دیدارهای رفت مرحله یک هشتم نهایی لیگ قهرمانان اروپا، شامگاه سهشنبه ۱۶ فوریه/۲۷ بهمن در شهرهای مختلف این قاره آغاز شد و تیمهای پرتغالی و روسی بنفیكا و زنیت در ورزشگاه لیسبون و پاریسن ژرمن فرانسه و چلسی انگلیس به میزبانی پاریسیها، به مصاف هم رفتند.
در ادامه این رقابتها روز چهارشنبه ۱۷فوریه/ ۲۸ بهمن نیز دو تیم بلژیكی و آلمانی خنت و وولفسبورگ در بلژیک و تیمهای آاس رم ایتالیا و رئال مادرید اسپانیا در ورزشگاه رم به دیدار هم میروند.
بر اساس آخرین اعلام شبکه اسکای (Sky)، هر بازی لیگ قهرمانان باشگاههای اروپا به صورت متوسط ۳۰۰ میلیون تماشاگر را در سراسر جهان پای گیرندههای تلویزیونی مینشاند.
چنین رویدادی، فرصتی است مناسب برای درآمدزایی از طریق تبلیغات و همینطور فرهنگسازی در سطحی بینالمللی.
فیفا و یوفا و همینطور سازمانهای مختلف حقوق بشری تلاش میکنند با ساخت کلیپهایی برای پخش در پیش یا پس از این بازیها، برای مبارزه با نژادپرستی تلاش کنند و این در حالی است که به نظر میرسد در ایران عزمی برای مبارزه با نژادپرستی وجود ندارد و حتی شعار «say no to racism» که ستارههایی مانند لیونل مسی، کریستیان رونالدو، سرخیو راموس، ماریو بالوتلی، فرانک ریبری، آرین روبن و تعدادی دیگر از ستارگان فوتبال جهان، در کلیپی، آن را به زبانهای مختلف گفتهاند، پخش نمیکند و نمونه مشابهی هم برای آن نساخته است.
برخلاف موج جهانی
یک اتفاق باعث شد تا گفتارها و رفتارهای نژادپرستانه در جامعه فوتبال ایران، بعد از مدتها سکوت، نمایان شود. «فونیکه سی»، بازیکن اهل مالی تیم صنعت نفت آبادان در مصاحبه با روزنامه ورزشی گل در آذرماه سال ۱۳۹۰ هجری خورشیدی گفت: «این سه سال {در ایران} تا توانستهام از بازیکنان فحش شنیدهام. شاید گاهی اوقات حرفهایشان را نشنوم ولی کاملا میفهمم که در حال فحاشی کردن هستند. از زمانی که در لیگ برتر بازی میکنم این توهینها را بیشتر میشنوم و حالا که نسبت به گذشته فارسی را بهتر یاد گرفتهام، شنیدن این الفاظ بیشتر آزارم میدهد. باور کنید در این مدت بارها شنیدهام که بازیکن حریف به من گفته است که سیاهی و بو میدهی. از این رفتارهای تبعیضآمیز خسته شدهام و منتظرم تا لیگ به پایان برسد و از ایران بروم.»
این بازیکن اهل کشور مالی سه سال در فوتبال ایران حضور داشت و حالا در تیم عجمان امارات بازی میکند.
او در مورد خاطرات تلخ خود از رفتارهای نژادپرستانه در ایران گفته است: «… اگر یک یا دو بار این جمله را میشنیدم چنین تصمیمی نمیگرفتم ولی چون در اکثر بازیها آن را میشنوم، دیگر نمیتوانم تحمل کنم. امیدوارم این آخرین سال حضور در ایران باشد و امسال را با کمترین اتفاقات ناخوشایند تمام کنم.»
فونیکه سی البته تنها نمونه از بازیکنان رنگینپوستی نبود که در فوتبال ایران مورد بیحرمتی قرار گرفت. دو سال قبل، فیروز کریمی، سرمربی وقت تیم پیکان تهران وقتی در پایان بازی با فجر سپاسی شیراز قصد ورود به زمین را داشت، سنلی بیتو، بازیکن سیاهپوستی که تبعیت دو کشور هلند و سنت مارتین را دارد بهسوی او رفت تا با او به نشانه احترام دست بدهد، اما فیروز کریمی با پشت دست بهدست او کوبید و در ادامه او را «آدمخوار» خطاب کرد. اتفاقی که بر اساس قوانین فدراسیون بینالمللی فوتبال اگر در هر نقطه از اروپا رخ میداد، در صورت عذرخواهی رسمی، شخص خاطی، بین شش ماه تا دو سال از حضور در میادین محروم میشد.
فدراسیون فوتبال ایران فیروز کریمی را تنها به هشت جلسه محرومیت از همراهی تیم خود در مسابقات رسمی و پرداخت ۱۰۰ میلیون ریال جریمه نقدی محکوم کرد. این یعنی کمتر از دو ماه محرومیت از میادین رسمی.
منابع آگاه در ایران اما میگویند که فیروز کریمی با عقد قرارداد دو ماهه با تیم دسته دومی تولی پرس قزوین، بدون آنکه حتی وارد مسابقات شود یا یک جلسه این تیم را تمرین دهد، هشت جلسه محرومیت خود به دلیل گفتههای نژادپرستانه را دور زده است.
سنلی بیتو در پایان بازی گفته بود: «بعد از اتمام بازی خواستم با سرمربی حریف دست بدهم به نشانه احترام، اما او نخواست. فکر میکنم به خاطر باخت تیمش عصبانی بود. امیدوارم این رفتار فقط به خاطر عصبانیت آقای کریمی بوده باشد.»
وقتی با نژادپرستی برخورد نمیشود
برخورد با رفتارهای نژادپرستانه در ورزشگاههای ایران معمولا جدی نبوده و پیگیری نشده است؛ نه از سوی رسانهها و نه از سوی مراجع قانونی.
مجید جلالی که در میان مربیان فوتبال ایران به عنوان تئوریسین شناخته میشود و دبیر بازنشسته آموزشوپرورش هم هست، سال ۱۳۹۱ در گفتوگو با خبرگزاری تسنیم در واکنش به تصمیمات فدراسیون فوتبال در قبال برخورد با شعارهای نژادپرستانه در ورزشگاههای ایران (که به شکلی فزاینده در حال رشد و تکثیر است) گفته بود: «در برخی از ورزشگاههای ما شعارهای نژادپرستانه سر داده میشود و به قومیتها توهین میشود. شعارهای نژادپرستانه شدیدترین واکنشها را از سوی فیفا به دنبال دارد اما در ایران به این موضوع توجهی نمیشود. بهتر است آنهایی که در اتاقهای در بسته مینشینند و تصمیم میگیرند از اتاقهای خود بیرون بیایند و به ورزشگاههای کشور سر بزنند تا بهتر تصمیم بگیرند و رایشان تنها بر اساس گزارش یک آدم مغرض نباشد.»
مساله نژادپرستی البته فقط یک مشکل داخلی در فوتبال ایران نیست. آلمانیهای ناراضی از حضور مهاجران در تیم ملی فوتبال آلمان، در سال ۱۳۹۱، در پیامهای تند خود خطاب به «مسووت اوزیل»، تاکید کرده بودند که یک تکه کاغذ تغییری در اصلیت یک بازیکن ایجاد نمیکند و تنها بازیکنانی که نام آلمانی دارند باید با پیراهن تیم ملی این کشور پا به زمین مسابقات بگذارند.
دو سال بعد و در پایان جام جهانی برزیل که به قهرمانی تیم ملی آلمان انجامید، آنجلا مرکل، صدراعظم آلمان با قدردانی از میروسلاو کلوزه، جایزه همبستگی سال ۲۰۱۴ را به این بازیکن اهدا کرد.
در مراسمی که برای پاسداشت حضور مهاجران آلمانی برگزار شد، آنجلا مرکل با تمجید از میروسلاو کلوزه خطاب به این بازیکن گفت: «تو الگوی کاملی برای همه هستی. توانایی و سختکوشی تو میتواند الگویی برای همه مردم باشد. نشان دادی که آلمان خانه توست و به پیشینه لهستانیات نیز افتخار میکنی.»
اما رفتارهایی از این دست هرگز برای جلوگیری از فریادهای نژادپرستانه علیه معدود مهاجرانی که وارد ایران میشوند انجام نمیشود.
محمد امینی، سردبیر سابق برنامههای ورزشی در رادیو جوان در ایران به رادیو زمانه میگوید: «به ما بخشنامهای رسیده بود که به هیچ عنوان در مورد شعارهای نژادپرستانه در ورزشگاههای تبریز یا آبادان حرفی نزنیم. دلیلش را هرگز متوجه نشدیم، اما حتی مدیریت شبکه هم روی این مساله حساسیت به خرج میداد.»
در اردیبهشت ماه سال ۹۰، هواداران تیم نفت آبادان با شعاری نژادپرستانه و توهینآمیز در بازی تراکتورسازی و نفت آبادان، فضای ورزشگاه را متشنج کردند.
این دومین بار (بعد از اتفاقات بازی تراکتورسازی در کرمان) بود که هواداران چنین شعارهایی میدادند، اما فدراسیون فوتبال واکنشی در قبال این ناهنجاری نشان نداد. این در حالی بود که در بازی تراکتورسازی و نفت، وقتی بخشی از جایگاه، آذریزبانها را با الفاظی ناشایست خطاب قرار میداد و این فریادها از گیرندههای تلویزیونی در ایران قابل تشخیص بود، گزارشگر بازی گفت: «تماشاگران آبادانی با شور خاصی در حال تشویق تیم خودشان هستند.»
این واکنشها و سکوت در قبال شعارها علیه آذریزبانها، در نهایت منجر به بروز اتفاقاتی شد که در سال ۱۳۹۳ در ورزشگاه یادگار امام تبریز رخ داد: سر دادن شعار «خلیج عربی» یا نوشته شدن پلاکاردهایی در حمله به علی کریمی و حتی بالا بردن پرچم کشور آذربایجان و سر دادن شعار «یاشاسین آذربایجان» که در شبکههای اجتماعی بازتابهای فراوان ومتفاوتی داشت.
آیا ما نژاد برتریم؟
گاهی وقتها رفتار بازیکنان و هواداران در ایران، خشم میهمانهای خارجی را هم برانگیخته است. در اردیبهشت ماه سال جاری، در جریان بازی رفت پرسپولیس مقابل الهلال عربستان در ورزشگاه آزادی، ابتدا تماشاگران حاضر در ورزشگاه با فریاد «بقره… بقره» بازیکنان عربستانی را خطاب قرار دادند و در ادامه مهدی طارمی، بعد از به ثمر رساندن گل این تیم از روی نقطه پنالتی، با شادی گل تحریکآمیز خود (نشان دادن بریدن سر) خشم بازیکنان، مربیان و مدیران باشگاه عربستانی را برانگیخت.
باشگاه الهلال در شکایتی رسمی به کنفدراسیون فوتبال آسیا خواستار محرومیت پرسپولیس از بازیهای خانگی شد، اما خبرگزاری فارس روز پنج خرداد و در جریان بازی برگشت این دو تیم در ریاض نوشت: «هواداران عربستانی در جریان بازی شعار ما نژاد برتر هستیم سر دادند.»
به نظر میرسد سکوت رسانههای داخلی (که بخشی از آن به ادعای اهالی رسانه به دلیل فشار از مراجع بالاتر است) و همینطور بیتفاوتی فدراسیونهای ورزشی و وزارت ورزش در قبال رفتارهای نژادپرستانه بازیکنان، مربیان و هواداران (به عنوان نمونه در رابطه با بازیکنان خارجی)، عواقبی به دنبال خواهد داشت که نه فقط ورزش ایران را متاثر میکند که بر کلیت شرایط جامعه ایران تاثیر میگذارد.
کلا ایرانی ها مردمانی نژاد پرستی هستند.ایرانی های خارج از ایران در کشور هائی که زندگی می کنند تمام اقلیت های آن کشور را تمسخر می کنند و کلا خود را از آنها با هوش تر و بهتر قلمداد می کنند.در آمریکا شدیدا از سیاهان متنفر و مکزیکی هارا کودن می دانند.در هلند در هر جمع ایرانی که بودم صحبت از بی ارزشی “سومالی”ها و “مراکشی” ها بود..در ایران هم همه ما بر خورد های نژاد پرستانه را بر علیه ” افغان” را بخوبی به یاد داریم که حتی بچه های آنها را که در ایران بدنیا آمده اند را به مدرسه راه نمی دادند و در آصفهان آنها ها حتی به پارک شهر راه نمی دادند ، این اتفاقات را در هیچ جای این کره خاکی نمیبینیم.
reza / 16 February 2016
متاسفانه این مطلب و نمونه های مشابه آن موج جدیدی است که اخیرا درست شده و سعی دارد انگ نژادپرستی را بزور به ایرانی ها بچسباند.
نویسنده محترم با تکیه به چند مثال نادر و ناصحیح تلاش کرده مساله را تعمیم دهد و کل ملت را به جرم بزرگ نژادپرستی متهم کند.
به علت وجود فضای تند و ملتهب در فوتبال ایران، بازیکن ها به شدت مورد توهین قرار گیرند و ربطی به نژادپرستی ندارد.
آیا دروازه بان سیاه پوست پرسپولیس نیلسون که هنوز پیغام می فرستد که حاضر است برگردد و با قرداد سفید امضا بازی کند ، هم مورد نژادپرستی قرار گرفته؟
بازیکن سیاه پوست نیجریه ای ابومسلم که در مشهد ستاره بود و با یک دختر ایرانی هم ازدواج کرد چطور ؟ یا کلی بازیکن در تیم های تبریز یا خوزستان که حتی حاضرند در لیگ دو و سه هم بازی کنند ولی از ایران نروند.
بسکتبالیست سیاه پوست امریکایی که به قدری بهش خوش گذشته بود یک فیلم مستند بازی کرد در سطح شهر می گشت و با مردم شوخی می کرد، تو همین سایت زمانه هم در موردش نوشتید.
فیروز کریمی را هم که همه در ورزش ایران می شناسند که دایما در مصاحبه ها یا سر تمرین در حال شوخی و مزاح است، درسته شوخی بدسلیقه و نامناسبی بوده همانطور که کمدین های لیت نایت شوها ممکن است گاهی از خط خارج شوند.
در آخر اینکه اغراق نکنیم به خودمان انگ نچسبانیم به خصوص وقتی در کشورهای همسایه در حال پاکسازی نژادی همدیگر هستند.
حمیدرضا / 17 February 2016
یک مورد اشتباه دیگر در گزارش اشاره به “با شادی گل تحریکآمیز خود (نشان دادن بریدن سر) خشم بازیکنان، مربیان و مدیران باشگاه عربستانی را برانگیخت” بود.
باید خدمت نویسنده محترم عرض کنم این حرکت دقیقا تکرار حرکتی بود که بازیکن این تیم عربستانی در بازی قبل دو تیم در عربستان بعد گل زدن به تیم پرسپولیس انجام داد، درحالیکه می دوید و فریاد می زد الخلاص الخلاص.
حمیدرضا / 17 February 2016
***نژاد پرستی شما بیشتره که فکر میکنید از ما بیشتر میفهمید
مهدی / 17 February 2016
تیمهای آاس رم ایتالیا و رئال مادرید اسپانیا در ورزشگاه رم به دیدار هم میروند.
امید / 17 February 2016
ایران کشوری است که قانون اساسیش بر مبنای تبعیض بین مسلمان و غیر مسلمان، و برتری شیعه اثنی اشعری بر بقیه مذاهب است.
saeed / 17 February 2016