یک عذرخواهی پس از هفت سال دوباره داغ رنجدیدگان بازداشتگاه کهریزک در دوران پساانتخابات ریاست جمهوری خرداد ۸۸ را زنده کرد.
سعید مرتضوی، دادستان سابق تهران که پروندهاش به عنوان متهم معاونت در قتل در وقایع بازداشتگاه کهریزک در دادگاه تجدیدنظر در حال رسیدگیست، در نامهای سرگشاده از افرادی از جمله رهبر جمهوری اسلامی و همچنین بازماندگان «شهدای» بازداشتگاه کهریزک عذرخواهی و بابت بروز این حوادث ابراز شرمندگی کرده است: عذرخواهی سعید مرتضوی بابت وقایع بازداشتگاه کهریزک
اما خانوادههای درگذشتگان بازداشتگاه کهریزک از عدم گذشت خود سخن گفتهاند و پدر محسن روح الامینی گفته است که «حرفمان را در دادگاه میزنیم.»
علی مطهری، نایب رییس مجلس ایران هم ضمن متهم دانستن حامیان سعید مرتضوی از او خواسته است تا در مورد ماجرای زهرا کاظمی هم بنویسد و موضوع را روشن کند.
سعید مرتضوی پیشتر گفته بود در روزهایی که فاجعه بازداشتگاه کهریزک رخ داده است در مرخصی مرتبط با دفاع از رساله دکتری خود بوده است. این در حالیست که اسماعیل احمدی مقدم، فرمانده وقت نیروی انتظامی گفته بود که «آقای مرتضوی اصرار داشت افراد دستگیر شده به کهریزک منتقل شوند. من مخالفتم را به صراحت اعلام کردم و گفتم آنجا نه تنها جا نداریم، بلکه آن مکان جای خطرناکی است. اما مرتضوی اصرار داشت که این افراد دستگیر شده چاقو، قمه و زنجیر داشتهاند و از همین حیث اراذل و اوباش محسوب میشوند که من در آن جلسه عنوان کردم که ضبط کنید و بنویسید که من مخالف هستم و مخالفت ناجا نیز ثبت شد.»
با وجود این اظهارات که از همان زمان مطرح بودهاند، سوال اینجاست که چرا دادستان سابق تهران در چنین زمانی به نوشتن چنین نامهای دست زده است؟ هدف یا اهداف او از نوشتن این نامه چه بوده و چرا چنین نامهای هفت سال پس از وقوع فاجعه نوشته میشود؟
رادیو زمانه این سوالها را با سه تحلیلگر سیاسی و روزنامهنگار مطرح کرده است که پاسخهای آنها را میخوانید:
عذرخواهی مرتضوی عبرتآموز است
رضا علیجانی، تحلیلگر سیاسی و فعال ملی-مذهبی مقیم فرانسه در پاسخ به سوالهای رادیو زمانه میگوید: «همه کسانی که از نزدیک با سعید مرتضوی سر و کار داشتهاند احتمالا تایید میکنند که او چه فرد “بیشخصیت” و بیاصول و به قول عامیانه چه آدم هفت خطی است. به همین دلیل است که علیرغم اینکه نفس عذرخواهی یک مقام مسئول و نیز آرزوی او برای درسگیری از این واقعه برای عدم تکرار آن بسیار مهم و حتی میتوان گفت بینظیر است، اما هیچکس آن را از جانب مرتضوی صادقانه تلقی نمی کند.»
علیجانی در ادامه میگوید: «به همین دلیل است که همه دنبال این میگردند که چرا او در این مقطع و پس از هفت سال این پوزشخواهی را انجام میدهد. این مقطع، زمان رسیدگی نهایی به پرونده کهریزک است. همین “زمان” خود گویای علت نگارش این نامه است. او میخواهد از زیر بار این پرونده که پیگیر سمج و بانفوذی همچون پدر شهید روحالامینی دارد، خلاص شود. به علاوه آنکه بنا به دلایلی که مستقلا باید بدان پرداخت، او “اکنون” بسیاری از پشتیبانان خود را از دست داده و به مهرهای سوخته تبدیل شده است که تا حد زیادی خودش باید گلیم خود را از آب بیرون بکشد تا بتواند به پروندههای دیگرش که عمدتا فساد مالی است نیز سر و سامانی بدهد.»
این فعال سیاسی همچنین تاکید میکند: «این مهره سوخته اینک باید بنا به عللی “تنبیه” شود، اما گمان نمیکنم این تنبیه تا آنجا پیش برود که دیگر چاکران درگاه را بیش از اندازه بیمناک کند. و گرنه رسم بیدادگری قسیالقلبهایی که مرتضوی کارمند نمونه سالشان بود به خطر خواهد افتاد. اما نمیتوان این واقعیت را نادیده گرفت که تا همین جا هم که مرد قدر قدرت مستظهر به مقامات بالا که سالها در دستگاه قضایی خدایی میکرد، کارش به عذرخواهی کشیده شده، برای بیمناکی و درسآموزی دیگر مقیمان حرم قدرت به حد کافی عبرتآموز است، اگر خرد و چشم بصیرتی در کار باشد.»
پیششرط پذیرفته شدن پوزش مرتضوی محاکمه در دادگاهی علنیست
احمد رأفت، روزنامهنگار مقیم ایتالیا اما در پاسخ به این سوالات ضمن اعلام این مساله که پوزشطلبی سعید مرتضوی به دهها دلیل اثری از ندامت در خود ندارد، میگوید: «اینچنین بهنظر میآید که مسئول قلع و قمع مطبوعات، کسی که اتهام قتل زهرا کاظمی، روزنامهنگار تصویری ایرانی-کانادایی را به دنبال میکشد و به گفته دیگر مقامات جمهوری اسلامی در جنایات کهریزک دست داشته است، تحت فشار از بالا و نه فشار افکار عمومی یا خانوادههای قربانیان دست به اینچنین کاری زده باشد. احتمالا همزمانی این پوزشطلبی با انتشار نوار صحبتهای حسینعلی منتظری با کمیته موسوم به مرگ هم اتفاقی نیست. با پوزشطلبی سعید مرتضوی قصد دارند آن پوزشی را که باید برای اعدامهای دهه ۶۰ بخواهند و تاکنون نخواستهاند را بهنوعی در حاشیه قرار دهند.»
رأفت در ادامه به رادیو زمانه می گوید: «قابل قبول نیست کسی که تا چند روز پیش از به اصطلاح پوزشطلبی خود را مبرا از هرگونه اتهامی میدانست، خوابنما شده باشد یا از ترس روز قیامت به گناهانش اعتراف و تقاضای حلالیت کند. به گفته فرمانده وقت نیروی انتظامی، سعید مرتضوی عامدانه و آگاهانه جوانان معترض در سال ۸۸ را با وجود مخالفت بسیاری روانه کهریزک کرد. این چنین فردی نمیتواند از مقابل مسئولیتهایش بدون هیچ توضیحی برائت بجوید و انتظار هم داشته باشد که از “پوزشنامه” او استقبال شود.»
این روزنامهنگار قدیمی در پایان تاکید میکند که «زمانی مرتضوی و مرتضویها که متاسفانه در جمهوری اسلامی کم نیستند میتوانند تقاضای پوزش کنند که آمران و عاملان جنایاتی چون کشته شدن زهرا کاظمی در زندان اوین یا جوانان بیگناه در کهریزک در دادگاهی علنی و با قضاتی مستقل محاکمه شوند و دین خود را به عدالت بپردازند. تا قبل از آن روز و آن زمان، پوزشخواهی مرتضوی و مرتضویها نمیتواند و نباید مورد قبول واقع شود.»
مرتضوی، دردسری لاینحل
فرزانه روستایی، روزنامهنگار مقیم سوئد هم در پاسخ به سوالهای رادیو زمانه در رابطه با عذرخواهی دادستان سابق تهران میگوید: «عذرخواهی مرتضوی را باید در طرحی بزرگتر مورد ارزیابی قرار داد وگرنه مرتضوی به هیچ عنوان از این سطح از ادراک و شعور و فرهنگ برخوردار نیست که با چنین اقدامی تلاش کند تا نقصانی را رفع یا جبران کند.»
این روزنامهنگار با ذکر این مطلب که «ابتکار عذرخواهی کردن در سیاست جوامع مدرن و نیز در سنت برخی از جوامع مانند ژاپن این کارکرد را دارد که از گسترش عواقب تنشهای اجتماعی و خسارات پس از بحرانهای بزرگ و لاینحل جلوگیری کند و همه به این نقطه نظر مشترک برسند که با کمی گذشت خسارات ناشی از شکستهای بزرگ شرمآور را به حداقل کاهش دهند»، معذرتخواهی مرتضوی را پروژه میخواند و میگوید: «پروژه معذرتخواهی مرتضوی بخشی از مهندسی اجتماعی کسانی است که پیشتر مرتضوی را در بگیر و ببندها و برخوردهای سیاسی خشک و خشن تا این حد شیر کردند که با شجاعت، دروغهای بزرگ بگوید، اما الان دیگر پس از پرونده اختلاسهای بزرگ خود مرتضوی تبدیل به دردسری لاینحل شده است.»
روستایی همچنین میگوید: «آنها که مدیریت سرکوب سال ۸۸ را بر عهده داشتند نوعی جنگ روانی را آغاز کردهاند که بعید نیست در مسیر هدایت آن خود مرتضوی را نیز مصرف کنند. عذرخواهی مرتضوی به این معنا نیست که مافیای پشت سر او بخواهد کوتاه بیاید و شرایط را اصلاح کند یا خود مرتضوی را نجات دهد. هیچکدام از اینها هدف آنها نیست، زیرا قبلا بارها راهکارهای کمهزینهتری برای مصالحه به آنها پیشنهاد شده اما پیشنهاد هر مصالحهای را با چماق پاسخ دادهاند.»
به نظر این روزنامهنگار سعید مرتضوی به گونهای حیثیت و ناموس بسیار آلوده و مفلوک جمهوری اسلامی و ولایت فقیه است. او اطلاعات بسیار زیاد و دقیقی از روابط مافیایی درون حاکمیت و قوه قضاییه دارد و به همین دلیل این حیثیت بد نام را نه میشود جمع کرد نه میشود محاکمه کرد و نه میشود او را محکوم کرد.
فرزانه روستایی همچنین در ارتباط با دلیل نوشته شدن این نامه در وضعیت فعلی نیز میگوید که هر چند شاید تلاش دارند آن فضایی را که نوار صوتی آقای منتظری در مورد اعدامهای سال ۶۷ ایجاد کرد با این عذرخواهی تحت تاثیر قرار دهند، اما در هر حال هرچه هست هدف از عذرخواهی مرتضوی عذرخواهی نیست: «اگر نگاهی به شرايط اجتماعی امروز بینداریم میبینیم که سیستم سیاسی تحت فشار خرد کنندهای قرار دارد. شما در تلگرام و شبکههای اجتماعی میبینید که جامعه ایران درگیر چه رخدادهای پیچیده و تو در توییست و چه بحران عظیمی وجود دارد. آنها که از پشت پرده قضایا را تحلیل میکنند و معتقدند حکومت ارتباط با لایه خاکستری اجتماع را از دست داده، نگران آینده هستند. نگران حذف خود هستند. نگران این هستند که در معادلات ایران نقشی نداشته باشند و نگران این هستند که این امواج بازگشته و خودشان را خفه کند.»
روستایی در پایان میگوید: «من فکر میکنم ورود مرتضوی به فضای عذرخواهی علامت خوبی نیست و حاکی از این نیست که قرار است مصالحهای صورت بگیرد. طیف و جریانی که چینش معادلات ایران را در دست دارد برای آینده ایران و ماندن در قدرت انحصاری نقشههای شیطانی دارد که بویی از مصالحه یا عذرخواهی از آن به مشام نمیرسد. از دروغگویی و طرز صحبت کردن و حیلهای که مرتضوی در پیش گرفته این را میشود فهمید که هر چه هست عذرخواهی سعید مرتضوی عذرخواهی نیست بلکه هجوم جدیدی به افکار عمومیست و نیز از جنس همان مهندسیهای روانی اجتماعیست که در آستانه انتخابات فعالتر میشود، آرای مردم را جابهجا میکند و بیتعارف محمود را به جای میرحسین از صندوق در میآورد.»
خانواده رامین پوراندرجانی، پزشک وظیفه بازداشتگاه کهریزک، نامه عذرخواهی سعید مرتضوی از وقایع کهریزک را “سیاسی و نمایشی عوام فریبانه” میخوانند و خانواده رامین آقازاده قهرمانی، یکی از قربانیان این بازداشتگاه میگویند که اگر جامعه، عذرخواهی آقای مرتضوی پس از چنین جنایتی (کهریزک) را بپذیرد آنها هم خواهند پذیرفت و گفت: اصلا انتظار نداشتم بعد از ۷ سال با آن همه جنایت، با آن همه ظلم. مگر پدر و مادر می تواند غم از دست دادن فرزندش را اینطور با یک عذرخواهی فیصله بدهد؟ سیستم قضایی ما درست عمل نمیکند. ظاهرا مد شده هر کاری میکنند، هر جرمی مرتکب میشوند، بعد با یک عذرخواهی میخواهند هشتاد میلیون آدم یا داغدیدهها آنها را عفو کنند!!!…
nader / 17 September 2016
داستان سعید مرتضوی نمونهایست از اتاقهای پنهان و تاریک نظام جمهوری اسلامی. مرتضوی میتوانست تکرار خلخالیو لاجوردی و ریسی و… باشد برای نظام، بخشی از راه او را هم رفت.
دستهایش آلوده است به خون رسانهها و روزنامهنگاران و مردم. دستهایش آلوده است به فساد و شکمش پر از ویژهخواری و رانت. او با رانت و روابط ویژه و زیر سایه «نظام» تا اینجا پیش آمده و حالا هم گویی دیگر تاریخ مصرفش تمام شده است.
شاید شبیه سعید امامی که باید وجود و اثرش با «داروی نظافت» از روی زمین پاک شود.!
حالا هم اگر او «عذر میخواهد» البته تنها بابت کهریزک، نباید فراموش کرد که این عذر خواستن با اما و اگر، درست مثل عذر خواستن دیگران بابت کشتار دهه ۶۰ صورت مساله را پاک نمیکند.
مرتضویها و آمران بالادستی مرتضوی هر از گاهی یکی را قربانی میکنند و بر جای خود نشسته و همزمان مرتضوی دیگری در چهرهای تازه میسازند تا از پلههای رانت و روابط ویژه بالا بیاید و بنشیند پشت یکی از همین میزها و کارهای ناتمام را تمام کند.
nader / 17 September 2016
نظر خامنه ای راجع به سعید مرتضوی در زمانی که روزنامه ها را یکی پس از دیگری تعطیل می کرد:ما فقط همین یک قاضی خوب را داریم…
امین / 17 September 2016