در میان مناطق جنگلی ایران، جنگلهای شمال کشور در بدترین وضعیت به سر میبرد.
با تخریب بیش از یک میلیون هکتار از این جنگلهای هیرکانی، اکنون تنها ۱/۹ میلیون هکتار از آنها باقی مانده است.
به گفته محمد درویش، عضو هیئت علمی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع، تغییر کاربری اراضی و فشار بیش از حد انسان به جنگل ها این مناطق را به ویرانی کشانده است.
در حالی که پیشتر فعالان محیط زیست پیشنهاد داده بودند برای حفاظت از جنگلهای ایران یک طرح آیش که به معنی عدم برداشت چوب از جنگلهاست به مدت پنج سال به اجرا درآید، مجلس شورای اسلامی با این طرح مخالفت کرد.
اعضای کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مجلس شورای اسلامی با اکثریت آرا، طرح حفظ و صیانت از جنگل ها را رد کردند. به اعتقاد نمایندگان مخالف این طرح، اشتغال عده ای از افراد، مرتبط با این جنگل هاست و ممنوعیت قطع درخت جنگل ها برای مدت پنج سال که در این طرح ذکر شده است موجب بیکاری عده زیادی می شود.
به گزارش خبرگزاری ایرنا، به گفته محمد درویش اصلی ترین گونه های شاخص جنگل های شمال کشور راش ، افرا و بلوط است که در بسیاری از مناطق وضعیت شان بسیار نگران کننده و در حال کاهش است و برداشت بیرویه و قطع چوب این درختان باعث شده تا در بسیاری از مناطق جنگلی شمال کشور حتی در استان گیلان گونه های غالب گیاهی تنها به یک یا دو گونه درخت مانند درخت «خورمندی» ( نوعی خرمالوی وحشی ) و «لیلکی» کاهش پیدا کند.
ایران با ۱۴ میلیون هکتار جنگل یکی از کشورهای با پوشش کم جنگلی در دنیاست.
متوسط سرانه فضای جنگلی در ایران برای هر نفر ۱۸ صدم هکتار است در حالی که متوسط جهانی این رقم هشت دهم هکتار است. سهم هر ایرانی از فضای جنگلی کمتر از یک چهارم میانگین جهانی است.
آمارهای مختلفی که از میزان تخریب مناطق جنگلی در ایران منتشر میشود نشان میدهد سالانه بین ۲۰ تا ۵۰ هزار هکتار جنگل از بین میرود.
قوانین ناکارآمد و قاچاق چوب
در حالی که ایران نیاز دارد از مناطق جنگلی خود به شدت محافظت کند، قوانین موجود راه را برای قاچاقچقیان چوب باز گذاشته است.
با سلب مسئولیت رسیدگی به قاچاق و حمل چوب های جنگلی و تهیه هیزم و ذغال از محاکم قضائی، این مسئولیت اکنون در حیطه وظایف دستگاه اداری تعزیرات حکومتی قرار گرفته و این به معنی کمرنگ شدن شدت برخورد با متخلفان است.
در قانون جدید مبارزه با قاچاق کالا و ارز که در اسفندماه ۱۳۹۲ به تصویب رسید، اشارهای به ممنوع بودن حمل چوب و ذغال جنگلی در کشور نیست و برخلاف سایر بخشها که دارای قوانین و جرایم ویژه خود هستند، اشارهای به جرایم خاص منابع طبیعی نشده است.
در این قانون جدید بر خلاف قانون قدیم، تهیه و حمل ذغال و چوبهای جنگلی در شمار کالاهای ممنوعه قرار ندارد و صلاحیت رسیدگی به اینگونه جرایم منابع طبیعی از محاکم قضائی سلب شده است.
به این ترتیب قاچاقچیان چوب که سهم بسیار زیادی در نابودی جنگلهای مختلف ایران، به ویژه جنگلهای شمال دارند، با مجازاتهای بازدارنده رو به رو نیستند.
هومان خاکپور، فعال محیط زیست در ایران، در گفتگو با خبرگزاری مهر، جایگاه منابع طبیعی در قانون جدید را نسبت به سابق کم اهمیتتر ارزیابی کرده و میگوید: «با حذف مجازاتهای کیفری، آثار بازدارندگی مجازاتهای منابع طبیعی به شدت کاهش یافته و میتواند باعث ترغیب مرتکبین به اینکونه اعمال خلاف قانون در مناطق جنگلی شود.»
چه کسانی که وابسته به حکومت نباشند جرئت جنین جنایتهایی را دارند؟ پیش ازاین پسر شیخ محمد یزدی جنگلهای گلستان را درو کرد اکنون هم خود سران حکومت چنین میکنند وگرنه اگر کسی سرخود این جنایتها را بکند دودمانش را بر باد میدهند
جمشید / 15 July 2014
بچه غذا ،مسکن،البسه و محبت مادر و پدر را نیامند است.
سوال این است که: بچه با سوء تغذیه،بدون سرپناه،بدون
پوشش مناسب و والدین مطلقه چه اینده ناگواری در پیش
خواهد داشت؟
لعنت بر هر چه ادم مفت خور و حیله گر است!
فلاسفه و بزرگان علوم انسانی فرموده اند:
فرصت طلبی نتیجه حرامزاده بودن و لغمه ناپاک خوردن است!
mansour / 15 July 2014