رسول نفیسی – استاد جامعهشناسی سیاسی
آیا واقعا سوریه و لبنان “خاکریز” های جمهوری اسلامی و سنگر اولیه آنانند، آنچنان که این رهبران ادعا میکنند؟ قطعا رهبران جمهوری اسلامی میدانند که اسراییل در صدد حمله زمینی به ایران نیست. پس ارزش این “خاکریز”های پر خرج که هزینه آنها میلیاردها دلار است در چیست؟
آنچه بایستی رهبران جمهوری اسلامی را نگران کند، بیشتر از اسرائیل، نفرت کثیری از اعراب بهخصوص سنیهای افراطی و بعثیها و ناسیونالیستهای عرب از سیاستهای هژمونی طلبانه ایران در منطقه است.
با ظهور ایران به عنوان یک قدرت فارس و شیعه مذهب در منطقه و حمایت آن از رژیمهای اقلیتی و گروههای مسلح، مخالفت با این کشور فزونی گرفته است. دور باطل استراتژی جمهوری اسلامی بر اساس همکاری با دول اقلیتی شیعی و علوی و گروههای مسلح است که هدف اعلام شده آن مقاومت در مقابل اسرائیل است؛ اما این استراتژی در عین حال به تحریک و خصومت بیشتر این کشور و اعراب منطقه میانجامد.
برای تداوم این استراتژی، ناگزیر جمهوری اسلامی به تحرکات نظامی بیشتر و هزینههای فراوانتر نیازمند میشود. این جریان باتوجه به اقلیت بودن شیعیان در منطقه، تسلیحات محدود و از رده خارج شده (منهای سیستم موشکی کارآمد که آن هم عمدتا جنبه دفاعی داشته و در تحرکات تهاجمی و چریکی کارساز نیست) و درآمدهای محدود و حتی رو به کاهش این دولت، نمیتواند کارساز و با دوام باشد و ایجاد هرج و مرج نیز نمیتواند به اهداف دراز مدت هیچ دولتی کمک کند.
جمهوری اسلامی نه میتواند به هژمون منطقه تبدیل شود، و نه هرج و مرج خشونتهایی که بعضا ناشی از سیاستهای خودش است میتواند تا ابد درخارج از مرزهای ایران متوقف شود. نهایتا این که دعوت از روسیه برای همکاری در حفظ دولت علویها نشان از ناکامی نسبی فعالیتهای نظامی جمهوری اسلامی در خارج از مرزهای خود و بلندپروازیهای آن دولت است