تغییرات زیستمحیطی ایران تحت تأثیر عواملی مانند تغییرات اقلیمی، توسعه صنعتی، و فعالیتهای انسانی قرار دارد. ایران همچنین با چالشهایی نظیر کاهش منابع آبی، کاهش کیفیت هوا در برخی از شهرها و افزایش چالشهای زیستمحیطی دیگری از جمله کاهش تنوع زیستی، کاهش جمعیت برخی از گونهها و مشکلهای مرتبط با مدیریت پسماند مواجه است.
سعید وفا، کارشناس محیط زیست و فعال حقوق بشر ایرانی ساکن کاناداست. با او در مورد وضعیت محیط زیستی ایران، چرایی و چگونگی این وضعیت و راه حلهای موجود یا ممکن صحبت کردیم.
به گفته سعید وفا ریشه مفهوم عدالت محیط زیستی به جنبشهای حقوق مدنی که در آمریکا در اواخر دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ شکل گرفت، برمیگردد. او میگوید در واقع این مفهوم اشارهای بود به بار نامتناسب آلودگیهای محیط زیستی که مردمان به حاشیه رانده شده که در آمریکا، بهخصوص افراد سیاهپوست و آفریقایی ـ آمریکایی و همینطور جامعه لاتینها را تحت تأثیر قرار میداد.
وفا توضیح میدهد که بعدها این جنبش به صورت گستردهتر در مقیاس جهانی در جاهای مختلف دنیا مطرح شد و بیعدالتیهای دیگر محیط زیستی را هم در بر گرفت. به گفته او در ایران هم متأسفانه تمام سیاستهایی که در این ۴۴ سال گذشته حداقل پیش رفته آسیب بیشتری به گروههای در حاشیه مانده و در واقع به کل جامعه زده است.
سعید وفا برای نمونه به کارخانههای صنایع سنگین که در مناطق مرکز نشین ایران تأسیس میشوند اشاره میکند. کارخانههایی مثل ذوب آهن یا کارخانههایی که در یزد و اصفهان هستند و بعد از تاسیس برای تهیه آب آنها به سراغ مناطقی که در واقع محرومتر بودند میروند و منابع آب آنها را منتقل میکنند.
وفا در ادامه درباره اثرهای محیط زیستی مخرب لولههای انتقال آب بر روی زیست بوم و جامعه میگوید و برای نمونه به وضعیت خوزستان بهعنوان یک از ثروتمندترین استانهای ایران اشاره میکند که یکی از پرآبترین استانهای ایران است که بهدلیل سدهایی که ساخته شده و پروژههای انتقال آبی که از استان خوزستان انجام شده، اکنون این استان دچار بحران بیآبی است. در ادامه او به بحران سیستان و بلوچستان و دریاچه ارومیه بهعنوان نمونهای دیگر از ناکارآمدیهای حکومت جمهوری اسلامی اشاره میکند.
از سعید وفا پرسیدیم آینده محیط زیستی ایران را چطور میبیند؟ و اگر جمهوری اسلامی بر سر کار نباشد آیا آسیبهای به وجود آمده قابل جبران هستند؟ وفا به زمانه میگوید که صددرصد آسیبهای غیرقابل جبرانی وارد شده است و برای نمونه به دریاچه ارومیه و وضعیت مشابه با دریاچه آرال در آسیای مرکزی که سالها پیش در دوران حکومت شوروی نابود شد اشاره میکند. وفا معتقد است دریاچه ارومیه هم به احتمال زیاد به همین سرنوشت دچار خواهد شد و در ایدهآلترین حالت احتمالا تبدیل به یک تالاب فصلی خواهد شد و شاید دریاچه هیچوقت به شکل گذشتهاش بازنگردد.
سعید وفا اما معتقد است خیلی از روندها هم هست که میشود جلوی آنها را گرفت. به باور او اولین قدمی که در یک ایران آزاد دموکراتیک لازم است، تاسیس یک نهاد چهارم است که روی قوانینی که تصویب میشود نظارت کند و در واقع این نهاد به مانند یک اهرم نظارتی برای محیط زیست عمل کند. او همچنین پیشنهاد میکند که در منطقهای مثل ارومیه، تمرکز درآمد مردم از روی کشاورزی برداشته شود و برای مثال بر گردشگری و مواردی غیر از کشاورزی تمرکز گذاشته شود.