بیشتر صحنه‌های ماندگار تظاهرات روز ۲۵ بهمن، در خارج از محور میدان امام حسین- آزادی خلق شد. معترضین به خوبی توانستند از تمرکز نیروهای امنیتی در این محور استفاده کنند و با انتقال اعتراض‌ها به خیابان‌ها و میدان‌های اطراف، با هزینه‌ای کمتر موفقیت بزرگی را برای جنبش نوین خود کسب کنند.
حال اگر همین تقسیم و انتقال میدان جنبش، در مقیاسی بزرگ‌تر صورت گیرد و از پتانسیل سایر مناطق ایران استفاده شود، با گسترش جنبش، شاهد موفقیت‌های بیشتری هم خواهیم بود. با ذکر این نکته که تمرکززدایی از جنبش به مانند تمرکززدایی از قدرت نیست که غیر مرکزنشینان باید برایش تلاش کنند، احتمالات چنین انتقالی بررسی می‌شود:

۱- معلوم شده است هزینه‌ای که در تهران پرداخت می‌شود تنها متعلق به تهرانی‌ها نیست. با درنظر گرفتن این‌که بیش از نصف ساکنین تهرا‌ن را شهرستانی‌ها تشکیل می‌دهند و این نسبت در بین فعالین سیاسی و به ویژه فعالین دانشجویی بیشتر هم هست، پس این هزینه توسط شهرستانی‌ها هم پرداخت می‌شود؛ حال مکان آن تهران باشد یا پاوه یا هر جای دیگر.

۲- بخش چشمگیری از نیروهای امنیتی که کنترل و سرکوب اعتراض‌های تهران را به عهده دارند، نیروهایی هستند که برای ماموریتی چندروزه از مناطق مختلف به تهران منتقل می‌شوند. با گسترش اعتراض‌ها به سایر مناطق، اجرای چنین تاکتیکی از سوی نیروهای امنیتی بسیار دشوار خواهد شد. ثابت شده است که در تهران برخلاف قاهره و تونس بین حجم نیروهای امنیتی و میزان حضور مردم در اعتراض‌ها نسبتی معکوس وجود دارد.

۳- یکی از دشواری‌های تظاهرات روز ۲۵ بهمن، عدم امکان شناسایی نیروهای لباس شخصی بود.

شاهدان می‌گفتند این‌بار، هم قیافه، هم سن و سال لباس شخصی‌ها تغییر کرده بود و شناسایی آنها تنها در پی اشکار شدن اسلحه یا باتوم‌شان ممکن می‌شد. اجرای چنین تاکتیکی در شهرستان‌ها برای نیروهای امنیتی ممکن نیست چون هم نیروهای بومی سرکوبگر کاملاً شناسی شده‌اند هم نیروهای غیر بومی- با هر قیافه و پوششی که باشند- به صرف

غیر بومی بودن‌شان قابل شناسایی هستند.

۴- شناخت و اعتمادی که فعالین سیاسی نسبت به هم در شهرستان‌ها دارند، همچنین آشنایی کامل آنها به کوچه پسکوچه‌ها و گریزگاه‌ها کار را آسان‌تر می‌کند. معمولاً همه‌ی فعالین میدانی، در هر کوی و برزنی حداقل منزل امنی سرا‌غ دارند که در چنین مواقعی به خانه‌ای تیمی یا مخفیگاهی موقت تبدیل می‌شوند.

۵- در صورت سرکوب شدید و از دست رفتن کف خیابان‌ها پتانسیل شیوه‌ی دیگر اعتراض یعنی اعتصاب، در شهرستان‌ها بیشتر است و امکان هماهنگی بین هسته‌های کوچک و اطلاع‌رسانی افقی مهیاتر است. همچنین شناسایی مخلان اعتصاب هم آسان‌تر! کردستان در اردیبهشت امسال تجربه‌ای موفق از اعتصاب عمومی را پشت سر گذاشت؛ تجربه‌ای که تاکنون با چنین میزانی از انعکاس و تاثیر در هیچ کجا تکرار نشده است.

برخلاف انقلاب ۵۷ که تمرکز رویدادها و خبرگزاری‌ها در تهران بود، در رویدادهای کنونی که هیچ خبرگزاری‌ای امکان انعکاس رسمی رویدادها را ندارد و خبرگزاری شهروندی (هریک نفر و یک موبایل) مختص به شهر و مکان خاصی نیست، دیگر دلیلی بر تمرکز جنبش در تهران باقی نمی‌ماند.