در ایرانِ جمهوری اسلامی مسجدهای مستقل از حکومت را برای همیشه به تاریخ سپردهاند. چون بر گردش کار مسجدها بدون استثنا از سوی اداراتِ امور مساجد و جامعهی روحانیت مبارز، نظارت میشود. امام جماعت را هم آنان برای مسجد برمیگزینند و از این طریق سیاستهای حکومتی خودشان را در گردش کار و ادارهی مسجد دنبال میکنند. از سویی دیگر، پایگاه بسیج ناحیه و محله را نیز حسابگرانه در ساختمان مسجد جانمایی کردهاند، چون از نگاه سپاه قرار است مسجد به بسیج مشروعیت و آبرو ببخشد.
کار واقعی مسجد تسهیلگری در خصوص ارتباط نمازگزاران و مسجدیها با پایگاههای سپاه و بسیج است. امام جماعت و مسؤول پایگاه بسیج هم هر دو ضمن رابطهای تنگاتنگ با همدیگر بر گردش کار و فعالیت مسجد نظارت دارند. ضمن آنکه هرکدام از آنها رفتار دیگری و طرف مقابل را نیز تحت نظر میگیرد. با همین شگرد و حقه بینشان رقابت و نظارتی دو سویه پا میگیرد تا مبادا کسی از ایشان از حلقهی تنگ و خودمانی حکومت پا بیرون بگذارد. چون امروزه در مسجدهای دولتی، دین و شرع را دستمایهای برای ماندگاری نظام و حکومت میبینند تا به اتکای تبلیغ و ترویج خرافههای آن از حریم حکومت و نظام پاسداری به عمل آید.
قریب چهار دهه همواره در نمایشهای انتخاباتی حکومت، نیمی از صندوقهای رأیگیری را در مسجدهای کشور جانمایی کردهاند. حکومت در همین گزینشِ سیاسی، نقش و جایگاه مسجد را غیر مستقیم به مردم عادی یادآور میگردد. با این رویکرد بسیاری از اعضای صندوقهای انتخابات از نیروهای مسجدی انتخاب میشوند. بخشی از نیروهای مسجدیِ محله در حوزههای اصلی و مرکزی انتخابات هم حضور دارند. شورای نگهبان نیز ضمن رقابت با وزارت کشور بازرسان و ناظران آشکار و پنهان خودش را در محلهها از همین نیروهای مسجدی برمیگزیند. جدای از این، نیروهایی از مسجد محله در ستاد انتخاباتی کاندیداها حضوری فعال دارند. به واقع مسجد و بسیج مکان اصلی یارگیری و سربازگیری برای هر انتخاباتی به حساب میآید.
پیداست که نیروهای مسجدی بنا به تناسب محل هرجایی با چهرهای ویژه ظاهر میگردند. انگار همیشه باید نیمهای از سیما و چهرهشان پوشیده و مخفی باقی بماند. به هر حال در هنجارهای انتخاباتیِ نیروهای مسجدی آشکارا سیاستهای مشترک سپاه و ادارات امور مساجد دیده میشود.
آنان بدون استثنا رهنمودهای تشکیلاتی و توصیههای سیاسی دفتر رهبری را در انتخابات تعقیب و دنبال میکنند.
امام جماعت در طول برگزاری انتخابات از تریبون مسجد و منبر به نفع جریانی که با آن همراهی دارد، سود میبرد. او بدون آنکه به خواست و نیاز مردم بیندیشد به سفرهی پررونقی میاندیشد که از سوی حکومت برایش فراهم دیدهاند. در نتیجه رونق بازار امام جماعت آشکارا با دوام و بقای حکومت پیوند میخورد. گفتنی است جریانی که امام جماعت به آن وابستگی دارد، همان جریانی است که گردانندگان آن او را به عنوان امام و پیشنماز در مسجد به کار گماردهاند. مداح و قاری مسجد نیز همسو و همراه امام جماعت خط سیاسی او را در مسجد دنبال میکنند.
در کارزاری که حکومت برای هر انتخاباتی فراهم میبیند، مداح و پیشنماز با بهرهگیری از تریبون مسجد ضمن مداحی و سخنرانی از کاندیدای گروههای رقیب به عنوان مخالف دین و مذهب نام میبرند و از مخاطبان خود میخواهند به ایشان رأی ندهند. در این سخنرانیها گروههای رقیب شبکههایی مخالف رهبری شناسانده میشوند که گویا از خارج و آنسوی مرزهای کشور دستور میگیرند تا خواست و ارادهی بیگانگان را در ایران بر کرسی بنشانند. ضمن آنکه در مسجد از افراد مسجدی کسی خودش را به اجرای قانون و پیروی از آن ملزم نمیبیند. چون همه به گونهای ساختگی پشت دستورهای دین دولتی پنهان شدهاند تا خودشان را به انجام هر عمل نادرست و ناصوابی مجاز بدانند.
نیروهای وابسته به مسجد از بسیجی و نمازگزار گرفته تا منبری و روضهخوان همگی در تشکیلاتی خودمانی اما غیر رسمی گرد آمدهاند. آنها واجب و لازم میدانند تا نیروهای غیر خودی محله را از هر گروه و دستهای که باشند شناسایی نمایند. آنوقت کاندیداها و هواداران هر گروه و دستهای لیست میشوند تا اقدامات پیشگیرانهای را از فعالیت آزادانهی آنان به اجرا بگذارند. همین گروههای فعال در مسجد از پارهکردن اعلامیه و برچیدن بنر و پارچهنوشتهی گروه رقیب گرفته تا ضرب و شتم ایشان چیزی فروگذار نخواهند کرد. رفتاری از این دست بدون وقفه شانتاژ و تهدید را هم به همراه خواهد داشت.
مسجدیها به تازگی از شبکههای اجتماعی نیز در راستای اهداف تبلیغی و تخریبی خودشان بهره میگیرند. آنان با همین رویکرد گروههایی صدها نفری تشکیل میدهند تا خواست انتخاباتی خودشان را به همه بباورانند. در این برنامههای تبلیغی است اخبار و شایعات فراوانی علیه گروههای رقیب پا میگیرد تا شاید بتوانند از اعتبار انتخاباتی گروههای رقیب بکاهند.
در ایران با زمینههایی که حکومت فراهم میبیند، “مسجدی” شغل و حرفهای معتبر در ساختار حاکمیت به حساب میآید. شغلی که در فرآیند آن بیکارههای محله بیش از همه به کار گرفته میشوند. شاید هم موضوع “سالِ اشتغال و تولید” نیز در پهنهی گماشتگی و پادویی برای مسجد بهتر معنا میپذیرد. همچنان که مسجدیها نیز در مسجد بیکار ننشستهاند و همیشه کار و بار شناختهای را دنبال میکنند. حتا به اعتبار همین کار و بار است که مسجدی نام گرفتهاند. اما در این کار و بار چیزی جز خشونت، خبرچینی، تخریب و نفرت از مردم به نمایش در نمیآید. چون آنان در حرفهشان مردم را میپایند و بر اساس حرفه و شغلی انگلی و غیرمولد علیه مردم عمل میکنند. در نهایت “بالاییها” همراه با “خسته نباشید”، مزدشان را هم خیلی خودمانی کف دستشان میگذارند.
در ایران جمهوری اسلامی کاندیداها چه از گروه خودی و یا گروههای رقیب هیچیک از تشکیلات حزبی علنی برخوردار نیستند. چون فعالیت حزب و گروه سیاسی در جمهوری اسلامی از نوشتهای بر کاغذ فراتر نمیرود. تا آنجا که برای کاندیداها جدای از ستادهای موقتشان تنها جایی که برای تبلیغ باقی میماند، همین مسجد است. کاندیداها نیز شبها در مسجد حضور مییابند و پس از برگزاری نمازِ عشا با استفاده از تریبون مسجد سخنان تبلیغی خودشان را به اطلاع نمازگزاران میرسانند. اما تریبون مسجد فقط در اختیار کسانی قرار میگیرد که خودمانی باشند و از جایی ویژه سفارششان را کرده باشند. شکی نیست که همسویی کاندیدا با بسیج و امام جماعت به این هدف یاری میرساند. انگار همه چیز را تنها در مسجد فراهم دیدهاند و خارج از مسجد کسی حضور ندارد و اگر هم حضور دارد به حتم نباید آنان را جایی به حساب آورد.
پس از سخنرانی تبلیغی کاندیداها و یا هواداران او در مسجد، سفرهی شام را میگسترانند. چون اگر سفرهای در کار نباشد نمازگزاران پس از اقامهی نماز جماعت به حتم مسجد را ترک خواهند کرد. مثل ظهر عاشورا میماند تا کسی سینه نزند، قیمهی نهار را نوش جان نخواهد کرد. تنها بوی قیمه و کباب است که موجب میشود تا هر کسی شنیدن سخنان تبلیغی کاندیداها را بر خود واجب بشمارد. کاندیداها پس از خاتمهی سخنرانیِ انتخاباتی، کارت اینترنت، بلیت استخر، قبلهنما، صلوات شمار و یا سررسید و تقویم سال جدید را به طور رایگان بین همه توزیع میکنند.
بسازبفروشها، نمایشگاهیها و بنگاهداران معاملات ملکی در گردش کار داخلی مسجد نقش اصلی را پذیرفتهاند. به واقع هزینههای جاری مسجد نیز از سوی همین افراد متمول و “دست به جیب” تأمین میگردد. بدون تردید امام جماعت و مداح رونق کسب و کار خودشان را به بذل و بخشش همین گروه مدیون میدانند. از سویی دیگر بسازبفروشها و نمایشگاهیها برای مشروعیت بخشیدن به کارشان بین عامهی مردم، مسجد را پشتوانهای مناسب یافتهاند. ولگردان و بیکارههای محله هم که در هیأت و مسجد گرد آمدهاند آنجا را مکانی مناسب برای نهار و شام خوردن میبینند. جمهوری اسلامی آگاهانه همین نیروهای منزوی و منفعل در محلهها را به مسجد و بسیج میکشاند و ضمن متشکل کردنِ همه از قدرت تخریبی آنان در راه سرکوب نیروهای غیر همسو با حکومت بهره میگیرد. ضمن آنکه داشمشتیگری و خشونت علیه این و آن بخشی از نیازهای روانی همین گروه از ولگردان و ماجراجویان محله را برمیآورد. هزینههای سورچرانی این تهاجم و خشونت نیز به تمامی از سوی بسازبفروشها و نمایشگاهیهای محل تأمین میگردد. نمایشگاهیها و پاساژسازان با پرداخت این هزینهها به واقع رونق کار و شغلشان بیمه میکنند.
کسی لازم نیست در ایران همراه با نمایش انتخاباتیِ حکومت، آرزویی از دموکراسی و آزادی را در دل بپروراند. چون برگزاری انتخابات برای حکومت از مانوری امنیتی- تبلیغی فراتر نمیرود. در این مانور، مسجدیها نیز نقش خودشان را به نیکی به اجرا میگذارند. چنانکه از ابتدای انقلاب همواره به گوششان خواندهاند که از سوی دشمنان نظام، خطر بزرگی در راه است. ولی هر از چندگاهی خطرها آمدهاند و آنان سوار بر امواج، از خطر رهایی یافتهاند. اکنون نیز قرار است مسجدیها در خطر بزرگ پیشرو، نقش خودشان را بهتر از همیشه به نمایش بگذارند تا این خطر هم از سر “بالاییها” بگذرد. شعبان بیمخ و رمضان یخی یادتان نرود. این سفره را آنان با رهنمودهای عوامانهی آیتالله کاشانی و آیتالله بهبهانی پیش پای مسجدیها پهن کردند. سفرهای که تا امروز نیز اعتبارش همچنان به قوت خود باقی مانده است.
گزارشي روشنگر، واقع بينانه و موشكافانه كه حقيقت سياسي نهفته در سرشت و ساختار يك نظام توتاليتر مذهبي را كالبدشكافي مي كند.
احمد مجد / 21 April 2017
گزارش س.اقبال، مبلغان سياست «براي يك چشم انداز ولو اندك اصلاح در اين رژيم در انتخابات شركت كنيم» را ترجمه مي كند و مي نماياند كه هر لباسي بپوشند و يك بار هم به مسجد نرفته باشند، باز «مسجدي» هستند. چون مي گويند«براي بقاي اين رژيم قرون وسطايي بپاخيزيم»! زيرا ساز و كارهاي انتخابات در استبداد مذهبي، نتيجه هر انتخاباتي را به چيزي تبديل مي كند كه ولي فقيه خواسته و تدارك ديده يا در توازن باندهاي بالاي حكومت، به آن رضايت داده است.
احمد مجد / 21 April 2017