پرزیدنت باراک اوباما، روز پنجشنبه ۱۹ ماه مه ۲۰۱۱ در سخنرانی خود درباره خاورمیانه، به نکات گوناگونی درباره مسائل این منطقه و شمال آفریقا پرداخت.

همان‌گونه که انتظار می‌رفت، وی با اشاره به وقایعی که با نام «بهار عرب» از آن نام برده می‌شود، از اغلب کشورهای این منطقه از جمله ایران نام برد و در انتهای سخنرانی خود، با تاکید بر تعهد تزلزل‌ناپذیر ایالات متحده آمریکا در دفاع از امنیت کشور اسراییل، گفت: «رویای کشور دموکراتیک و یهودی، با اشغال دائمی تحقق نمی‌یابد.»

آقای اوباما به نکته‌ای اشاره کرد که بلافاصله واکنش‌های بسیاری را برانگیخت: پیشنهاد تشکیل دو کشور فلسطین و اسراییل بر پایه مرزهای شناخته شده پیش از پنجم ژوئن ۱۹۶۷! پیشنهادی که هیچ‌یک از رئیس‌جمهورهای پیشین آمریکا به این صراحت از آن یاد نکرده بودند.

نخستین واکنش‌های اسراییل

کمتر از یک ساعت پس از اتمام سخنرانی باراک اوباما، بنیامین نتانیاهو طی سخنانی گفت که اسراییل به مرزهای غیر قابل دفاع سال ۱۹۶۷ بازنخواهد گشت.

وی افزود با این طرح، بسیاری از اسراییلی‌های کرانه باختری رود اردن در خارج از مرزهای اسراییل قرار خواهند گرفت.[۱]

همزمان نمایندگان دست راستی کنست از جمله مایکل بن آری با رد طرح اوباما، از نتانیاهو خواستند که در جریان دیدارش با اوباما در روز جمعه ۲۰ ماه مه جواب رد قطعی را به این پیشنهاد رئیس‌جمهور آمریکا بدهد. بن آری در این اظهار نظر که در اورشلیم پست منتشر شد گفت: «اوباما یک یاسر عرفات جدید است.»[2]

نخستین واکنش فلسطینی‌ها

محمود عباس با استقبال از سخنان اوباما، بر مواردی چون حق بازگشت آوارگان فلسطینی تأکید کرد ولی همزمان سامی ابوزهری، سخنگوی گروه حماس در مصاحبه با شبکه تلویزیونی الجزیره، با انتقاد از این سخنرانی، گفت که سخنان اوباما حاوی نکته تازه‌ای نبوده و انتظارات مردم فلسطین را برآورده نکرده است.[3]

اسماعیل ردوان سخنگوی دیگر این گروه نیز به آژانس خبری فرانس پرس گفت که اوباما با نیرنگ، از اسراییل طرفداری کرده است.[4]

ادامه واکنش‌ها

بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسراییل در سفری که پس از سخنرانی اوباما به واشنگتن داشت، بعد از دیداری با رییس جمهور آمریکا و تاکید دوباره بر این امر که اسراییل به مرزهای پیش از پنجم ژوئن ۱۹۶۷ بازنخواهد گشت، در سخنرانی ویژه‌اش در کنگره آمریکا در روز ۲۴ ماه مه به صورت گسترده‌تر در این زمینه سخن گفت.

وی همچنین افزود که اسراییل، اورشلیم (بیت‌المقدس) را تقسیم نخواهد کرد و درباره آوارگان فلسطینی نیز گفت که آن‌ها حق بازگشت دارند، اما نه به درون مرزهای اسراییل!

نتانیاهو با بیان این‌که اسراییل در دادن زمین به فلسطینیان سخاوتمند خواهد بود، اما به مرزهای پیش از جنگ شش‌روزه در ۱۹۶۷ بازنخواهد گشت، گفت که اسراییل باید حضور درازمدت خود را در طول رود اردن حفظ کند تا بتواند ورود سلاح به ناحیه فلسطینی را کنترل کند.

مرزهای اسراییل تا ۱۹۶۷ و بعد از آن

با به قدرت رسیدن جمال عبدالناصر در دهه ۵۰ میلادی، مصر که تقریباً رهبری جهان عرب را در مخالفت با اسراییل به دست گرفته بود، با ترویج اندیشه‌های ناسیونالیستی عربی، اعراب سرخورده از شکست در جنگ ۱۹۴۸ را به تدریج به سوی جنگی دیگر سوق داد. مصر به رهبری عبدالناصر تمامی همسایگان عرب اسراییل را به همراه عراق و برخی کشورهای دیگر عربی برای حمله‌ای قاطع به خاک اسراییل بسیج کرد و در حالی که نشریات و رادیوهای عربی پر شده بودند از شعارهایی چون ریختن تمام یهودیان به دریا، در ماه مه سال ۱۹۶۷ جمال عبدالناصر از نیروهای پاسدار صلح سازمان ملل که متعاقب درگیری بر سر کانال سوئز در آنجا مستقر شده بودند خواست که فوراً منطقه مرزی میان اسراییل و مصر را ترک کند. همزمان رادیو قاهره نیز از فلسطینیان خواست به‌طور موقت از اسراییل خارج شوند تا بر سر راه بولدوزر‌هایی که قرار بود یهودیان را به دریا بریزد قرار نگیرند!

ژنرال‌های اسراییلی که کشور تازه تاسیس خود را در عمل در خطر نابودی می‌دیدند با حمله‌ای پیشگیرانه موفق شدند ابتدا با فلج کردن نیروی هوایی مصر و سپس پشتیبانی زمینی، در عرض شش روز با تحمیل شکستی سخت به اعراب، به غیر از گرفتن صحرای سینا از مصر، کرانه غربی رود اردن، بلندی‌های جولان و مزارع شبعا را نیز به تصرف در آوردند. در عرض شش‌روز مساحت اسراییل به نحو چشمگیری افزایش یافت و این کشور با این‌که اراضی اشغال شده مصر را پس از امضای قرارداد صلح به این کشور بازگرداند، باقی مناطقی را که در این جنگ تصرف کرده بود در اشغال خود نگه داشت.

چرا آمریکا پیشنهاد بازگشت به مرزهای ۱۹۶۷ را داد؟

امروزه به جز جناح تندروی فلسطینی که بیشتر حماس آن را نمایندگی می‌کند و کشورهای حامی آن مانند ایران، تقریباً اغلب دیگر کشورهای درگیر در مسئله فلسطین، موجودیت اسراییل را به عنوان یک واقعیت موجود پذیرفته‌اند و مذاکرات مربوط به صلح را در حدود بازپس‌گیری اراضی اشغال شده در طول جنگ شش روزه و مسئله سرنوشت آوارگان فلسطینی پیگیری می‌کنند.

اگرچه قدرت بر‌تر نظامی در دست اسراییل است و به نظر نمی‌رسد که در حال حاضر دولتمردان این کشور تمایلی به بازگشتن به مرزهای پیش از جنگ‌های شش روزه سال ۱۹۶۷ داشته باشند، لیکن تحولات منطقه‌ای باعث افزایش نگرانی حامیان آمریکایی اسراییل از روزهای پیش رو است.

به نظر می‌رسد آقای اوباما و مشاورانش در کاخ سفید، با داشتن تحلیلی واقع‌بینانه و آینده‌نگر از شرایط کنونی منطقه، به صورت حساب شده پیشنهاد مذکور را مطرح کرده‌اند. آن‌ها می‌دانند اسراییل که هم اکنون مدعی داشتن دموکراتیک‌ترین نظام سیاسی منطقه است، ممکن است به زودی، رقیبانی از دنیای عرب برای این عنوان پیدا کند. بی‌شک با استقرار نظام‌های مردم‌سالار به جای دیکتاتورهای سابق عربی، اسراییل در موقعیت سخت‌تری قرار خواهد گرفت.

همانگونه که آزادی بیان در اسراییل باعث خواهد شد تا تن دادن به عملی چون بازگشت به مرزهای ۱۹۶۷ برای استقرار صلح، برای هر سیاستمداری در داخل این کشور چالشی بزرگ به‌شمار رود و احیاناً به بهای از دست دادن محبوبیتش تمام شود، در آینده احتمالی کشورهای عربی و وجود دموکراسی و آزادی بیان در آنها نیز نمی‌توان به راحتی تصمیم سیاسی گرفت.

اگر روند دموکراسی‌خواهی در کشورهای عربی به تشکیل نظام‌های مردم‌سالار منتهی شود، افکار عمومی به شدت ضد اسراییلی اعراب، هم بر روند صلح تأثیر معکوس می‌گذارد و هم دست گروه‌های رادیکال را بیش از پیش باز خواهد گذاشت.

در حال حاضر به نظر نمی‌رسد دولت راست‌گرای اسراییل خشنودی چندانی از این طرح داشته باشد، اما باید صبر کرد و دید آیا روند تحولات دنیای عرب بر این تصمیم اسراییل اثر خواهد گذاشت یا خیر؟

پی‌‌نوشت‌ها:

1. اینجا

2. اینجا

3. اینجا

4. اینجا

5. این کارتون در سال 1967 در الفریده لبنان چاپ شده است. نقل از صفحه 115 کتاب شش روز جنگ نوشته مایکل اورن. مشخصات کتاب:
Six days of war: june 1967 and the making of the modern middle east: Michael B. Oren, ISBN:0-345-46192-4