با تصمیم رهبر جمهوری اسلامی، که به صورت رسمی اعلام نشده، محمد علی موحدی کرمانی تا پایان دوره ششم مجمع تشخیص مصلحت ریاست این نهاد را در دست میگیرد. موقعیت این روحانی ۸۵ ساله کرمانی در سالهای اخیر در داخل نظام تقویت شده و بعد از فوت محمد رضا مهدوی کنی هدایت اصولگرایان سنتی را بر عهده گرفته و به چهرهای اثرگذار در سیاست ورزی این جریان تبدیل شده است. او در عین حال رابطه خوبی با اصولگرایان تندرو، فرماندهان کنونی سپاه و نیروهای موسوم به ولایتمدار نیز دارد. موحدی کرمانی در حلقه نزدیکان و معتمدان خامنهای قرار دارد اما در عین حال به پشتوانه شخصیت حقیقی در حد کم دامنهای استقلال نیز دارد. این ویژگی به حضور مستمر او در جناح راست جمهوری اسلامی بر میگردد که باعث شده از احترامی در بین کارگزاران قدیمی حکومت برخوردار باشد.
طی مراتب
موحدی کرمانی با پیشنهاد محمد جواد باهنر به دلیل ممنوع المنبری در اواخر دهه چهل شمسی از کرمان به تهران آمد و به جمع اعضای اولیه جمعی در تهران پیوست که پساتر به عنوان “جامعه روحانیت مبارز” شهرت یافت. او بعد از انقلاب عضو شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی شد و در بلوک قدرت جای گرفت. نقش آفرینی او در مجلس اول به نمایندگی از مردم کرمان به نفع فراکسیون قدرت در حدی اثرگذار بود که تا دوره پنجم مجلس کرسی نمایندگی پایتخت را عهده دار شد. همزمان در ادوار اول تا چهارم مجلس خبرگان نیز حضور داشت. در دهه شصت او جزو رهبران میانی نظام بود و امامت جمعه کرمانشاه را نیز بعد از کشته شدن آیت الله اشرفی اصفهانی در دست گرفت. اما رهبری خامنهای باعث ارتقاء او در هرم قدرت شد. موحدی کرمانی به مدت۱۴ سال نمایندگی ولی فقیه در سپاه را در اختیار گرفت.
اگرچه انتخاب موحدی کرمانی به جانشینی موقت، شانس او را برای ریاست دوره هفتم مجمع تشخیص مصلحت افزایش داده و او نامزد اول این مقام است، اما هنوز نمیتوان این رویداد را قطعی دانست. سن بالای موحدی کرمانی چالشی قابل اعتنا است که توانایی و مانایی او در اداره مجمع را با تردید مواجه میسازد.
اما فعال شدن موحدی کرمانی در عرصه سیاسی بعد از فوت مهدوی کنی رخ داد که جایگزین او در جایگاه دبیر کلی جامعه روحانیت مبارز تهران شد. در دو سال گذشته او در کانون تلاشهای وحدت گرایانه اصولگرایان قرار داشت که البته با موفقیت در خور اعتنایی همراه نبوده است. همراهی او با بخش مسلط قدرت در سال ۸۸ و موضعش در برابر اعتراضات انتخاباتی باعث شد تا جایگزین رفسنجانی در امامت جمعه تهران شود. البته او در سال ۸۸ به محسن رضایی رای داد و موافق محمود احمدی نژاد نبود. اما استقلال رای نسبی او باعث شد تا نیروهای اصلاح طلب و به اصطلاح “اعتدالی” متمایل به تعامل با او شده واو را جزو اصولگرایان خردگرا و میانه رو محسوب کنند.
ازاینرو در سطح پراتیک سیاست،موحدی کرمانی را میتوان در حد وسط روحانیونی چون احمد جنتی و حسن روحانی به شمار آورد، البته با گرایش بیشتر به طرف اصولگرایان.
موحدی کرمانی در این چارچوب در انتخابات پنجمین دوره مجلس خبرگان علیرغم حساسیتهای نهاد ولایت فقیه و مخالفت برخی از اصولگرایان بر قرار دادن رفسنجانی در فهرست انتخاباتی “جامعه روحانیت مبارز” تهران اصرار ورزید و حاضر نشد مانند جامعه مدرسین حوزه علمیه قم او را حذف کند. اصلاحطلبها و اعتدالیها نیز در واکنش او را در لیست انتخاباتی خود در مجلس خبرگان قرار دادند. موحدی کرمانی در واکنش به انتقادات از قرار گرفتن نام خود در فهرست خبرگان مردم اظهار بیاطلاعی کرد اما درعین حال علیرغم تاکید بر تمایز با اصلاح طلبان خواهان برداشتن نامش نیز نشد.
رابطه با رفسنجانی
اینک بعد از امامت جمعه تهران، موحدی کرمانی برای بار دوم جانشین رفسنجانی در سمت دیگری میشود.
موحدی کرمانی ضمن داشتن رابطه نزدیکی با رفسنجانی با نظرات جدید رفسنجانی و چهره متآخر او مرزبندی صریحی داشت. آنچه موضع موحدی کرمانی را با بخش تندروی حکومت و نیروهای نزدیک رهبری متمایز میساخت احترام او به سابقه رفسنجانی و عدم همراهی با حذف او از جرگه نیروهای نظام بود. سخنان او در اولین جلسه مجمع تشخیص مصلحت بعد از فوت رفسنجانی در این خصوص گویا است که اظهار داشت: «اینکه جای ایشان را در جلسه خالی میبینم، کوهی از غم بر دل من نشسته است.»
او با تاکید بر وجود برخی اختلاف نظرها تصریح کرد که در دوستی ورابطه عاطفیاش با رفسنجانی خللی ایجاد نشده بود. بنابراین جایگزینی رفسنجانی با موحدی کرمانی برای اعتدالیها و اصلاح طلبها در مجمع چندان ناخوشایند محسوب نشده و تعامل با او را امکانپذیر ارزیابی میکنند.
آینده مجمع
در گمانه زنی پیرامون آینده مجمع باید نخست تفکیک شخصیت حقیقی و حقوقی رفسنجانی و همچنین وظایف کلان این نهاد تقنینی و مشاورهای را باید در نظر گرفت.
شخصیت حقیقی رفسنجانی و تصورات عمومی پیرامون نقشآفرینی او − مستقل از اینکه واقعی بودند یا خیال پردازانه − نقش مهمی در ارتقای جایگاه مجمع تشخیص مصلحت نظام بخصوص در مواجهه با دولتهای خارجی داشت. در نبود رفسنجانی، مجمع تشخیص مصلحت وزن سابقش در سیاست داخلی و خارجی ایران را از دست میدهد. علت عمده ملاقتهای مقامهای خارجی با ریاست مجمع و بازتاب اخبار آن در افکار عمومی به دلیل خود رفسنجانی بود و مجمع تشخیص مصلحت به خودی خود موضوعیت چندانی نداشت.
اما تأکید بر این نکته بدین معنی نیست که مجمع تشخیص بعد از رفسنجانی دیگر اثرگذاری در ساختار قدرت و عرصه سیاسی ندارد. اما باید پیرامون نقش آن ارزیابی واقعی داشت که ریاست رفسنجانی نیز نتوانست تاثیرات سیاسی زیادی ایجاد کند.
بر اساس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران کارویژههای دائمی و موردی مجمع تشخیص مصلحت نظام عبارت هستند از :
وظایف دائمی:
۱-تشخیص مصلحت میان نظرات مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان
۲-تهیه و پیشنهاد پیشنویس سیاستهای کلی نظام (جمهوری اسلامی) در اجرای بند ۱ اصل ۱۱۰ قانون اساسی
۳-حل معضلات نظام با ارجاع از سوی مقام رهبری
۴-اعلام نظر در مورد استفساریههای مربوط به مجمع تشخیص مصلحت نظام
وظایف موردی:
۱-مشاوره در اموری که رهبر ایران در اجرای اصل ۱۱۲ قانون اساسی به مجمع ارجاع میکند.
۲-در صورت فوت یا استعفا مقام رهبری یا عزل توسط مجلس خبرگان رهبری، تشکیل یک شورای ۳ نفره جهت رسیدگی امور تحت اختیار رهبر.
۳-تصویب مصوبات شورای رهبری ایران در صورت عزل، استعفا و یا فوت رهبر وقت. (در زمان وجود رهبر، این بررسی بر عهده شخص او است)
۴-مشارکت در شورای بازنگری قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، بر اساس اصل ۱۷۷ قانون اساسی.
ارزیابی وظایف دائمی نشان میدهد مجمع تنها در خصوص داوری نهایی بین مجلس و شورای نگهبان به نحو مستقل و خودبنیاد توان اثرگذاری دارد و مصوباتش بنابر وظایف دیگر جنبه مشورتی برای رهبر داشته وبدون وساطت او ظرفیت تحقق ندارند.
اما در وظایف موردی، به خصوص در هنگام فوت رهبر، مجمع اهمیت زیادی پیدا میکند، چون انتخاب عضو فقیه شورای نگهبان به عنوان یکی از اعضای سه گانه شورای موقت رهبری و تصویب مصوبات آنها را بر عهده دارد.
ولی در همه این موارد اکثریت مجمع تشخیص مصلحت که با نهادهای انتصابی زیر مجموعه ابر نهاد ولایت فقیه همسو است، نقش تعیین کننده در تصمیم گیری دارد. نقش رئیس مجمع تشخیص مصلحت − بخصوص در حالی که شخصیت حقیقی آن در برابر شخصیت حقوقی برجستگی نداشته باشد − در تصمیم سازی محدود بوده و دشوار میتواند بدون همراهی اکثریت اثرگذار شود.
انتخاب موحدی کرمانی به عنوان جانشین موقت، وزن اصولگرایان را در مجمع تشخیص مصلحت اندکی افزایش میدهد، اما نه در آن حدی که برای اعتدالیها و اصلاح طلبها و به طور مشخص دولت روحانی، آزار دهنده باشد. البته آنان ترجیح میدادند فردی مشابه رفسنجانی مانند علی اکبر ناطق نوری و یا حسن روحانی جایگزین شنود. اما قرار نگرفتن چهره تعاملناپذیری از اصولگرایان تندرو به جای رفسنجانی، در چارچوب راهبرد سیاسی سازشکارانه آنها، مزیت دارد.
جانشین دائمی رفسنجانی در مجمع
اگرچه انتخاب موحدی کرمانی به جانشینی موقت، شانس او را برای ریاست دوره هفتم مجمع تشخیص مصلحت افزایش داده و او نامزد اول این مقام است، اما هنوز نمیتوان این رویداد را قطعی دانست. سن بالای موحدی کرمانی چالشی قابل اعتنا است که توانایی و مانایی او در اداره مجمع را با تردید مواجه میسازد.
علی اکبر ولایتی، قربانعلی دری نجفآبادی، سید محمد ابوترابی، غلامعلی حداد عادل و سید محمود شاهرودی دیگر گزینههای مطرح هستند.
به احتمال زیاد رئیس آینده از اصولگرایان میانه است وکسی است که ریش سفید بوده و توان میانجیگری داشته باشد. اما آنچه مشخص است ترکیب آینده مجمع و ریاست آن همگرایی بیشتری با اصولگرایان داشته و نقش اصولگرایان سنتی و میانه در ساختار قدرت تقویت میشود.
همچنین میتوان انتظار داشت که موقعیت بلوک اعتدالی و اصلاح طلب ضعیف تر گردد. این اتفاق بخصوص در سطح نیروهای شاغل در مجمع تاثیر بسزایی خواهد داشت و برخی از نیروهای نزدیک به رفسنجانی که در مجمع تشخیص مصلحت کار میکردند، شغل شان را از دست خواهند داد.
تا وقتی خامنه ای هست، مجمع تشخیص، خبرگان، نگهبان و مجلس هیچ نقش مهم و تاثیر گذاری نخواهند داشت. همه دست نشانده رهبر هستن.
مهرزاد / 06 February 2017