مخالفان دولت ایران می‌خواهند شرایط سیاسی تونس را با کشور خود مقایسه کنند که هر آن‌چه در این دو دهه در تونس گذشته، از قبیل انتخابات نمایشی، عدم فعالیت احزاب مخالف، تمرکز قدرت در دست یک نفر، عینا به مانند شرایط سیاسی ایران در سه دهه اخیر بوده و تکرار حوادث تونس در ایران هم گریزناپذیر است. دولت ایران هم با اندکی تاخیر و تردید، تحولات تونس را به عنوان «ایرانی شدن» تونس ارزیابی می‌کند. البته در چند روز نخست، تحلیل‌ها چنین نبود. تلویزیون دولتی ایران نمی‌دانست چه لحن و بیانی را برای پوشش تحولات تونس به کار گیرد. روزنامه‌های حامی دولت هم چنین موقعیتی داشتند.

در حالی که از روز جمعه ۲۴دیماه خبر فرار بن‌علی در رسانه‌های جهان منتشر شده بود، فردای آن، شنبه ۲۵دیماه تازه روزنامه کیهان از « عقب‌نشینی رئیس‌جمهور تونس» و قول بن‌علی برای کاندید نشدن در انتخابات آینده در پی «تظاهرات صدها نفر»خبر می‌داد! اما بعدا لحن و مواضع عوض شد، ظرف یک روز کاری، روزنامه کیهان در بین مردم خاورمیانه نظرخواهی کرد و معلوم شد که ۸۰%مردم خاورمیانه گفته‌اند حکومتهای عربی منتظر تکرار حوادث تونس باشند. پس در این که حوادث تونس تکرار خواهد شد بین مخالفان و موافقان جمهوری اسلامی اتفاق نظر وجود دارد، تنها در مورد مکان آن تکرارها اختلاف دارند. مخالفان معتقدند تحولات تونس سراغاز تحولات بزرگتری در بین همه حکومتهای مستبد خاورمیانه خواهد بود اما دولتیان مکان بعدی این تحولات را تنها «حکومتهای عربی»می‌دانند. آنها می‌گویند اگر شباهتی هم باشد مربوط به تونس قبل از تحولات، با ایران قبل از انقلاب ۵۷است، آیت‌الله مکارم شیرازی معتقد است که در تونس، انقلابی شبیه به انقلاب اسلامی ایران به وقوع پیوسته است و آیت‌الله تسخیری هم انقلاب مردم تونس را در اعتراض به ضدیت با دین می‌داند نه مساله نان و کار( در هر دو شق جمله ایشان ، به خواست آزادی اشاره نشده است)

در این که حکومت تحت سلطه بن‌علی با حکومت پهلوی دوم شباهتهایی دارد تردیدی نیست، هر دو دارای روابط خوبی با غرب بودند. در هر دو حکومت نشانه‌هایی از ازادی‌های اجتماعی و نگاه عرفی به حقوق زنان دیده می‌شد، شرایط سیاسی و موقعیت احزاب هم بسیار شبیه بودند. اما آیا مقایسه تونس آن دوران با ایران این دوران مع‌الفارق است؟ شاید اگر بن‌علی را تنها در کسوت رئیس‌جمهور- نه شخص اول مملکت – برای چند دهه بشناسیم، این مقایسه با ایرانی که در ۲۰سال گذشته ، سه رئیس‌جمهور را با سه خصوصیات کم و بیش متفاوت تجربه کرده است ، درست نخواهد بود. اما در این صورت مقایسه با ایران قبل از انقلاب هم خالی از اشکال نخواهد بود چون در ان دوران هم، اصولا رئیس‌جمهوری در ایران یافت نمی‌شد تا در مقام مقایسه براییم. اما اگر عملکرد بن‌علی را به عنوان«فرد اول تونس»بررسی کنیم و در مقایسه با « فرد اول ایران» قرار دهیم زیاد بی‌ربط نخواهد بود. در ایران هم بیش از ۲۰سال است که بیشتر،قدرت در دست یک نفر قرار دارد.

آیت‌الله علی خامنه‌ای و زین‌العابدین بن‌علی تنها با اختلاف یکی دو سال به قدرت رسیدند و بلادرنگ هردو فرد اول مملکت خود شدند. در ایران هم تنها با صلاحدید فرد اول، در موارد معدودی آزادی‌هایی نسبی داده می‌شود و در موارد بیشتری از جمله در مورد ازادی های سیاسی و فعالیت احزاب محدودیتهای مشابهی وجود دارد. هر دو حکومت دارای شمار زیادی زندانیان سیاسی هستند( امروز خبر ازادی همه زندانیان سیاسی تونس منتشر شد). انتخابات – حداقل در مورد انتخاب فرد اول مملکت- کاملا بدون رقابت است. اگر بن‌علی هر چند سال یکباربا بیش از ۹۰% ارای مردمش انتخاب می‌شد، آیت‌الله خامنه‌ای هم هر چند سال یکبار با بیانیه‌ای از مجلس خبرگان به سمت فرد اول مملکت انتخاب می‌شود. در پی قرائت بیانیه، رای‌گیری هم لازم نیست و تنها ذکر صلواتی – که قابل شمارش هم نیست- کافی است . اگر دردفعات انتخاب فرد اول تونس محدودیتی وجود نداشت در انتخاب فرد اول ایران هم هنوز محدودیتی وجود ندارد . چند سال پیش هنگامی که چند عضو مجلس خبرگان پیشنهادی را مطرح کرده بودند که یک دوره زمانی و یک تعداد دفعات- هر چند بسیار طولانی و ده ساله- برای دوران حاکمیت فرد اول مملکت تعیین کنند، ایت‌الله هاشمی رفسنجانی موضوع را بی‌ربط دانسته بود و به همکارانش گفته بود « لازم نیست بازی دمکراسی را اینجا دربیاوریم».

پس بر خلاف ادعای هواداران دولت ایران، مواردی هم برای شباهت تونس قبلی و ایران فعلی می‌توان یافت و این شباهتها تنها مختص به ایران قبل از انقلاب نیست، عجب ان‌که شباهت تونس با هر دو دوره قبل و بعد از انقلاب ،می‌تواند نشانه‌ای برای شباهت هر دو دوران با هم باشد! چرا که هر دو، با حکومت واحدی شبیه بوده‌اند. باید دید که عاقبت انها چقدر به هم شبیه خواهد بود.