تصویری که عموما از اتوبوس قهرمان در ذهن ورزش دوستان وجود دارد، یا تیم بارسلونا بوده یا رئال مادرید و بایرن مونیخ، یا در عرصههای ملی در سالهای گذشته تیمهای آلمان و ایتالیا و اسپانیا و …. وجهه مشترک همه آنها فارغ از شهر و کشور و ملیت و زبان و رنگ، در مرد بودنشان خلاصه میشد. اما این بار با قهرمانی آمریکا، اتوبوس قهرمانان به همه کلیشهها یک شوت محکم زد و تصویری خاطرهانگیز ثبت کرد.
دیدارهای تیم فوتبال زنان آمریکا رکورد تماشای مسابقات فوتبال در ایالات متحده را شکست. رکوردهایی که همواره به وسیله مسابقات مردان در سطح جهانی جابهجا شده بودند. دیدار فینال جام جهانی زنان میان آمریکا و ژاپن که با نتیجه خیرهکننده پنج بر دو به سود ایالات متحده به پایان رسید، بیش از هر مسابقه فوتبال دیگری در این کشور تماشاگر داشته است.
تیم فوتبال آمریکا با این قهرمانی تنها تیمی در جهان شد که سه بار این مسابقات را فتح کرده است. به جرات میتوان گفت اکثریت مطلق بیش از ۵۰ هزار تماشاگر بازی فینال در شهر ونکوور کانادا را تماشاگران آمریکا تشکیل میدادند.
اما موضوع به ونکوور ختم نشد. چند روز بعد و در زمان بازگشت این تیم، اعلام شد شهر نیویورک خود را برای یک استقبال تاریخی از تیم فوتبال زنان آمریکا آماده میکند. بسیاری از رسانههای آمریکا گزارش لحظه به لحظه را در شبکههای اجتماعی منتشر میکردند و تصاویر مخابره شده همگی این موضوع را اثبات میکرد که روزی تاریخی برای ورزش زنان آمریکا و جهان در حال ثبت شدن است؛ روزی که برای یک تیم ورزشی زنان خیابانهای یک شهر غرق در شادی شد.
یکی از زنان جوانی که برای استقبال از تیم آمریکا به خیابانهای نیویورک رفته بود، گفت: «امروز تنها روز جشن و پیروزی تیم ملی زنان آمریکا نیست، پیروزی تمام زنان فوتبالیست و ورزشکار است.»
جامهای جهانی، غیبت دائمی ایران
جام جهانی فوتبال که میشود آن را مهمترین رویداد ورزشی زنان دانست، از سال ۱۹۹۱ و ۶۰ سال بعد از بازیهای مردان آغاز شد. در ابتدا این بازیها با حضور ۱۶ تیم در چهار گروه چهار تیمی برگزار میشد و برای اولین بار در سال ۲۰۱۵ به میزبانی کانادا با حضور ۲۴ تیم برگزار شد. کلیه ۱۷۷ کشور عضو میتوانند در بازیهای مقدماتی این مسابقات شرکت کنند.
تیم ملی ایران تا به امروز موفق به شرکت در مرحله نهایی نشده و با توجه به وضعیت موجود، چشمانداز روشنی هم برای آن دیده نمیشود. در مرحله مقدماتی و در قاره آسیا همواره تیمهای ژاپن، چین و کرهشمالی و کرهجنوبی از تیمهای قدرتمند محسوب میشوند و در اکثر مواقع جواز حضور در مسابقات جام جهانی را به دست میآورند. زنان ایرانی به دلیل محدودیتهای ایجاد شده در شکل پوشش استاندارد مسابقات و عدم توجه لازم به ورزش آنان در ایران، فرصت پیشرفت در بسیاری از رشتههای گوناگون از جمله فوتبال را از دست دادهاند. حتی موضوع گاه فراتر رفته است و امکان تماشای مسابقات ورزشی نیز از آنان سلب شده است.
علت عدم حضور موفق زنان ایرانی در بسیاری از عرصههای بینالمللی را باید در همان نگاه مردسالار جامعهای دید که اعتقادی به برابری جنسیتی و ایجاد فرصتهای برابر ندارد و حضور موفق زنان در عرصههای مختلف اجتماعی را تهدیدی بر سلطه خود بر نیمی از جامعه (زنان) میداند.
جام جهانی ۲۰۱۵، به نام کانادا، به کام آمریکا
کانادا در جهام جهانی ۲۰۰۷ که در آمریکا برگزار شد، به رتبه چهارم دست یافت و این تنها مقام قابل توجه این کشور در مسابقات فوتبال زنان محسوب میشود؛ کشوری که در بخش فوتبال مردان هم دارای تیم مطرح و پرقدرتی نیست. اما سیاست جدید فیفا چند سالی است که در تلاش برای توسعه فوتبال در کشورهای به اصطلاح غیرفوتبالی، میزبانی مسابقات را به آنها واگذار میکند. زمانی که کانادا و شهرهای تورنتو، ادمونتون، وینیپگ، اتاوا، مونترال و مانکتون به عنوان میزبان انتخاب شدند، قابل پیشبینی بود به دلیل نزدیکی دو کشور، آمریکا هم از پرتماشاگرترین تیمها باشد.
با شروع مسابقات همین اتفاق هم افتاد و اکثر بازیهای ایالات متحده با استقبالی بیشتر از هر تیم دیگری در جام برگزار شد. در مجموع یک میلیون و ۳۵۰ هزار نفر، ۵۲ بازی جام جهانی را از نزدیک تماشا کردند که میانگین قابل قبول ۲۶ هزار نفر برای هر بازی است.
پرتماشاگرترین بازی تاریخ جام جهانی زنان مربوط به سال ۱۹۹۹ آمریکاست که در دیدار فینال میان آمریکا و چین، ۹۰ هزار و ۱۸۵ نفر این بازی را از نزدیک تماشا کردند. دیدارهای جام جهانی فوتبال مردان در سال ۲۰۱۴ و در برزیل در مجموع حدود سه میلیون و ۴۰۰ هزار بیننده برای ۶۴ بازی داشت که میانگین ۵۳ هزار و ۵۰۰ نفر برای هر بازی است؛ چیزی حدود دو برابر جام جهانی زنان.
جام جهانی ۲۰۱۹ زنان در فرانسه برگزار خواهد شد و پیش بینی میشود با استقبال زیادی نیز روبرو شود.
تیمهای برتر و غیبت کشورهای در حال توسعه و مسلمان
با نگاهی به تیمهای صعود کننده به مراحل بالاتر مسابقات، اولین موضوعی که به چشم میآید ترکیب این کشورهاست. کشورهایی که عموما پیشرفته، صنعتی و با یک اقتصاد بزرگ هستند. آنها در زمره کشورهایی به حساب میآیند که تبعیضهای کمتر جنسیتی در قوانین و عرف جامعه خود دارند. کشورهای آمریکا، آلمان، فرانسه، ژاپن، استرالیا، چین، بریتانیا و کانادا تیمهای صعود کننده به مرحله یک چهارم نهایی امسال بودند.
غایبان بزرگ در مسابقات بینالمللی فوتبال زنان همواره کشورهای در حال توسعه و مسلمان هستند. شکافی که لزوما برای فوتبال مردان وجود ندارد و فرصت پیشرفت برای کلیه کشورها تا اندازهای موجود است. وقتی به جامهای جهانی دورههای قبل زنان هم نگاه میاندازیم، جای خالی تیمهای خاورمیانه و آفریقا در مراحل بالاتر احساس میشود. به هر میزان برابری جنسیتی در یک کشور نهادینهتر شده باشد، میتوان شاهد توسعه ورزش زنان آن کشور از جمله فوتبال هم بود. رشد و اهمیت فوتبال پایه برای دختران، نگاه برابر خانواده و جامعه به فوتبال دختران و پسران و سرمایهگذاری برابر میتوانند از جمله دلایل رشد فوتبال زنان در یک کشور باشند.
نباید فراموش کرد که استعدادهای نیمی از جامعه (زنان) زمانی میتواند شکوفا شود که بسترهای اجتماعی مناسب، بدون تبعیض و فرصتهای برابر مهیا شده باشد. زمانی که شرایط برابر وجود داشته باشد، آنگاه میتوان به صورت برابر هم در مورد میزان اختلاف و کیفیت فوتبال زنان و مردان به شکلی واقعی و ملموستر قضاوت کرد. تا آن زمان هر گونه محکوم کردن فوتبال زنان به بیکیفیتی یا پایینتر بودن آن از مردان، بدون در نظر گرفتن واقعیتهای موجود و عوامل ذکر شده، تنها از یک تفکر مردسالارانه میتواند بیان شود.
جای خالی رسانهها
بعد از جام جهانی در فوتبال زنان چه اتفاقی میافتد؟ شاید واقعبینانه و کوتاهترین پاسخ «فراموشی و هیچ» باشد. در مقابل در بخش مردان، جامهای جهانی همواره یک فرصت ویژه برای فوتبالیستها محسوب میشود و بعد از آن و به واسطه دیده شدن به تیمهای بزرگ باشگاهی جهان راه پیدا میکنند.
چند هفته بعد از جام جهانی فوتبال مردان، فصل نقل و انتقالات آغاز میشود و رقمهایی که برای مردان فوتبالیست در این جابهجاییها پرداخت میشود سر به فلک میکشند. بعد بازیهای باشگاهی کشورهای مختلف در بخش مردان آغاز میشود. لیگها از پشتیبانی گسترده رسانههای جمعی برخوردارند؛ از پخش تلویزیونی و رادیویی گرفته تا تحلیل و بررسی بازیها در روزنامهها، مجلهها و سایتهای مختلف اینترنتی.
اما در بخش زنان و بعد از جام جهانی، بازکنان عموما فراموش میشوند. فدراسیونهای کشورهای مختلف، لیگهای معتبر و بزرگی برای بخش زنان در نظر نگرفتهاند و بلافاصله بعد از پایان بازیها اهمیت خبری مسابقات فوتبال زنان به حداقل میزان ممکن در روزنامهها و سایتهای ورزشی میرسد. در بسیاری از کشورها میزان توجه به لیگهای دسته سوم و آماتور مردان نیز از لیگ یک زنان بیشتر است. از نقل و انتقالهای بزرگ خبری نمیشود و دوباره چندین سال باید بگذرد تا توجه رسانهای به فوتبال زنان برای چند روز بازگردد. این دیده نشدن و پخش نشدن مسابقات باشگاهی زنان در کشورهای مختلف، باعث میشود زنان فوتبالیست کمتر دیده شوند، شرکتهای بزرگ تبلیغاتی کمتر روی آنها سرمایهگذاری کنند و به دلیل نبود سرمایه و توجه لازم، کمتر امکان رشد و توسعه داشته باشند.
نباید فراموش کرد که برای پیشرفت در کارهای جمعی و گروهی همواره دارا بودن اعتماد به نفس کلیدی است و این اعتماد به نفس در اثر دیده شدن، جدی گرفته شدن، توجه لازم، نبود تبعیض و داشتن مخاطب به دست میآید و زمانی که تمامی عوامل پیشرفت در یک حوزه عمومی مثل ورزش از بین برود، انتظار پیشرفت چشمگیر و همگانی به دور از واقعیت است.
فوتبال برای برابری
در هیچ ورزشی به اندازه فوتبال شغل تولید نمیشود و توجه جامعه جهانی را بر نمیانگیزد، فرصت دیده شدن و جابهجایی سرمایه هم در فوتبال بیشتر است. حضور فعال در عرصههای مختلف اجتماعی یکی از ضروریات پویایی و رشد گروههای مختلف مردمی و به خصوص گروههایی است که به حاشیه رانده شدهاند.
شاید بسیاری از فمینیستها مانند بسیاری دیگر از مردان و زنان به ورزش علاقهمند نباشند، یا اگر میانه خوبی هم با ورزش داشته باشند، شاید فوتبال برایشان جذابیتی نداشته باشد. توجه به فوتبال زنان و مردان در جهان مردسالار برابر نیست، به دلیل اینکه هنوز جنسیت در جامعه جهانی بیطرف نیست. در این زمان طرح این سوال و نیاز به پاسخگویی آن ضرورت دارد که چرا کنشگران برابریخواه نسبت به موضوع فوتبال زنان، حتی اگر به فوتبال هم علاقهمند نباشند، نباید بیتفاوت باشند؟
فوتبال مردان حداکثر توجه جامعه جهانی را به دنبال دارد و رسانههای جمعی همراستا با آن تبلیغات میکنند، به شکلی که اگر یک فرد حتی هیچ علاقهای هم به آن نداشته باشد، از اینکه جام جهانی مردان آغاز شده باخبر خواهد شد. اما برای فوتبال زنان که با وجود تمامی تبعیضها، برخی از بازیهایشان از فوتبال مردان هم تماشاییتر است این اتفاق نمیافتد، تا جایی که بسیاری حتی نام یک بازیکن مطرح زنان را هم نمیشناسند یا اینکه از زمان فینال جام جهانی زنان هم آگاه نمیشوند. به دلیل عدم توجه لازم رسانهای، بسیاری فرصت تماشای بازیهای زنان را از دست میدهند.
در عرصههای مختلف سیاسی، اجتماعی یا ورزشی موضوع دیده شدن از مقولههای بسیار مهم شمرده میشود. به عنوان مثال در حوزه سیاست، به هر میزان که یک فرد یا گروه تریبون بیشتری در اختیار داشته باشد، به همان نسبت هم فرصت بیشتر برای معرفی و باورپذیر کردن خود برای دیگران را دارد و به مرور حضورش در عرصههای اجتماعی عادی جلوه میکند و میتواند سخن و تفکرات خود را سادهتر به عموم توضیح دهد. به مرور زمان اعتماد به نفس بالاتری هم به دست خواهد آمد که آن را به گروه همجنسان خود منتقل میکند. این نقطه درست همان جایی است که فعالان برابریخواه نباید در مقابل آن سکوت کرده و نقش انفعالی داشته باشند.
فوتبال فرصتی است بینظیر برای به دست آوردن سهم برابر از یک عرصه سودآور جهانی و تلاش برای پیشرفت ورزش و از جمله مهمترین آنها فوتبال زنان، چیزی جدای از حرکت و مبارزه جمعی زنان و برابریخواهان به سوی برابری جنسیتی و یک جهان عاری از تبعیض نیست. هر چقدر که توجه جامعه جهانی به حضور زنان در هر کدام از عرصههای سیاسی، اجتماعی و ورزشی بیشتر شود، قدم بلندی در راستای زدودن عرصههای مهم اجتماع از تک جنسیتی (مردانه) بودنشان خواهد بود.
چرا از فوتبال جانانه تیم اسیایی زنان ژاپن که به فینال رسید چیزی نگفتید؟
nader / 17 July 2015