امر به نیامدن احمدی‌نژاد از سوی رهبر جمهوری اسلامی ایران پرده از واقعیتی انکار شده بر‌می‌دارد.

ahmadinejad-khamenie
دست‌بوسی احمدی‌نژاد در مراسم تحلیف ریاست‌جمهوری دور نهم

«به یکی از آقایان گفتم که به مصلحت نیست در انتخابات بیایند». این خبر و جمله کوتاه شاید در نگاه اول شادی و خوشحالی حامیان روحانی و اصلاح‌طلبان را به دنبال داشته باشد، که سرانجام آنچه را که هشت سال قبل فریاد می‌زدند بر عالی‌ترین مقام نظام هم عیان شده و در انتخابات بعدی از شر احمدی‌نژاد خلاص شده‌اند.

اما همین منع حکومتی احمدی‌نژاد از سوی خامنه‌ای واقعیتی را عریان‌تر می‌کند که پیش از این دامنگیر اصلاح‌طلبان دوم خردادی و راست‌گرایان مدرن پیرامون هاشمی رفسنجانی شده است.

محمد خاتمی گزینه همیشگی اصلاح‌طلبان برای هر انتخاباتی در سال‌های گذشته نه تنها به صورت غیررسمی از حضور در انتخابات منع شده، بلکه انتشار تصاویر و خبرهای مربوط به او در رسانه‌های رسمی داخلی نیز یک جرم مطبوعاتی و تخطی از دستور شورای امنیت ملی به شمار می‌آید. به روایت آنچه که رسانه‌های نزدیک به اصلاح‌طلبان دوم خردادی همزمان با   کارزار انتخابات سال ریاست جمهوری ۹۲ منتشر کردند، محمد خاتمی به دلیل مخالفت نهادهای بالادستی که هیچگاه نامشان افشاء نشد، در انتخابات حضور نیافت.

همان زمان هاشمی رفسنجانی به رسانه‌ها گفت که تا آخرین ساعات پیش از ثبت‌نام به عنوان نامزد انتخابات ریاست جمهوری منتظر تماس از دفتر رهبر جمهوری اسلامی و دیدار با او مانده است. او اگرچه در انتخابات ثبت‌نام کرد اما به حکم شورای نگهبان رد صلاحیت شد تا حسن روحانی سرانجام رئیس دولت شود.

هاشمی پیشتر در انتخابات هیئت رئیسه خبرگان رهبری هم با حکم محرمانه خامنه‌ای از نامزدی ریاست خبرگان کنار رفته بود. به گفته او رهبر جمهوری اسلامی در مقابل پرسش‌اش در باره نامزدی برای ریاست خبرگان رهبری سکوت کرد.

حکم حکومتی و دوگانه‌گی اصلاح‌طلبان دوم خردادی

جنجال بر سر حکم حکومتی به مجلس ششم باز می‌گردد. هنگام طرح اصلاح قانون مطبوعات نامه رهبر جمهوری اسلامی به رئیس وقت مجلس- مهدی کروبی – به محل اختلاف اصلاح‌طلبان تبدیل شد. نیروهای نزدیک به حزب مشارکت ایران اسلامی مهدی کروبی را به کوتاه آمدن در برابر حکم حکومتی متهم کردند.

چندی بعد و در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ اما پس از رد صلاحیت مصطفی معین، نامزد اختصاصی حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، با حکم حکومتی رهبر جمهوری اسلامی به کارزار انتخاباتی بازگشت.

اصلاح‌طلبان این حکم حکومتی را پذیرفتند و محمدرضا خاتمی دبیرکل وقت حزب مشارکت در یک همایش انتخاباتی به صورت علنی از حکم حکومتی استقبال کرد و گفت که ما بارها از رهبری خواسته‌ایم که بیاید و پرچم اصلاحات را در دست بگیرد.

برخورد دوگانه اصلاح‌طلبان برای انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ نیز ادامه داشت. هیئتی از اصلاح‌طلبان دو سال پیش از انتخابات به دیدار رهبر جمهوری اسلامی رفتند تا رضایت او را برای بازگشت مجدد به انتخابات به دست بیاورند.

خامنه‌ای و عبور از یاران

hashemi-khamenie
خامنه‌ای در مراسم تحلیف خاتمی گفت که هیچکس برای او هاشمی نمی‌شود. هاشمی اما در سال‌های گذشته رانده شده از بارگاه است.

به روایت گزارش‌های منتشر شده در رسانه‌ها، اعضای این هیئت را رهبر جمهوری اسلامی گزینش کرده و سرانجام نیز از دل همین رایزنی‌ها حسن روحانی به عنوان نامزد مورد وثوق بخشی از نیروهای موسوم به اصول‌گرا و اصلاح‌طلبان دوم خردادی به مسند ریاست جمهوری رسید.

خامنه‌ای برای حفظ احمدی‌نژاد در مسند رئیس جمهوری هزینه سنگینی پرداخت. او از نزدیک‌ترین همراهش که نقش غیرقابل انکاری در رهبر شدنش داشت – هاشمی رفسنجانی- عبور کرد و در انتخابات سال ۸۸ به سرکوب عریان و نظامی در خیابان‌ها روی آورد.

رستاخیز جمهوری اسلامی

احمدی‌نژاد نیز هزینه‌های فراوانی را برای نظام جمهوری اسلامی به بار آورد. چه در عرصه داخلی که به یک شکاف گسترده در میان نیروهای درون نظام دامن زد و چه در عرصه بین‌المللی. مرور کارنامه دولت احمدی‌نژاد در همه بخش‌ها می‌تواند تصویری دقیق از هزینه‌هایی که او به جمهوری اسلامی تحمیل کرد، ارائه دهد.

با این حال خامنه‌ای پس از اعتراض‌های گسترده به نتیجه انتخابات ۸۸ گفت که نظری نزدیک‌تر به احمدی‌نژاد دارد و دیدگاه او را به هاشمی ترجیح می‌دهد. پیش از این نیز به هنگام مراسم تحلیف خاتمی، او گفته بود که هیچکس برایش هاشمی رفسنجانی نمی‌شود.

حالا خامنه‌ای همانگونه که از هاشمی عبور کرد و نقش و جایگاهش در ارکان قدرت را کاهش داد، احمدی‌نژاد را از ادامه بازی سیاسی منع می‌کند. منع کردن‌هایی که از گسترده شدن و فراخی اختیارات ولی فقیه نشان دارد و میل او به انتصاب و به کارگیری نیروهایی که گوش به فرمان باشند و باقی بمانند.

شاید حالا با این حکم هراس بازگشت احمدی‌نژاد بی معنا باشد و خیال اصلاح‌طلبان جبهه اعتدال از تداوم ریاست جمهوری روحانی راحت، اما ترس فراموش شده آنان مصلحت‌های حکومتی است که به رهبر جمهوری اسلامی اجازه می‌دهد دیگران را منع کند.

او مدل دلخواه خود را به دست آورده است. نگران دوقطبی شدن فضا است و برای همین هم دیگرانی که می‌توانند حتی اندکی فضای مهندسی شده نظام را دستخوش لغزش کنند، با فرمان منع روبرو می‌شوند تا دغدغه‌های امنیتی رهبری برای انتخابات حل شود.

پس از نزدیک به سه دهه قرار گرفتن در مقام رهبر جمهوری اسلامی و آزمون و خطا برای ساختن یک نظام دو قطبی کنترل شده، در نهایت او و همراهانش در بیت رهبری را به این نتیجه رسانده که بهتر آن است که نظام «تک قطبی» و با نیروهای گوش به فرمان به راه خود ادامه دهد تا دیگر دغدغه امنیتی پیش و پسا انتخاباتی به جای نماند.

در همین زمینه