مطالب این بخش برگرفته از «تریبون زمانه» هستند. تریبون زمانه، آنچنان که در پیشانی آن آمده است، تریبونی است در اختیار شهروندان. همگان میتوانند با رعایت اصول دموکراتیک درج شده در آییننامه تریبون آثار خود را در آن انتشار دهند. زمانه مسئولیتی در قبال محتوای این مطلب ندارد.
این مقاله بیان خشم ما رپرهای مستقل و تنهای زن علیه موسیقی فرمایشی و ایدوئولوژیک مردسالاران رپ در راستای اهداف و پروپاگانداهای جمهوری اسلامی است. مدتی است اجراهای متعدد برخی رپرها با حمایتهای نادیده و امکانات گسترده، رپ اعتراضی را به ابزار سایبری تبدیل کرده است. اخبار ضد و نقیض امکان اجراهای مجاز برای رپرهای مرد در داخل، بلیط فروشی آزادانه و شایعههای پی در پی مجوز گرفتنشان، شکلی نو از رو آوردن هیولای سرکوب به محاصره ذهن کودکان و نوجوانان را نشان میدهد. اگر دیروز رپرهای ابزاری صندوقهای رای را تبلیغ میکرد، امروز حمایت میشوند تا فضا را تصرف و توماجها و شروینها و سامانها را به خیال خام حاکمان جایگزین و زنان را منزوی کنند. خیالی بس عبث و واهی.
مقدمه
موسیقی رپ در دههی ۷۰ میلادی با ورود به مسائل اجتماعی درمحلههای حاشیهای و غالباً فقیرنشین نیویورک شکل گرفت به محلههایی که به گتو معروفند. سیاهپوستان سخنان اعتراضی خود را به شکل موسیقایی و همرا با ریتم تند بیان میکردند. این سبک محدود به حالت اعتراضی نماند و تکستهای احساسی، انتزاعی و گَنگ نیز توسط رَپرها اجرا میشود. اما همچنان رپ اعتراضی اصیلترین سبک آن به حساب میآید که در آمریکا به آن موسیقی گتوئی نیز گفته میشود.
برداشتن حـجاب صدای زن در دههی ۸۰ شمسی
رپ فارسی دو دهه بعد از شکلگیری جهانی آن، از اواخر دهه ۷۰ و اوایل دههی ۸۰ شمسی در ادامه سبک سیاهپوستان آمریکایی شروع شد اما به تدریج سبک خاص ایرانی پیدا کرد. در این دهه نوجوانانی که در چنگال خفقان مذهبی اسیر شده بودند و امکانات رفاهی و رفتن به خارج کشور یا راهی برای بیان اعتراض نداشتند با شنیدن صدای اعتراض خود در این موسیقی جذب آن شدند به طوریکه کودکان این دهه در فضای اعتراضی رپ رشد کردند و طرفداران برخی رپرها به میلیونها کودک و نوجوان رسید. حاکمیت در برابر این موج دو عکسالعمل نشان داد. از یکسو برخی را دستگیر و با شایعهسازی و تهدید خانواده از میدان موقتاً خارج کرد که نگارنده از این گروه بود. از سوی دیگر برخی را با امتیازاتی در خدمت برای رایگیری روسای جمهور گرفت. در این دهه، زنان نیز که صدا و بدنشان در حجاب به اسارت گرفته شده بود، در تقابل با اسارت بدنها و صداهایشان همراه پسران وارد میدان اعتراض ریتمیک زیرزمینی شدند. در دههی ۸۰ با آن دیکتاتوری وحشتناک و سکون حاکم در جامعه، حضور رپرهای مرد چندان خطرناک نبود چون صدای مرد آزاد بود اما ورود زنان به این حوزه آن هم با متون اعتراضی شهامتی خاص میطلبید. صدای رپرهای معدود زن وارد خانهها شد و ذیل نامهای مستعار دیوارِ ممنوعیت صدای زن را شکست. کودکانی که سال ۱۴۰۱ نوجوانانی معترض شدند در دههی هشتاد با شنیدن صدای رپرها از اتاق برادران و خواهران بزرگترشان، اعتراضکردن را در این موسیقی یاد گرفتند و هنر را در شکل اعتراضیش درونی کردند.
تجارب شخصی
من که در کنار پدر آزادگی و اعتراضکردن به ظلم را آموخته بودم، بهایش را خیلی زود پرداختم به طوریکه اولین رپر زنی بازداشتی در سال ۱۳۸۴ بودم که علیه نادیدهگرفتن زن از ۱۵ سالگی وارد فضای زیرزمینی موسیقی شده بود. نام مستعار خود را آتیش گذارده بودم چون عزم کرده بودم با موسیقی حاکمانی را به آتش بکشم که جوانی و زندگی پدرم را نابود کرده بودند. هنوز نوجوان بودم و فکر می کردم قادرم چنین کاری کنم من نیز رویایی داشتم و با ذهن نوجوانی آن رویا را شدنی می دیدم زمان و تجربه لازم بود تا دریابم یک دست صدا ندارد. در آن سالهای خفقان، ما دخترانی که در صحنه رپ فارسی حضور پیدا کردیم نه تنها با ممنوعیتهای قانونی صدا و بیم دستگیری مواجه بودیم بلکه در جو مردسالار و زنستیز موجود در جامعه تحت فشارها و تهمتهای مختلفی قرار میگرفتیم. بطوریکه وقتی اینترنت وارد ایران شد سایبریهای رژیم نیز برای ناامید کردن زنان رپر و بیرونکردن آنها از این فضا با انتشار متون غیرواقعی شایعههای مختلف علیه ما ساختند و پخش کردند.
در مجموع وقتی دختران جوان با موسیقی زیرزمینی اعتراض به خفقان را فریاد زدند و گاهاً بدون حجاب زیبایی زن را در اینترنت به نمایش گذاردند به طرز شدیدی مواجه با تبعیض و سرکوب سیستماتیک زن شدند. زنان رپر در همانحال که صدای اعتراض را به خانهها میبردند خودشان مدام تهدید، دستگیر و تحت فشارهای متعدد طاقتفرسا بودند حتی برخی دختران رپر از خانواده ترد شدند. این وضعیت باعث شد اواخر دههی ۸۰ برخی زنان رپر به خارج بگریزند، برخی ادامه دادند، برخی تحت فشار خانواده و فضای لمپنیسم و مرد سالار رپ فارسی کنار کشیدند، من حاضر به ترک ایران یا ترک تلاشم برای خودبودن نبودم. خانواده هم مانع فعالیتم نبود، اما سنتها، عادت به مردسالاری و تمکین از فضای زنستیز فراتر از خانهی آزاد ما در جامعه وجود داشت و در موسیقی رپ آن روزها در وجود پسران برخاسته از خانوادههای سنتی به حد افراط دیده میشد. متاسفانه هنوز جامعه پذیرای دختران بدون حجاب و یاغی نسبت به سنتها نبود. تحت این فشارها به شدت آسیب دیده بودم، تحمل تهمتها، شایعهها، دستگیری و تحقیر در بازجویی برای دختر نوجوانی که هنوز دبیرستان میرفت ساده نبود. آن فشارها هنوز در صفحات ذهنم باقیست. اعتراضات ۸۸ روح شورشی مرا به وجد آورد و مرحمی بر آن دردها شد. روزها و شبهایی که با دوستان و دانشجویان شعارگویان زیر باتومها و مشت لگدها گذراندم گرچه پر استرس، اما آموختن رفاقت در فضایی رها و آزاد فراموششدنی نیست.
زنانیکه عزمکردهاند روی پای خوشان بایستند و برابری جنسیتی در باورها و زیستشان حضوری دائمدارد، هیچوقت نا امید نمیشوند و برای ادامهی مسیر خود تمام راهای ممکن را انجام میدهند. من نیز که این عزم را با سخنان پدرم کسب کرده بودم، موقتاً فضاى مردسالار رپ را ترک و به دانشگاه در رشتهی تئاتر رفتم. صبح کلاس درس و تا پاس از شب در حال تمرین در پلاتوهای خیابان انقلاب، جو ممیزی در تئاتر، سانسور گویشها، بازرسی هر روزه پوشش، تذکر حراست و ….. اواخر دههی ۹۰ و در فضای اعتراضات رو به رشد مردمی دوباره فعال شدم. جنب وجوش پدرم، حضورش در فضاهای کارگری، شعفش از اعتراضات هفتتپه، پیگیری خبرها و دونفری بیدارنشستن و لحظات نفسگیر جنبش آبان را دنبالکردن، به من جانی دوباره بخشید. از قدرت مردم نیرو گرفتم و صدای اعتراضم را این بار توانستم در جوی آزادتر رها کنم. هنوز اعتراضات زن، زندگی، آزادی شروع نشده بود که به استقبالش رفتم و فریاد علیه بردگی زن را در آهنگ از «جنس پاییز» ریختم.
همین آهنگ بود که بعدتر در شروع جنبش مرا طعمه خفاشان سرکوب کرد. وقتی دختران جوان دست در دست پسران قیام ژینا را دامن زدند و موسیقی و رقص اعتراضی را به هر کوی وبرزن کشاندند من نوجوانی را پشت سر گذاشته بودم و چه شوقانگیز بود که میدیدم کودکان دههی ۸۰، آنان که پایگاه ما رپرها بودند، اکنون هرکدام یک معترض شدهاند. آنان بذرهایی بودند که رشد کرده بودند و نشان میدادند اعتراض علیه ظلم و تلاش برای آزادی و برابری مانند رودهای کوچه در هر لحظه زندگی جاریست و روزی دریا میشود. آن روزها دریای زن، زندگی، آزادی وارد رگهایم شد و باورم به تاثیر موسیقی اعتراضی بر نسلهای بعدی را دوچندان کرد. گرچه مجبور شدم ناگهانی و با یک چمدان از مرز بگذرم و ایرانی را که دوست داشتم پشت سر بگذارم، اما با شوری که از جنبش گرفتم تنها و مستقل، بدون هرگونه امکانات قاطع بودم که رپ اعتراضی را ادامه دهم. وجودم اعتراض بود و اعتراض، هر فردی که بر زمین میافتاد، خشمم را به کلماتی تبدیل میکرد که هرشب در ذهنم رژه میرفتند و روز بعد فریاد میشدند. چنان شوری وجودم را احاطه کرده بود که وقتی جنبش وارد مد و رکود شد یک دم نیایستادم، از پدرم آموخته بودم بعد از هر مد یک جذر است و مبارزه خاموششدنی نیست.
زنان رپر و سرکوب جنسیتی
در غربت از طریق دنیای مجازی پیگیر دختران رپری بودم که راه مرا در تنهایی ادامه میدهند ، میخوانند و کارشان را در اینستاگرام به قضاوت مردم میگذارند. میدیدم که دراین مدت با توجه به کارهای بسیار خوب و قلم های متنوع و پر از محتوا حضورشان پشت سایه مردان است و فضای زنستیزی و مردسالاری مانع دیدهشدنشان میشود. با وجود یک دهه اعتراضات مستمر و جنبشی به گستردگی زن، زندگی، آزادی هنوز هم صدای زنان در فضای رپ فارسی و موسیقی زیرزمینی ایران به طور سیستماتیک سرکوب میشود. این سرکوب به روال سابق از سه مرحله اصلی تشکیل شده است. ابتدا، با توجه به فرهنگ مرد سالار، مردان جوانی که در این فضا فعالیت میکنند، به سواستفاده از زنان میپردازند. سپس، جامعه در دنیای مجازی با پذیرش مردان آنها را تبلیغ و هنر رپ توسط زن را نادیده میگیرد، در کنار این فرهنگ، قوانین محدودکننده جمهوری اسلامی ایران به ویژه ممنوعیت صدای زنان و محدودیت فعالیتهای آنان، شایعپراکنی سایبریها علیه زنان، این سرکوبها را تشدید میکند. زنان در این فضا و در این شرایط اقتصادی، چون امکانات لازمِ تجهیزاتی و گروهی رو ندارند، قادر نیستند هنر خود را مانند مردان پرزنت کنند. آنها در مکانهای امن خودشان، مختص به فضاهای خصوصی مجبورند فعالیت کنند. در نتیجه، اگر که زیر سایه مردان رپ نخوانند، مستقیم و غیرمستقیم با اقدامات سرکوبآمیز مواجه میشوند، از بازداشت و بازجویی تا افترا و تخریب شخصیت و خشنوت های کلامی و جنسیتی در فضای مجازی. محدودیتهایی که بر زنان در فضای موسیقی زیرزمینی ایران تحمیل میشود به مشکلات عدیده برای آنها منتج میشود منجمله:
- ممنوعیتها و محدودیتهای فوقالذکر مانع دستیابی آنها به آموزش و کسب اصول موسیقی میگردد، امری که به کاهش کیفیت فعالیتهایشان منجر میشود.
- این محدودیتها میتوانند باعث افسردگی، اضطراب و استرس و متاسفانه خودکشی در رپرهای زن مستقل شود که بر کارایی و خلاقیت آنان تأثیر مخربی میگذارد.
- زنان در فضای موسیقی زیرزمینی ممکن است با سوءاستفادههای جنسی مواجه شوند. هنوزهم مواردی در این فضا وجود دارد که برای ورود به ردههای بالاتر، همکاری با افراد معروفتر به زنان تحمیل میشود.
- ترک فعالیت یا انتقال به فضاهای دیگر: برخی زنان ممکن است به دلیل مشکلات مذکور، از فعالیت در این فضا دست بکشند یا به فضاهای دیگری که محدودیتها کمتری دارند منتقل شوند، که این موضوع میتواند به کاهش تنوع و رنگآمیزی فضای موسیقی زیرزمینی منجر شود.
توجه به این کمبودها و ضرورت همکاری مردم در رفع آنها از جمله چالشهایی است که در راستای پیشرفت و توسعه فضای موسیقی زیرزمینی در ایران باید مورد توجه قرار گیرد.
صدای اعتراض موسیقیایی زن را حمایت کنیم
راهکارهای حمایتی از رپرهای زن بسیار متعدند منجمله:
- حمایت از رسانههایی شخصی زنان رپر که به طور مستقل، بدون حمایت مردان رپر و علیرغم تحریمهای دولتی کار میکنند، میتواند به ارتقاء صدای زنان در فضای موسیقی زیرزمینی کمک کند.
- ایجاد فضایی امن و محافظت شده برای زنان در فضای موسیقی زیرزمینی، از جمله تأمین امنیت فیزیکی و روحی آنان، میتواند به افزایش شرکت و فعالیت آنان کمک کند.
- ترویج فرهنگ همدلی و حمایت از هنرمندان زن در این فضا، میتواند باعث ایجاد شبکههای حمایتی و افزایش اعتماد به نفس زنان در این حوزه شود.
- فراهم کردن امکانات و زیرساختهای لازم برای آموزش و توسعه حرفهای موسیقی زنان، از جمله ایجاد مراکز آموزشی آنلاین و فضاهای تولید موسیقی اعتراضی، میتواند به بهبود شرایط کاری آنان کمک کند.
- ترویج فرهنگ احترام به حقوق و تواناییهای زنان در همه جوانب زندگی، از جمله در فضای موسیقی، میتواند به کاهش تبعیض و تحریمهایی که بر زنان وارد میشود، بانجامد.
فراموش نشود افزایش حضور زنان در موسیقی زیرزمینی، واکنش طبیعی به ممنوعیت صدا و بدن زن در نظام جمهوری اسلامی ایران بوده است. جنبش زن، زندگی، آزادی اثبات کرد یکی از مهمترین پایههای هویتی این نظام حـجاب بدن و صدای زن است. رپرهای زن با پارهکردن این دو حـجاب الان دو دهه است در میدان تقابل با نظام حضوری پیوسته دارند. شاید قبلاً که اینترنت نبود امکانات حمایت از آنها محدود بود اما اکنون که مردم ایران وارد دنیای مجازی شدهاند و شاهد حضور علنی آنها در این فضا هستند، امید میرود با حمایت خود، آنها را در مقابل سرکوب حاکمان و سرکوب مرسالاران تقویت کنند. حمایت از آزادی زن، فقط مخالفت با قوانین ضد زن اسلام یا حـجاب مو و بدن نیست، حمایت از صدای موسیقیایی اعتراضی زنان نیز هست. موسیقی زن را نباید یه صدایهای لس آنجلسی و سنتی محدود کرد. در دورانهای انقلاب صدای زن در رپ اعتراضیست که میتواند هنر را با روح جامعه در آمیزد.
مقابله با سرکوب سیستماتیک زنان در رپ فارسی و فضای موسیقی زیرزمینی ایران بخش جدائیناپذیر مبارزه برای آزادی زنان است. تمامی فشارها و مشکلاتی که زنان در این فضا تجربه میکنند، اثراتی بلندمدت بر جنبش زنان دارند. با حمایت مستمر از زنان رپر، میتوان به ارتقای شرایط روحی، فکری، و اعتماد به نفس آنان کمک کرد و توانمندیهای آنها را جهت مبارزه با مشکلات و خشونتهای جنسی و جنسیتی افزایش جهت داد. این حمایتها میتوانند در ساختارهای فرهنگی و اجتماعی کشور ایران تأثیرگذار باشد، مردسالاری را تضعیف و به ایجاد یک جامعه پذیرا و منعطف نسبت به تفاوتهای جنسی کمک کنند.
ما زمستان دیگری را
سپری خواهیم کرد…
با عصیانی بزرگ که درونمان هست
و تنها چیزی که گرممان میدارد،
آتش مقدس امیدواریست
ناظم حکمت
https://www.instagram.com/p/C37bUD2o9Rf/
من اکنون ۲۸ سال دارم و دارای فرزند هستم . وقتی اسم آتیش را در مقاله بالا دیدم به یاد ۱۶ سال قبل افتادم نوجوان بودم زمانیکه آتیش رپر مورد علاقهام بود. با دوستان دبیرستانم قرار میگذاشتیم و در خانهامان آهنگهایش را گوش می دادیم. اآهنگ مشترکش با پیشرو به نام “فریاد ما” واقعا حرف دل ما نوجوانان بود. خشمان از شرايط خفقان را با همخوانی آهنگهايش بيرون ميريختيم. چهارشنبه سورىها با آهنگ اعتراضی چهارشنبه سوری آتیش انرژی اعتراضی خود را خالی میکردیم. او از معدود رپرهایی بود که اعتراض کردن به شرایط را در آهنگهایش میریخت، در آن سالها که خفقان شدید بود، خواندن آهنگ اعتراضی واقعا شهامت خاصی می طلبید. هنر اعتراضی دهه ۸۰ در بخشیدن جسارت به نسل ما خیلی موثر بود. به طوریکه کودکانی که صدای آتیش را گوش میکردند بزرگ شدند و در جنبش زن،زندگی،آزادی خودشان آتیش به جان حاکمان انداختند. من و تمام جوانانی که کودکی و نوجوانی را با صدای او گذراندیم هیچوقت فراموشش نمیکنیم. با دیدن این مقاله خوشحال شدم که همچنان فعال است. بلافاصله بعد ازخواندن مقاله رفتم آهنگهای جدیدش در یوتوب را با اشنیاق گوش کردم. او همچنان سراپا شور و اعتراض و خشم علیه ظالمان است. از او نیرو می گیریم. موفق باشد.
فرید / 12 March 2024