مادر بهکیش، از مادران خاوران و زنی که پنج فرزند و یک دامادش را جمهوری اسلامی یا به قتل رساند و یا اعدام کرد، صبح روز یکشبه ۱۳ دی ماه در منزل خود در تهران، درگذشت.
خبر درگذشت مادر بهکیش (نیره جلالی) را منصوره بهکیش، دخترش در صفحه فیسبوک خود منتشر کرد و نوشت: «مادر عزیزمان را فردا صبح دوشنبه ۱۴ دی ماه در بهشت زهرا به خاک میسپاریم.»
مقامات زندانها هرگزجسد فرزندان مادر بهکیش را به خانواده تحویل ندادند. او خود روایت کرده است که مدام بین زندان اوین و بهشت زهرا به دنبال جنازه فرزندانش بود تا اینکه مأموری در بهشت زهرا دلش به حال او میسوزد و آدرس خاوران را میدهد. مادر بهکیش و دیگر مادرانی که فرزندانشان طی سالها در گورهای دستهجمعی خاوران دفن شدند، گروه مادران خاوران و سپس به همراه دیگر مادران، گروه مادران عزادار را تشکیل میدهند.
جمهوری اسلامی شش نفر از خانواده مادر بهکیش را کشت: محمد در اسفند سال ۱۳۶۰، سیامک اسدیان (دامادش) در مهر ۱۳۶۰، زهرا در شهریور ۱۳۶۲، محسن در اردیبهشت ۱۳۶۴ و محمود و علی در شهریور ۱۳۶۷.
مادر بهکیش خودش در مورد زندگیاش گفت: «من بیشتر عمرم را جلوی در زندانها برای گرفتن ملاقات و در گورستانها گذراندم.»
زهرا، دخترش، فوقلیسانس فیزیک و دبیر بود: «حتی قبرش رو هم نشانمون ندادند. همیشه میگم آقایون خیلی افتخار نکنید. دختر پیغمبر هم قبرش ناپیداست. بگذار قبر زهرای من هم ناپیدا باشد.»
سیامک اسدیان، همسر زهرا را در سال ۱۳۶۰ در یک درگیری کشتند. محمود، پسر مادر بهکیش، در سال ۱۳۶۲ مسئول کنترل کیفی کارخانه پلاسکو که پیش از این در زمان شاه هم زندان بود و به همراه سایر زندانیان سیاسی پس از انقلاب آزاد گشت. او را در سال ۱۳۶۲ دستگیر کردند، ۱۰ سال حکم گرفت، پس از پنچ سال حبس او را در سال ۶۷ اعدام کردند.
محمد را مقابل خانهای تیمی درحالیکه مسلح نبود به همراه دوستش خشایار پنجهشاهی به رگبار بستند. مرحوم مادر پنجهشاهی هم از مادران خاوران بود که پنج فرزندش را از دست داده بود.
محسن، ۲۱ سال داشت و در میان جوانانی بود که در استقبال آیتالله خمینی گل به خیابانها ریختند اما در سال ۶۲ دستگیر شد و سال ۶۴ اعدام شد. علی ۱۹ ساله بود که در شهریور سال ۶۲ به عنوان هوادار ساده سازمان فداییان دستگیر شد و برای پخش چند اعلامیه اعدام شد. علی سال ۶۷ در دوران اعدامهای دستهجمعی در زندانهای ایران کشته شد.
آنچه برای مادر بهکیش، از فرزندانش باقی ماند، ساکهای زندان آنها بود. روایتی که مدام برای تمام مادران خاوران تکرار شد: به جای نشان قبر و جسد، تنها ساک را تحویل دادند.
مادران خاوران در طی سالها تبدیل به سازمانی متشکل از مادران و بازماندگانی شد که به دنبال عدالت برای کشتهشدگان اعدامهای دستهجمعی توسط مقامات جمهوری اسلامی در دهه ۱۳۶۰ هستند. در سالهای بعدی مادران عزادار و مادران خاوران باهم همکاریهای موازی داشتند و به دنبال عدالت برای همه زندانیان سیاسی-عقیدتیای بودند که در ایران با حکمهای قضایی یا بدون حکمهای قضایی، اعدام یا کشته شدند. این سازمانها شامل مادران و دیگر اعضای خانواده کشتهشدگان بودند.
در طی سی سال گذشته، فشارهای زیادی از سوی مقامات دولتی امنیتی به «مادران» وارد شده است تا آنها را وادار به سکوت کنند. نسل بعد از نسل «مادران» مورد تهدید قرار گرفتند و تا کنون هیچ مقام حکومتیای به پرسشهای آنها پاسخ نداده است.
مادر بهکیش در ۲۰ آبان ۱۳۹۰ پیامی را برای احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل در مورد وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران ضبط کرد و گله کرد که چرا سازمان ملل اعدام فرزندانش را پیگیری نمیکند:
بخشی از سرگذشت دردناک زنده یاد نیره جلالی مهاجر (مادر بهکیش)
http://www.iranglobal.info/node/52501
سرگذشت / 04 January 2016
حتی یک نفر از کسانی که شما روایت میکنید کار مسلحانه انجام نداده بودند. ترور نکرده بودند. این چه روایتی هست؟
همه بیگناه بودند؟ پاک و هوادار ساده بودند؟
فوق لیسانس فیزیک ممکن نیست مبارزه مسلحانه کرده باشد؟
محمد / 01 August 2016
در جواب اون دوست عزیز که پرسیدند این چه روایتی هست؟ آیا هیچکدام کار مسلحانه انجام نداده بودند.باید حداقل یه سوال از خود بپرسیم اینکه اگر محاکمه و اعدام افرادی که مبارزه مسلحانه و ترور انجام داده باشند داده باشند عادلانه بوده باشد چرا باید بی نام و نشان در گورهای دسته جمعی به خاک سپرده شوند؟ چرا هنوز هم نباید به خانواده های آنان توضیحی بابت روند محاکمه شان داده نمیشود؟ علاوه بر این برای اکثر آمها قبلا حکم زندان صادر شده بود و در زندان به سر میبردند و امکان ارتکاب به جرم جدید برایشان در زندان متصور نمیباشد، چگونه طی حکم جدیدی به دار آویخته شدند؟؟ اینها فقط نمونه ای از سوالاتی است که هر عقل سلیمی مطرح میکن. سوالاتی که هیچگاه از سوی عاملین این جنایت ها پاسخ داده نشده است.
زهره / 01 September 2016
در جواب اون دوست عزیز که پرسیدند این چه روایتی هست؟ آیا هیچکدام کار مسلحانه انجام نداده بودند.باید حداقل چند سوال از خود بپرسیم:
اینکه اگر محاکمه و اعدام افرادی که مبارزه مسلحانه و ترور انجام داده باشند عادلانه بوده باشد چرا باید بی نام و نشان در گورهای دسته جمعی به خاک سپرده شوند؟ چرا هنوز هم نباید به خانواده های آنان توضیحی بابت روند محاکمه شان داده شود؟ علاوه بر این برای اکثر آنها قبلا حکم زندان صادر شده بود و در زندان به سر میبردند و امکان ارتکاب به جرم جدید برایشان در زندان متصور نمیباشد، چگونه طی حکم جدیدی به دار آویخته شدند؟؟ اینها فقط نمونه ای از سوالاتی است که هر عقل سلیمی مطرح میکند. سوالاتی که هیچگاه از سوی عاملین این جنایت ها پاسخ داده نشده است…
زهره / 01 September 2016