shahname

ديديم كه ديوان كه از كار زياد به ستوه آمده بودند، در هنگام شكار سر راه كاوس سبز شدند و بسيار او را ستايش كردند. چنان شد كه كاوس باور كرد كه اين يك پيام آسمانى است. اينك كه او همانند يك خدا شده است چگونه مى تواند به آسمان سفر كند بى آن كه بال و پرى داشته باشد. پس بچه عقاب هايى را از چكاد كوه آوردند و در خانه مردم بخش كردند. آنان را با گوشت پرورش دادند و زمانى رسيد كه اين عقابان قادر بودند يك ميش را از جاى بلند كنند. اينك اما كاوس ز عود عمارى يك تخت درست كرد:
ز عود عمارى يكى تخت كرد / سر درزها را به زر سخت كرد

[podcast]http://www.zamahang.com/podcast/2010/20130929_Shahnamehkhani_122_Parsipur.mp3[/podcast]