روز چهارشنبه ششم آوریل ۲۰۱۱ در یک کنفرانس خبری که در یکی از تالارهای مجلس ملی فرانسه برپا شد، «کنگره دموکراسیخواهان سبز ایران» موجودیت خود را اعلام کرد.
این کنفرانس خبری با حضور دو نماینده مجلس ملی فرانسه، نیکول املین وزیر سابق، نمایندهی کنونی و عضو کمیسیون امور خارجه ملی فرانسه از حزب اکثریت «UMP»، مانوئل والس شهردار اوری و نماینده مجلس از حزب سوسیالیست فرانسه و چهار ایرانی از طیفهای سیاسی گوناگون برگزار شد.
در دعوتنامه کنفرانس آمده بود: به دنبال تقلب در دهمین انتخابات ریاست جمهوری خرداد ۱۳۸۸ در ایران، گروهی از نیروهای اپوزیسیون ایرانی برای نخستینبار پس از وقوع انقلاب اسلامی، در بستر یک جنبش نوین به نام «کنگره دموکراسیخواهان سبز ایران» متحد شدند، تا برای رسیدن به یک انتخابات آزاد در ایران برپایه سه اصل تلاش کنند: بیانیه جهانی حقوق بشر (تصویب شده ۱۰ دسامبر ۱۹۴۸)، تمامیت ارضی ایران و دموکراسی سکولارـ جدایی دین از دولت.
در این برنامه نخست دو نماینده مجلس فرانسه سخن گفتند. نقطهی مشترک سخنان آنها حمایت کامل از اپوزیسیون و مردم ایران برای رسیدن به دموکراسی سکولار بود.
رضا پیرزاده، فارغالتحصیل اقتصاد و علوم سیاسی از دانشگاه پاریس، معتقد به برقراری مشروطه پارلمانی در ایران است. او در گفتوگو با «زمانه» درباره هدف این کنگره سخن گفته است.
رضا پیرزاده: این کنگره دموکراسیخواهان سبز ایران یک هدف اصلی بیشتر ندارد و آن هم برگزاری انتخابات آزاد در ایران زیر نظارت سازمان ملل برای گذار به سوی دموکراسی سکولار است. این هدف اصلی این کنگره است. ما دو اصل دیگرهم داریم. یک: اجرای بیانیه جهانی حقوق بشر. دو: حفظ تمامیت ارضی ایران.
فکر میکنید چطور میشود به این هدفها رسید؟
ما معتقد به اتحاد وسیع کل نیروهای سیاسی هستیم که به این سه اصل باور دارند و فکر میکنیم که امروز هیچ خانواده و هیچ طیف سیاسیای به تنهایی نمیتواند پیروز شود. اتحاد واقعاً امروز یک امر اجباری برای کل دموکراسیخواهان ایرانی است.
فکر میکنید در ادامه کار این کنگره دیگر گروههای سیاسی ایران هم به این کنگره بپیوندند؟
مشکل پیوستن به این کنگره نیست. هدف ما این نیست که کل نیروها یا شخصیتهای سیاسی زیر پرچم بهخصوصی باشند، ولی هدف این است که بتوانیم در یک گفتوگوی صادقانه بین کل نیروهای سیاسی و شخصیتهای سیاسی، به یک اتحاد وسیع برسیم. الزاماً نباید در چهارچوب این کنگره باشد. میتواند این اتحاد در چهارچوب بزرگتری نیز شکل گیرد.
ادامه کار کنگره چه خواهد بود؟
ما در اصل دو کار اصلی را میخواهیم در ماههای آینده انجام دهیم. یک: میخواهیم یک کمپین بینالمللی به نفع انتخابات آزاد در سراسر جهان راه بیاندازیم. هدفمان این است که همینطور که امروز در پارلمان فرانسه توانستهایم در مورد این موضوع صحبت کنیم، در کشورهای دیگر اتحادیه اروپا، آمریکا و در کشورهای دیگر هم این صحبتها را طرح کنیم و به جامعه بینالمللی نشان دهیم که بهترین راه این است. دو: دعوت از کل نیروها و گروههای سیاسی برای یک دیالوگ واقعی و رسیدن به یک آلترناتیو جدی برابر جمهوری اسلامی.
آیا این کنگره مقداری نیز تحت تأثیر رویدادهایی است که در خاورمیانه اتفاق افتاده است؟
اولین جلسات کنگره دموکراسیخواهان سبز ایران حدود ۱۰ ماه پیش برگزار شد. در آن زمان این تحولاتی که امروز میبینیم، هنوز پیش نیامده بود، ولی بدون شک اتفاقهایی که در مصر، تونس و در کشورهای دیگر ازجمله امروز در سوریه میبینیم، به جنبش دموکراسیخواهی سبز ایران در ایران کمک میکند و بدون شک بر آن اثر دارد.
انتخابات آزاد
کاوه شیرزاد، ۳۴ساله، فارغالتحصیل رشته عمران از دانشگاه زنجان و سخنگوی حزب دموکرات ایران، شش ماه در زندان جمهوری اسلامی گرفتار بوده است. او در کمپین آقای مهدی کروبی فعالیت میکرده و اکنون پناهندهی سیاسی در فرانسه است. آقای شیرزاد میگوید: در حال حاضر نمایندهی هیچ حزب و گروهی نیست.
کاوه شیرزاد: من نمایندگی هیچ حزب و گروهی را ندارم. من به صورت فردی و بهعنوان فردی که در کمپین آقای کروبی حامی آقای کروبی بوده، به این کنگره دعوت شدهام و نماینده هیچ حزب و گروهی به صورت رسمی در حال حاضر نیستم.
شما در این کنگره از چه هدفهایی حمایت میکنید؟
اصلیترین هدف ما رسیدن به انتخابات آزاد در ایران است. قاعدتاً میدانید که انتخابات آزاد پیش شرطهایی دارد. یکی از آن پیش شرطها حق آزادی تجمع، تشکیل حزب و گروه، آزادیهای مذهبی و انتخاب شدن است. قاعدتاً باید ببینیم که این امر در چنین سیستمی اصولاً امکانپذیر هست یا نه.
برخی از فعالان سیاسی به ویژه جوانان خواستههای دیگری دارند به جز آنچه آقایان موسوی و کروبی میخواستند. آنها اکنون به یک دولت غیر دینی و غیر وابسته به قانون اساسی جمهوری اسلامی فکر میکنند. شما در این مورد چه نظری دارید؟
دقیقاً چنین موردی هست. خیلی از کسانی که اتفاقاً در جنبش سبز مشارکتی بسیار قوی داشتند و هزینهی بسیاری نیز بابت آن دادهاند، اقشاری بودند که اصولاً به یک نظام سکولار و نظامی فراتر از جمهوری اسلامی اعتقاد داشتند. همیشه چنین نیرویی بوده و خواهان چنین مسئلهای نیز هستند. حتی انتخابات آزاد، قاعدتاً در نظامی که برپایه مذهب و دین باشد، امکانپذیر نیست. این در واقع هدف نهایی ما است، چون یک حکومت دینی همیشه در انتخابات به کسانی اجازه ورود میدهد که به عقیدهای که به صورت دولتی تبلیغ میشود پایبندند. بنابراین من فکر میکنم که واقعاً امکانپذیر نباشد که در یک حکومت مذهبی انتخابات آزاد اصولاً برگزار شود.
شما فکر میکنید این کنگره بتواند جایی بین مردم ایران نیز پیدا کند؟
قطعا، ما با چنین امیدی به این کنگره آمدهایم و کار میکنیم. امیدواریم که بتوانیم در روند فعالیتهای سیاسی در داخل ایران تأثیرگذار باشیم و بتوانیم فضایی را آماده کنیم که مردم داخل ایران راحتتر بتوانند فعالیت کنند و راحتتر بتوانند صحبت کنند. قطعاً ما با این امید آمدهایم، ولی هیچوقت تضمین صددرصدی در پیوند با این قضیه وجود ندارد.
فکر میکنید صدای این کنگره به ایران برسد؟
من فکر میکنم قطعاً مردم آن را دنبال خواهند کرد و با توجه به شرایط خفقانی که بهوجود آمده است، توقع چنین پیگیریهایی در خارج از کشور خیلی خیلی قویتر و شدیدتر شده است.
احترام به حقوق بشر
نازیلا گلستان، جمهوریخواه و از فعالان حقوق زنان در پاریس، خواهان رسیدن ایران به دموکراسی و احترام به حقوق بشر است.
نازیلا گلستان: من بیشتر خودم را همیشه یک دموکرات لائیک دانستهام. کسی که دنبال دموکراسی است و اعتقاد مطلق دارم به جدایی دین از دولت. البته در مورد نوع حکومت گرایش خاصی به جمهوری دارم، اما آنچه برای من اولویت دارد، رسیدن به دموکراسی در ایران است. یعنی نه به آن جمهوری اسلامی یا جمهوری کنگو اعتقاد دارم و نه میتوانم مثلاً سیستم مشروطه انگلستان یا نروژ را رد کنم. در نتیجه فکر میکنم انتخاب نوع حکومت انتخاب مردم ایران است و من هم جزیی از آن مردم هستم. روزی که ما به انتخابات آزاد برسیم، به پروژههای نامزدها و یا کسانی که نمایندگان حکومتهای مختلف هستند گوش میدهیم. آن روز است که تازه میتوانم بگویم که چه گرایشی دارم. چون در یک کشور دیکتاتوری بزرگ شدهام، الان نمیتوانم بگویم که چه گرایش و اعتقادی برای کشورم دارم. باید آن بستر آزادی و دموکراسی ایجاد شود، احزاب سیاسی آزادانه بتوانند شرکت کنند و ما تازه بتوانیم به حرفهایشان گوش دهیم که چه کسی واقعاً چه میگوید.
فکر میکنید هدفهای این کنگره بتواند پیاده شود؟
من امیدوار هستم. یعنی فکر میکنم هر ایرانی باید تلاشش را بکند. آنچه توجه من را به این کنگره جلب کرد، روش کار آن بود. اینکه دیدم افرادی با عقاید و گرایشهای مختلف در آن کار میکنند. من خودم سیاسی نیستم، نبودم، ولی دیدم هموطنانم با گرایشهای سیاسی مختلف و از احزاب مختلف دور یک میز نشستهاند، باهم گفتوگو میکنند و هدف را متوجه شدهاند. ما متوجه شدهایم که هدف رسیدن به یک انتخابات آزاد، رسیدن به دموکراسی در ایران است. همه اینها برای رسیدن به احترام به حقوق بشر است.
تجلیل از عباس امیر انتظام و ابوالفضل عابدینی نصر
امیررضا امیربختیار از مخالفان رژیم جمهوری اسلامی، از طرفداران افکار دکتر مصدق و شاهپور بختیار، مسئول «تشکیلات جوانان جبهه ملی ایران» در خوزستان بوده و چندین بار بازداشت شده است. او اکنون پناهنده سیاسی در فرانسه است. آقای امیربختیار در سخنانش نخست از زندانیان سیاسی ایران بهویژه عباس امیرانتظام، قدیمیترین زندانی جمهوری اسلامی تجلیل کرد.
امیررضا امیربختیار: آقای امیرانتظام بهعنوان قدیمیترین زندانی سیاسی ایران همواره با وجود تمام ستمها و سختگیریهایی که نسبت به ایشان شده، در راه خدمت به ایران روی حرف و دیدگاه خود باقی ماندند. دلیل عمدهای که من اینجا اسم ایشان را بردم، این بود که ایشان اولین فردی بودند که از درون زندان اوین، طرح اتحاد و همبستگی را اعلام کردند. متأسفانه در آن زمان امکان این همبستگی بهوجود نیامد و من امروز خوشحالم که ما نسل دیگری هستیم و میتوانیم به این همبستگی، که ایشان آن زمان اعلام کرده بودند، ادامه دهیم.
شما بهعنوان نماینده گروهی که در این کنگره شرکت کردهاید، چه هدفهایی را دنبال میکنید؟
هدف عمدهای که ما دنبال میکنیم، این است که یک ائتلاف بزرگ حول برگزاری انتخابات آزاد و تعیین سرنوشت مملکتمان تشکیل دهیم. امیدوارم با یک ائتلاف گسترده بتوانیم به این هدف برسیم. کنگره خیلی خوب شروع شده است. اگر این کنگره به همین شکلی که شروع شده است ادامه پیدا کند، جای امیدواری بسیار زیادی هست که بتوانیم به آن اهداف دست پیدا کنیم.
چیزی هست که من نپرسیده باشم و خود شما بخواهید به آن اشاره کنید؟
فقط میخواهم یادی کنم از تمام زندانیان سیاسی که در زندان هستند. اسم آقای امیرانتظام آورده شد، ولی باید اسم ابوالفضل عابدینی را نیز بیاورم که تنها به دلیل اطلاعرسانی و انجام وظیفهاش بهعنوان یک روزنامهنگار ۱۳ سال حکم گرفته و الان در زندان اوین است. من خودم شاهد این بودم که چه شکنجههای بسیاری را ئتحمل کرده بود.
موانع رسیدن به دموکراسی
سرانجام محمد مصطفایی، وکیل دعاوی، مدافع حقوق زنان و فعالان سیاسی و نوجوانان محکوم به اعدام در ایران که جان دهها تن از آنها را نجات داد و به دنبال مسئله سکینه محمدی به نروژ پناهنده شد، هدف بزرگ کنگره سبز ایران را تلاش برای رسیدن به انتخابات آزاد میداند.
محمد مصطفایی: من این کنگره را یک گام بسیار خوب و بزرگ میبینم، برای اینکه کسانی که در خارج از کشور فعالیت میکنند، بتوانند باهم اتحاد داشته باشند و دست به دست هم دهند و مردم داخل ایران را آگاه کنند. اتفاقهایی که در طول این ۳۲ سال افتاده و آنچه در قانون اساسی ما وجود دارد، موانعی هستند برای اینکه مردم نتوانند به دموکراسی دست پیدا کنند. به نظر من نکته اصلی رسیدن به عدالت قضایی، رسیدن به امنیت اجتماعی و قضایی است و اینکه ما یک انتخابات آزاد داشته باشیم؛ انتخاباتی که در آن یک فرد تصمیمگیرنده اصلی نباشد. متأسفانه در جمهوری اسلامی ایران یک فرد تصمیمگیرنده است و آن یک فرد است که هر آنچه خواست، دیگران اجرا میکنند. این مانع بزرگی است برای رسیدن به دموکراسی. آنچه در ایران اتفاق میافتد، انتخاباتی که برگزار میشود، به هیچ عنوان عادلانه و سالم نیست. من درباره این موضوع در این جلسهای که داشتیم توضیح دادم. امیدوارم همه دست به دست هم دهند و ایرانیان خارج از کشور و گروههای مختلف در کشورهای مختلف اختلاف نظرهایشان را کنار بگذارند و با همدیگر کار کنند، برای رسیدن به یک انتخابات آزاد که در نهایت نتیجهاش میشود حذف قانونهای ناعادلانه، حذف قانونهای خشونتزا و جرمزایی که در ایران وجود دارد.
متاسفانه این دوستان هم تنها چند شعار که می توان هزارها چیز از آن بیرون آورد ارائه کرده اند که بیشتر از سایر گروههای موجود نیست و نشان می دهد تا رسیدن آنها به یک راهکار عملی فاصله بسیار است و بدتر آنکه این چند شعار هم علی رغم پندارهای آنها نوعی دزخواست از حکومت فعلی بوده و هنوز چشم به بالا دارند . برای دموکراسی طرحی عملی مورد نیاز است که هیچ گروهی در ایران برنامه ای مشخص و عملی برای پی ریزی ساختارهای آن ندارند مثلا ما می بینیم در انقلاب روسیه همه طرفدار برپایی مجلس موسسان هستند اما همه ی آنها هر کدام جداگانه داری طرح ساختاری حکومتهای مورد نظرشان هستند مثلا بلشویکها و منشویکها شکل انتخاب نماینده ها و ساختارها را از کانال شوراهای محلی و دیگران …. از اینرو حکومت آینده ی هر گروه منوط به شکل ساختاری و آلترناتیو حکومتی و همراه برنامه های سیاسی و اقتصادی مورد نظزشان در معرض قضاوت مردم قرار می گرفت و بخصوص روی این مسائل یعنی شناخت مشکلات فعلی و راهکار حکومت آینده و ایجاد آلترناتیو شفاف جزء به جزء تحلیل صورت می گیرد و مردم با آگاهی کامل راهکار خود را در صورت تطبیق با برنامه ای پیش می گرفتند . اما چیزی که این روزها بخصوص از سال 57 در ایران مد شده است همه ی گروهها مانند آیت الله خمینی یک بسته با هزار رمز و راز جلوی دیگران طرح می کنند مانند جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد . و این روزها دموکراسی نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد . و وقتی در بسته را باز می کنیم محتوی آن را یک چیز دوران غار نشینی را شاهد هستیم . مثلا در همینجا ما میبینیم آزادی احزاب نمی تواند نشانه ی دموکراسی باشد یکی از راههای تجربه شده است تا مردم توسط احزاب حکومتگران را حسابرسی نمایند یعنی اصل موضوع پاسخگو کردن حکومتگران در مقابل مردم است و قدرت تغییر مردم در تعویض این حکومتگران از اینرو گاهی احزاب مانند کشور پاکستان یا بنگلادش و … خود تبدیل به مشکل مردم می شوند و مردم هم نمی توانند کاری کنند از اینرو دموکراسی در راهی ست که مشارکت مردم در هر گونه تصمیم اجتماعی به حداکثر خود برسد و حتی گاهی ما مشاهده می کنیم برخی دموکراسی را تنها در رای مردم دیده اند نه حسابرسی مردم از کنشگران از اینرو حتی این اکثریت را نیز در همان آرای انتخاباتی می بینند . من تنها خواستم بگویم تنها دلخوش کردن به کلمه ی دموکراسی برای داشتن دموکراسی کافی نیست . و امیدوارم همه ی دوستان و همه ی گروهها در ایران و برای دموکراسی ایرانی تکلیف خودشان را با دموکراسی که نوعی حکومت است ( یعنی هم در وجه سیاسی و هم در وجه اقتصادی باید راهکار و آلترناتیو خود را بیان کنند ) و بخصوص آزادی بیان مشخص کنند ما سالهاست با این شعارها آشنا هستیم .
نا گفته ها در این زمینه بسیار است شاید در وقتی مناسب به آن پرداخته شود .
کاربر مهمان فرهاد - فریاد / 10 April 2011
حضرات تخيلي حرف مي زنند البته نيت درست و براي نجات ايران از اين ديكتا توري وقت مي گذارند و زحمت مي كشند
کاربر مهمان / 10 April 2011
بالاخره یکی پیدا شد حرف دل مارو بزنه.
چطوری میشه به این گروه پیوست؟ و جا از اونها حمایت کرد؟
زندهباد ایران، زندهباد قوانین حقوق بشر.
امیر
امیر / 11 April 2011
با سپاس از استاد ادیب زاده
این تنها مقاله خبری بود در این رابطه خواندم و اشتباهی در آن نه تنها ندیدم بلکه به بهترین نحو نگارش شده.
انتخاب عنوان کل داستان این کنگره را در چهار کلمه می گوید: اتحاد باید تا رسیدن به دموکراسی.
جناب فرهاد، شاید شما راست می گویید ، نمی دونم
اما هر ایرانی داره به نوبه خود تلاش می کند هر کس به شیوه ایی که خود فکرمی کنئچد درسته
اجازه بدهیم به هم تا تلاشمان را بکنیم برای آینده ایران
من اگر بنشینم
تو اگر بنشینی
چه کسی بر می خیزد
من امیدوارم که این اتاد میسر شود و این اتحاد خودش یک بلوغ هست برای جامعه ایرنی
مهرتان افزون
کاربر مهمان / 12 April 2011
در تبیلغات از این گروه آمده بود که همه گروه های فکری در این کنگره نقش دارند بجز سازمان مجاهدین که این خود نقض قانون دمکراسی است. شاید بخواهید بگویید انها یک سازمان تروریستی هستند. بله قبول تروریستی هستند ولی در هر صورت سازمانی هستند که طرفداران زیادی دارند. از اتحادیه های کمونیستی در این کنگره خبری نیست. از طرفداران سلطنت خبری نیست. از نیروهای آزادیخواه در این کنگره خبری نیست. اهداف کنگره مشخص نیست. چطور چنین کنگره ای با چهار نفر ایرانی و چهار نفر فرانسوی براه می افتد و نام خود را کنگره ایرانیان خارج از ایران می گذارد. باز هم باید بدون توجه به اصول اصلی حواشی سازی کنیم؟ اگر واقعا این کنگره یا کنگره های شبیه به این قصدشان به کمک به دمکراسی در ایران است اول با همه افکار و عقاید موجود در ایران هماهنگ شوند بعد کنگره را برگزار کنند. در کنگره ای که نه نماینده ای از کارگران باشد نه معلمان نه دیگر اصناف مطمئن باشید درست شبیه بقیه گروهها عمل خواهد شد
کاربر مهمان / 13 April 2011
ضمن تشکر از دولت فرانسه که این امکان را به ایرانیان مقیم آن کشور برای برگزاری چنین نشستی را داد از دوستانی که در این نشست بر لزوم اتحاد و همبستگی ایرانیان با هدف بر اندازی رژیم و حفظ تمامیت ارزی ایران تاکید داشتند نیز سپاسگزاری مینمایم.و اما در پاسخ به دوستانی که چنین نشست هایی را کم اهمیت خوانده و جلوه میدهند باید عرض کنم که راه رسیدن به دموکراسی در ایران از مسیر روشنگری و خرد ورزی خواهد بود.و اگر چنان که ما به طور ماهوی با ابعاد مختلف سکولاریسم و دموکراسی آشنا نشویم بار دیگر افراد و گروه هایی خواهند بود که عقاید قهقرایی خود را در قالب دموکراسی و آزادی خواهی حتی با بهرهگیری از مبانی دینی و مذهبی به ما بخورانند.لذا برای آگاهی و آشنایی هر چه بیشتر با مبانی یاد شده نشست هایی از این دست مفید فایده خواهد بود و بطور حتم از دل همین نشستها فرایندهای عمل گرایانه با هدف تغییر در نظام حاکم نیز بوجود خواهد آمد
بهزاد / 13 April 2011
“تا مرد سخن نگفته باشد/ عیب و هنرش نهفته باشد”!. این مثل بیانگر خیلی چیز هاست… پس حظور نیروهای واقعآ انقلابی مثل “سازمان مجاهدین خلق ایران” و “سازمان چریکهای فدایی خلق ایران” و “شورای ملی مقاومت” و…. که عمده ترین نیروهای انقلابی از زمان حکومت شاه خائن و حکومت خمینی میباشند چرا خالیست؟؟؟!!! این حرفها را “موسوی، کروبی، کدیور و…” هم میزنند. پس فرقشان چیست؟! اینها میخواهند که با کمک رژیم به دمکراسی برسند!!!! واقعآ که چه قباحتی دارند!!! ریش و ریشه اشان در خشم مردم خواهد سوخت. خواهید دید….
کاربر مهمان / 13 April 2011
من راجع به سرنگونی رژیم حاکم بر ایران که مانع اصلی دموکراسی در ایران است چیزی در این نوشتار ندیدم.
کاربر مهمان / 19 April 2011