مطالب این بخش برگرفته از «تریبون زمانه» هستند. تریبون زمانه، آنچنان که در پیشانی آن آمده است، تریبونی است در اختیار شهروندان. همگان میتوانند با رعایت اصول دموکراتیک درج شده در آییننامه تریبون آثار خود را در آن انتشار دهند. زمانه مسئولیتی در قبال محتوای این مطلب ندارد.
بیانیه مشترک دانشجویان دانشگاههای تهران، شهید بهشتی (ملی)، علامه طباطبایی، فردوسی مشهد، اصفهان و یزد به مناسبت روز دانشجو
اینک بیش از هفتاد سال از روزی که آفتاب بر دیوار دانشگاه تابید و خون رنگ شفق گرفت میگذرد. از آن زمان تا اکنون شاهد پیشروی و هجوم مسبوق به سابقهی سرکوبگران، بر زندگی روزمرهی دانشجویان هستیم. به واسطهی سیاستهای سرکوب دانشگاهی هر روز لیست کمیتههای انضباطی بلند و بلندتر میشود. دانشجویان را به بهانههای گوناگون تحت فشار و تهدید قرار داده و با اخذ تعهد، داغ «خرابکار» به پیشانیشان میزنند. بگذارید به شما بگوییم که امروز داغهاتان به مدالهای افتخار بدل شده است.
تابستان همین امسال با ثبت آنچه در روزهای خیزش ژینا بر ما گذشته بود در روایت جنبش (دانشگاه و قیام) از دانشگاه گفتیم. طی روزهای اخیر همقطارانمان ذیل هشتگ #از_تعلیق_بگو، فضا را با روایتهایشان از تعلیق پر کردند. ما همچنان کنار هم ایستادهایم؛ علیه هرگونه ستم طبقاتی، اختناقی که با ایدئولوژی اسلامگرایانه و بازارگرایانه رقم زدهاید و ستم قومی و جنسیتیای که منجر به انواع مرزکشی و تفرقه فرهنگی در جامعه ایران شده است.
اکنون که دستگاه سرکوب با مداخله حداکثری در فضای دانشگاه به دنبال خاموشکردن صدای جنبش دانشجویی است؛ مقاومت در برابر این سلطهگری بیحد و حصر که حذف تشکلهای دانشجویی و عَلَمکردن آییننامههای انضباطیِ ضد دانشگاهی فقط جلوههایی از آن است؛ ضروریتر از هر زمانی به نظر میرسد. تشکلهای مستقلی که به هر شکل ممکن حذف میشوند تا فضا برای جولان گروههای همدست سرکوبگران مهیا شود و آییننامههایی که با هدف سرکوب مضاعف و جرمانگاری فعالیت دانشجویی تصویب و اجرا شدهاند. روزانه دانشجویان زن با برخوردهای تحقیرآمیز نیروهای حراست و حجاببانان مواجه میشوند. سرکوبگر سعی در تحمیل اقتدار خود بر همگان دارد، دریغ از این که امروز جنس پوشالی اقتدارش، آشکار شدهاست. سخت روشن است که آییننامهها و شیوهنامههایتان در باب پوشش توسط دانشجو پذیرفته نشده و نمیشود.
چطور میتوان این تناقض آشکار در شانزدهم آذر سال گذشته را حل کرد که در حضور رئیسجمهور و باقی جلادان در دانشگاهها، دانشجویان کتک خوردند و بازداشت شدند؟ تعریفهای ما و شما از دانشجو تفاوت بسیاری دارد. بذری که با سرکوب تشکلهای دانشجویی، اخراج اساتید شایسته و تعلیق دانشجویان کاشتید؛ را روزی در همین دانشگاهها درو خواهید کرد.
سالهاست که دانشگاه را تبدیل به بنگاه اقتصادی کردهاید و حقوقی برای دانشجو باقی نگذاشتهاید. قوانین غیرانسانیتان برای ما پشیزی ارزش ندارد. مقاومت ما روزمره است. آلوده کردن فضای دانشگاه به نیروهای نیابتی و انقلاب فرهنگی دائمیتان حتی در ظاهر دانشگاه تغییری ایجاد نخواهد کرد. نمایندگان شما را به رسمیت نمیشناسیم و ارزشی برای حضور جلادانی که دستشان آلوده به خون آزادیخواهان است؛ قائل نیستیم. آگاه باشید دانشجویانی که تاریخ جنبش دانشجویی را به دوش میکشند؛ تا روز رهایی از هر نوع ستم حاکم بر دانشگاه و جامعه هیچگونه سازشی از خود نشان نخواهند داد.
امروز بیش از پیش باید با تحلیل فضای اجتماعی ایران در برابر استحاله مفهوم مقاومت و مبارزه توسط حاکمیت ایستاد.
ستم قومی، جنسیتی و طبقاتی در دانشگاه هم بازتولید شده و میشود. تداوم جنبش دانشجویی وابسته به تغییر و پوستاندازی متناسب با شرایط کنونی است. فضای بسته دانشگاه نیازمند حرکت از فعالیت علنی به سمت شبکهسازی و تشکلیابی است. بیراه رفتن جنبش دانشجویی به واسطهی درگیر شدن با منفعت شخصی، انحصارطلبی و تمامیتخواهی، مسئلهایست که باید در حل و فصل آن کوشید. جنبش دانشجویی باید برای ادامه راه از جریانات و گروههای غیرمردمی و رسانههای مرتبط با این گروهها دوری کند. حتی درون دانشگاه مرزبندی با کنشگری خطرناک، پدرسالاری و تکروی جریانهای دانشجویی لازم است.
میگویند رد خون همیشه باقیست. خونی که با گندآب استبداد شاهنشاهی پاک نشد با توحش مرتجعانهی شما نیز پاک نمیشود؛ چه بسا روز به روز رنگ سرخ خود را بیشتر به رخمان میکشد.
جنبش دانشجویی بیدار است. امروز به احترام تاریخ و وظیفهی انسانی خود همانطور که پیشتر فریاد زدهایم، ما دانشجویان آتش روشنیبخش راه فرداییم و خار چشم استبداد باقی خواهیم ماند.
در ادامه ما برای تداوم فعالیت و حیات، نکات زیر را پیشنهاد میداریم:
الف) تمرکز بر فعالیتهای غیرعلنی
- تشکیل شبکههای دانشجویی.
- انتشار نشریات (با مجوز یا بیمجوز) و یادداشتهای تحلیلی مطابق شرایط.
- ایجاد فضاهای امن برای روایت و تخیل فردا.
- گفتگوی جمعی در دانشکدهها و در میان شبکههای کوچک امن با محوریت تحلیل وضع موجود، بدیل و خواستهای امروز دانشجویان.
- ایجاد فضاهای فرهنگی و علمی که میتوانند به بستری برای فعالیت و کنشورزی دانشجویان علی الخصوص دانشجویان جدید، تبدیل شوند.
ب) توسعهی فعالیتهای بینالمللی
- ایجاد همبستگی عمومی و ارتباط بیشتر جامعه و افکار بین المللی با جنبش دانشجویی با نقل و نقد آییننامههای انضباطی جدید، سرکوب تشکلها، تجاریسازی دانشگاه و…
- ارسال بیانیهها و نامهها.
- استفاده از رسانههای بینالمللی.
ج) استفاده از ظرفیتهای فضای مجازی
- انتشار مطالبات و اطلاعرسانی
- ایجاد شبکههای ارتباطی.
- برگزاری تجمعات و اعتراضات مجازی.
- همکاری با سایر گروههای اجتماعی
گروههای صنفی معلمان، کارگران و… سابقه فعالیت و شبکهسازی طولانیای در ایران دارند و ارتباط و همکاری با آنها میتواند هماهنگی میان دانشگاه، اصناف و خیابان را تقویت کند.
منبع: شوراهای صنفی دانشجویان کشور
سخنی با دانشجویان در روز دانشجو از طرف جمعی از دانشجویان دانشگاه تربیتمدرس
در روز دانشجو با دانشجویان دربارۀ رسالت دانشجو و حقوق دانشجو هماندیشی میکنیم. دانشجو هم عضوی از جامعه است و هم عضوی از دانشگاه. بر همین اساس، دانشجویان باید خویشکاری خود را در این دو عرصه انجام دهند.
از میان تمام مسائلی که میتوان برشمرد معتقدیم در عرصۀ جامعه دو مسئله اهمیت حیاتی دارند:
مهمترین مسئلۀ تاریخی ایران از دیرباز استبداد بوده است و برای آیندۀ ایران، دانشجویان باید پاسدارندۀ مشعل «آزادی» باشند و آزادی سیاسی و اجتماعی و فردی را فدای هیچ آرمان و ارزش دیگری نکنند. دومین سخن ما دربارۀ «حاکمیت قانون» است. قانونی که پاسدارندۀ «حقوق شهروندی» باشد. قانونی که مقبول مردم باشد و آن را بهمثابه معیار قضاوت قبول داشته باشند و همهکس را برابر و با یک چشم بنگرد و داوری کند و از مداخله در زندگی خصوصی افراد بپرهیزد و آزادی و امنیت شخصی افراد را تأمین کند. دانشجویان که با علم و دانش سروکار دارند میدانند که باید تجربۀ دموکراسیهای موفق جهان را دنبال کرد و خود را تافتۀ جدابافته فرض نکرد و ایران را محل آزمایش ایدئولوژیهای شکستخورده یا نیازموده قرار نداد.
در عرصۀ دانشگاه دانشجو بهدلیل نسبتی که با دانش و خرد دارد باید بیش از هر گروهی پاسدارندۀ «آزادی عقیده و بیان» باشد. دانشجو باید از آزادی و امکانات کامل برای پژوهش و دانشاندوزی و بیان آزادانۀ نظرات و نتایج خود بدون هیچ سانسوری برخوردار باشد. دانشجو باید بتواند آزادانه دربارۀ مسائل ایران و دانشگاه بیندیشد و نظر دهد. حق آزادی بیان مایۀ سرزندگی دانشگاه است و مانع سلب دیگر حقوق دانشجویان میشود و باید آن را پاس داشت.
مسائل صنفیای که با زیست دانشجویی سروکار دارند از اهمیت کمتری برخوردار نیستند و پیگیری آنها نشان آزادیخواهی است، بهویژه که در سایۀ استبداد دینی حاکم همهچیز با سیاست تمامیتخواه گره خورده است. دانشجویی که افسرده و دلمرده و گرسنه باشد توان مبارزه برای دیگر حقوق خود و مردم ایران را ندارد و اعتراضات و مطالبات صنفی باید در جهت زیستپذیری و نشاط و سرزندگی و پویایی محیط دانشگاه باشد.
ما دانشجویان خلاق و مبتکریم و اطمینان داریم که راهی برای پیگیری جمعی حقوق و رسالت خود در تمام شرایط میجوییم و مییابیم. ما زیستن در دایرۀ حقیقت را انتخاب کردهایم و برای ما زندگی بدون آن ممکن نیست. ما با پرچم زن، زندگی، آزادی جامعهای آزاد، دموکراتیک و مرفه را پیش چشم داریم و برای دستیابی به آن میکوشیم و پیش میرویم.