در روزهای ۱۶-۱۴ آگوست ۲۰۱۵ ( بیست و سوم تا بیست و پنجم مرداد ۱۳۹۴) لندن میزبان بیست و ششمین سمینار بنیاد پژوهش‌های زنان ایران است. با کامران هاشمی از اعضای کمیته برگزارکنندهٔ این سمینار که تنها عضو مرد این کمیتهاست، درباره مشارکت مردان در فعالیت‌های برابری‌طلبانه و روند برگزاری سمینار امسال با موضوع «زنان، صلح و امنیت» گفت‌وگو کردیم.

conference-logo2

چه شد که لندن میزبان بیست و ششمین سمینار بنیاد پژوهش‌های زنان ایران شد؟

حقیقتاً من بعداً از اینکه تعیین شد کنفرانس در لندن برگزار می‌شود، به کمیته برگزاری دعوت شدم. من هم پذیرفتم وبسیار خوشحال هستم که این همکاری را با گروه شروع کرده‌ام. البته همیشه با انجمن‌های ایرانی موجود در لندن همکاری داشته‌ام و با کارهای بنیاد پژوهش‌های زنان ایران نیز آشنا هستم ولی این تجربه برای من جدید و بسیار ارزشمند است.

به نظر شما آیا مردان نیز باید در فعالیت‌های برابری‌طلبانه باری زنان مشارکت کنند؟

kamran maleki
کامران هاشمی

مبارزه برای برابری جنستیی به پشتیبانی مردان تکیه ندارد و نباید هم داشته باشد. در نهایت مردان عاملین این نابرابری هستند. با وجود این، ما شاهد یک تغییر تدریجی در روحیه اقلیتی از مردان در جامعه هستیم. البته مردانی که به برابری و عدالت در جامعه ما باور دارند باید نقشی فعال برای پیشبرد برابری جنسیتی ایفا کنند. فکر می‌کنم برای همگان امری واضح است که جامعه ای عاری از شوونیسم مردانه و تبعیضات جنسیتی، جامعه ای بهتر برای همگان است. حمایت از حقوق زنان حمایت از آینده ای بهتر برای هم زنان وهم مردا ن است و وقتی مرد این را درک کند و بپذیرد که این فقر فکری و احساسی است که برابری جنسیتی را نفی می‌کند، گام اول را برای فردایی بهتر برداشته است.

آیا شما تنها مرد کمیتهٔ برگزارکنندهٔ سمینار هستید و آیا از مردان دیگر هم دعوت شده است؟

بله، من تنها عضو مرد این کمیته هستم و آن را یک افتخار و امتیاز می‌شمارم. من از میان لیستی که گروه بر گزاری تهیه کرده بود برای عضویت در کمیته بر گزیده شدم. اگر سؤال شما این است که چرا کمیته یک مرد را به عضویت پذیرفته، در این صورت پرسش خود را با آن‌ها در میان بگذارید. بنیاد این کنفرانس‌ها را با موفقیت بدون کمک مردان در کمیته‌های اصلی به مدت ۲۵ سال برگزار کرده است. البته این غیرمنطقی خواهد بود که پنداشته شود من و یا مرد دیگری می‌تواند کاری را انجام دهد که کیفیت بهتری از نتیجه کاری زنان خواهد داشت. حضور من در کمیته فرصت بزرگی را برای من برای آموختن از یک جمع با ارزش زنان متعهد، جدی و به‌طور استثنایی مطلع و با مهارت ایجاد کرده است. مشاهده این که چگونه می‌توان برچالش های مرتبط با تدارک و برگزاری چنین کنفرانسی بدون کمک مردان فائق آمد.

در طی ۳۰ سال گذشته من در هیئت رئیسه مؤسسات خیریه ایرانی متعددی خدمت کرده‌ام که فعالیت‌های مرتبط با حقوق بشر، جامعه مدنی و غیره در لندن فعال بوده‌اند، اما بندرت شاهد این همه انرژی، مهارت وتعهد بوده‌ام که در زنان درگیر فعالیت‌های بنیاد قابل رویت است. مردان می‌توانند به میزان زیادی از این همبستگی و مناسبات خواهرانه در میان زنان یاد بگیرند.

در گذشته شاهد آن بوده‌ایم که هر وقت مردی در جمع زنانه با سمت و سویی  فمینیستی حاضر شده است، آگاهانه و یا ناآگاهانه خواسته است که نقش رهبر و کاردان را به عهده بگیرد. که البته هم همیشه با واکنش زنان روبرو شده است. شما از این منظر مشکلی در کمیته نداشته‌اید؟

من هم شاهد مواردی بوده‌ام که مردان کوشیده‌اند رهبری خود را بر چنین گروه‌هایی تحمیل کرده و فرهنگ شونیسم مردانه را زنده نگه دارند. البته این امر در کمیته ما مصداق ندارد. مطمئناً از من برای همکاری به این کمیته دعوت نمی‌شد اگر اعضای کمیته از این جنبه از من نگرانی می‌داشتند. اما مهم‌تر از این با شناختی که من از اعضای کمیته دارم، اگر کوچک‌ترین سعی در دست گرفتن هدایت گروه می‌داشتم توسط کمیته بی هیچ ملاحظه ای کنار گذاشته می شدم.

به نظر شما این سمینارها چه نقشی را برای فعالان علیه تبعیض و برای برابری در خارج از کشور ایفا کرده است؟

بنیاد پژوهش‌های زنان برای ۲۵ سال کنفرانس‌های سالانه خود را با موفقیت برگزار کرده و توانسته تبدیل به سکو و حتی آلترناتیوی در برابر نگرش مردانه برای طرح و تبادل ایده‌ها و بحث مسائل مرتبط با زنان به طور عام و زنان ایرانی به طور خاص شده است.  شرکت کنندگان در این کنفرانس‌ها از طریق ارائه نظرات آکادمیک، بزرگداشت دستآوردهای زنان ایرانی، و همچنین امکان عرضه آثار هنری و نمایشی توسط زنان، بهره مند می‌شوند. کنفرانس فضایی را برای باهم بودن و متحد شدن در مخالفت با خشونت فیزیکی و روانی که در دنیا و خصوصاً در ایران بر زنان اعمال می‌شود ایجاد می‌کند. زنان شرکت کننده از ایران نیز به تبادل تجربه و اطلاعات با دیگران پرداخته و با ابراز همبستگی با یکدیگر خود را برای دستیابی به اهداف مشترک وآینده روشن تر و عاری از خشونت، بیرحمی و بی عدالتی تحمیل شده از سوی مردان در جهانی با یا بدون آن‌ها نیرومند می‌کنند. بنا براین، روشن است که  بنیاد نقش مهمی به موازات سایر سازمان‌های زنان ایرانی بر علیه تبعیض و نابرابری و بی‌عدالتی علیه زنان ایفا کرده و فرصتی برای فعالان زنان ایرانی در سطح جهانی برای تجمع و اتحاد وسیع‌تر فراهم کرده است.

آیا از نظر شما می‌توان برپایی نشست‌هایی از این دست را تاثیرگذار برمردان ایرانی در داخل و خارج دانست؟

واضح است که کنفرانس‌های بنیاد برای آموزش مردان تشکلیل نشده است و من تصور نمی‌کنم این موضع تاکنون در دستور کار هیچ کنفرانسی از بنیاد بوده باشد، اما البته کنفرانس‌ها ومطالعه انتشارات آن‌ها می‌تواند فرصت مناسبی برای مردان برای آموزش و دانستن بی عدالت‌هایی باشد که ساختار مردسالار بر علیه زنان اعمال کرده‌اند.

اما در مورد جذب مردان به فعالیت‌های بنیاد یک مثال از تجربه خودم بازگو می‌کنم. در بانکی که کار می‌کنم من عضو کمیته تنوع جنسیتی هستم و در این کمیته، ما غیرهمجنسگرایان را متحدان همجنس گرایان اتلاق می‌کنیم. بدین ترتیب بنیاد هم می‌تواند متحدان مرد داشته باشد و افزایش تدریجی تعداد آنان می‌تواند نشانه ای از تغییر نظر و درک برابری جنسیتی و حق غیر قابل پرسش و یا نفی در امر تغییر باشد. اما بگذارید من به نکته ای اشاره کنم، من باور ندارم که بنیاد اساساً هدفش را در جهت آموزش و تشویق مردان برای تغییر نظرات‌شان تعیین کند. اگر قرار بود زنان در مبارزه بر علیه بی عدالتی به حمایت مردان متکی شوند، این مبارزه نه هرگز شروع می‌شد ونه هرگز رسیدن به دست آوردهای موجود ممکن می‌شد.

هرساله کمیته‌های برگزاری اعلام می‌کنند ورود آقایان نیز آزاد است . ولی تعداد شرکت کنندگان مرد به تعداد انگشتان دست هم نمی‌رسد. شما علت آن را چه میدانید؟

من تا حال در هیچ یک از کنفرانس‌های بنیاد حضور نیافته‌ام. شاید شما استدلال کنید که حضور نداشتن مردان علت موجودیت بنیاد است. اما من برای یک ثانیه هم فکر نمی‌کنم که حضور نیافتن مردان هیچ ربطی به تبلیغات داشته باشد. فکر می‌کنم این همان داستان کهنه قدیمی است. انعکاسی است غمگین تمایلات عمیقاً ریشه دار فرهنگ مردسالار در میان بسیاری از مردان ایرانی علی رغم تحصیلات و تمایلات سیاسی آنان( ما همه می دانیم که چگونه چپ ایرانی حقوق زنان را برای پیروزی و شکوه مندی انقلاب قربانی کرد و من درفکرم چه میزان از آن‌ها از این جرم خویش پشیمان‌اند).

این مختص فرهنگ مانیست، اما ما همه آن را دیده وتجربه کرده‌ایم. مردان ایرانی معمولاً به کرات به میراث شوونیستی خویش مفتخرند، به خصوص در همراهی با یکدیگر. علیرغم این مورد، من امید تغییر این وضع را دارم. و شاید که ما درکنفرانس امسال شروع این تغییر را حس کنیم.

 موضوع مورد بحث امسال «زنان، صلح و امنیت» است. شما با انتخاب آن موافق بودید؟

موضوع کنفرانس امسال می‌توانست موضوع مورد بحث در هر یک از کنفرانس‌های بنیاد در طول ۲۵ سال گذشته باشد. زنان در طول قرن‌ها در جهان و بخصوص زنان در ایران، قربانیان خشونت خانگی، اجتماعی، قانونی و جنگ‌ها بوده‌اند. گرچه، اعمال خشونت غیر قابل تصور علیه زنان در وقایع اخیر(از اسید پاشی زنان ایرانی تا اسارت و قتل زنان ایزدی، مقاومت زنان کوبانی، حادثه وحشتناک کشتن و سوزاندن فرخنده در افغانستان و به اسارت گرفتن صدها دختر دانش آموز توسط بوکوحرام در نیجریه و…) با مصونیت از مجازات توسط مردان انجام گرفته، ما را به سوی انتخاب این موضوع سوق داد. موضوع «زنان، صلح و امنیت» کاملاً منطبق با شرایط روز زنان است.

آیا از میان مقالات رسیده جهت شرکت در سمینار، مقاله ای از مردان هم به دست شما رسیده است؟

در کنفرانس امسال چندین چکیده از طرف مردان دریافت شده است. این چکیده‌ها در کمیته سخنرانی با در نظر گرفتن معیارهای خاصی  و البته بدون در نظر گرفتن مسئله جنسیتی نویسنده بررسی خواهد شد.

و به عنوان آخرین سؤال، آیا شما خاطره یا موردی در رابطه با برابری حقوق یا تبعیض در زندگی شخصی‌تان داشته‌اید که با نگاه امروزتان بتوانید آن را نقد کنید؟

سؤال سختی است! برای من مانند بسیاری از مردهای دیگر، درک مسئله نابرابری جنسیتی و تبعیض بر علیه زنان یک پروسه تدریجی بوده است. به خاطر دارم که سی و پنج سال پیش در دانشگاه و در جمع‌های مردانه علیه زبان جنسیت زده یا ضد زن اعراضی نمی‌کردیم. اما حالا من درسم را آموخته‌ام و حتی سال‌هاست که در بعضی جمع‌های خاص، به عنوان فردی متفاوت با آن جمع، کنار گذاشته می‌شوم.

برای اطلاعات بیشتر درباره این سمینار به وبسایت آن مراجعه کنید.