پیشنهاد میکنم در کنار حوزههای مختلف جامعهشناسی، حوزهی جامعهشناسی مردان هم فعال شود. دنیای امروز نه دنیای مردان است و نه دنیای زنان؛ بلکه دنیای مردان و زنان باهم است. دنیایی است که باید بودن دیگری و دیگران و نقش و سهم و حق و حقوق آنها که تابهحال «دیگران» بودهاند، حفظ و رعایت شود. تعجب میکنم چطور تابهحال مردان معترض و خواستار توجه بیشتر به دنیای فکری و ذهنی دنیای اجتماعی و حق خودشان نشدهاند! چطور نخواستهاند که موضوع مطالعه قرار بگیرند تا زندگی بهتری داشته باشند؟! امروز وقت آن فرا رسیده است که دربارهی مردان نیز مطالعه کنیم.
دوستیهای مردان، زبان مردان، گفتمان مردان، کنش مردان، اوقاتفراغت مردان، مسائل اجتماعی مردان، تلقی جنسیت در نگاه مردان، مردان دیروز و مردان امروز، نقش مردان در جامعه و خانواده و گروهها و خردهگروهها، پسربودن و مردبودن در جامعهی امروز و تفاوت و شباهتهایش با جامعهی دیروز و دیروزها و صدها موضوع جذاب دیگر برای مطالعهی دنیای مردان و شناخت آنها نباید نادیده گرفته شود. زنان سالها مبارزه کردند و امروز هزاران مقالهی علمی و غیرعلمی و صدها کتاب دربارهی آنها منتشر شده است. عجیب است که دربارهی مردان متنهای کمی نوشته شده است و اجازه دادهاند اینهمه نادیده گرفته شوند؟ به چه قیمتی؟ به قیمت تمام چیزهایی که در طول تاریخ به مردها داده شده است؟ بهنظرم بهای ناچیزی است در راه شناخت جنس مرد. شناخت خود و شناخت دنیای خود، چه برای مرد و چه برای زن، مسئلهای حیاتی است و دقیقاً مسئلهی بودن و نبودن است. چرا مردان خواستهاند که در دنیای علم موضوع مطالعه نباشند؟ چرا نبودن را انتخاب کردهاند؟
18 January 2016