعارض و درگیری را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

دکتر فاطمه حقیقت‌جو: در خصوص این اختلاف‌ها به‌طور کلی باید به چند مسئله مهم اشاره کرد. اولین نکته این است که بالاخره آقای خامنه‌ای همه تلاشش این بود که یک قدرت یکپارچه درست کند و مخالف بحث دوگانگی در قدرت بود و هربار خواست که این کار را انجام دهد، پس از مدتی انشعاب‌های مختلف شکل گرفت. البته خیلی هم طبیعی است که ایشان به این شدت حساس است؛ این که قدرت رهبری که علاقه‌مند به یک قدرت نامحدود است مورد چالش قرار نگیرد که این بار بنا بود این نامحدود بودن از سوی تیم احمدی‌نژاد‌ـ مشایی مورد چالش قرار گیرد. بنابراین هرکسی با استراتژی محدود کردن قدرت آقای خامنه‌ای حرکت کند، آقای خامنه‌ای به شدت با او برخورد می‌کند و فردا حتی اگر مجتبی خامنه‌ای هم بخواهد در آن مسیر قرار گیرد، یک برچسب جدید هم به او خواهند چسباند. از این جهت که برایش فرقی نمی‌کند که او پسرش است، عضو تیم خودش است یا از دیگران.

در خصوص بحث سپاه اما خیلی جالب است: نکاتی که امروز سردار جعفری در این مصاحبه بیان می‌کند، پول و رانت‌خواری و خرید رأی به‌واسطه پول و رانت‌خواری، دقیقاً اتفاقی است که در انتخابات قبلی ریاست جمهوری هم روی داد و اتفاقاً سپاه هم نقش بسیار مؤثری در توزیع آن امکانات و پول داشت و حتی خودشان کمک و حمایت کردند و امروز همین‌ها به همان روش دارند انتقاد می‌کنند. این حاکی از این است که قانون اساسی در مملکت اجرا نمی‌شود.

یکی از نکات بسیار مهم قانون اساسی این است که سپاه حق دخالت در مسائل سیاسی کشور را ندارد و مرتب و مرتب دارد قانون اساسی را نقض و در مسائل سیاسی مملکت دخالت می‌کند. البته طبیعی است که فعلاً سپاه بنا به فرموده آقای خامنه‌ای دارد این کار را انجام می‌دهد. چون مکانیسم همان مکانیسم قبلی است. بنابراین متأسفانه شخص رهبری که به قانون اساسی عمل نمی‌کند. بقیه نهادها هم همینطور قدرت قانونی‌شان به رسمیت شناخته نمی‌شود یا می‌خواهند قدرت قانونی یک نهاد دیگر را به چالش بکشند.

نکته بعدی بحث تقلب در انتخابات است. بالاخره این آقایان خودشان در انتخابات تقلب کردند. نه تنها صرفاً به جابه‌جایی آرا نپرداختند، بلکه بیش از این، حتی آمدند رأی‌سازی کردند. رأی مشخصی را به یک کاندیدا اختصاص دادند. بنابراین اساساً باز این هم نقض قانون اساسی بوده است و حالا هم می‌خواهند یک بار دیگر به تقلب در انتخابات به شکل و مقیاس دیگری بپردازند.

پیش از این حمله ائمه جمعه و رسانه‌های همسو با رهبری را علیه دولت و جریان مشایی‌ـ بقایی داشتیم. الان با ورود صریح فرماندهان سپاه به این فرایند، شما چه مرحله‌ای را پیش‌بینی می‌کنید و فکر می‌کنید در راستای چه طرحی فرماندهان سپاه وارد این منازعه شده‌اند؟ آیا به نظر نمی‌رسد که بناست به نوعی حتی پیش از پایان این دوره، دولت کنونی را به زانو درآورند؟

به زانو درآمدن دولت فعلی بستگی به واکنش دولت هم دارد. من فکر می‌کنم گرچه تا این جای بازی هم باخت‌ـ باخت به ضرر آقای خامنه‌ای و سپاه پاسداران بوده، ولی فکر می‌کنم آقای خامنه‌ای می‌داند که عدم پایان چهارساله این دوره آقای احمدی‌نژاد، به ضررش است. بنابراین اگر تیم احمدی‌نژاد‌ـ مشایی به تحرک خاصی ادامه ندهد، آقای خامنه‌ای برای این که چهره باخت‌‌ـ باخت بیشتری از خودش نشان ندهد، این دوسال را تحمل خواهد کرد.

اگر آن چالش‌ها به طور مرتب ادامه پیدا کند، ممکن است به استیضاح سیاسی در مجلس منتهی شود و یا حتی برای این که صورت بهتری داشته باشد، آقای احمدی‌نژاد را مجبور به استعفا کنند تا برود. در هر صورت این نشان از شکست استراتژی و تاکتیک آقای خامنه‌ای برای دور زدن قانون اساسی دارد. من فکر می‌کنم این فاز همچنان بحران‌های جدیدی را ایجاد می‌کند. تا زمانی که این‌ها نخواهند بپذیرند و مطابق قانون اساسی عمل نکنند، هر روز ما شاهد بحران‌هایی خواهیم بود که عدم اجرای متوازن و درست قانون اساسی به آن دامن خواهد زد.

فکر می‌کنید آقای احمدی‌نژاد با چه نقطه اتکایی در برابر این قدرت عظیم سیاسی، تبلیغاتی و نظامی رهبری ایستاده است و دارد مقاومت می‌کند و همچنان به حمایت از آقایان مشایی و بقایی می‌پردازد؟ آیا فکر می‌کنید نقطه اتکای پنهانی وجود دارد که ممکن باشد در شرایطی آقای احمدی نژاد آن را رو کند؟

من فکر می‌کنم یک‌مقدار این حمایت شاید برمی‌گردد به شخصیت آقای احمدی‌نژاد که در این شش سال گذشته نشان داده که از تیمش حمایت می‌کند، ولو آن تیم خطا عمل کند، اما فکر نمی‌کنم که به طور کلی بدنه اجتماعی پشت احمدی‌نژاد باشد که توان ایستادگی و مقاومت در مقابل اتحاد رهبری‌ـ نظامیان ‌ـ راست را داشته باشد. چون علاوه بر نظامیان و رهبری، الان اصول‌گرایانی هم که آقای خامنه‌ای در طول شش سال گذشته آن‌ها را به طور نسبی ساکت کرده بود، از این فرصت استفاده کرده و حملات خودشان را تشدید کرده‌اند. بنابراین جبهه وسیعی از اصول‌گرایان و نظامیان علیه آقای احمدی‌نژاد شده است.

طبیعتاً به طور استراتژیک هم اصلاح‌طلبان و هم جنبش سبز با احمدی‌نژاد‌ـ مشایی فاصله داشتند. بنابراین اصلاح‌طلبان و جنبش سبز هم حاضر نیستند هیچ حمایتی از او داشته باشند. تنها کاری که آن‌ها ممکن است انجام دهند، این است که در مقطع فعلی ترجیح دهند که سکوت کنند و وارد این بازی نشوند. طبیعی است که آن‌ها هم اختلاف اساسی و بنیادی دارند. بنابراین الان وضعیت آقای احمدی‌نژاد وضعیت فردی‌ است که در گوشه رینگ قرار گرفته است و فکر نمی‌کنم امکان تداوم به این شکل را داشته باشد. به احتمال قوی احمدی‌نژاد برای چندماه آینده ناچار است که آهسته‌تر برود.

به نظر شما اصلاح‌طلبان و جنبش سبز چه نقشی می‌توانند در این فرایند داشته باشند؛ به‌ویژه در آستانه انتخابات مجلس نهم، و با توجه به پیشینه و گذشته‌ای که وجود داشته و رد صلاحیت‌هایی که بوده است؟ آیا می‌توانند به‌عنوان یک بازیگر سیاسی در قامت شرکت‌کننده در انتخابات حضور داشته باشند؛ آن‌هم با توجه به تعارضی که الان در حاکمیت وجود دارد یا خیر؟

من فکر می‌کنم که اصلاح‌طلبان و رهبران شناخته‌شده‌ آن‌ها به درستی روی شروط انتخابات آزاد تکیه می‌کنند. چون اگر بنا باشد در انتخاباتی شرکت کنند که از قبل معلوم است که رهبری می‌خواهد این بارهم صندلی‌های مجلس را مطابق مجلس هفتم و هشتم در مجلس نهم بچیند، شرکت در چنین انتخاباتی یعنی این‌که صرفاً هیزم انتخاباتی شوند و تنور انتخابات را گرم کنند. من فکر نمی‌کنم که اصلاح‌طلبان بخواهند وارد چنین شرایطی شوند. آن‌ها تلاش می‌کنند که البته حاکمیت را به سمت اجرای متوازن قانون اساسی که انتخابات آزاد هم یکی از آن‌ها است سوق دهند. اگر چنین شرایطی پیش آید، ممکن است که در تصمیم تجدید نظر و بخواهند در انتخابات شرکت کنند. ولی تا امروز فعلاً بحث و گفت‌وگویی در خصوص شرکت در انتخابات وجود ندارد.