نوعی جنگ و گریز و رشتهای از کنش و واکنشهای آفندی و پدافندی در روند مذاکرات اتمی وجود دارد که احتمالاً با شروع گفتوگوها در سطح وزیران خارجه اوج میگیرد. دلیل موضعگیریهای مکمل، موازی و گاه متناقض مذاکرهکنندگان و پوشش وسیع رسانهای این مواضع چیست؟
مذاکره برای تفاهم وارد مرحله مذاکره برای توافق شده و این روزها بازار سخن پراکنی در حاشیه مذاکرات گرم است. اصل مذاکرات تا به امروز محرمانه بوده و دولتهای درگیر تا حد ممکن از گفتگو درباره جزئیات محتوایی آن خودداری کردهاند. در عین حال در مقاطعی، برخی ار مطالب به دنیای خارج از محیط مذاکرات راه یافته است. معمولا افشای عمدی یا ضمنی مطالب از چند طریق و برای چند منظور صورت میگیرد:
- اعضای مذاکره کننده از پیشرفت ناراضی بوده و خواستهاند با صحبت در مورد بخشی از موارد، به طور غیر مستقیم جهت جدیدی به آن بدهند و یا مثلاً از طریق افزایش فشارهای بین المللی (مانند واکنش اسرائیل) جهت حرکت رااصلاح کنند. (پیوسته نقش فرانسه در چنین مواردی چشمگیر بوده است.)
- مذاکرهکنندگان آمریکایی از طریق افشای موارد مهمی از مفاد مذاکره کوشیدهاند بر کنگره آمریکا تاثیر بگذارند تا در روند مذاکره خللی وارد نیاید و رئیس جمهوری آمریکا بتواند معامله ابا ایران را به عنوان یکی از اقلام دوران “میراث اوباما” به ثبت تاریخ برساند.
- جمهوری اسلامی عمدتا به شکل واکنشی واز جانب رهبری یا فرماندهان سپاه مخالفت خود را با آنچه که به زعم آنان تحمیلی بوده است نشان میدهد. اینگونه واکنشها معمولاً با لحن و زبان ویژهای بیان میشود که بی اعتمادی عمیق به مذاکرات و حتی مذاکرهکنندگان را آشکار میسازد و تفسیری دو بُعدی و سیاه و سفید از روابط بینالمللی را به همراه دارد.
پس از انتشار متن تفاهم و دوره کوتاه توقف مذاکرات که هیاتهای مذاکره کننده از لوزان به پایتختهای خود بازگشتند تا هفته پیش که دور جدید گفتگوها یعنی مذاکره برای توافق نهایی شروع شده، شرایط به سرعت فرق کرده است. با انتشار جزئیات تفاهم، فرصتی پیش آمد که هریک از کشور ها به ارزیابی آن بپردازند و در سایه این ارزیابی جدید منافع و امنیت ملی خود را بجویند.
این ارزیابی از مرز شش کشور طرف مذاکره فراتر رفته و طیف وسیعی از دولتهای منطقه و حتی خارج از منطقه را شامل شده است. برخی از این کشورها مانند عربستان سعودی، امارات متحده عربی، قطر و حتی بحرین، با اهرمهای فشاری که در اختیار دارند میتوانند متحدان اروپایی و آمریکایی را تحت تاثیر قرارداده و خواهان تعدیل متن نهایی بشوند به نحوی که نگرانیهای امنیتی و اقتصادی آنان قبل از تدوین متن نهایی در نظر گرفته شود.
برخی دیگر سعی میکنند آمریکا را متقاعد سازند که در تدوین متن عوامل دیگری همچون نقش امنیتی و منطقهای ایران یا عامل حقوق بشر و حقوق شهروندای در ایران بیشتر در نظر گرفته شود. استفاده از طیف وسیعی از اهرمها مثلاً توسط روسیه، و به درجاتی کمتر ازآن در چین، دربر گیرنده منافع درازمدت آن کشورها است. در این میان فشار اسرائیل و فشار نیروهای داخلی ایالات متحده نیز هر یک برنامه خاص خود را جداگانه دنبال میکنند. حتی در مواردی پیشبینی میشود که روسها کوشش خواهند کرد متن نهایی را تبدیل به یک فاکتور برنده در حل و فصل تعارضات خود با اتحادیه اروپا و ایالات متحده کند.
از این منظر است که اعلام تحویل سیستم تدافعی اس-۳۰۰ خود تبدیل به یک اهرم استثنایی میشود و ملاقات وزیر امور خارجه آمریکا را با روسها رقم میزند.
وقتی این فشارها به هیاتهای مذاکره کننده منتقل میشود، به شکل خواستهای رسمی ۱+۵ در برابر ایران روی میز گذاشته میشود و یک رشته از کنشها و واکنشهای آفندی – پدافندی رقم میخورد و خواستها به تهران منتقل میشود. مثلاً ساعاتی پس از اینکه عراقچی معاون وزارت خارجه نسبت به رسیدن به توافق پیش از مورد ابراز خوشبینی میکند، یک موج پدافندی از تهران آن اظهارات را بیاثر کرده به سمت عدم امکان توافق “به این زودیها” حرکت میکند.
این رویارویی لفظی و کلامی فعلاً ادامه خواهد داشت و احتمالاً در نزدیکی زمانی که سطح مذاکرات از معاون وزیر به سطح وزیران خارجه ارتقا یابد، بار دیگر به اوج خواهد رسید.
مثلاً اگر گروهای فشار داخل آمریکا یا کنگره اصرار داشته باشند که آمریکا برخی از امتیازات داده شده را محدود و یا شکل و زمانبندی آن ر را تغییردهد، همین فشارها موجب میشود گروههای مشابه در ایران فشار معکوسی را بر هیات اعزامی وارد کنند و در نتیجه شخص مذاکره کننده ناچار خواهد بود حرفهایی را بزند که هم آن گروه فشار را ساکت کند و هم مانع از دست رفتن منافع شود، هرچند که مغایر با بیان شخصی فرد مذاکرهکننده باشد.
ترسیم دوباره خطوط قرمز
به طور نمونه، یکشنبه ۲۸ اردیبهشت، محمدجواد ظریف وزیر امور خارج ایران توضیح داد که پروتکل الحاقی پیمان منع گسترش هستهای “اجازه دسترسی بی رویه و بدون دلیل به ساختارهای کشورها را فراهم نمیکند…” ضمن اینکه این حرف درستی است ولی مشخص است در برابر انتقاد و فشار داخلی مطرح شده و مخاطب آن در داخل ایران است. او حتی پروتکل الحاقی را “بازرسی” نمیداند و بلکه از آن تحت عنوان “دسترسی” درچارچوبهای مدیریت شده و مشخص یاد میکند. در حالیکه از منظر یوکیا آمانو مدیر کل آژانس بینالمللی، اجرای پروتکل الحاقی میتواند راه را برای بازدید از اماکنی که در حیطه اختیارات فعلی آژانس میسر نیست، فراهم سازد.
وقتی نظام سیاسی ایران احساس میکند اهرم معاون وزیر امور خارجه و یا حتی شخص وزیر خارجه کارآیی مورد نظر را ندارد، آنوقت از علیاکبر ولایتی مدد گرفته میشود که مشاور رهبری در روابط بینالملل (در حقیقت ساختار موازی وزارت خارجه مخصوص رهبری است) و او سخنانی میگوید که بیشتر تعیینکننده خطوط قرمز است.
مثلاً متن تفاهم نامه ایران و ۱+۵ در مورد سایت زیر زمینی فوردو ابهامی ایجاد میکند که به نظر میرسد عمدی و با هدف خاصی بوده است. بر اساس آن متن، سایت فوردو تبدیل به مرکز پژوهش هستهای میشود با یکهزار سانتریفیوژ که قرار است به صورت دکور باقی بمانند ولی عملیاتی نشوند!
این امر احساس استقلال علمی ایران را ارضاء میکند؛ در عین حال که برای غرب ایجاد اعتماد میکند که در فوردو فعالیتهای منجر به تولید اورانیوم صورت نمیگیرد. اما پس از انتشار متن، تفاسیری ارائه میشود که بضرورت چنین کاری را در فوردو مورد سوال قرار میدهد. اکنون آمریکا مایل است این امتیاز را محدودتر سازد، در حالیکه ایران میخواهد آنرا گستردهتر کند.
به همین جهت وقتی هیات وزارت خارجه ایران به این موضوع میپردازد، ولایتی نه تنها خطر قرمز را نشان میدهد، بلکه سعی دارد با حمله به آمریکا در مورد عدول از شرایط قبلاً پذیرفته شده در جهت تحکیم آن امتیاز حرکت کند.
پیش بینی میشود، بهزودی محدوده این جنگ و گریز در جهت آزاد شدن ایرانی – آمریکاییهای زندانی در تهران و قضیه ارتباط دیپلماتیک بین آمریکا و ایران گسترش پیدا کند. طبیعی است تا زمانی که توافق نهایی و قطعی به دست نیامده باشد، در فقدان یک سیستم کاملً باز و آزاد خبری، “جنگ دیپلماتیک” در اتاقهای مذاکره با حمایت بلندگوهای وسایل ارتباطی و حتی شبکههای اجتماعی مانند فیس بوک و توئیتر ادامه خواهد داشت. تنها پس از قطعی شدن توافق است که می توان امیدوار بود این موضعگیریها که گاهی هم کاملا خصمانه هستند متوقف شوند – البته اگر توافقی در کار باشد.
—————————————————————————–
- جلیل روشندل استاد علوم سیاسی و امنیت بینالمللی در دانشگاه ایالتی شرق کارولینای شمالی است.