بزرگترین نظرسنجی در مورد تجربه زندگی تراجنسیتیها در آمریکا نشان میدهد که بیشتر تراجنسیها، میانجنسیها و یا کسانی که با هویت جنسیتی غیر منطبق بر دوگانه زن و مرد زندگی میکنند، زیر خط فقر هستند، سه برابر جمعیت دگرجنسگراها احتمال دارد که بیکار باشند و ۳۰ درصد هم در یک مقطع از زندگی بیخانمان بودهاند.
بیش از ۳۰ درصد گفتهاند که برای دسترسی به مراقبتهای بهداشتی مناسب مشکل دارند. ۴۰ درصد گفتهاند که حداقل یک بار تلاش کردهاند که خودکشی کنند.
تنها ۱۱ درصد از پاسخدهندگان کارت شناساییای دارند که در آن هویت جنسیتی آنها آنطور که مایلند درج شده است. ۶۸ درصد گفتهاند که تلاش کردهاند کارت شناسایی متناسب با هویت جنسیتی خود بگیرند اما هنوز موفق نشدند.
این نظرسنجی را «مرکز ملی برابری تراجنسیتی ها» در تابستان ۲۰۱۵ انجام داده و نتایج آن روز ۹ دسامبر/۱۹ آذر منتشر شده است. نزدیک به ۲۸ هزار نفر از سرتاسر ایالات متحده آمریکا در این نظرسنجی آنلاین شرکت کردند.
نابرابریهای از دوران کودکی آغاز میشود
یک در ۱۰ از کسانی که موضوع هویت جنسیتیشان بر خانواده آشکار بوده، در کودکی خود خشونت دیدهاند و هشت درصد از آنها از خانه در دوران کودکی (زیر ۱۸ سال) اخراج شدهاند. ۱۸ درصد گفتهاند که خانوادهشان از آنها حمایت نمیکردند و ۲۲ درصد گفتهاند از خانواده نه حمایت دیدهاند و نه عدم حمایت.
اکثریت پاسخدهندگان که موضوع هویت جنسیتی خود را بهگونهای بیان میکردند در طول دوران مدرسه (کلاس اول تا ۱۲)، بدرفتاری دیدهاند از جمله آزار و اذیت کلامی (۵۴ درصد)، حملات فیزیکی (۲۴ درصد) و تجاوز و یا تعرض جنسی (۱۳ درصد).
در کل ۷۷ درصد از شرکتکنندگان در این نظرسنجی گفتهاند که موضوع هویت جنسیتیشان سوژه تحقیر در دوران کودکی در خانه و مدرسه بوده است.
با این حال تجربه پاسخدهندگان طی سالها تغییر کرده و بیش از نیمی (۶۰٪) از آنها میگویند که بهمرور زمان، حداقل یک نفر در خانواده آنها بوده که آنها را حمایت کند. بیش از دوسوم (۶۸ درصد) هم گفتهاند که بین همکارانشان کسی بوده که از آنها حمایت کند. بیش از نیمی از دانش آموزان ترنس هم گفتهاند که شبکههای حمایتی در داخل مدرسه دارند.
نابرابریها در یافتن مسکن و اشتغال
نزدیک به یکچهارم از پاسخدهندگان در سال گذشته به دلیل هویت جنسیتیشان از مسکن خود بیرون شدند و یا مسکن به آنها اجاره ندادهاند. نزدیک به یکسوم بیخانمانی را در طول زندگی خود تجربه کردهاند و در سال گذشته ۱۲ درصد از شرکتکنندگان بیخانمان شدهاند.
بیش از یکچهارم از کسانی که بیخانمانی را تجربه کردهاند گفتهاند حاضر نیستند در پناهگاههای دولتی یا غیردولتی به صورت موقت زندگی کنند. ۷۰ درصد از کسانی که در این پناهگاهها زندگی کردهاند گفتهاند که آزار دیدهاند از جمله آزارهای جنسی و حملههای بدنی.
بیش از سهچهارم (۷۷ درصد) از پاسخدهندگان در سال گذشته ناچار شدهاند تدابیری برای تبعیضهای مرتبط با هویت جنسیتیشان در محل کارشان اتخاذ کنند؛ از جمله پنهان کردن هویت جنسیتیشان یا به تأخیر انداختن مراحل عمل تطبیق جنسیتیشان یا انتقال و ترک شغل خود.
۱۶ درصد کار خود را در سال گذشته مرتبط با هویت جنسیتی یا مراحل تطبیق جنسیتی از دست دادهاند و بیکار شدهاند. ۱۹ درصد گفتهاند که در طول زندگی خود به دلایلی که مرتبط به هویت جنسیتیشان بوده، اخراج شدهاند یا ارتقاء شغلی نگرفتهاند و یا استخدام نشدهاند.
۱۵ درصد از پاسخدهندگان گفتهاند که در سال گذشته در محل کاری خود آزار و اذیت شفاهی، حمله فیزیکی یا خشونت جنسی مرتبط با هویت جنسیتیشان دیدهاند. ۲۳ درصد هم گزارشهایی از انواع دیگر خشونتها مرتبط با هویت جنسیتیشان در محل کارشان دادهاند.
تبعیضها در ارائه خدمات بهداشتی و پزشکی
یکچهارم شرکتکنندگان گفتهاند که در سال گذشته شرکتهای بیمه، پرداخت هزینه خدمات بهداشتی مربوط به تطبیق جنسیت یا هرموندرمانی را از آنها دریغ کردهاند. شرکتهای بیمه به ۵۵ درصد از کسانی که مایل به عمل جراحی تطبیق جنسیت بودند گفتهاند که هزینه عمل را پوشش نمیدهند.
یکسوم از کسانی که برای گرفتن خدمات یا مراقبتهای بهداشتی به کادرهای پزشکی، بیمارستانی یا بهداشتی مراجعه کردهاند، گفتهاند که حداقل یک تجربه منفی را مانند رد درخواست درمان، آزار و اذیت شفاهی، خشونت فیزیکی یا جنسی تجربه کردهاند.
در سال گذشته، ۲۳ درصد از کسانی که به دکتر مراجعه کردهاند، از سوی دکترها بدرفتاری مرتبط به تراجنسیتی بودن و هویت جنسیتی، دیدهاند.
این تبعیضها بهویژه در حوزه بیماریهای روحی و روانی شدیدتر است؛ با اینکه افراد تراجنسیتی معمولاً نیاز بیشتری به کمکها و خدمات بهداشت و درمان در این حوزه دارند. ۳۹ درصد از پاسخدهندگان گفتهاند که در یک سال گذشته، پریشانیهای روانی جدی از جمله افسردگی و اضطراب را تجربه کردهاند (در مقایسه، در میان دگرجنسگرایان آمریکایی آمار ابتلا به اضطراب و افسردگی پنج درصد است). ۴۰ درصد در طول عمر خود حداقل یک بار تلاش کردهاند که زندگیشان را پایان دهند که این رقم در مقایسه با جامعه دگرجنسگرایان نه برابر است.
ابتلا به ویروس اچآیوی هم در میان تراجنسیتیها پنج برابر نرخ آن در میان دگرجنسگرایان است. آمار ایدز در میان نژادهای اقلیت بیشتر است. نزدیک به ۱۹ درصد تراجنسیتیهای رنگینپوست سیاه با این ویروس زندگی میکنند که به موجب آن تبعیضهای بیشتری را در دسترسی به خدمات بهداشتی و پزشکی تجربه میکنند.
تبعیضها در توالتهای عمومی
موضوع جنجالی دو قانونی که در ایالتهای کارولینای شمالی و میسیسیپی تصویبشدهاند و مانع استفاده افراد دگرجنسپوش، تراجنسی و تراجنسیتی از دستشوییهای عمومی مطابق با هویت جنسیتی آنها میشوند هم موضوع این نظرسنجی بودهاند.
مطالعه انجامشده نشاند داده که ۶۰ درصد از ترنسهای آمریکایی در سال گذشته از ترس این که مورد آزار و اذیت قرار بگیرند از استفاده از دستشوییهای عمومی اجتناب کردهاند. هشت درصد از ترنسهای آمریکایی با عفونت ادراری یا عفونت کلیه دستوپنجه نرم میکنند که پژوهشگران این را مرتبط با بهموقع ادرار نکردن دانستهاند.
کنشگران حقخواهی تراجنسیتیها مایلاند که این قوانین را در دیوان عالی آمریکا به چالش بکشند اما تا آن زمان، این دو قانون تبعیضآمیز جنسیت افراد را به آن جنسیت که با آن زاده شدهاند، تقلیل میدهند.
این دو قانون زنان تراجنسیتی را وادار به استفاده از دستشوییهای مردانه و مردان تراجنسیتی را وادار به استفاده از دستشوییهای زنانه میکند.
خشونت پلیس و تبعیض در مراکز خدمات دولتی
۱۷ درصد گفتهاند که در مراکز خدمات دولتی با آنها بدرفتاری شده چراکه میدانستند که ترنس هستند.
سطح بالایی از بدرفتاری و آزار و اذیت هم توسط پلیس در این نظرسنجی منعکس شده است. ۵۸ درصد کسانی که با پلیس سروکار داشتهاند (و نه لزوماً در پروندههای کیفری) تجربه را شامل بدرفتاری توصیف کردهاند؛ از جمله آزار و اذیت کلامی، تأکید پلیس بر جنسیت اشتباه در خطاب قرار دادن آنها، حمله فیزیکی و یا تجاوز و تعرض جنسی.
تبعیضها بهویژه در مورد زنان تراجنسیتی رنگینپوست بیشتر است و پلیس فرض میکند که آنها فاحشه هستند. در این میان ۳۳ درصد زنان تراجنسیتی آفریقایی-آمریکایی گفتهاند که در روبهرو شدن با پلیس، مأموران آنها را کارگر جنسی فرض کردهاند. و ۳۰ درصد از زنان چندنژادی نیز تجربه مشابه با پلیس داشتند.
دو درصد از شرکتکنندگان در این نظرسنجی در سال گذشته توسط پلیس دستگیر شدهاند و در میان آنها ۲۲ درصد معتقدند تنها به این دلیل که جنسیتشان نامنطبق بوده دستگیر شدهاند.
پاسخدهندگانی که در طول سال گذشته بازداشت شدهاند و یا به زندان یا مراکز نگهداری بزهکاران جوان محکوم شدهاند، گفتهاند که در بازداشت مأموران این مراکز از لحاظ جنسی به آنها خشونت میکنند (۲۳ درصد). در این گروه، ۲۰ درصد گفتهاند که مورد تجاوز جنسی قرار گرفتهاند.
این بررسی آماری جامعترین نظرسنجی در ایالات متحده تا به امروز در مورد شرایط زندگی افراد تراجنسیتی است و نتایج آن با پژوهشهای دیگر در این حوزه همخوانی دارد که افراد تراجنسیتی تحت شرایطی تبعیضآمیز شدید در جامعه آمریکا زندگی میکنند. این پژوهش همچنین آمارهای تبعیضها در حوزه آموزش، زندگی خانوادگی و تعامل با نظام عدالت کیفری را پوشش داده است.
من به عنوان یه ترنسی که مدت هاست چنج کرده مدتی در امریکا زندگی کرده ام.. به نظرم این دوگانه زن و مرد در امریکا مثل ایران خیلی مد نظر و مورد قبول جامعه بود.. بخصوص جامعه ایرانی مقیم امریکا..یعنی من در کلاس و کالج و جاهای عمومی یا خصوصی..بخاطر جو منفی که نسبت به ترنس ها بود ..ترجیح میدادم اشاره ای به ترنس بودنم نکنم و با هویت زنانه ظاهر و مدارکم اکتفا کنم..واقعیت اینه که درک موضوع تا حدودی پیچیده ترنسکشوالیزم برای جامعه سریع و راحت پسند امریکایی مشگله..برای اون ها درک مردی که میگه خواهان و طالب مرد دیگری هست ..(گی ها)..خیلی راحت تر از درک پسری هست که میگه من دخترم..در جامعه ای که بیشتر چیزها با ملاک پول و مادیات و ظاهر..ارزیابی میشه..اگه یه ترنس میل تو فی میل..ساعت ها هم برای یک امریکایی در مورد آرزو و احساسات زنونش بگه باز هم افراد او رو یک زن واقعی ..نمیدونن هر چند این وضعیت میتونه شامل همه ملیت ها بشه..گزارش بالا تصویر ناخوشایندی از شرایط زندگی ترنس ها در امریکا ارایه داد و من تعجب میکنم چطور سازمان ملل ترنس های ایرانی رو گاها برای ادامه زندگی به امریکا میفرسته
میترا / 12 December 2016