انتخابات مجلس نهم، صحنه رويارويی اصولگرایان و گربههای خیابانی به جای احیای ببر ایرانی از موضوعهای سرمقاله روزنامههای بامداد امروز ايران است.
انتخابات مجلس نهم، صحنه رويارويی اصولگرایان
سرمقاله امروز روزنامه ابتکار با عنوان «انتخابات آينده و سرنوشت گروههای سياسی» در مورد نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی ایران است که به نوشته نویسنده، اصلاحطالبان در آن حضور نخواهند داشت.
در اين سرمقاله آمده است: «اسفند سال ۱۳۹۰، ايران شاهد برگزاری انتخابات دوره نهم مجلس شورای اسلامی است. اهميت اين انتخابات آنچنان است که میتوان آن را يکی ديگر از بزنگاههای تاريخی تغييرات بنيادی در طيف بندی نيروهای سياسی تفسير کرد.»
نويسنده اين سرمقاله افزوده: «فاصله انتخابات رياست جمهوری ۸۸ تا انتخابات مجلس نهم، دوره فصلبندی جديدی در ساحت سياسی ايران بهحساب میآيد، بهرغم زمزمههايی که در اين مدت مبنی بر بازگشت بخشی از اصلاحطلبان به گوش میرسد اما رفتار زيرپوستی، چيز ديگری را نشان میدهد. در اردوگاه اصلاح طلبان، ديدگاههای مختلفی وجود دارد، يک ديدگاه همچنان بر ادامه وضع موجود اصرار دارد و معتقد است راه بازگشت به حاکميت وجود ندارد، بنابراين راهکار «باز دارندگی فعال» را برای خود انتخاب کردهاند. آنها با اين استدلال، که گفتوگو و چانهزنی بیثمر است، اعتراضهای اجتماعی را هدف قرار دادهاند. گروه ديگری از اصلاحطلبان همچنان به بازگشت میانديشند.»
در بخش ديگری از سرمقاله میخوانيم: «در نقطه مقابل اين ديدگاه، دو نوع واکنش در جبهه اصولگرا مشاهده میشود. يک واکنش همان است که نسبت به ديدگاه اول وجود دارد يعنی عدم مدارا با آنان چرا که اين بخش اصولگرايان حاضر به تفکيک بين دو ديدگاه فوق نيستند و در نگاه خود، اين ديدگاه يک ترفند و تاکتيک سياسی و بلکه دليل بر پُررويی تعبير میشود . واکنش ديگر بر صلح، آرامش و استقبال از اين ديدگاه تأکيد دارد. اين بخش اصولگرايان ضمن گلايه از نحوه رفتار اصلاحطلبان و سکوت آنان در اتفاقات سال۸۸ اما به دنبال بهانه برای گفتوگو و بازگشت اين بخش اصلاحطلبان میباشند. اين گروه بسيار با احتياط حرکت میکنند و البته مورد طعن گروه اول هستند.»
نويسنده سرمقاله ابتکار ادامه داده است: « به دلايل گفته شده، بدنه اجتماعی اصلاحطلبان، اميد خود به نيروهای شناخته شده سياسی را از دست داده و به دنبال نيروهای ناشناخته میباشند. بر اين اساس بخشی از اصولگرايان به دنبال جلب رضايت آنان میباشند و در اين مسير رقابت پنهانی در جريان است و بخشی از رفتارهای سياسی اين گروهها، معطوف به اين هدف میباشد. حال با اين تصوير احتمال بازگشت اصلاحطلبان به ساحت سياست در ايران، صفر درصد است. پس انتخابات دوره نهم مجلس شورای اسلامی، صحنه رويارويی جدی نيروهای اصولگرا خواهد بود.»
«گربههای خیابانی به جای احیای ببر ایرانی»
سرمقاله امروز روزنامه مردمسالاری با عنوان «سازمان محيط زيست پاسخگو باشد» در مورد مرگ ببر سیبری در ایران است.
در اين سرمقاله آمده است: «آخرين ببر ايران حدود ۵۲ سال پيش با گلوله يک شکارچی به زمين افتاد و از آن روز به بعد ايران ماند و حسرت جای خالی ببر. سوم ارديبهشت امسال اما در رسانهها سروصدايی برپا شد و مسئولا ن محيط زيست نويد دادند که حسرت از دست دادن ببر ايرانی به پايان رسيد و قرار است نسل اين حيوان زيبا در کشور، احيا شود. جريان از اين قرار بود که ما يک جفت پلنگ به کشور روسيه داديم و آنها علیرغم مخالفت مردم و رسانههايشان، يک جفت ببرسيبری را در ازای آن پلنگها عازم کشور ما کردند.»
اين سرمقاله افزوده: «منطقه حفاظت شده ميانکاله که قرار بود در روزهای آغازين ورود ببرها به ايران برای اسکان مهمانان دوست داشتنی ما آماده شود، بنا به گفته مسئولا ن به دليل کمبود اعتبار آماده نشد و ببرها ناچار شدند محيط آلوده باغ وحش ارم را با غذايی تحمل کنند که چه باب ميلشان بود و چه نبود بايد با آن کنار میآمدند. چرا که در باغ وحش ارم غذايی به غير از گوشت الاغ و گاهی سر الاغ برای گوشتخواران سرو نمیشد. از غذا که بگذريم شرايط آب و هوايی و قرار گرفتن در معرض ديد بازديدکنندگان مسائلی نيست که ببر سيبری به آن عادت داشته باشد. لازم به يادآوری است که به محض ورود پلنگهای ايرانی به کشور روسيه که با هواپيمای اختصاصی وارد اين کشور شدند، ولاديمير پوتين، نخست وزير اين کشور شخصاً به ديدن پلنگهای ما رفت و اين ديدار تاکنون چندين بار صورت گرفته است. اما ببرهای روسی در باغ وحش مورد بازديد بچههای مهدکودک و پيش دبستانی قرار گرفتند.»
در ادامه سرمقاله مردم سالاری آمده است: «بچهها هم در بازديد از ببرها پفک نمکی و چيپسهايشان را داخل قفس اين مهمان عزيز پرت می کردند تا عمق علاقهشان را به آنها ثابت کنند. آمادهسازی منطقه حفاظت شده ميانکاله آنقدر به درازا کشيد که ببرها ناچار شدند هشت ماه در داخل قفس با مهماننوازی ما دست و پنجه نرم کنند تا اينکه سرانجام پنجشنبه گذشته، ببر نر پشت نردههای آهنين باغ وحش ارم جان خود را از دست داد و خبرها حاکی از آن است که ببر ماده هم حال و روز خوشی ندارد و همين روزهاست که او هم جان بسپارد. حالا ديگر نه آرزوی رنگينی مانده و نه رويای بازی توله ببرها در ميان درختان و نه پروژه عظيم احيای ببر ايرانی. اين روزها آنچه مانده سرافکندگی ما در مقابل روسها و بعد در مقابل اکوسيستم ايران است که نه تنها نسل ببر را احيا نکرديم بلکه از همان تعدادی هم که در روی کره زمين باقی مانده بود با ندانم کاريهايمان يک عدد کم کرديم.»
سرمقاله افزوده است: «البته سرافکندگی بالاتر ما در حضور خداوند و دينمان اسلام است. چرا که ما پيرو پيامبری هستيم که همواره تأکيد فراوان به حفظ حقوق حيوانات داشتند؛ آنگاه، اينگونه حيوان زبان بسته را اسير خودخواهی و ندانمکاری و کاغذبازیهای خود کرديم و از سرزمين اصلیاش آواره و در پشت ميلههای باغ وحش وادار به مردن کرديم. شايد ما شايستگی يک اکوسيستم سالم را نداريم و بهتر است از اين پس به جای تخيلات رنگين احيای شير و ببر ايرانی، به همين گربههای خيابانی اکتفا کنيم و بيشتر از اين خود را مديون محيط زيست نکنيم.»
ساير مطبوعات:
سرمقاله امروز روزنامه دنيای اقتصاد با عنوان «ايران ۲۰۱۱»
سرمقاله امروز روزنامه آرمان با عنوان «دستگاه سياست خارجی و علت نگاه به شرق»
سرمقاله امروز روزنامه تهران امروز با عنوان «از ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۱»