طی هفتهی گذشته ۱۷ تا ۲۰ فوریه (۲۸ بهمن تا اول اسفندماه)، ایرانیان ساکن در بیش از ۱۵ کشور مختلف و ۲۵ شهر مهم جهان، در اعتراض به سرکوب خونین مردم ایران در روز ۲۵ بهمنماه، در چندین تظاهرات شرکت کردند.
این تظاهرات در برابر سفارتخانههای جمهوری اسلامی یا میدانهای اصلی شهرهای ملبورن، شیکاگو، آتلانتا، واشنگتن، استکهلم، پاریس، اسلو، وین، کپنهاگ و چندین شهر مهم دیگر جهان، بر اساس یک فراخوان سراسری از سوی احزاب و جنبشهای مختلفی چون جوانان، دانشجویان و حامیان مادران پارک لاله برگزار شد.
ایرانیان ساکن در پاریس نیز، روز شنبه ی گذشته، به دعوت «کمیتهی مستقل ضد سرکوب شهروندان ایرانی» در میدان حقوق بشر تروکادرو روبهروی برج ایفل در یک گردهمایی در حمایت از مردم ایران شرکت کردند.
در گفتوگو با بهمن امینی، مدیر انتشارات خاوران، از اعضای «کمیتهی مستقل ضد سرکوب شهروندان ایرانی» در پاریس، دربارهی این فراخوان سراسری پرسیدهام.
نکتهی مهمی را که باید در نظر بگیریم، این است که ۲۵ بهمن نقطهی عطفی در جنبش نوین آزادیخواهی در ایران بود. جنبشهایی که در منطقه رخ داد، تأثیر عظیمی روی جنبش ایران گذاشت. رژیم جمهوری اسلامی از یکسال پیش سعی میکرد به همه بقبولاند که جنبش سبز مردم ایران مرده، سران به قول ایشان «فتنه» همه دستگیر و یا در خانه از حرکتی بازداشته شدهاند و مردم هم دیگر به خانههایشان رفتهاند.
حرکت مردم مصر و تونس به مردم ما انرژی تازهای داد و این جنبش همواره زنده و پویا که در زیر و در لایههای پنهان جامعه حرکت خود را ادامه میداد، در ۲۵ بهمن با فراخوان آقایان میرحسین موسوی و مهدی کروبی قدرت خود را نشان داد. وقتی این فراخوان داده شد، طبیعی بود که ایرانیان آزادیخواه خارج از کشور که همواره دلشان همراه با مردم ایران است و همواره از آنها و مبارزات داخل کشور حمایت میکنند، بلافاصله واکنش نشان دهند و تظاهراتی در شهرهای مختلف برگزار کنند.
همه نگران بودیم که ۲۵ بهمن چگونه برگزار خواهد شد. با آمدن خبرهای خوشحالکنندهای که از برآمد عظیم و گستردهی جنبش حکایت داشت و در عین حال خبرهای نگرانکنندهی سرکوب، بلافاصله بین فعالین کشورهای مختلف ارتباط برقرار شد. اکنون در تمام کشورها نهادهای مدنی و دموکراتیک ایجاد شدهاند و این ارتباطات کم و بیش برقرار است. به همین دلیل در زمان بسیار کوتاهی حتی کمتر از ۲۴ ساعت، توافقهای اولیه برای برگزاری یک تظاهرات سراسری بر یک مبنای روشن دموکراتیک انجام شد.
خواستههای تظاهرات گستردهی ایرانیان در کشورهای مختلف چیست؟
خواستههای خیلی روشن و سادهای است. یعنی از ابتدا در فراخوان این تظاهرات، خواستهها به روشنی بیان شده و در قطعنامهی مشترکی هم که تهیه شد، این خواستهها تکرار شد. اعتراض ما به سرکوب مبارزهی مسالمتآمیز و بهحق مردم ایران برای کسب حقوق شهروندی و آزادی است. دفاع از مبارزات مردم است. همچنین خواست آزادی همهی زندانیان سیاسی و عقیدتی و بهویژه آزادی زندانیانی که در روز ۲۵ بهمن دستگیر شدند نیز مطرح است؛ بهعلاوهی خواست آزادی مطبوعات، آزادی رسانهها و آزادی اجتماعات. رفع بازداشت زندان خانگی آقایان موسوی و کروبی را نیز به این خواستها بیافزایید. این خواست هم هست که وقتی تمام دولتمردان و نهادهای بینالمللی با جمهوری اسلامی مذاکره میکنند، مسائل حقوق بشر در ایران را فراموش نکنند. منافع اقتصادی کشورهای خودشان را جلو نگذارند و منافع مردم ایران را فدا نکنند. اینها خواستهایی است که در این حرکت سراسری بیان میشود.
شما به بیانیه و فراخوانی هم اشاره کردید که با امضای گروه بسیاری از دانشگاهیان، استادان دانشگاه، هنرمندان، نویسندگان، روزنامهنگاران و بسیاری از فعالان ایرانی در جهان برای پشتیبانی از مبارزهی مردم ایران منتشر شده است. ویژگی این بیانیه در چیست؟
ویژگی این بیانیه این است که نشان میدهد جنبش مردم ایران و مبارزات آزادیخواهانهی آنها و حرکتهای اعتراضی و دفاعی که در سرتاسر جهان در حمایت از این جنبش برپا میشود، مورد پشتیبانی همهی اقشار مردم است. فقط فعالین حقوق بشر یا فعالین سیاسی نیستند که درگیر این مسئله هستند. استادان دانشگاه، هنرمندان و نویسندگان که به طور طبیعی درگیر کار و فعالیت خودشان هستند، وقتی چنین زمینهی مهمی در زندگی اجتماعی مردم ما هست، یعنی مبارزه برای آزادی مردم مطرح است، خودشان را مسئول میدانند و از حرکتهایی که میشود دفاع و حمایت میکنند. در فراخوان حمایت از جنبش اعتراضی مردم ایران، ما نام استادان، چهرههای برجستهی دانشگاهی و چهرههای برجستهی هنری و ادبیمان را میبینیم. این نشاندهندهی عمق و گستردگی جنبش در خود ایران و حرکت اعتراضی و دفاعی در خارج از کشور است.
نکتهی دیگری که در تظاهرات ایرانیان در کشورهای مختلف دیده شد، حضور گروهی از فعالان تونس، مصر و الجزایر و نشان دادن همبستگی آنها با جنبش ایرانیان بود. شما دربارهی این اعلام همبستگی چه نظری دارید؟
واقعیت این است که برای همهی مبارزان راه آزادی و دموکراسی در کشورهای منطقه و در کشور خودمان ایران، روشن است که موج آزادیخواهی که در سرتاسر منطقه، در خاورمیانه و در کشورهای شمال آفریقا بهوجود آمده است، هر روز گسترش بیشتری پیدا میکند. این موج طی دو روز گذشته بحرین و لیبی را هم دربرگرفت و به نظر میرسد همهی ما را بههم پیوند میدهد. یعنی در حقیقت مردم این کشورها فعالین حقوق بشر و فعالین سیاسی این کشورها را به همدیگر پیوند داده است. معلوم شده است همه یک خواست داریم؛ همه یک مبارزه داریم و به همین دلیل در تظاهرات تونسیها و الجزایریها که شرکت کردم، شنیدم که میگویند ایران، مصر، تونس و الجزایر یک مبارزه و یک خواست دارد: آزادی و دموکراسی.
تظاهرات ما ایرانیها، تظاهراتی که در ۲۵ بهمن در پاریس برگزار شد نمونهی روشن و زیبایی از این همبستگی بود. از کمیتههای همبستگی با مردم مصر، الجزایر و تونس در این تظاهرات شرکت کردند. روشنفکران الجزایری آمدند و در تظاهرات ما صحبت کردند و الان از ما در جلسات خودشان دعوت میکنند. برای این که میگویند همهی ما برای یک هدف مبارزه میکنیم و آن دموکراسی، آزادی، برابری حقوق همهی شهروندان و جدایی دین از دولت است. اینها خواستهاییست که اکنون تمام مردم منطقه دارند و این همبستگی مردم است که بهطور مشخص دیکتاتورها را به وحشت انداخته است.
اگر یک زمانی دیکتاتورها باهم همبسته بودند، آقای محمود احمدینژاد برای آقای زینالعابدین بن علی تبریک میفرستاد و در مقابل آقای بن علی برای آقای احمدینژاد، اگر از همدیگر در کاخهایشان پذیرایی میکردند، حالا این مردم هستند که با همدیگر همبسته شدهاند و دیکتاتورها را فرار میدهند.
تأثیر تظاهرات همبستگی سراسری در کشورهای مختلف جهان از سوی ایرانیان بر ایران چیست؟
در تماسهایی که با ایران داریم و گفتوگو با کسانی که از ایران میآیند، گفته میشود که حرکت در خارج از کشور همواره مؤثر بوده است. در دورههای پیشین هم حرکتی که بهوسیلهی کنفدراسیون دانشجویان ایرانی در خارج از کشور میشد، تاثیر خود را در داخل داشت، در زندانها تأثیر خودش را داشت و همینطور روی دولت تأثیر داشت. این افکارعمومی که اینجا بسیج میشود، روزنامهها که مینویسند بیتاثیر نیست. همان شب تظاهرات ۲۵ بهمن، کانالهای مهم تلویزیونی در پاریس، علاوه بر اخبار ایران، تظاهرات پاریس و جاهای دیگر را منعکس کردند.
اینها حرکتها، اول این که بر مردم ایران و بر کسانی که در خیابانها برای آزادی مبارزه میکنند و در صف اول این مبارزه هستند، تأثیر دارد و دلگرمی میدهد. دوم این که دولت ایران را تحت فشار میگذارد. دولت ایران نمیتواند بههیچوجه از کنار افکارعمومی جهانی بگذرد. این واقعیتی است. الان حتی شما میبینید که در مالزی یا در بلژیک وقتی کنسرت میگذارند و جنبش میرود و به مردمی که آنجا هستند میفهماند که این یک کنسرت دولتی و برای تبلیغ رژیمی است که فرهنگ و هنر را سرکوب میکند، بلافاصله مردم بیزاری خودشان را اعلام میکنند و تمام این ترفندها نقش برآب میشود. بنابراین من فکر میکنم مبارزات خارج کشور در حد خودش در حمایت از مبارزهی مردم ایران تأثیرگذار است.