سرچشمه‌ منازعه در یمن و زورآزمایی ایران و عربستان در آنجا چیست؟ حوثی‌ها کیستند و چه می‌خواهند؟ چرا نفوذ ایران در یمن اهمیتی نمادین یا استراتژیک دارد؟

jemen

جنگ داخلی در یمن ادامه دارد. ویرانی، آوارگی، گرسنگی وخشونت در این کشور فقیر بیداد می‌کند. طبق اعلام سازمان ملل، نزدیک ۳۰۰هزار نفر در منازعات کنونی در به در شده‌اند و وضعیت انسانی، فاجعه‌بار است. بحران یمن، منازعات دو رقیب منطقه‌ای، ایران و عربستان را نیز تشدید کرده است. در تازه‌ترین اقدام، ایران یک کشتی حامل کمک‌های انسانی را با هشدار نسبت به «مزاحمت احتمالی» علیه آن به خلیج عدن فرستاد. مسعود جزایری، معاون ستاد کل نیروهای مسلح ایران، اخطار کرد که جلوگیری از حرکت این کشتی چه‌بسا «آتشی روشن خواهد کرد که مهار آن از دست عربستان و امریکا خارج باشد.»

سخنگوی وزارت دفاع آمریکا‌، استیو وارن در واکنش به این اقدام گفت که محمولات انساندوستانه ایران باید از طریق برنامه تدارک سازمان ملل و از طریق بندر جیبوتی ارسال شوند. سخنگوی وزارت خارجه آمریکا هم اعلام کرد که حرکت کشتی ایرانی زیرنظر است. این کشتی از سوی ناوگان ۳۴ جمهوری اسلامی اسکورت می‌شود.

حرکت این کشتی امدادی و تبلیغات و تهدیدات مرتبط با آن، پس از ناکامی یک هواپیمای ایرانی در تخلیه “محموله انساندوستانه” در فرودگاه صنعا آغاز شد. دو هفته قبل، عربستان سعودی با بمباران فرودگاه پایتخت یمن، جلوی بر زمین نشستن هواپیمای حامل کمک های انساندوستانه ایران را گرفت. عربستان ایران را متهم به ارسال کمک‌های تسلیحاتی به یمن در لفاف کمک‌های انسانی می‌کند. آن زمان، رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح، حسن فیروزآبادی گفت که این اقدام، نیازمند پاسخی درخور است.

ایران و عربستان در بحران یمن، به جنگ نیابتی متصف می‌شوند. سرچشمه‌های این جنگ چیست؟ آیا آن گونه که گفته می‌شود، ریشه رقابت‌های دو قدرت منطقه‌‌، به منازعات مذهبی (شیعه و سنی) باز می‌گردد یا موضوع به معادلات سیاسی مربوط است؟ حوثی‌ها کیستند و آیا نفوذ بر آنها، دروازه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای به سوی هژمونی هرچه بیشتر ایران در منطقه خواهد بود؟

علی صدرزاده‌، روزنامه‌‌نگار و صاحب‌نظر در مسائل منطقه و جهان عرب در گفت‌وگو با “زمانه” به پیشینه مبارزات حوثی‌ها، موقعیت ایران و عربستان و دلایل قدرت‌نمایی آنها در یمن می‌پردازد.

گفت‌وگو با علی صدر‌زاده

زمانه: بحران موجود در یمن کلاف پیچیده‌ای شده و حضور دو رقیب منطقه‌ای در این منازعه، اصل موضوع را زیر سایه برده است. حوثی‌ها چه می‌خواهند؟ سر نخ ماجرا کجاست؟

Sadrzadeh
علی صدرزاده

علی صدرزاده: حوثی‌ها قدرت می‌خواهند. تصمیم دارند تعیین‌کننده‌ترین نیروی یمن باشند و فعلا هم هستند. آنها از باقی گروه‌های دیگر منسجم‌تر و سازمان‌یافته‌تر هستند و با متحدشان، علی عبدالله صالح، رئیس جمهور سابق یمن، امکانات زیادی در اختیار دارند. صالح با وجودی که قدرت‌ را از دست داده و ساقط شده، همچنان در ارتش یمن نفوذ زیادی دارد. نیروی زبده ارتش یمن طرفدار صالح است و بدون اتحاد با صالح ،حوثی‌ها نمی‌توانستند این همه پیشروی داشته باشند. صالح بر ائتلاف و همکاری با حوثی‌ها پافشاری می‌کند و این نشان می‌د‌هد که مناقشه و بحران یمن ادامه خواهد یافت.

پیشینه مبارزه و حضور حوثی‌ها در یمن چیست؟ پیوند ایران با آنها چگونه است؟

– حوثی‌ها تاریخی طولانی در مبارزه برای قدرت‌گیری در یمن دارند. مبارزه آنها خیلی قدیمی‌تر از تاریخ جمهوری اسلامی است. در سال ۱۹۶۲ میلادی، حوثی‌ها موفق شدند پایتخت یمن را در دست بگیرند. آن زمان امامان زیدی یمنی بر کل یمن حکومت می‌کردند وتا حدودی پشتیبانی بقیه قبائل را داشتند. با احتساب تفاوت‌ معادلات سیاسی کنونی‌، اتفاق امروزی آن موقع هم افتاد. آن زمان هم عربستان سعودی یک طرف ماجرا بود اما در کنار حوثی‌ها و زیدی‌ها قرار گرفت.

در ‌آن زمان، مصر تحت رهبری جمال عبدالناصر سعی می‌کرد با کمک افسران جوان کشورهای عربی، حکومت‌های سلطنتی را از بین ببرد و برای همین، علیه حوثی‌ها وارد نبرد شد. طنز تاریخ این است که آن زمان عربستان طرفدار حوثی‌ها بود و مصر مخالف آنها. عربستان پشت زیدی‌ها ایستاد و جنگ آنقدر طول کشید که نیروهای عبدالناصر با سرشکستگی از یمن خارج شدند و مصری‌ها حتی گفتند یمن تبدیل به ویتنامی برای ما شده است. داستان مبارزه بین حوثی‌ها و نیروهای سنی و نیروهای سوسیالیستی در یمن ادامه داشت تا در جریان بهار عربی، علی عبدالله صالح مجبور به کناره‌گیری شد و در دوران گذار استعفای او که قرار بود تمام نیروهای داخلی یمن به یک حکومت وحدت ملی برسند، پروسه تشکیل حکومت وحدت ملی شکست خورد.

بنا براین و با این توضیحات، بحث فروکاستن بحران یمن به رویارویی و شکاف نیروهای سنی و شیعه درست نیست و ریشه‌ها جای دیگری هستند؟

– دقیقا. این بحث درست نیست. جنگ داخلی یمن، جنگی است دراز مدت و سابقه‌دار و تاریخ آن به پنجاه سال می‌رسد. این‌که بگوییم جنگ نیابتی بین ایران و عربستان وجود دارد، تقلیل دادن موضوع و ساده کردن موضوع است. ایران از نظر سیاسی به حوثی‌ها نزدیک است ولی این ربطی به مذهب ندارد

اما در رسانه‌ها و تحلیل‌ها از حوثی‌ها با عنوان “شبه‌نظامیان شیعی” یاد می‌شود. این یعنی یک نیروی غیرشیعی در برابر حوثی‌هاست. پارادوکس موضوع چیست؟

– اصولا اطلاق شیعه به زیدی‌ها، درست نیست. زیدی‌ها شیعه پنج امامی هستند و به مبانی اعتقادی شیعیان اثنی‌عشری یا امام زمان باور ندارند. شیعه‌های یمنی را به هیچ وجه نمی‌توان با شیعیان عراق یا حزب‌الله لبنان مقایسه کرد. حتی بعضی مختصصان امور مذهبی می‌گویند اگر حوثی‌ها در ایران بودند، جایشان در زندان بود زیرا تمام پایه و اساس حکومت شیعی ایران را حوثی‌ها نفی می‌کنند. اما ‌آنچه باعث شده روزنامه‌های غربی و عربی از جنگ نیابتی ایران و عربستان نام ببرند‌، موضوعی سیاسی است و صحت هم دارد.

اگر حوثی‌ها بتوانند تمام یمن را در اختیار بگیرند، به دلیل رابطه خوب سیاسی با ایران، یمن تبدیل به جایی برای گسترش دایره نفوذ ایران می‌شود. عربستان با دخالت در این ماجرا می‌خواهد جلوی چنین نفوذی را بگیرد. برای همین جنگ عربستان در یمن حالت پیشگیرانه دارد که مبادا حوثی‌ها قدرت بگیرند.

به تازگی فردی به نام علیرضا پناهیان، عضو «قرارگاه عمار» و «کارشناس مهدویت» حوادث یمن را زمینه‌ساز ظهور معرفی کرد.

– اینها بیشتر تبلیغات است. افراد قدرتمندی در دستگاه حاکمیت، از پیشروی قدرت شیعه در جهان نام می‌برند اما حوثی‌های یمن را به هیچ وجه با شیعیان عراقی و لبنانی نمی‌توان مقایسه کرد. آنچه پناهیان یا سپاهیان دیگر می‌گویند، حواله‌ای است به آینده که اگر حوثی‌ها به یمن مسلط شوند نفوذ ما بیشتر می‌شود.

یمن قرار است دروازه ورود به چه جایی باشد؟ مقامات جمهوری اسلامی به دنبال چه هستند؟

– اگر حوثی‌ها مسلط شوند، نفوذ ایران در یمن بالا می‌رود و به بندر باب المندب که یکی از مهم‌ترین بنادر سوق الجیشی منطقه است، مسلط می‌شود. باب المندب دریای سرخ را از خلیج عدن به دریای ‌آزاد متصل می‌کند و قسمت اعظم صدور نفت عربستان سعودی و حتی کشتیرانی از مصر به دریای آزاد، از دریای سرخ می‌گذرد. اگر ایران بتواند با متحدان سیاسی خود که همان حوثی‌ها هستند متحد شود، در حیاط خلوت عربستان حضور خواهد داشت و این چیزی است که عربستان به هیچ وجه خواهان آن نیست

آیا با ائتلاف نظامی گسترده‌ای که در جهان عرب برای سرکوب حوثی‌ها شکل گرفته‌، چشم‌اندازی برای نفوذ ایران در یمن وجود دارد؟

– این از پیروزی‌های دیپلماسی عربستان سعودی بود که توانست ده کشور سنی را بسیج کند. البته بعدها پاکستان و مصر از ورود بیشتر به این ائتلاف خودداری کردند. امید عربستان این بود که اگر نیاز به نیروهای زمینی شد، سربازان مصر و پاکستان حاضر باشند ولی هر دو کشور این را رد کردند. چون مبارزه زمینی با حوثی‌ها خیلی مشکل خواهد بود بخصوص در بخشی که موطن حوثی‌هاست. انها در مناطق کوهستانی صعده در شمال هستند و جنگ چریکی و رویارویی با آنها بسیار دشوار است.

حملات هوایی در این مواقع بسیار مشکل هستند و بسیار مورد تردید است که بمباران هوایی بتواند کارساز باشد. آمریکا هم در عراق و افغانستان نتوانست با حملات هوایی پیروز شود. شما می‌توانید در برخی جنگ‌ها با بمباران، تنها بعضی مناطق را از کار بیندازید. در یمن هم نیاز به نیروی زمینی است اما کشورها حاضر نیستند نیروی زمینی بفرستند. عربستان می‌خواهد با بمباران هوایی، پادگان‌ها و انبارهای تسلیحاتی را که در اختیار نیروهای وفادار به علی عبدالله صالح هستند از میان ببرد تاقدرت حوثی‌ها کمتر شود. اما از ۲۶ مارس با همه بمباران‌های عربستان، پیشروی حوثی‌ها ادامه داشته و همین الان جنگ در عدن کوچه به کوچه ادامه دارد

دستگاه دیپلماسی ایران رفتار معقولی در قبال عربستان گرفته و به خلاف نظامیان، چندان به وادی تهدید و تشنج‌آفرینی نیفتاده. مسئله مذاکرات اتمی کنونی چقدر در این موضع‌گیری محتاطانه موثر بوده؟

– ایران به هیچ وجه مایل نیست مناقشات‌اش با عربستان سعودی بالا بگیرد و بر سر یمن هم از زمان دخالت عربستان همواره خواهان مصالحه بوده زیرا می‌د‌اند ورود به این دعوا دراز مدت خواهد بود و اوضاع بین‌المللی را هم تیره می‌کند.  ایران سرگرم مذاکرات مهم اتمی است و درست نیست که با یکی از متحدان اصلی آمریکا در منطقه در بیفتد.

ایران می‌خواهد با یک حکومت وحدت ملی، نفوذ ولو محدودی در یمن داشته باشد. مثلا می‌خواهد حوثی‌ها مانند حزب‌الله لبنان شوند که بدون آنها هیچ راه‌حلی در لبنان پیش نمی‌رود. حزب‌الله متحد ایران است و همین را ایران بی‌میل نیست با حوثی‌ها در یمن تکرار کند و همین تشابه است که عربستان می‌خواهد به هر قیمت جلویش را بگیرد که مبادا حوثی‌ها تعیین‌کننده ترین نیروی سیاسی یمن شوند

عربستان اما در این استراتژی شکست خورده و الان پس از شش هفته مجبور شده آتش‌بس را بپذیرد چون نه نیروی زمینی توانست به یمن بفرستد و نه با حملات هوایی به تنهایی می‌تواند جلوی پیشرفت حوثی‌ها را بگیرد. از طرفی وضعیت انسانی به حدی شدید و نامساعد است که تحت فشار افکار عمومی و حتی برخی کشورهای غربی هم قرار گرفته است.