مطالب این بخش برگرفته از «تریبون زمانه» هستند. تریبون زمانه، آنچنان که در پیشانی آن آمده است، تریبونی است در اختیار شهروندان. همگان میتوانند با رعایت اصول دموکراتیک درج شده در آییننامه تریبون آثار خود را در آن انتشار دهند. زمانه مسئولیتی در قبال محتوای این مطلب ندارد.
مردم مبارز در ایران و سراسر جهان که علیه رژیم جمهوری اسلامی مبارزه کرده و میکنید!
با سلام و احترام؛ طی هفتهها و روزهای اخیر، مسائلی چند به بحثهای درون مخالفان رژیم جمهوری اسلامی دامن زده است که لازم میدانیم بهعنوان انجمن موضع خود را در مورد آنها بیان کنیم.
۱- تنشهای نظامی، امنیتی و رسانهای:
با بالا گرفتن تنشهای نظامی، امنیتی و رسانهای که در پی درگیری دو رژیم سرکوبگر و ضد انسانی جمهوری اسلامی و دیگر نیروهای منطقه رخ داده است، صفبندیهایی در میان مخالفان رژیم جمهوری اسلامی شکل گرفته است. ما هر دو رژیم جنایتکار را ضد مردمی و جنایتکار میدانیم. راه نجات مردمان تحت ستم و سرکوب در ایران و منطقه، تکیه و یا توهم به هیچکدام از این حکومتها و یا گروههای وابسته به آنها نیست؛ یگانه راه نجات ما تکیه به نیروی مردمی و همبستگی و اتحاد مردمان است. افزون بر این، تأکید میکنیم که این نجات از دل جنگ و آتشافروزی و یا دل بستن به یکی از نیروهای ارتجاعی بیرون نمیآید. راه نجات جامعه ایران از حاکمیت سرکوبگر جمهوری اسلامی نیز اتحاد مردم و گروههای اجتماعی تحت ستم و تبعیض و اقدام متحدانه آنهاست.
۲- بحثهای مربوط به تجزیه و حق تعیین سرنوشت:
مشاهده کردهایم که سالهای زیادی است که بحث درباره مساله ای تحت عنوان “تجزیه”، “تجزیه طلبی”، ” تمامیت ارضی”، به یکی از مباحث موجود درون مخالفان جمهوری اسلامی بدل شده است و این بحث مشخصا و به طور خاص در دوره قیام ژینا تا به امروز هم هرزچندگاهی طرح و تکرار میشود. به نظر ما صرف نظر از نظر هر شخصی درمورد این مبحث خاص و صرف نظر از نوع نگاه هر شخص – چه موافق و چه مخالف- آنچیزی که بدیهی است این است که نفس طرح این مسئله به عنوان یک موضوعی که گویا حائز اهمیت است و یا اینکه گویا این مسئله در طرح و برنامهی عدهای زیادی است اصولا کذب است و در درجه اول رژیم جمهوری اسلامی و یا افراد و گروههایی که مدافع سیستم سرکوب و حاکمیت متمرکز هستند، این موضوع را بدل به موضوع بحث میکنند. ما مشاهده کردهایم که اکثریت احزاب و افراد سیاسی که ما میشناسیم هیچ کدام اصولا مسئلهی استقلال را به عنوان باور و راه خود طرح نکردهاند هر چند ما بر این باوریم در کشور آزاد و برابر مردم بە فکر استقلال نیستند و اگر باشند جرمی مرتکب نشدە اند،گرایش بە استقلالطلبی یک خواست سیاسی است و ما حق تعین سرنوشت را برای همه ملیتهای ایرانی مشروع میدانیم. پیشگیری از تجزیه مرزهای سیاسی کشور ایران نه از راه اعمال خشونت و هتک حرمت بلکه تنها از طریق تقسیم عادلانه ثروتهای ملی، خدمات اجتماعی، زیرساختهای اقتصادی، رشد و ارتقای همسان کیفیت زندگی شهروندان و در یک کلام انحلال سیستم تمرکزگرا میسر خواهد بود.”
نتیجتا طرح مجدد این قضیه به عنوان مسالهای اساسی، تنها و تنها به دستگاه امنیتی و سایبری جمهوری اسلامی کمک میکند و مبارزان و مخالفان رژیم را وارد مباحثی میکند که محلی از ارعاب ندارد و مرتبط با متن مبارزه جاری نیست بلکه بیش از هرچیزی به حاشیه بردن مباحث اصلی و حیاتیست. ما باور داریم که گروههای اتنیکی در جغرافیای ایران (که برخی با عنوان قوم و برخی با عنوان ملیت از آنها یاد میکنند) حق دارند که مطالبات برحق خود را پیگیری و کسب کنند. اما این رژیم جمهوری اسلامی است که هرگونه مطالبه برحق این گروههای اجتماعی را با قضیه تجزیه متناظر میکند که مطالبات و مطالبهگران را سرکوب کند. به باور ما افرادی که – خواسته یا ناخواسته- وارد این پروژه امنیتی و سرکوبگرانه میشوند دانسته یا نادانسته با پروژه امنیتی-سایبری رژیم همراهی میکنند.
۳- بحث مجاهدین خلق و سرکوب مخالفان:
مشاهده شده است که برخی از گروهها و افراد، سازمان مجاهدین خلق را بهعنوان خط قرمزی مطرح میکنند و با این بهانه برخی از مخالفان را سرکوب میکنند. ما بر این باوریم که طرح این مسئله ضرورتی ندارد و منتسب کردن افرادی که خواهان حکومتی دموکراتیک هستند به این سازمان، تلاشی برای انحراف از مسیر مبارزه است. اکثریت مخالفان رژیم جمهوری اسلامی، مخالف سلطنت، ولایت فقیه و همچنین مجاهدین هستند، اما متناظر کردن مخالفت با ولایت و سلطنت به همراهی با این سازمان، سفسطهای است که از سوی رژیم و تفکرات دیکتاتورمآب صورت میگیرد. اینگونه بحثها به پروژههای امنیتی رژیم کمک میکند تا در صفوف مخالفان اختلاف و مباحث حاشیهای ایجاد شود.
۴- افشاگری درباره پروژههای امنیتی رژیم:
اسناد افشا شده از جلسات شورای عالی امنیت ملی رژیم جمهوری اسلامی نشان میدهد که رژیم از نیروهای خود در خارج کشور خواسته است که مخالفان را به تجزیهطلبی و ارتباط با سازمانهای خاص منتسب کنند. ما تأکید میکنیم که نباید در دام این پروژهها افتاد و باید بر اتحاد برای سرنگونی جمهوری اسلامی متمرکز شد، در عین اینکه باید مطالبات گروههای مختلف اجتماعی به رسمیت شناخته شود.
۵- براندازی جمهوری اسلامی و اتکاء به نیروی مردمی:
ما باور داریم که برای کسب هر درجه از مطالبات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، یگانه راه ما براندازی رژیم جمهوری اسلامی است. این براندازی باید تنها به اتکای نیروی مردمی باشد و نه هیچ نیروی خارجی یا نظامی. تنها راه نجات ایران حکومتی است که بر اساس آرای مردم و انتخاب اکثریت آنها از پایین به بالا شکل گیرد و نه هیچ حاکمیتی فردی یا متمرکز از بالا به پایین.
۶- رانت سیاسی آسیبدیدگان قیام ژینا:
بهعنوان بیش از ۱۸ نفر از آسیبدیدگان قیام ژینا، برای خود جایگاه سیاسی انحصاری قائل نیستیم و هرگز انتظار نداریم که به دلیل آسیبدیدگی، نظرات ما بدون چونوچرا پذیرفته شود. منطق و استدلال صحیح باید مبنای تصمیمگیری باشد، نه رانت سیاسی ناشی از آسیبهای گذشته.
در پایان، ما همگان را دعوت میکنیم که ضمن به رسمیت شناختن مطالبات یکدیگر، برای براندازی رژیم جمهوری اسلامی متحدانه تلاش و مبارزه کنند.
انجمن مجروحان و دادخواهان قیام ژینا
دوشنبه، ۳۰ مهر ۱۴۰۳