با اطمینان میتوان گفت که دلیل نزدیکی روسیه به راستهای افراطی اروپا نزدیکی عقیدتی نیست، بلکه آنها صرفا ابزاری برای تضعیف سیاستهای اتحادیه اروپا و ناتو هستند.
روزگاری دوستان روسیه در سمت چپ طیف سیاسی قرار داشتند. بعضی از کمونیستهای قدیمی در یونان، پرتغال، چک و آلمان هنوز هم مدافع سیاستهای روسیه هستند. روسیه نیز آنها را فراموش نکرده اما کرملین اینک بیشترین ارتباط را با احزاب دستراستی، پوپولیستی و افراطی منتقد اتحادیه اروپا دارد.
طبق تحقیق موسسه مجاری “Political Capital”، پانزده حزب از ۲۴ حزب دستراستی قابل توجه در اروپا، علنا از روسیه دفاع میکنند و همراهی و همکاری تحت رهبری روسیه و مستقل از اتحادیه اروپا را ممکن میدانند. شش حزب آماده همکاری غیرعلنی با روسیه هستند و تنها سه حزب به دلیل اختلافات تاریخی، قومی و جغرافیایی، با روسیه مرزبندی دارند.
کمونیستهای یونانی که از وفادارترین نیروها به روسیه بودند، مدتهاست میدان را به فاشیستهای حزب “طلوع طلایی” واگذار کردهاند. از کنشگران این گروه در تلویزیونهای روسی به گرمی و به عنوان شاهدان فروپاشی اروپا تمجید میشود. الکساندر دوگین پدر ایدئولوژیک “اوراسیا” در روسیه، برای رهبر این حزب که در زندان به سر میبرد، پیام همبستگی فرستاده است.
حزب “طلوع طلایی” در انتخابات ۲۰۱۲ یونان موفق شد ۱۸ کرسی از ۳۰۰ کرسی پارلمان را تصاحب کند. نیکلاوس میکالولیاکس، رهبر این حزب، شیفته هیتلر است و در پیوند با پرونده قتل یک خواننده محبوب و چپ یونانی به زندان افتاده است.
وقتی که پوتین برای خنثی کردن قدرتگیری فاشیستها در کییف، رفراندوم الحاق کریمه به روسیه را برگزار کرد، ۵۰ سیاستمدار اروپایی برای نظارت بر انتخابات دعوت شدند. به جز چهار نفر از حزب چپ آلمان، بقیه ناظران، نمایندگان احزاب راستافراطی اروپا بودند. کسانی از جبهه ملی فرانسه، Jobbik مجارستان، Vlaams Belang بلژیک، Ataka بلغارستان، Dveri صربستان و Liga Nord ایتالیا.
دعوتنامه از طرف “NGO Eode” فرستاده شده بود. اما باید دانست که پشت سر این “انجیاو” یک سازمان نئونازی بلژیکی تحت رهبری “لوک میشل” قرار دارد که او هم از هواداران یکی از همدستان آلمان نازی در طی جنگ جهانی دوم در بلژیک به نام “ژانفرانسوا ترییار” است.
با اطمینان میتوان گفت که دلیل نزدیکی روسیه به راستهای افراطی اروپا، نزدیکی عقیدتی نیست، بلکه آنها صرفا ابزاری برای تضعیف سیاستهای اتحادیه اروپا و ناتو هستند.
پوتین ویژگیهایی دارد که طیف متعدد و متفاوتی از گرایشهای سیاسی، از راست تا چپ را به خود جلب میکند. او سمبل مردسالاری، مخالفت با همجنسگرایی، گلوبالیسم، سنتگرایی و ملیگرایی، غریبههراسی، اهل کلیسا و مدافع خانواده، ورزشکار و ورزشدوست و به طور خلاصه سمبل یک «مرد قوی ضدآمریکایی» است.
روسیه همچنین از راستهای افراطی اوکراینی روسزبان، مانند “پاول گوبارف” فرماندار دونتسک و از فعالان گروه افراطی “ملت واحد روس” حمایت میکند. رایت سکتور و اسوبودا تنها گروههای راست افراطی در اروپا هستند که روسیه با آنها به عنوان گروههای فاشیستی مبارزه میکند.
رابطه روسیه با راستهای افراطی “Front National” در فرانسه ویژه است. تعداد زیادی از اعضای این حزب در تلویزیون اینترنتی روسی به زبان فرانسه “ProRussia.tv” در پاریس کار میکنند.
هر چند مارین لوپن رهبر “جبهه ملی” در سفرهایش به روسیه از طرف پوتین مورد استقبال قرار نگرفته اما “آلکسی پوشکوف” رئیس دوما و از معتمدان پوتین به پیشواز او رفته است.
حمایت مالی از راست افراطی فرانسه
حال دیگر موضوعی که از مدتها پیش در فرانسه حدس زده میشد، تائید شده است. حزب راست تندروی “جبهه ملی” به رهبری “مارین لو پن” وامی ۹ میلیون یورویی از یک بانک روسی دریافت کرده است؛ بانکی به مدیریت یکی از معتمدان پوتین.
خزانه دار این حزب دریافت وام مذکور را که روز دوشنبه ۲۴ نوامبر ۲۰۱۴ در روزنامه اینترنتی Mediapart منتشر شده بود تائید کرد. “جبهه ملی” فرانسه، این وام را برای سازماندهی و تبلیغات انتخاباتی گرفته است. کنفرانس سراسری این حزب در آخرین هفته نوامبر در لیون برگزار میشود. بانک روسی First Czech Russian Bank-FCRB تا کنون ۲ میلیون یورو از این وام را پرداخت کرده است.
حزب افراطی “جبهه ملی” به رهبری مارین لوپن، در انتخابات پارلمان اروپا در ماه مه ۲۰۱۴ توانست ۲۵ درصد آرای فرانسویها را به دست آورد و قویترین حزب فرانسه در پارلمان اروپا باشد. مارین لوپن از مخالفان سرسخت مهاجران به ویژه مهاجران مسلمان و همچنین دگرباشان جنسی است.
مارین لوپن که از سرسختترین مخالفان تحریم روسیه است بارها تکرار کرده که پوتین را تحسین میکند، زیرا «پوتین از مدافعان ارزشهای مسیحی در اروپاست و تسلیم لابی همجنسگرایان نشده است.» لوپن از مدافعان تعمیق رابطه فرانسه و روسیه نیز هست و اتحادیه اروپا را به ایجاد جنگ سرد جدیدی علیه روسیه متهم میکند.
به گزارش “Mediapart” پرداخت وام میلیونی یاد شده با دلالی یکی از نمایندگان مجلس روسیه به نام “الکساندر بابکف” شکل گرفته است، بابکف در ضمن در لیست افراد تحریمی اتحادیه اروپا قرار دارد.
بانک “FCRB” موسسه مالی کوچکی است که در سال ۱۹۹۶ در جمهوری چک پایهگذاری شده و بعدها توسط شرکت نفت و گاز “Stroytransgaz” خریداری شد. رئیس کنونی این بانک “رمان پوپف” مدیر مالی سابق شرکت یاد شده است که مناسباتی حسنه با کاخ کرملین دارد.
توافق بر سر پرداخت در ماه سپتامبر گذشته صورت گرفته است. دو قاضی فرانسوی در حال تحقیق در مورد استفاده از روشهای غیرقانونی احتمالی برای تامین منابع مالی حزب راستتندروی “جبهه ملی” هستند.
پرتال اینترنتی “مدیاپارت” که فعالیتهای “جبههملی” را با دقت پیگیری میکند از طرف این حزب دستراستی بایکوت شده و خبرنگاران این پرتال گاهی از محل گردهمایی یا نشستهای خبری جبهه ملی اخراج میشوند. بعد از انتشار خبر این سایت در مورد وام یاد شده، مارین لوپن در مصاحبه با کانال تلویزیونی France 5 گفت به دلیل رد تقاضای دریافت وام از سوی بانکهای فرانسوی، آمریکایی و اروپایی، ناچار شده از بانک روسی درخواست وام کند.
او همچنین اتهام خطر وابستگی سیاسی به روسیه را به دلیل دریافت وام «مسخره» خواند. در عمل اما مدتهاست که این حزب دستراستی منتقد وحدت اروپا و سیاست خارجی اتحادیه اروپا، سیاست حمایت از مسکو را در پیش گرفته است. لوپن بروکسل را به تنهایی مسئول بروز بحران اوکراین میداند و از طرف دیگر، مدافع تحویل ناو جنگی فروخته شده به روسیه است.
دولت سوسیالیست فرانسه، در همراهی با ناتو و ایالات متحده، تحویل دو ناو هلیکوپتربر میسترال را که پیش از بحران اوکراین سفارش داده شده بودند، به برقراری آتشبس پایدار در شرق اوکراین مشروط کرده است. معاون وزیر دفاع روسیه هم در واکنشی خونسردانه به این تعلیق گفته که روسیه صبر پیشه میکند؛ شاید به این دلیل که پوتین به چرخش معادلات سیاسی اروپا به سود دستراستیها و مستعجل بودن برخی دولتها امیدوار است.
منابع: زود دویچه، دویچلندفونک، فرانکفورتر آلگماینه، تاتس، اخبار اقتصادی آلمان
پدیده جدیدی نیست، دولتها برای گرفتن امتیاز و منافع اقتصادی و سیاسی به یکدیگر فشارهای غیرمستقیم تحمیل میکنند که در چهارچوب هرم قدرت و ثروت کاملاً شناخته شده است. قذافی و جمهوری اسلامی در دوران رفسنجانی ارتباطات مخفی با گروهای شبه نازیستی و فاشیستی غرب داشته اند، امروزه آن گروها با ارتباط جدید تنگاتنگی که با بخش یهودی غربی دارند از تندرویی قدیمی کاسته و با قبول مبارزه پارلمانی , بعنوان احزاب مهاجرستیز، دکان سیاسی در ارکان قدرت غربی باز کرده اند. جناب پوتین، نه فقط از گروهای کوچک فاشیستی غرب بلکه از دولتهایی چون سوریه و جمهوری اسلامی ایران هم بعنوان جوکر یا کارت برنده در پیشبرد سیاستهای خود استفاده میکند.
جمهوریخواه / 29 November 2014
کمونیست های ایران استالین خود را دروجود پوتین یافته اند و از قتل و عام مردم اکرائین پشتیبانی میکنند. ایران و سوریه هم پشتیبان پوتین هستند. نتیجه اینکه کمونیسم، فاشیسم و اسلام یکی بدتر از دیگری است.
Behrouz / 30 November 2014