دیدگاه

یکی از مهم‌ترین موارد اختلاف میان کسانی که مُبَلغ شرکت در چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری بودند و کسانی که آن را تحریم می‌کردند توجه به جنبش‌های یک دهه‌ی اخیر و به‌ویژه جنبش سراسری زن، زندگی، آزادی بود. غایب اصلی در گفتمان مدافعان شرکت در انتخابات جنبش ژینا (مهسا) بود. آن‌ها یا در تحلیل‌های خود این جنبش را به‌کل نادیده می‌گرفتند یا آن را کم‌رنگ می‌کردند.

کسانی که جنبش مردمی را نادیده می‌گرفتند در تحلیل‌های خود تنها به تحولات درون حکومت و بحران تنیده در آن نظر داشتند. کسانی هم که جنبش اخیر مردم ایران را کم‌رنگ نشان می‌دادند در تحلیل‌های خود زیر سئوال رفتن مشروعیت نظام را مطرح می‌کردند و معتقد بودند که تأیید صلاحیت مسعود پزشکیان در انتخابات از جمله نشان‌دهنده‌ی توجه علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی به این مسئله و گشودن درها برای جبران مشروعیت نظام، پُر کردن شکاف مردم و حکومت و «وفاق ملی» است و باید از آن استقبال کرد.

این بار اما نسبت به دوره‌های پیشین که مردم را به شرکت در انتخابات تشویق می‌کردند حباب این توهمات زودتر ترکید و معرفی کابینه پزشکیان حتی اصلاح‌طلبان میانه‌رویی که مردم را برای شرکت در انتخابات بسیج کرده بودند شگفت‌زده کرد.

«جبهه اصلاحات ايران» که در تشویق مردم به شرکت در انتخابات ـ به‌ویژه در دور دوم ـ نقش مهمی داشت پیش از معرفی کابینه پیشنهادی مسعود پزشکیان در نامه‌اى به او نگرانی خود را از «چینش» کابینه اعلام کرد و نوشت: «هيئت دولت شما باید نماد تغییر و اصلاح سیاست‌گذاری‌ها و مدیریت کشور باشد و نه تداوم آن».

جبهه اصلاحات در هشدار خود افزود:

در مرحله اول شکل‌گیری هيئت دولت اجازه ندهید ویژه‌گزینی‌ها و روندهای ناصواب موجب حذف شایستگان و ناامیدی مردم از انتخاب خود شود که حتی تا روز رأی‌گیری برای آمدن پاى صندوق و رأی‌دادن به شما تردید داشتند.

اما معرفی کابینه پیشنهادی پزشکیان آب سردی بر «شور انتخاباتی» اصلاح‌طلبان و هم‌فکرانشان ریخت به‌طوری‌که پس از اعلام فهرست وزیران، محمدجواد ظریف، وزیر خارجه پیشین و مسئول کمیته‌های راهبری مسعود پزشکیان در پستی در اینستاگرام نوشت: «از ۱۹ وزیری که امروز معرفی شدند، سه نفر نامزد نخست، شش نفر نامزد دوم یا سوم و یک نفر نامزد پنجم کمیته‌ها و یا شورای راهبری بودند.»

رحمت‌الله بیگدلی، عضو کمیته‌های راهبری پزشکیان نیز گفت هفت نفر از وزیران در لیست شورای راهبری نبودند.

برخی کابینه پیشنهادی مسعود پزشکیان را ترکیبی از دولت سوم حسن روحانی و‌ دولت دوم ابراهیم رئیسی دانستند که همه توقعات پیشین مبنی بر این‌که قرار است ۲۰ درصد وزیران زن باشند یا در کابینه وزیر اهل سنت حضور داشته باشد را نقش بر آب کرد.

جلیل رحیمی جهان‌آبادی، نماینده ادوار دهم و یازدهم مجلس شورای اسلامی، که خود از اصلاح‌طلبان به‌شمار می‌رود در شبکه ایکس نوشت:

آقای رئیس‌جمهور! هشت وزارتخانه به اصول‌گرایانی که مقابل شما و ما ایستادند و به شما رأی ندادند رسید! یک‌وزارتخانه به اهل سنت که با همه وجود شما و جنبش اصلاحات را یاری نمودند؛ نرسید؟! کجای این کابینه وفاق ملی است؟!

ظریف نیز در اینستاگرام نوشته بود که از نتیجه کار خود رضایت ندارد:

از این‌که نتوانستم به‌شکل شایسته‌ای نظر کارشناسی کمیته‌ها و حضور بانوان، جوانان و اقوام را آن‌گونه که وعده داده بودم به نتیجه برسانم، شرمنده‌ام.

ظریف در نوشته‌اش همچنین از مردم «برای ناتوانی خود در پیگیری امور در دالان‌های سیاست داخلی» پوزش خواست. او سپس در شبکه اجتماعی ایکس توضیح داد که زیر فشار بوده و در هفته‌های گذشته افرادی که او را «مردودین» خوانده است با اشتغال او در دولت به دلیل تابعیت آمریکایی فرزندانش مخالفت کرده‌اند.

Ad placeholder

بهانه همیشگی «بی‌اختیاری»

«ناتوانی» و «بی‌اختیاری» رئیس دولتی که اصلاح‌طلب است و یا اصلاح‌طلبان از او حمایت کرده‌اند بیش از دو دهه است که در ایران متداول است و به امری عادی تبدیل شده است. زمانی محمد خاتمی رئیس‌جمهوری را «تدارکاتچی» نامیده بود و حسن روحانی نیز در دو دوره ریاست جمهوری خود بارها گفته بود: «از کسی که اختیار ندارد، چه مسئولیتی می‌خواهید».

در چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری نیز اصلاح‌طلبان و هم‌فکرانشان بدون اشاره‌ به چنین پیشینه‌ای که مردم آن را بارها تجربه کرده‌اند تمام تلاش خود را کردند تا مردم را به پای صندوق‌های رأی بکشانند. آن‌ها در این راه حتی حاضر نشدند به گذشته نزدیکتر، به همین دو سال پیش نگاهی بیندازند، به چهره‌ی ده‌ها جوانی که در جنبش زن، زندگی، آزادی کشته و یا زخمی شدند.

حسین مرعشی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی، درباره کابینه پیشنهادی مسعود پزشکیان گفت:

آن‌چه ما هدف گرفته بودیم یک کابینه مطلوب بود، آن‌چه امروز می‌بینیم کابینه مقدور بود. فرق است بین یک کابینه مطلوب با یک کابینه مقدور.

مرعشی در همین حال «ناتوانی»های همیشگی را بار دیگر مطرح کرد و گفت:

این شکاف شاید برخی از دوستان ما را قانع نکند، اما توجه داشته باشیم که رئیس‌جمهوری با محدودیت‌های قانونی و سیاسی مواجه بودند.

آذر منصوری، رئیس جبهه اصلاحات در گفت‌وگویی اعلام کرد که «ترکیب کابینه با معدل مورد انتظار جبهه اصلاحات فاصله دارد». او کابینه پیشنهادی را نه «دولت وفاق ملی» که «دولت ائتلافی» دانست و گفت:

دولت ائتلافی صاحب ندارد و هیچ‌کس پاسخگوی عملکرد آن نیست. به‌عنوان مثال اگر وزیری سهمیه جناح مقابل در دولت باشد، پس از چهار سال معلوم نیست چه کسی باید پاسخگوی عملکرد او باشد.

به‌گفته آذر منصوری «وفاق ملی باید برآیند شعار ایران برای همه ایرانیان باشد» اما او اذعان داشت که «بیش از ۸۰ درصد قدرت کشور در اختیار ارکان دیگر قدرت است» و «نباید انتظار معجزه از این دولت داشت». منصوری به‌رغم این سخنان افزود:

هدف جبهه اصلاحات برای مشارکت فعال در این انتخابات با داشتن نامزد اختصاصی این بود که ایشان بتوانند مشکلات اقتصادی کشور را حل و تندروی‌هایی که کشور را به ورطه‌های خطرناک می‌کشاند متوقف کند.

این گفته آذر منصوری درباره تکرار مکرر تجربه «بی‌اختیاری» رئیس دولت مطلوب اصلاح‌طلبان نیز جالب توجه است: 

با تأیید پزشکیان این حقیقت برای ما روشن بود که یکی از دلایل تأیید صلاحیت ایشان رقابتی شدن و در نتیجه بالا رفتن میزان مشارکت بود. اما این‌که چه نوع مواجهه‌ای قرار است با نامزد پیروز مورد حمایت جبهه اصلاحات بشود برای ما روشن نبود. به همین دلیل این حق جامعه ایران است که مطالبه‌گر باشد، اعتراض کند.

به‌نظر می‌رسد که این بار نیز استدلال‌های نخ‌نما و تاریخی بسیاری از اصلاح‌طلبان در توضیح و توجیه «ناتوانی» دولت مطلوبشان در حال تکرار است.

رئیس جبهه اصلاحات از «مطالبه‌گری» و «اعتراض» مردم سخن می‌گوید اما اشاره‌ای نمی‌کند که چرا بسیاری از اصلاح‌طلبان و یارانشان در ترغیب مردم به شرکت در انتخابات، جنبش‌های اعتراضی دی‌ماه ۱۳۹۶ و آبان ۱۳۹۸ و همچنین جنبش اخیر زن، زندگی، آزادی را نادیده گرفتند و یا کم بها دادند. آیا «اعتراض» و «مطالبه‌گری» باید در چارچوب اعتراض به چند وزیر یک کابینه که معلوم نیست چه دستاوردی خواهد داشت محدود بماند یا مردم حق دارند به سازوکار حکومت و انتخابات آن اعتراض کنند؟

قصد اصلی اصلاح‌طلبان و هم‌فکرانشان کم کردن شکاف عمیق میان مردم و حکومت بود. آن‌ها می‌خواستند با روی کار آوردن مسعود پزشکیان و تشکیل «دولت وفاق ملی» این شکاف را تا حدودی پُر کنند تا گام به گام به «دوران طلایی» اصلاحات بازگردند اما حتی به‌گفته خودشان کابینه پیشنهادی پزشکیان «دولت وفاق ملی» نیست. این کابینه بیشتر برای پُر کردن شکاف میان جناح‌های حاکم است.

مسعود پزشکیان نیز در آخرین اظهارنظر خود چینش وزیران پیشنهادی‌اش را «تلاش برای تشکیل کابینه فراجناحی» دانسته است. او حتی به کاستن شکاف عمیق میان مردم و حکومت هم اعتقادی ندارد. نگاه او به بالاست و نه به پایین.

Ad placeholder