ایرما کارل- طی دههی گذشته همزمان با گسترش رسانههای دیجیتال توجه محافل فمینیستی نیز به این گونه رسانهها جلب شده است.
صاحبنظران در حوزههای فمینیسم و فراهنجار[۲] دربارهی امیدها و ترسهایی که دربارهی جنسیت مجازی[۳] و سیاستهای جنسی[۴] جدید وجود دارد گفتهاند و نوشتهاند و این به باز شدن گفتمانی[۵] جدید در این حوزه انجامیده است.
گفتوگویی بین نظریهی فراهنجار و جامعهشناسی شکل گرفته است که اهمیت فضاهای سایبر در زندگی امروز را یادآوری میکند.
این مقاله برای غلبه بر ذهنی شدن و جدایی این مفاهیم از یکدیگر و به دنبال واکاوی ارتباط میان آنهاست. منظور از این ارتباط، ارتباطی است که میان جنسیت[۶] و رفتار جنسی[۷] ، فمینیسم و فراهنجار، هویت و رفتارهای تکنولوژیکی، رسانههای قدیم و جدید و زندگی آنلاین و آفلاین وجود دارد. در ارتباط با جنسیت و هویت جنسیای که در فرآیند درگیری با رسانههای آنلاین تولید میشود، نمیتوان این رسانهها را در انزوا مورد مطالعه قرار دارد، بلکهی همه آنها در چهارچوب سایر تکنولوژیهای اطلاعاتی و ارتباطی است که معنا دارند.
از اویل دههی ۷۰، دو دهه پیش از این که نظریهی فراهنجار معرفی شود، متفکران فمینیست رابطهی جنسیت و مصرف رسانهای را مورد بررسی قرار داده بودند. در آن زمان بسیاری از آنان رسانههای جمعی را مسبب اصلی بازتولید هژمونی رابطهی جنسی دگرجنسگرای مردمحور میدیدند. در طی سالیان بعد تحلیلهای عمیقتری ارائه شد که نشان داد زنانگی ارائه شده با تصور مخاطبان زن تفاوت دارد و اساساً باید به دنبال تفسیری نو بود. فمینیستها نه تنها شخصیت جنسیشده در رسانهها را بررسی کردند، بلکه درک جامعهشناسانه از تکنولوژی را هم به چالش کشیدند. همهی اینها به درک عمیقتر ما از رابطهی تکنولوژی و جنسیت کمک کرد. روابط اجتماعیِ تکنولوژیکی روابط جنسیشده است و تکنولوژی وارد هویت جنسی ما شده است؛ به عبارت دیگر در دنیای امروز شناختی همهجانبه از تکنولوژی بدون رجوع به جنسیت مقدور نیست.
جامعهی امروز از طیف وسیعی از تکنولوژی نوِ رسانهای برای تعامل و ارتباط استفاده میکنند، اما همچنان بدن مورد اشاره یا بدنِ مرد است و یا بدنِ زن- سایر جنسیتها همچنان در حاشیهاند. رفتار و گرایش جنسی طبیعی فرض شده نیز رفتار جنسی هتروسکچوال یا دگرجنسخواه است و این نوع گرایش جنسی است که نرمال توصیف میشود.
سیاست جنسی و ظرفیتهای نظریهی فراهنجار
هرچند بسیاری از متفکرین، مطالعات فمنیستی و فراهنجار را شاخههایی از یک دانش می دانند و بر تاثیرات متقابل آنان بر هم واقفند، اما رابطهی میان این دو همچنان با دشواریهایی همراه است.
جودیث بالتر[۸] معتقد است که این یک سوءبرداشت از تاریخ اخیر فمینیسیم است. اگر مطالعات فمینیستی را منحصر به جنسیت بدانیم و تفاوت آشکار میان فمینیستهایی که از دستهبندی جنسیتی استفاده میکنند و کسانی که در چهارچوب تفاوت جنسی[۹] کار میکنند را تشخیص ندهیم- در گفتار او منظور از جنسیت یا gender برداشت ما از خود و برداشت جامعه از ماست. در حالی که جنس یا sex بر واقعیتهای آناتومیک بدن دلالت دارد. استیوی جکسون[۱۰] معتقد است: «نظریهی فراهنجار، اختراع مجدد چرخ جامعهشناسانه است.»
نظریههای فراهنجار و فمینیسیم هر دو موضعی مخالف نسبت به نظم اجتماعی- فرهنگی موجود دارد که یک رفتار هتروسکچوالِ مرد- محور را ستایش میکند و آن را به عنوان یک هنجار «طبیعی» و غیر قابل تغییر تلقی میکند. شاید هرگز قادر به کشف ارتباط رفتار جنسی و جنسیت نشویم و همواره راه جدیدی برای آن متصور شویم.
نینا ویک فرد[۱۱] از سکوت شدید در مسایل مربوط به جنس و تکنولوژی در مطالعات فرهنگی انتقاد میکند و معتفد است برای آن که دانشی را که از بطن موضوعات جنسی و جنسیتی برخاسته است، مورد بررسی قرار دهیم یک نگرش جز نگر جامعهشناسانه و مردمشناسانه ضروری است. این به این مفهوم است که ما باید رابطهی میان نظریهی فراهنجار و جامعهشناسی را مورد بررسی مجدد قرار دهیم و از ظرفیتهای آن استفاده کنیم.
کی نمسته[۱۲] معتقد است: نظریهی پساساختارگرایانهی فراهنجار بیش از آن که بر همجنسگرایی و موضوعات مربوط به آن تمرکز کند مفهوم هتروسکچوالیتی را به یک پروژهی جامعهشناسانه تبدیل کرده و کل این نرم را سوشال کانستراکت و یا یک هنجار اجتماع- ساخت معرفی میکند. چراکه نظریهی فراهنجار به دو گرایش جنسی غالب یعنی همجنسگرایی و دیگرجنسگرایی محدود نمی شود و نگاه بازتری به تنوع گرایشهای جنسی دارد.
تمرین هرروزهی تکنولوژی آن/ آفلاین: در زندگی روزمره است که هر فرد یا گروهی میتواند بازیگر باشد و معمولی بودن زندگی نمایش داده میشود و میتوان دید چگونه هویت جنسی و جنسیتی در تماس با تکنولوژی رسانههای جدید دوباره تعریف شده و تغییر کرده است.
نگرش تبارشناسانه فراهنجار باید و میتواند مرزهای میان علوم انسانی و زندگی روزمره و جنس و جنسیت را کمرنگ کند. ایجاد چنین ارتباطی به ما کمک میکند بدون درگیر شدن در نسبیگرایی پساساختارگرایانه پیشفرضهایی را که بر اساس رابطه جنسی آناتومیک و رفتار جنستی استوارند، کنار بگذاریم. نگرش فراهنجار ما را قادر میسازد که که به دنبال مکانها، فضاها و شرایط زندگی جدید باشیم.
البته به کارگیری نظریهی فراهنجار بیمشکل نیست؛ ازجمله این که حرکت فراتر از پارادایم مسلط نظریهی فراهنجار، جایی که رفتار جنسی در تحرک است، اما نژاد و جنسیت «به نسبت باثبات باقیماندهاند» دشوار است. هویت غیر انتقادی پسامدرن که سیال و ابزار کردنی[۱۳] است با آنچه وقتی کامپیوتر، به عنوان ابزار رسانههای نو روشن یا خاموش میشود، بر بدن «واقعی» میگذرد در تعامل است.
مطالعه بر رسانههای نو و از همه مهمتر مفاهیم جدید این حوزه به دور از زندگی آفلاین بی معنی است و آنچه باید مورد مطالعه قرار گیرد ارتباط دوسویهی دنیای آنلاین و آفلاین بر یکدیگر است و آنجاست که به کارگیری نظریهی فراهنجار میتواند مفید باشد نه فضای آنلاین صرف. بهنظر میرسد نظریهی فراهنجار میتواند بهعنوان یک چتر بر سر همهی سایتها و فعالیتهای مردها و زنان همجنسگرا، دوجنسیها و تغییر جنسیت داده و هرکس و هر فعالیتی که خارج از هنجار مسلط جامعه معرفی میشود قرار بگیرد، اما نباید فراموش کرد در تعریف و تحلیل هویت جنسی باید میان جنس آناتومیک، جنسیت و رفتارجنسی تفاوت قایل شویم.
پی نوشتها:
۱- برگرفته از مقالهای با عنوان
on-/offline: Gender, sexuality and the Techno-Politics of Everyday Life
Queer theory
نظریهی فراهنجار شاخهای از نظریات انتقادی است که در اوایل دههی نود معرفی شد. ریشهی این نظریه در اندیشههای فمینیستی و مطالعات همجنسگرایانه است، اما با هر دوی آنها فرقهای اساسی دارد. بر اساس این نظریه هویت جنسی و به تبع آن رفتار و گرایش جنسی ثابت نیست. در این نظریه پیشفرض این که بتوان انسان را بر پایهی یک هویت مشترک طبقهبندی کرد رد شده است. این نظریه پیشنهاد میکند مفاهیم مربوط به هویتهای ثابت را به گونههای مبتکرانهای مورد تشکیک واقع شود. این نظریه از آثار جودیث بالتر و میشل فوکو تاثیر فراوان گرفته است.
2 – virtual gender
3-sexual politics
4-discourse
5-gender
6-Sexuality
واژههای متفاوتی در فارسی برای sexuality انگلیسی و Sexualité فرانسه گذاشته شده از جمله «جنسیت» اما از آنجا که سکچوالیتی تجربهپذیر و قابل پروفوم یا ابراز است من ترکیب «رفتار جنسی» را در برابر آن گذاشتهام. در بافتهای معنایی متفاوت واژههای دیگری نیز قابل استفاده است.
7-Judith Butler
فیلسوف پساساختارگرا و منتقد فمینیست آمریکایی است که از صاحبنظران نظریهی فراهنجار به شمار میآید. او از دانشگاه ییل دکترا گرفت و در دانشگاه برکلی مشغول تدریس است. کتاب تاثیرگذار وی Gender Trouble درسال ۱۹۹۰ چاپ شد و در سال ۱۳۸۶ به فارسی درآمد.
8-sexual difference
9-Stevie Jackson
10 -Nina Wakeford
11-Ki Namaste
12 -Performative