مطالب این بخش برگرفته از «تریبون زمانه» هستند. تریبون زمانه، آنچنان که در پیشانی آن آمده است، تریبونی است در اختیار شهروندان. همگان میتوانند با رعایت اصول دموکراتیک درج شده در آییننامه تریبون آثار خود را در آن انتشار دهند. زمانه مسئولیتی در قبال محتوای این مطلب ندارد.
سرکوب زنان در خانه، خیابان، بازداشتگاه، زندان و … همواره با تعرض و آزار جنسی به هم آمیخته بوده است؛ ابزاری برای ترساندن، سرکوب مضاعف و حذف زنان از عرصههای فعالیت اجتماعی و سیاسی. در برابر این هجوم، روایت کردن و شهادت دادن به آزار و خشونتی که رخ داده، همواره راهی برای مقاومت بوده است. راهی که نه تنها هویت خشونتبار آزارگر را آشکار میکند، بلکه موجب بههم رسیدن و پیوندخوردن روایات زنان و ساختن شبکههای مقاومت میان آنها نیز میشود. این روایات ممکن است برآمده از تجربههای فردی باشد یا جمعی، از تجربه دیگری یا از کنار هم قراردادن تکههای زندگی افراد مختلف. ازاینرو، شاهد آزار جنسی بودن و البته با رضایت و میل خود فرد، روایت این آزار را برای دیگران، در رسانهها یا به هر شیوهای منتشر و بازگوکردن یکی از مقاومتهای فمینیستی لازم و تاثیرگذار در جامعهای است که خشونت جنسی در عمیقترین لایههای سرکوب و حفظ قدرت آن حضور دارد. در زندان و یا در جریان بازداشت، این مسئله حیاتیتر هم میشود؛ چراکه در بسیاری از مواقع آنکه خشونت دیده، امکان فردی بازگویی تجربهاش را ندارد. بنابراین زندانیان تبدیل به حافظه و روایتگر یکدیگر میشوند و این پیوند برای زندانبانها، خشونتگران و عاملان سرکوب، وحشتآور است.
روایات نرگس محمدی از خشونتهای جنسی علیه زنان بازداشتشده و محبوس، از جمله گواهیهای فمینیستی است در برابر سرکوب. او بارها خشونتهای رفته بر تن زنان زندانی را علنی کرده است؛ از تعرض جنسی و ضربوشتم گرفته تا تهدید به تجاوز. حالا او قرار است به دلیل انتشار همین روایات به اتهام «نشر اکاذیب» محاکمه شود و خواستار برگزاری دادگاه بهصورت علنی است تا دیگر شاهدان خشونتهای جنسی نیز امکان حضور و شهادتدادن را داشته باشند. طرح عناوین اتهامی بیاساس چون «نشر اکاذیب» و «تبلیغ علیه نظام» علیه نرگس محمدی، در پی بیاعتبارسازی سنت مقاومت از طریق روایت کردن و شهادت دادن و انکار خشونتهای رخداده است.
بسیاری از از ما، امضاکنندگان این متن، خود بهعنوان روزنامهنگار، فعال حقوق بشر، فعال فمینیست و … در جریان جنبش «زن، زندگی، آزادی»، روایات افرادی که توسط نیروهای حکومتی مورد خشونت جنسی قرار گرفتهاند را شنیده، ثبت و منتشر کرده و برخی این خشونتها را در زندان و بازداشتگاه و بازجوییها زیستهایم؛ خشونتهایی که باور داریم نباید از خاطرات جمعی ما حذف شوند. ما همصدا با دیگر زندانیان بند زنان زندان اوین، محاکمه مجدد نرگس محمدی را محکوم میکنیم و معتقدیم خشونت جنسی بهطور سیستماتیک و بهعنوان ابزار حذف و سرکوب علیه معترضان بازداشتشده استفاده شده است. ما همگام با بند زنان زندان اوین، کنارِ راویان حقیقت ایستادهایم و همچنان به ثبت و بازگویی روایات آزار جنسی بازداشتشدگان این سالها، از دهه ۶۰ تاکنون ادامه میدهیم. ما حافظ و حافظه روایات این خشونتها میمانیم.