شهزاده سمرقندی – هفتمین دور رقابت انتخاب بهترین وبلاگها یا «The BOBs» که توسط رادیو دویچهوله برگزار میشود، وارد مرحلهی نهایی شده است. شماری از کاربران از سراسر جهان در هفتههای گذشته بیش از دوهزار و صد وبلاگ را نامزد کردهاند. در این زمینه با جمشید فاروقی، سردبیر بخش فارسی رادیو دویچهوله و مریم نویسنده وبلاگ «مریم اینا» گفتوگویی کردهام.
جمشید فاروقی: مسابقات وبلاگنویسی که هرساله از طرف دویچهوله صورت میگیرد، به چندین زبان است که فارسی یکی از زبانهای اصلی آن است. امسال فکر میکردیم که تعداد شرکتکنندگان و استقبال از این مسابقات بهخاطر رشد شبکههای اجتماعی مثل فیسبوک و توییتر کاهش پیدا کرده باشد که اینطور نبود و استقبال به نسبت خوبی داشتیم. تعداد خیلی زیادی از کاربران، برخی از وبلاگها را کاندید کردهاند که شماری از آنها الان به مرحلهی نهایی رسیدهاند و حالا باید ببینیم که کدامشان جایزه میگیرند؛ از جمله وبسایتهایی هم که به مرحلهی نهایی رسیدهاند، یکی هم سایت بالاترین است. برای اولینبار جایزهای را طراحی کردهایم برای سایت یا وبلاگی که با استفاده از تکنیک اینترنتی در خدمت اهداف اجتماعی قرار دارد.
اگر امکان دارد از شیوه انتخاب بهترین وبلاگها برایمان بگویید. از چه شیوهها و از چه وبسایتهایی کمک میگیرید و از چه آمارهایی استفاده میکنید که بهترین وبلاگ یا وبسایت را انتخاب کنید؟
ابتدا این که نامزد شدن این وبلاگها برای شرکت در این مسابقه توسط خود کاربران صورت میگیرد. یعنی کاربران و وبلاگنویسها برخی از وبلاگها را که فکر میکنند ارزش این را دارند که مطرح شوند، نامزد میکنند. بعد از این که این عمل صورت گرفت، هیئت داوران جمع میشوند و براساس سنجههایی که خودشان قائل شدهاند، مثلاً فرض کنید گزارشگران بدون مرز دنبال وبلاگهایی است که به مسائل حقوق بشر میپردازند. مثلاً امسال وبلاگ دیگری که نامزد شده، در پیوند با کمپین جهانی علیه مجازات اعدام در ایران است که اینها با معیارهای حقوق بشری و از طرف نهادهای حقوق بشری میتوانند پیشنهاد شوند و براساس همانها هم انتخاب میشوند.
چه ویژگیهایی به ویژه در حیطه وبلاگها و وبسایتهای فارسیزبان، برای اینکه در دوره نهایی به عنوان برنده انتخاب شوند اهمیت و اولویت دارد؟
در این زمینه هم سیستم به این شکل است که باز کاربران و وبلاگنویسان میتوانند رأی دهند. یعنی بخش اعظم جوایزی که تعلق میگیرد و انتخابی که میشود، از جانب خود کاربران و وبلاگنویسان است. امسال حدود دو هزار وبلاگ به زبانهای مختلف کاندید شده بودند. از این شمار، هیئت داوران چیزی حدود ۱۸۰تا را انتخاب کرد که به شش زبان مختلف هستند. بعد از آن خود کاربران میآیند و از میان این ۱۸۰تا شروع میکنند به مقایسه کردن و رأی دادن و به این ترتیب بر بستر رأیی که خود کاربران و وبلاگنویسان میدهند، این جوایز به وبلاگ های برتر تعلق میگیرد.
جوایز این دوره چه چیزهایی هستند؟
این جوایز، بیشتر حالت معنوی دارند. یعنی کاری که تا بهحال دویچه وله انجام داده و اتفاقاً اهمیت خاصی هم داشته، به خاطر این بوده که آن طور که باید و شاید چندان به مسئله وبلاگنویسها در سطح جهانی توجه نشده است. یعنی نهاد یا جایی نبوده که چنین جایزهای را بدهد. جایزه ارزش مادی ندارد و بیشتر ارزش معنوی دارد. در واقع نوعی قدرشناسی از زحماتی است که وبلاگنویسها متحمل میشوند، برای این که نظرات خودشان یا نظرات خاصی را با مخاطبین خودشان مطرح کنند.
وبلاگهایی که دیده نمیشوند!
مریم، نویسنده وبلاگ «مریم اینا»: فکر میکنم دوشنبه دو هفته پیش ایمیلی دریافت کردم از طرف دویچه وله که وبلاگ شما بهعنوان نامزد این جشنواره وبلاگی انتخاب شده است. اول تعجب کردم، چون وبلاگ من خواننده دارد، اما آنطوری نیست که جزو پرخوانندهترین وبلاگها باشد. خوانندههای بهخصوصی دارد. بههرحال تعجب کردم، ولی بعد رفتم نگاه کردم، توی سایتشان هم هنوز چیزی نبود. فقط ایمیل زده بودند که شما برگزیده شدید، اگر دوست دارید در وبلاگ خود تبلیغ کنید. این موضوع گذشت، ولی عصر آن روز دوباره دیدم نام برگزیدهها را در سایت مسابقه گذاشتند دیدم ۱۱تا وبلاگ هست و وبلاگ من هم جزو آنهاست. همین بود و این طوری نبود که من خودم بروم و وبلاگم را نامزد کنم.
پس فرد دیگری وبلاگت را نامزد کرده بود؟
درست است. داور مسابقه که از قبل هم اعلام شده بود و همه هم او را میشناختند، آرش کمانگیر، صاحب وبلاگ کمانگیر است. ظاهراً یا سلیقه وبلاگ ایشان است یا این که مثلاً گزینههای دیگری هم مطرح است. من شنیدم که یکبارهم در همین شبکههای اجتماعی فرند فید و توییتر و اینها از مردم میپرسیدند که چه وبلاگهایی را میخوانند که خواننده دارد، ولی دیده نمیشود. فکر میکنم یکی از معیارهای امسالشان این بوده باشد. وبلاگهایی که خواننده دارند، اما ممکن است زیاد در فضای وبلاگستان دیده نشوند.
شما از وبلاگنویسان قدیمی محسوب میشوید. به نظر شما وبلاگنویسی در سالهای اخیر افت کرده است؟
نه، من فکر نمیکنم افت کرده باشد. برای این که وبلاگنویسی یکجورایی شکلش را عوض کرده؛ یعنی توی خود وبلاگها نیست، اما مثلاً میبینیم که توی گوگلریدر کاربران میآیند و یادداشت میگذارند. یعنی همان وبلاگ را در واقع به صورت نت وبلاگ در فضای شخصیتری منتشر میکنند. یا حتی در فیس بوک میبینیم که نتهای فیسبوک هم الان یکجور شده است.
ضرورت آن وجود دارد، منتهی شکلها و راهها تغییر یافته است.
دقیقاً این اتفاق افتاده و چیزی هم که هست، این است که شاید حالا یکسری نویسندههای وبلاگها فکر میکنند که بروند و مخاطبشان را از فضای بهخصوصی انتخاب کنند. مثلاً ما میبینیم مخاطب کسی که در فیسبوک هست، با کسی که در گوگل ریدر هست، فرق میکند. بستگی دارد دوست داشته باشد با چه کسانی حرف بزند، بعد میرود آنجا میگذارد.
شما الان در فهرست وبلاگهایی هستید که به دوره نیمه نهایی رسیدهاند. تا الان مسابقه وبلاگنویسی دویچهوله روی وبلاگ شما چه تأثیری داشته است؟ آیا بینندههای وبلاگ مریماینا افزایش پیدا کرده است؟ آیا خوانندههایی بیشتری با سلیقههای متفاوت پیدا کردهاید؟ در کل این نامزدی چه تغییراتی در وبلاگ شما بهوجود آورده است؟
وبلاگ من در ایران فیلتر است. فکر کنم حدود دو سالی هست که فیلتر است. حالا از توی آمار وبلاگها آدم درست نمیتواند بفهمد که چقدر خواننده از ایران به وبلاگ مراجعه میکنند. چون آنها از طریق گوگل ریدر میآیند، اما در مورد وبلاگ در کل واقعاً تأثیر داشته. چون همان روزی که گذاشته شد توی آن صفحه، من خودم در موردش نوشتم که حالا من هم نامزد این مسابقه شدم و خوانندههای وبلاگم در طول یکهفته خیلی افزایش پیدا کرد، اما میدانم که من یکسری خوانندههای ثابت دارم که از توی گوگل ریدر میآیند. مثلاً خوانندههای من حدود هزار و ۷۰۰ـ ۸۰۰ تا هستند. آن هم یکمقداری بیشتر شد. یعنی شمار آنهایی که به طور پراکنده میآیند و این صفحه را میبینند، بالا رفت. برای من پیش آمد که دو، سه نفری آمدند و گفتند که من پست وبلاگ شما را در گوگل ریدر دیده بودم، اما نمیدانستم این وبلاگ شماست که بعد از این طریق آمده بود توی وبلاگم که این خیلی جالب بود.
پس به نظر تو چنین مسابقههایی به وبلاگنویسی فارسی و دیگر زبانها کمک میکند؟
نمیدانم، فکر نمیکنم. اینها یکجورایی در واقع بیشتر بازی است تا بخواهد کمک کند. این کارها فقط انگیزه میدهد که حالا افراد علاقهمند بروند و وبلاگها را ببینند یا دوباره یک چیزهایی بنویسند. ولی آن قدرها مهم نیست. من در همین پست آخرم، در واقع وقتی داشتم مسابقه را معرفی میکردم، در وبلاگم نوشتم که این مسابقهها فقط یکجوری مهم است که آدمها احتمالاً بخواهند از طریق آن کسب هویت کنند برای این یا آن وبلاگ، که حالا مثلاً بگویم وبلاگ من هم در مسابقه دویچه وله نامزد شده است. من خودم زیاد با این مسابقهها همدل نیستم.