خودسوزی یونس عساکره، دستفروش ۳۴ ساله خرمشهری در اعتراض به تخریب دکه میوه فروشیاش توسط شهرداری خرمشهر، توجه فعالان مدنی و افکار عمومی را به بحران بیکاری و مشکلات اقتصادی در استان خوزستان جلب کرده است.
در سالهای اخیر مشکلات اقتصادی استان خوزستان با وجود شعارها و وعدههای سیاستمداران ایرانی هنگام رقابتهای انتخاباتی، نه تنها حل نشده بلکه تشدید هم شده است.
بیکاری در کنار بیآبی و پدیده گرد و غبار، مصائب مردم این استان را دو چندان کرده است. مسئولان دولت یازدهم، پس از گذشت دو سال، همچون دولتهای قبلی نسبت به حل مشکلات اقتصادی مردم این استان بیتوجه بودهاند.
روز ۲۰ اسفند سال ۹۳، مأموران شهرداری خرمشهر اقدام به جمعآوری بساط دستفروشان خرمشهری از جمله دکه میوهفروشی یونس عساکره کردند و مانع از ادامه کار او شدند.
خبرگزاری ایرنا نوشته است که او روز ۲۳ اسفند چند بار به شهرداری خرمشهر مراجعه کرده تا وسایل خود را تحویل بگیرد و کارش را ادامه دهد، اما جوابی نگرفته است.
یونس عساکره در نهایت همان روز با ریختن بنزین بر روی خود در محوطه شهرداری خرمشهر اقدام به خودسوزی کرد و بامداد دوم فروردین، در بیمارستان مطهری تهران درگذشت.
کریم دحیمی، فعال حقوق بشر اهل خوزستان که اکنون ساکن لندن است به رادیو زمانه میگوید: «یونس عساکره، متأهل و دارای دو فرزند به نامهای الیاس، ۹ ساله و رقیه، ۷ ساله بود که همراه یکی از برادرانش سالها در بازار روز خرمشهر دستفروشی میکرد و میوه میفروخت و مخارج زندگی خود و خانوادهاش را از این راه تأمین میکرد.»
به گفته دحیمی، عساکره همراه با خانوادهاش در یک خانه اجارهای در منطقه «کوت شیخ» خرمشهر زندگی میکرده است. چند روز قبل از خودسوزی او، صاحبخانه به او گفته بوده که چون قرارداد خانه تمام شده، باید خانه را تحویل بدهی. فردای آن روز هم مأموارن شهرداری، دکهاش را خراب میکنند. پس از آنکه پاسخی از سوی شهرداری نمیگیرد، راهی پیش پای خودش نمیبیند جز اینکه جلو در شهرداری خودسوزی کند.
دحیمی میگوید: «یونس پیشتر برای درخواست مجوز سه بار به شهرداری مراجعه کرده بوده اما پاسخی به درخواستهایش داده نشده است.»
انتقال عساکره از بیمارستان اهواز به تهران هم با وجود قول دولت برای حمایت از او، با آمبولانس صورت گرفت.
دحیمی در اینباره میگوید: «عساکره پس از خودسوزی به بیمارستانی در خرمشهر منتقل شده است. در آنجا به خانوادهاش گفتهاند که وضعیتش بسیار وخیم است و باید به بیمارستان طالقانی اهواز، تنها بیمارستان سوختگی استان منتقل شود. در این بیمارستان، ابتدا گفتهاند که او ۷۰ درصد سوختگی دارد اما بعد معلوم میشود که میزان سوختگیاش ۹۲ درصد بوده است. در آنجا میگویند که او باید به تهران منتقل شود و یک شرکت هواپیمایی در ازای این انتقال درخواست ۵۰ میلیون تومان میکند؛ چون وضعیتش وخیم بوده و باید به صورت خصوصی با یک هواپیما به تهران منتقل میشده است.»
دحیمی در ادامه میگوید: «همان زمان، خبر خودسوزی یونس عساکره در شبکههای اجتماعی از جمله فیسبوک، وایبر و واتسآپ منتشر شد و مردم از موضوع با خبر شدند. برخی از نیکوکاران منطقه به بیمارستان طالقانی مراجعه کردند و کمکهایی جزیی به خانواده یونس شد و در نهایت او با وجود سوختگی شدید، با آمبولانس به تهران منتقل شد.»
دحیمی تأکید میکند که نه بیمارستان طالقانی و نه مسئولان شهرداری، استانداری، فرمانداری و …، هیچ کمکی به خانواده عساکره نکردهاند و این در حالی است که خراب کردن بساط دستفروشان، ازسوی فرمانداری ابلاغ شده است.
هجوم مأموران شهرداری به بساط دستفروشان پس از دستور فرماندار خرمشهر، ولیالله حیاتی، برای اتخاذ تمهیدات برای کاروانهای راهیان نور صورت گرفته است. حیاتی روز جمعه از شهردار شهر خواسته بود موضوع تردد کاروانهای راهیان نور و جانمایی دستفروشان را جدی بگیرد.
به گفته دحیمی، تخریب بساط دستفروشان برای آمادهسازی شهر به منظور ورود کاروانهای راهیان نور بوده است، چرا که هر سال هنگام تحویل سال، صدها اتوبوس برای دیدن مناطق جنگی به استان خوزستان میرسند و برای جلوگیری از ازدحام جمعیت، میبایست بساط دستفروشان جمع میشد. دکه یونس هم یکی از این دکهها بوده است.
پس از تشییع جنازه یونس عساکره هم دستکم هشت نفر از شرکتکنندگان در مراسم خاکسپاری او، در راه بازگشت به اهواز و در یک ایست بازرسی بازداشت شدند.
در عکسها و ویدئوهای منتشر شده از مراسم خاکسپاری یونس عساکره در روز سوم فروردین، عدهای از جوانها بر اساس سنتهای عربی منطقه، سلاحهای سردی مثل چوب، قمه یا شمشیر در دست دارند.
هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، گزارش کرده است که تشییع جنازه یونس عساکره، تحت تدابیر شدید امنیتی برگزار شد. واکنش شهرداری خرمشهر به مرگ این جوان دستفروش انتشار اطلاعیهای بوده که در آن تنها اظهار تأسف شده است.
خانواده یونس عساکره تحت فشار هستند و از آنها خواسته شده است تا جواب تلفن خبرنگاران را ندهند.
دویچهوله گزارش کرده است که پدر و برادر یونس عساکره به همراه یکی از بزرگان قبیله عساکره که برای تحویل گرفتن جسد به بیمارستان مطهری تهران رفته بودند، به مدت هشت ساعت بازداشت شدهاند.
دحیمی میگوید که پس از مراسم تشییع جنازه عساکره، تعدادی از شرکتکنندگان در سه منطقه حمیدیه، اهواز و خرمشهر، شیشه اتوبوسهای کاروان راهیان نور را شکستهاند و در بازرسی حمیره و بیرون شهر، هشت نفر به دلیل سردادن شعارهایی در مورد یونس عساکره بازداشت شدهاند. آنها این شعارها را با همان یزله و پایکوبی، رسم اعراب در مراسم تشییع، خواندهاند «تا نفرت خود را از این عمل نظام نشان دهند.»
این فعال حقوق بشر با تأکید بر مشکلات دستفروشان برخی مناطق خوزستان از جمله اهواز و خرمشهر با شهرداریها میگوید: «در بسیاری از موارد از جمله در بازار عبدالحمید اهواز، چندین مورد درگیری فیزیکی بین مأموران شهرداری و دستفروشان رخ داده است.»
این فعال حقوق بشر عرب اهوازی به وقوع درگیری پس از بازی تیمهای فوتبال فولاد خوزستان و الهلال هم اشاره میکند و میگوید: «خبر خودسوزی و اعتراض یونس عساکره به عنوان اسوه مبارزه با ظلم، فقر و بیکاری به همه جا رسید و در روز ۲۷ اسفند ماه در ورزشگاه الغدیر، برخی تماشاگران چند پلاکارد بزرگ درباره او دست گرفتند که نزدیک به ۷۰ تن از آنها که دشداشه هم پوشیده بودند، پس از خروج از ورزشگاه بازداشت شدند. پس از این مسابقه ماشین پلیس توسط معترضان به آتش کشیده شد.»
او به برخی شعارها مثل «کلنا یونس» یعنی «ما همه یونس هستیم» و چند شعار دیگر به زبان عربی از جمله «آزادی، آزادی» و «نباید تن به خواری دهیم» که از سوی معترضان در ورزشگاه سر داده شده است هم اشاره میکند.
دحیمی در ادامه با تأکید بر عذرخواهی وزیر اطلاعات در روز ۲۹ اسفند ماه و دیدار وی با بزرگان قبائل و فعالان عرب میگوید: «یگان ویژه و نیروهایی که از استانهای دیگر برای سرکوب معترضان به محوطه اطراف ورزشگاه منتقل شده بودند، در آن درگیریها دشداشه تعدادی از معترضان را پاره کرده بودند که این اهانت بزرگی به هویت مردم این منطقه به شمار میرود. پایگاه اطلاعرسانی دولت نوشته است که محمود علوی، وزیر اطلاعات، درسفر به شهرستان حمیدیه به زبان عربی سخنرانی کرده است.»
آمار بیکاری بالاست
یکی از اصلیترین مشکلات استان خوزستان بالا بودن نرخ بیکاری است. تیر ماه سال گذشته، خبرگزاری مهر نرخ بیکاری در خوزستان را ۹درصد اعلام کرد اما اسماعیل جلیلی، نماینده مسجد سلیمان در آذرماه گفت که این آمار واقعی نیست و بیکاری در خوزستان بالاتر از این میزان است.
در بیشتر شهرهای استان خوزستان به ویژه خرمشهر بیشتر جوانان بیکار هستند.
همانطور که در خرداد ماه سال ۱۳۸۹، سخنرانی محمود احمدینژاد، رئیس دولت دهم در خرمشهر، با شعار «بیکاری بیکاری» عدهای از حاضران مختل شد، نخستین سفر استانی حسن روحانی یه استان خوزستان نیز با اعتراضهای کارگری مواجه شد.
کریم دحیمی در این زمینه میگوید: «فراموش نکنید که خرمشهر در فهرست ۲۰ شهر اول ایران در بیکاری است. نرخ بیکاری در این شهر ۳۰ درصد اعلام شده اما آمار حقیقی بیش از آن چیزی است که گفته شده است. قبلاً پالایشگاه خرمشهر، بزرگترین پالایشگاه خاورمیانه به شمار میرفت اما اکنون بخشی از این پالایشگاه کار میکند و سایر بخشهای آن به نقاط دیگر کشور منتقل شدهاند.»
او یکی دیگر از عوامل بیکاری در استان خوزستان را استخدام افراد غیر بومی میداند و میگوید: «با وجود جوانان تحصیل کرده در استان شاهدیم که برای استخدام در شرکتهای گاز، آب، برق و نفت از نقاط دیگر کشور نیرو جذب میشود. برای مثال میتوان به یک شرکت دولتی در منطقه آزادگان نزدیک هویزه اشاره کرد که افراد زیادی از استانهای دیگر در این شرکت استخدام شدهاند در شرایطی که آمار بیکاری در این مناطق بیداد میکند.»
ماندن بر مدار اشتغال و کسب و کار به دلیل پدیده گرد و غبار، برای شهروندان استان خوزستان بسیار دشوار شده است. با شدت گرفتن پدیده گرد و غبار در این استان، فعالیت بسیاری از واحدهای تولیدی و کارخانهها متوقف شده و بسیاری از این واحدها به کار خود پایان دادهاند.
در همین زمینه:
مرگ دستفروشی که در خرمشهر خودسوزی کرده بود