اسماعیل احمدی مقدم، فرمانده نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران گفت: «در حال حاضر ۱۵ هزار پرونده در پیوند با جرایم خشن در آگاهی وجود دارد.»
به گزارش خبرگزاری مهر، احمدی مقدم روز دوشنبه ۱۶ تیرماه سال جاری، ضمن طرح شمار پرونده جرایم خشن گفت که از این میان، عاملان «۸۰ درصد پروندههای جرایم خشن بین هفت تا ۱۴ روز کشف میشوند.»
این مقام مسئول درباره مجرمانی که برای رفتن به زندان برنامهریزی میکنند گفت: «مجرمان پررو و حرفهای در کشور داریم که باید فکری به حال این افراد شود. چرا که این افراد اگر دستگیر نشوند و به زندان نروند روزگارشان نمیگذرد. این افراد کارشان این است که دستگیر شده و به زندان بروند و کشور باید فکری به حال این افراد بکند.»
چندی پیش حسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاری اجتماعی، در پنجمین همایش ملی آسیبهای پنهان، به بالا رفتن آمار جرم و آسیبهای اجتماعی مختلف در سطح کشور اشاره کرده و گفته بود: «در حال حاضر و براساس آمارهای موجود، به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر در کشور ۸۰۰ نفر وارد زندان میشوند که نگرانکننده است.»
تیتر موضوع من را خوشحال کرد. تصورم بر این بود که گویا کسی در مورد جرایم رخ داده در ادارات آگاهی صحبت می کند ولی زهی خیال باطل. شکنجه گران حرفه ای در ادارات آگاهی پرونده ی متهمان را در دست دارند و کسی هم باکی از آن ندارد. همه ی ما مکررا شنیده ایم که فلان متهم در آگاهی به جرم خود اعتراف کرد ولی مدتی بعد مجرم واقعی به نحوی دیگر یافته شد!!! معنای آن کاملاً واضح است. چیزی که در اداره آگاهی به آن بازجویی فنی گفته می شود عملاً فرایندی است که هر متهم را با اعتراف خودش تبدیل به یک مجرم می کند . نوعی شکنجه ی سیستماتیک که به بهانه ی مبارزه با جرایم هم از سوی حکومت و هم از سوی مردم مقبولیت یافته و همه چشم اغماض بر آن می بندند. بسیاری از ما داستان علاقه ی ماموران آگاهی به ساعت سیکو 5 را می دانیم، ساعتهایی سنگین و مقاوم که در هنگام نواختن سیلی به صورت متهم ضمن درهم کوبیدن اعضای صورت او، خود صدمه نمی بینند. همین اواخر فوت ناگهانی متهم به کودک ربایی در کلانتری در خراسان که منجر به مفقود الاثر شدن همیشگی کودک ربوده شده گردید در تمام رسانه ها منعکس شد ولی هیچ کس نپرسید چگونه یک فرد جوان در حبس آگاهی سکته و فوت کرده. او هم به راهی فرستاده شد که پیشتر ستار در آن رانده شده بود: مرگ در اثر شکنجه ضابطان قانون!
Samad / 07 July 2014