مادری در بریتانیا رحم خود را در اختیار فرزند همجنسگرایش قرار داد تا از آن به عنوان «رحم جایگزین» برای پرورش تخمکی که با اسپرم فرزندش لقاح مصنوعی داده شده بود، استفاده شود.
«رحم جایگزین» که در ایران با عنوان «رحم اجارهای» مطرح شده است، روشی در لقاح مصنوعی است که اسپرم و تخمک در فضای آزمایشگاهی با هم لقاح داده میشوند و برای پرورش در مقطعهای بعدی حاملگی، در داخل رحمی جایگزین قرار میگیرند تا در تقسیم سلولیهای بعدی جنین پرورش یابد.
آن ماری کیسن، زن ۴۵ساله بریتانیایی، تصمیم میگیرد که فرزند همجنسگرایش، کایل کیسن را که تمایل دارد فرزند بیولوژیک خودش را داشته باشد کمک کند.
کایل کیسن، مردی همجنسگرا اما مجرد است. او پیش از اینکه از مادرش کمک بخواهد به بسیاری از کلینیکهایی که سرویس رحم اجارهای ارائه میکنند مراجعه کرده بود اما چون مردی مجرد بود با درخواست او برای اجاره کردن رحم، موافقت نکردند. مادر او که از این برخورد تبعیضآمیز ناراحت بود، این ایده را مطرح کرد که تخمک بارور شده را در رحم او پرورش دهند.
مادر و پسر به یک کلینک لقاح مصنوعی خصوصی رفتند و یک تخمک اهدا شده را با اسپرم کایل لقاح دادند. تخمک و اسپرم در رحم مادر کاشته شد و اکنون حاصل این تلاش یک نوزاد پسر است. کایل اولین مرد مجردی است که در بریتانیا از طریق «رحم جایگزین» بچه دار میشود.
آن ماری، تصمیم گرفت که زایمان را از طریق سزارین انجام دهد. او میگوید: «چیزهایی هست که پسرم نباید میدید و دلم نمیخواست ببیند.» اما این مادر دلش میخواست که پسرش اولین کسی باشد که نوه نوزادش را میبیند. برای همین بعد از اینکه دکترها نوزاد را از شکم آن ماری بیرون آوردند، او را بلافاصله به کایل دادند تا فرزندش را در آغوش بگیرد.
تبعیضهای «قانونی» علیه فرزندآوری همجنسگرایان
مردان و زنان همجنسگرا همیشه نسبت به تبعیضهای قانونی که علیه فرزندآوری آنها وجود دارد معترض هستند. زوجهای همجنسگرا در بریتانیا از سال ۲۰۰۲ حق قانونی پذیرفتن فرزند دارند. قانون ذکر نمیکند که این حق به همجنسگرایان مجرد تعلق نمیگیرد، اما همجنسگرایان مجرد عملاً در مواجه شدن با کمیتههای انتخاب سرپرست برای کودکان، مردود شناخته میشوند.
قانون فرزندآوری در مورد «رحمهای جایگزین» در بریتانیا حتی نسبت به همجنسگرایان «بیرحمتر» است. بر اساس قانون «لقاح و جنینشناسی» که در سال ۲۰۰۸ مورد بازبینی قرار گرفته است تا مسئله «رحمهای اجارهای» هم مورد بررسی قرار گیرد، کسی که رحم اجارهای را در اختیار قرار میدهد، مادر قانونی نوزاد است. اگر چنانچه این زن، همسر هم داشته باشد، او و همسرش والدین قانونی نوزادی هستند که در «رحم اجارهای» پرورش یافته است.
بر طبق قانون سال ۲۰۰۸ بریتانیا، والدین یا زنی که «رحم جایگزین» یا «اجارهای» را در اختیار شخص سومی گذاشته است، باید حق سرپرستی نوزاد را به والدین جدید نوزاد منتقل کنند، اما طبق این قانون مسئله «زوج» بودن مطرح است. خانوادهای که سرپرستی نوزادی که در «رحم جایگزین» پرورش یافته را به عهده میگیرند، لازم است زوجی باشند در «رابطه پایدار خانوادگی».
«رابطه پایدار خانوادگی» در قانون تعریف نشده باقی مانده است اما تجربه کایل و مادرش نشان میدهد که نگاه قاضیها به «رابطه پایدار» خانوادگی در چارچوب خانواده دگرجنسگرا با با حضور یک والد زن و یک والد مرد تعریف میشود.
کایل و مادرش وقتی برای تعیین سرپرست نوزادی که پسر کایل و نوه آن مری است، مقابل قاضی دادگاه خانواده قرار گرفتند، این تبعیض را خوب دریافتند.
قاضی تیس در دادگاه «سرپرستی فرزند» بر اساس قانون سال ۲۰۰۸ حکم صادر کرد که کایل در «رابطه پایدار خانوادگی» نیست و به همین دلیل سرپرست نوزاد، مادر و پدر کایل هستند چرا که فرزند از «رحم جایگزین» مادر کایل بیرون آمده است. این نوزاد فرزند بیولوژیک کایل است و رابطه وراثتی مستقیم با مادر کایل ندارد. به عبارتی این نوزاد از کروموزومهای آن مری ایجاد نشده است.
در لقاح تخمک با اسپرم، از تخمک مادر کایل استفاده نشده است، با این حال طبق قوانین به دلیل اینکه خانواده یک مرد همجنسگرای یکنفره، «پایدار» محسوب نمیشود، قانون ترجیح میدهد سرپرستی این نوزاد را به مادربزرگش که مادر بیولوژیک او نیست، بسپرد.