طی دو ماه گذشته، کارگران مجتمع پتروشیمی تبریز و سپس بندر امام دست به اعتراضی گسترده با هدف برچیده شدن شرکت‌های پیمانکاری و عقد قرارداد دسته‌جمعی با کارگران زدند. آنها۱۵۰۰ کارگر مجتمع پتروشیمی بندر امام بودند که از روز ۳۰ فروردین به مدت ۱۱ روز اقدام به تحصن و اعتصاب کردند.
خبرگزاری‌‏های نزدیک به دولت در مورد این اعتصاب اما سکوت کرده بودند و تنها خبرگزاری «ایلنا» در ابتدای اعتصاب، خبر کوتاهی از آن منتشر کرد.

به گزارش «اتحادیه آزاد کارگران ایرانی» با مقاومت کارگران و تجمع در مقابل دفتر مرکزی شرکت، نمایندگان آنان موفق به امضای یک توافقنامه‏ی کتبی چهار ماده‏ای، با مدیریت پتروشیمی شدند.

بر اساس این توافقنامه، مدیریت پتروشیمی از کارگران سه ماه مهلت گرفت تا در طول این مدت، کلیه مراحل اجرای مصوبه برچیده شدن شرکت‏های پیمانکاری و طی مراحل اداری آن در پتروشیمی بندر امام و وزارت نفت را به انجام برساند.

اجرای این بند را محمدحسین ظریفکار، مدیرعامل پتروشیمی و نماینده مردم ماهشهر در مجلس، ضمانت کرده است.

همچنین قرار شد ۲۵ نفر نماینده‏ی منتخب کارگران، با مدیران عامل مجتمع‏های مربوطه‏ خود، وارد مذاکره شوند تا از ۳۷ مورد مزایایی که به پرسنل رسمی داده می‌‏شود، آن مواردی که در توان مجتمع پتروشیمی بندر امام است، هم‏زمان با پرسنل رسمی، به کارگران پیمانکاری نیز پرداخت شود.

این موارد عبارتند از: پاداش تولید، پاداش نفت، پاداش بهره‏وری، حق جذب، حق محرومیت از تسهیلات زندگی، بدی آب و هوا و برخی امتیازات دیگر از قبیل دوری راه و بعد مسافت.

از مرتضی افشاری، عضو سابق سندیکای صنعت چاپ پس از انقلاب ۱۳۵۷ و کنشگر اتحاد بین‌‏المللی در حمایت از کارگران در ایران، در مورد حرکت اعتراضی کارگران پتروشیمی پرسیده‌‌ام.


مرتضی افشاری:
حرکت اخیر از بیستم فروردین شروع شد. خواسته‏هایی که این کارگران دارند، خواسته‏‌های عمومی طبقه‏ی کارگر ایران است. کارگرهایی که در سراسر ایران در کارخانه‏های مختلف، از فولاد گرفته تا ماشین‏‏سازی‏‌ها و جاهای دیگر کار می‌‏کنند، همین خواسته‏‌ها را دارند. این خواسته، یک خواسته عمومی است که کارگران پتروشیمی به خاطر آن، دست به اعتصاب زده بودند.

البته این اعتصاب سابقه‏ دارد. این کارگران چندین بار به خاطر مسائل مختلف و مشکلاتی که در محل کار داشته‏اند؛ از قبیل اخراج، قرارداد موقت و… دست به اعتصاب زده بودند، اما این‏بار هماهنگ‏‌تر و خیلی گسترده‏‌تر دست به این اعتراض زدند.

مهم‏‌ترین خواسته‌های این کارگران، یکی مسئله پیمانکاری است. دولت شرکت‏های پتروشیمی را به پیمانکارهایی داده که آن‏جا را اداره کنند و این شرکت‏‌ها فشارهای زیادی به کارگران می‌‏آورند؛ از جمله قرارداد موقت، قرارداد به اصطلاح سفیدامضا، ندادن حقوق و مزایا به کارگران و اخراج‏‏های بی‏رویه‏. این اعتصاب عمدتاً به خاطر این مسائل، یعنی خواسته عمومی کارگران ایران، از جمله کارگران پتروشیمی ماهشهر، یعنی استان خوزستان است.

این منطقه چقدر کارگر دارد؟ کارگران لوله‏‌سازی اهواز نیز چندی پیش اقدام به اعتراض گروهی کردند. کارگران معترض در یک منطقه متمرکز هستند یا در جاهای مختلف پراکنده‏‌اند؟

در جاهای مختلف پراکنده‏اند. در ماهشهر، بندر امام و دیگر شهرهای خوزستان هستند. چون کارخانه‏های پتروشیمی در ایران در تبریز، خراسان، اراک و دیگر مناطق ایران وجود دارند، اما در منطقه جنوب ایران، این کارخانه عمدتاً در ماهشهر و شهرهای اطراف ماهشهر، از جمله بندر امام است.

این مجتمع از سال ۱۳۴۰ شروع به کار کرده است. در دوران انقلاب، کارگران آن به حدود ۵۰ هزار نفر می‌‏رسید که بعد در دوران سازندگی آقای رفسنجانی و در دوران اصلاحات، به خاطر تعدیل نیروی انسانی و خصوصی‏سازی، حدود ۲۰هزار کارگر را اخراج کردند.

گویا در حال حاضر حدود ۲۵-۳۰هزار کارگر در کل مجتمع پتروشیمی ماهشهر و اطراف آن مشغول به‏کارند که به طور هماهنگ دست به اعتصاب زده بودند. چون کارگران پتروشیمی تبریز چند ماه پیش دست به اعتراض زده بودند که با موافقت با بعضی از خواسته‏های‏شان به سر کار بازگشتند.

آیا همه این کارگر‌ها، کارگران پیمانی هستند یا کارگران ثابت هم در میان آنان هستند؟

هر دو گروه هستند. کارگران استخدامی نیز به حمایت از کارگران پیمانی و قراردادی دست به اعتراض زدند. خانواده‏های آنان نیز در حمایت از آنان به جلوی کارخانه آمدند و در آن‏جا تظاهرات کردند.

اهمیت این حرکت در چیست؟ چون شاید برای نخستینبار بود که کارگران ثابت هم در حمایت از کارگران پیمانی دست به اعتراض زدند.

بخشی از کارگران پیمانی یا قراردادی امروز، کارگران استخدامی بوده‏اند. آن‏‌ها را اخراج یا بازخرید کرده‏اند و دوباره با قرارداد سفیدامضا یا به عنوان کارگر پیمانی استخدام کرده‏اند. کارگری که امروز شاغل است، می‌‏داند که امکان دارد این بلا سر او هم بیاید، به همین دلیل امروز دارد از این خواسته‏‌ها حمایت می‌‏کند.

تاکنون برخورد حکومت با این حرکت چگونه بوده است؟

روزهای اول سعی می‌‏کردند نسبت به مسئله بی‏توجهی نشان بدهند. می‌‏گفتند اصلاً اتفاقی نیفتاده است. تعدادی ناراضی‏اند، بهانه می‌‏گیرند و… اما بعد که دیدند موضوع جدی است و کارگر‌ها محکم ایستاده‏اند و گسترش اعتصاب زیاد است، دو، سهبار مدیرعامل کارخانه، نماینده ماهشهر در مجلس و دیگران آمدند به کارگران وعده دادند که برگردید سرکارتان، به خواسته‏های‏تان رسیدگی می‌‏شود.

ولی کارگران ‏گفتند که نه؛ از این قول‏‌ها به ما زیاد داده‏اید. الان ما خواستار قرارداد دسته‏جمعی و لغو قراردادهای پیمانی و سفیدامضا و همین‏طور بیرون کردن پیمانکارهایی هستیم که این بلا‌ها را سر ما می‌‏آورند. تا این خواسته‏های ما انجام نشود، ما به سر کارمان برنمی‏گردیم.

بعد از چند روز، مسئولین مجبور شدند بیایند و با کارگران صحبت کنند. آخرین خبر‌ها حاکی از آن است که از کارگران خواسته‏اند نمایندگانی بفرستند که با مسئولین دولتی، مدیریت و شرکت نفت که این کارخانه‏‌ها تحت نظر وزارت نفت است، به مذاکره بنشینند. کارگران مصرند که باید قرارداد دسته‏جمعی و کتبی باشد که ما مطمئن باشیم می‌‏توانیم آن‏‌ها را پی‏گیری کنیم و نمایندگانی داشته باشیم که به خرج شرکت به تهران وشهرهای دیگر بروند و این موضوع را پی‏گیری کنند. آن‏‌ها خواستار قرارداد دسته‏جمعی با کارفرما بودند.

کارگر‌ها امنیت شغلی ندارند

کارگران بالاخره موفق شدند برخی از خواسته‌های خود را در موافقتنامه به مدیریت پتروشیمی تحمیل کنند.

مواد سوم و چهارم مورد توافق این مذاکرات بین نمایندگان کارگران پتروشیمی و مدیریت پتروشیمی عبارت است از:

۳- مدیرعامل پتروشیمی متعهد شد تا زمان اجرای مصوبه برچیده شدن شرکت‏های پیمانکاری، پرداخت مستقیم بیمه و مالیات کارگران، از سوی پتروشیمی به این شرکت‏‌ها ابلاغ شود و پس از پرداخت مستقیم آن توسط پتروشیمی، مبالغ آن از صورت وضعیت پیمانکار کسر شود تا هیچ‏گاه تقلبی از این لحاظ، توسط شرکت‏های پیمانکاری انجام نگیرد.

۴- آقای ظریفکار و نماینده ماهشهر متعهد و تضمین کرده‏اند که شرکت‏های پیمانکار در قبال ایام اعتصاب کارگران، به هیچ‏وجه حق ندارند:

الف: به هیچ‏یک از کارگران فشاری وارد کنند و حق اخراج هیچ کارگری را ندارند.
ب: حقوق تمام روزهای ایام اعتصاب، به شکل تمام و کمال و بدون هیچ‏گونه کم‏وکسری به کارگران پرداخت شود. در صورت مشاهده تقلب از این توافق، مدیریت پتروشیمی ملزم به برخورد با شرکت متخلف شده است.

باید توجه داشت موضوع لغو واسطه‏های پیمانکاری و ایجاد قراردادهای مستقیم با کارفرمای اصلی، در ماه‏های اخیر، از جمله خواست‏های کارگران در ایران بوده است. این خواسته، از جمله در کارخانه‏های ذوب‏آهن اصفهان و ایران‏خودرو و هم‏چنین پتروشیمی تبریز نیز عنوان شده است که تاکنون این درخواست در کارخانه ذوب‏آهن اصفهان اجرا شده است.

در حال حاضر پتروشیمی دست کدام پیمانکار است؟

پیمانکارهای مختلفی آن‏جا هستند. یک پیمانکار نیست. هر بخشی را به یک پیمانکار داده‏اند. یعنی این‏‌ها پیمانکارند، می‌‏آیند با دولت قرارداد می‌‏بندند که بر اساس آن متعهد می‌‏شوند یک بخش را با گرفتن مبلغ معینی از دولت، اداره کنند. تمام اختیارات را دولت به این شرکت‏های پیمانکاری تفویض می‌‏کند. در عین حال، خود پیمانکاران، عموماً وابسته به افراد دولتی و سپاه پاسداران هستند. این قرارداد‌ها با چنین شرکت‏هایی بسته می‌‏شود.

الان شرکت‏هایی مانند اروند، ایلام، کارون، فجر، خوزستان و… همه دست پیمانکار‌ها است و آن‏‌ها دارند این کارخانه‏‌ها را اداره می‌‏کنند.

مجلس در سال ۸۴ مصوبه‏ای را تصویب کرد که پتروشیمی‏‌ها را به پیمانکار‌ها ندهند. ولی از سال ۸۴ تاکنون، این مصوبه اجرا نشده است. امروز کارگر‌ها خواستار اجرای‌‌ همان مصوبه‏‌ها هستند.

اگر به صورت دسته‏جمعی قرارداد بسته شود، آیا این قرارداد با دولت بسته است یا دوباره با خود پیمانکار‌ها؟

خیر با دولت است. چون کارگران خواستار اخراج شرکت‏های پیمانکاری از مجتمع پتروشیمی هستند.

چرا دولت این سیاست را از زمان ریاست جمهوری آقای رفسنجانی تاکنون به کار بسته است؟

اصولاً یک سیاست جهانی است که به نام «نئولیبرالیسم» معروف است که زیر نظر بانک جهانی پول اجرا می‌‏شود. هدف قطع سوبسید‏‌ها و پایین آوردن مخارج کارخانه‏‌ها است که بتوانند تولیدات‏شان را با قیمت پایین‏تری به بازار بدهند.

اولین فشار را هم به کارگر‌ها می‌‏آورند. از حق و حقوق کارگران کم می‌‏کنند،‌گاه حقوق‏اش را پرداخت نمی‌‏کنند و به شکل غیرانسانی‏ای دارند این طرح را پیش می‌‏برند.

در ایران این سیاست از زمان رفسنجانی شروع شد و با عنوان تعدیل نیروی انسانی و بازسازی محیط کار تعدادی را اخراج کردند. نیروهای قدیمی‏‌تر، متخصص و کارگرهایی که آگاه‏‌تر به حقوق‏‏شان بودند را بازخرید کردند. در دوران اصلاحات هم همین روند ادامه داشت و احمدی‏نژاد نیز با شکل شدید‏تری این کار شروع کرد.

برای این‏که مخارج کارخانه را پایین بیاورند، کارخانه را به پیمانکار‌ها می‌‏دهند و چون هیچ چ‌تر حمایتی‏ قانون کار هم بالای سر کارگران شرکت‏های پیمانکاری نیست، هر فشاری را می‌‏توانند سر کارگر‌ها بیاورند که بتوانند سود بیشتری ببرند و در عین حال مخارج کارخانه و یا تولید را پایین بیاورند.

با این توضیحات، طرح هدف‏مندی یارانه‏‌ها هم در راستای همین سیاست است؟

دقیقاً در همین راستاست. امروز این‏‌ها می‌‏خواهند که اجناس‏شان بتواند با اجناس جهانی رقابت کند. یارانه‏‌ها را قطع کرده‏اند، چون یارانه‏‌ها به کارخانه‏‌ها و به‏خصوص کارگاه‏های کوچک‏‌تر تعلق می‌‏گرفت، می‌‏خواهند این را قطع کنند.

به‏هرصورت قطع یارانه‏‌ها، به شکلی که رژیم جمهوری اسلامی دارد پیش می‌‏برد، به جز خانه‏خرابی، برای کارگران چیز دیگری نخواهد داشت. کارگری که الان ۳۰۰ تا ۳۳۰هزار تومان حقوق برایش تعیین کرده‏اند؛ با این‏که تحلیل‏گر‌ها، اقتصاددان‏های خودشان و تشکل‏های موجود در ایران، حداقل حقوق کارگر را برابر با یک میلیون تومان برآورد کرده‏اند تا فرد حداقل زیر خط فقر نرود.

اما با همین حقوق ۳۳۰ هزارتومان می‌‏خواهند یارانه‏‌ها را هم بردارند و قطعاً قیمت‏ کالاهایی مانند، گاز، برق و غیره تا ۲۰ یا ۳۰برابر افزایش پیدا می‌‏کند. خانه خرابی‏ای که دارند برای کارگران بار می‌‏‏آورند، وحشتناک است. آن‏هم در کشوری که هیچ تأمینی برای زندگی کارگر‌ها وجود ندارد.