به روایت دفتر صندوق جمعیت سازمان ملل متحد در تهران خوزستان، کرمانشاه و آذربایجان غربی بیشترین میزان مهاجرت منفی را دارند. جمعیتی که از استان‌های مرزی ایران فرار و به حاشیه استان‌های دیگر نقل مکان می‌کند.

mohajerat90
توزیع نابرابر امکانات ساکنان استان‌های مرزی را فراری و به حاشیه‌نشین در استان‌های برخوردار از امکانات تبدیل کرده است.

این گزارش مسئله اقتصادی و امید به یافتن شغل را دلیل اول مهاجرت از استان‌های مرزی به سایر نقاط ایران – تهران، اصفهان و خراسان رضوی که بیشترین میزان مهاجر‌پذیری را دارند- عنوان کرده است.

برپایه گزارشی که فروردین امسال منتشر شد، سالانه حداقل ۴۰۰ هزار نفر شهرهای خوزستان را به مقصد سایر استان‌های ایران ترک می‌کنند.

گزارش دیگری که به بررسی وضعیت مهاجرت در استان خوزستان طی سال‌های ۸۵ تا ۹۰ پرداخته، نشان می‌دهد که ۲۵.۶ درصد مهاجران خوزستانی به اصفهان، ۱۲.۵ درصد به تهران و ۸.۴ درصد نیز به استان فارس نقل مکان کرده‌اند.

برپایه این گزارش نزدیک به ۱۵ درصد از کسانی که خوزستان را ترک کرده‌اند، به دنبال شغل و یا شغل بهتر بوده‌اند. ۹.۵ درصد جستجوی کار و ۵.۴ درصد نیز به دنبال شغلی بهتر از این استان مهاجرت کرده‌اند. همزمان با مهاجرت ۱۵ درصد از ساکنان خوزستان به دلیل اشتغال، ۱۷.۹ درصد از مهاجران وارد شده به خوزستان نیز به دلیل مسئله اشتغال به این استان رفته‌اند.

به بیان دیگر درحالیکه حدود ۱۵ درصد از ساکنان خوزستان به دلیل بیکاری این استان را ترک کرده‌اند، ۱۸ درصد از سایر نقاط ایران توانسته‌اند در این استان شغل جدید و مناسب‌تری به دست بیاورند و در آنجا ساکن شوند که سه درصد بیشتر از مهاجران خارج شده از خوزستان است.

همچنین گزارش مرکز آمار جمهوری اسلامی ایران از مهاجرت داخلی و خارجی طی سال‌های ۸۵ تا ۹۰ نشان می‌دهد که پس از خوزستان، کرمانشاه و لرستان بیشترین آمار مهاجرت منفی را دارند. برپایه این گزارش‌ جستجوی شغل اصلی‌ترین دلیل مهاجرت از این دو استان اعلام شده است.

گزارش منابع دولتی از شاخص‌های اقتصادی بیانگر نرخ بیکاری بالا و دو رقمی در این دو استان است. به‌گونه‌ای که استاندار کرمانشاه زمستان سال گذشته گفته بود که ۱۸ سال است که نرخ بیکاری در استان دو رقمی است. کرمانشاه در آخرین سرشماری نیروی کار ایران هم رتبه نخست جمعیت بیکار را به خود اختصاص داد. همین گزارش نشان می‌دهد که نرخ بیکاری جوانان در استان‌های کرمانشاه و لرستان نزدیک به ۵۰ درصد است.

نابرابری چشمگیر

خوزستان و کرمانشاه را به عنوان دو استان برخوردار ایران به لحاظ منابع نفت و گاز به شمار می‌روند. خوزستان به روایت آمارهای رسمی نزدیک به ۸۵ درصد از نفت و گاز ایران را تامین می‌کند و یکی از صنعتی‌ترین مناطق این کشور است که رتبه دوم را در تولید سرانه ناخالص داخلی دارد.

کرمانشاه اما علیرغم برخورداری از منابع نفت و صنایع پالایشگاهی در میان استان‌های میانی ایران به لحاظ شاخص تولید سرانه ناخالص داخلی قرار دارد. کرمانشاه به همراه ۱۶ استان دیگر در حالیکه ۳۲ درصد از جمعیت ایران را در خود جای داده‌اند،معادل ۳۱ درصد تولید ناخالص داخلی استان تهران را دارا هستند.

نکته قابل توجه در این فهرست این است که هشت استان از ۱۷ استان این گروه، در شمار استان‌های مرزی و پیرامونی ایران قرار دارند.

به روایت آمارهای رسمی سه استان تهران، اصفهان و خراسان رضوی بیشترین سهم را در تولید ناخالص داخلی بدون احتساب نفت دارند. این سه استان بیشترین میزان مهاجرپذیری را نیز داشته‌اند.

همین آمار نشان می‌دهد که سهم استان‌های نفت‌خیز مانند بوشهر، خوزستان، هرمزگان و کهکیلویه و بویراحمد در تولید ناخالص داخلی بدون نفت ۱۰.۲ درصد است که البته بیشترین سهم به خوزستان تعلق دارد.

فرار به حاشیه‌ استان‌های برخوردار

به گفته مقام‌های رسمی جمعیت حاشیه‌نشین ایران در سه دهه گذشته افزایش یافته است. مقام‌های دولتی جمعیت حاشیه‌نشین را ۱۱ تا ۱۸ میلیون نفر برآورد می‌کنند که در سکونت‌گاه‌های غیراستاندارد و اغلب در مشاغلی که «غیررسمی» خوانده می‌شود، مشغول به کار هستند.

وزیر کشور جمهوری اسلامی ایران بدون ارائه آمار و اطلاعات مشخص، گفته است که بخش زیادی از حاشیه‌نشینان مهاجر هستند.

همچنین برپایه گزارش‌هایی که از حاشیه‌نشینی در رسانه‌های دولتی منتشر شده، استان‌های تهران و خراسان رضوی که در فهرست استان‌های مهاجرپذیر قرار دارند، بیشترین جمعیت حاشیه‌نشین را دارند که تائید کننده گزاره وزیر کشور است.

این آمار‌ها نشان می‌دهد که ساکنان استان‌های پیرامونی به امید یافتن شغل و زندگی بهتر به استان‌های برخوردار مهاجرت کرده و در آنجا نیز به حاشیه‌نشین‌های شهری تبدیل می‌شوند.

این وضعیت تائید کننده شکست برنامه‌های توسعه جمهوری اسلامی و ناکامی در رفع نابرابری‌های منطقه‌ای است که سال گذشته معاون آموزش و پژوهش سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی نیز به آن اذعان کرده و گفته بود که برنامه‌های توسعه به ایجاد نابرابری منطقه‌ای انجامیده است.