مطالب این بخش برگرفته از «تریبون زمانه» هستند. تریبون زمانه، آنچنان که در پیشانی آن آمده است، تریبونی است در اختیار شهروندان. همگان میتوانند با رعایت اصول دموکراتیک درج شده در آییننامه تریبون آثار خود را در آن انتشار دهند. زمانه مسئولیتی در قبال محتوای این مطلب ندارد.
ایرانیان آزادیخواه و بشریت مترقی!
وحشت از تکرار مردم به پاخاسته؛ ازجانب دیکتاتوری حاکم در ایران؛ نشانهی خیزش دیگرباره سالگرد جنبش انقلابی «زن -زندگی -آزادی» در ایران است!
در آستانه قتل عمد حکومتی مهسا “ژینا” امینی در ایران، حاکمیت اسلامی در وحشت مرگ از تکرار دگرگونی بزرگ اجتماعی در صحنه سیاسی ایران بهسر میبرد. در شهریور سال گذشته قتل عمد”ژینا” امینی توسط پاسداران گشت ارشاد، خشم مردم انقلابی ایران را در ابعادی گسترده برانگیخت. جنبش عظیم به پا خاسته مردم بخشهای مختلف ایران، که بیش از پانصد جاوید نام و هزاران هزار مجروح و معلول و چشم از دست داده و بیش از بیست هزار زندانی را در بیش از ششماه تظاهرات واکسیون و اعتصاب به همراه داشت، نشانه به پا خاستن و قدرت نمایی یکپارچهگی جامعه ما را در برابر چشمان جهانیان به نمایش گذاشت، که این مردم میخواهند شتابان از حاکمیت اسلامی گذر کنند؛ در این میان همبستگیهای بزرگ ملی و بینالمللی با مبارزات مردم ایران و خصوصا زنان، دانشآموزان، دانشجویان، معلمان، نویسندگان، روزنامهنگاران، پرستاران، گروههای فمینیستی، پرستاران و مددکاران، ملل تحت ستم و خانوادههای دادخواه در سراسر ایران و دیگر جنبشهای اعتراضی را با خود به همراه داشت تا چهره و تصویر زنان به پا خاسته ایران را در جهان دگرگونه به نمایش بگذارد. در این نبرد نابرابر از یک سو دانشآموزان، زنان، دانشجویان، توده جوانان به پا خاسته و نیروهای ملی تحت ستم به همراه استادان و معلمان و… با شعار «زن، زندگی،آزادی» وآزادی، آزادی، ضرورت مبارزه پیرامون بایستها و نبایستها در جای جای کشور به خیابانها ریختند. نیروی عظیم زنان ایران برای نخستینبار در تاریخ کشور، در قامت یک ملت در مقابل دشمنان آزادی و برابری ایستادند تاپیامد خیزشهای دی ماه ۹۶ و آبان ۹۸ و دادخواهی خونهای ریخته را در برابر حاکمان را بار دیگر به نمایش بگذارند. از دیگر سو، حاکمیت اسلامی با شمشیر خونچکان خویش جز زبان زور و سرکوب، بازداشت، مفقوداثر کردن وآدم ربایی، به زندان کشاندن و شکنجه و خودکشانی در زندانها تلاش مذبوحانه نیروهای امنیتی و شکنجهگر نظام بر این بود که این جنبش عظیم را در سراسر کشور سرکوب نمانید. برشماری ابعاد این جنایات به آتش کشیدن دانشگاه شریف در راستای سرکوب نمودن اعتراضات دانشجویان، حمله به نماز جمعه زاهدان و قتل عام فضاحت بار در خیابانهای بلوچستان، به تیربار بستن جوانان و زنان در خیابانهای پاوه و مهاباد و سنندج در کردستان، به گلوله بستن کودک (کیان پیرفلک) در منطقه ایذه و فشار بر خانمان لرها و بختیاریها، به آتش کشاندن شبانه زندانهای اوین و لاکان رشت، حملات شیمیایی به مدارس دخترانه وخوابگاههای دانشجویان دختر، همه و همه سبعیت نظام تاریک اندیش اسلامی را درفاصله زایش و رویش این جنبش عظیم در جای جای کشور به نمایش گذاشت. نظام اسلامی بعد از اجبار یکسال تعطیلی گشت سرکوب ارشاد، امروز دیگر بار این تهاجم وسیع را با راه انداختن یکباره گشت ارشاد، موج دستگیریها و تهاجم به خانوادههای جانفشانان راه آزادی و احضارها و فشار بر یکایک آنان و خانوادههای دادخواهشان را درآستانه سالگرد این جنبش عظیم در دستورکار خویش دارند.
امروز طرح حکومتی سرکوب خشن و پرهزینه زنان اینک از طریق لایحه «حمایت از خانواده از طریق ترویج فرهنگ عفاف و حجاب» به مجلس اسلامی و کمیسیونهای مربوطه واگذار گردید. لایحهای که پوشش اختیاری را برابر با «برهنگی»، «فساد و فحشا» و «اضمحلال خانواده میداند و برای اجرای آن همهی وزارت خانهها، موسسات، نهادهای حکومتی و رسانهها را موظف به اجرای آن کرده است. هدف غایی این طرح افزایش فشار بر زنان به منظور کنترل هر چه بیشتر بدن زن و تلاشی برای باز پس گرفتن مهاری است که مدتهاست از دست حاکمیت خارج شده و پوشش حجاب اجباری و تبعیض جنسی و جنسیتی زنان با پوشش اختیاری خود در برابر کل حاکمیت صف بستهاند.
درشرایطی که مقاومت بزرگ و نافرمانی تا حدی سراسری دختران و زنان علیه سیاست آپارتاید جنسی حکومت اسلامی شکل گرفته، بی اعتنایی آشکار مردم به قوانین و سیاستهای حکومتی و ایستادگی درمقابل حملات وسرکوبها به امری روزمره و عمومی رژیم اسلامی تبدیل شده است، خامنهای و رئیسی برای قوت قلب دادن به نیروی سرکوب و آتش به اختیاران حکومتی، از جمع کردن “بساط کشف حجاب” سخن میگویند. این جمع کردن از طریق دستگیریهای گسترده، مجازتهای مالی، دوربینهای امنیتی پاسداران و بسیجیان و اوباشان چماق بدستان آنان، همراه با پاداشهای هنگفت به نیروی سرکوب، استخدام اوباش حکومتی بعنوان حجاببان در متروها، پلمب کردن مغازهها و رستورانها ومطبها وبستنی فروشیها، مراکز درمانی و خدماتی و بازرگانی، مصادره پلاتفرمها اجرایی میگردد. روشن است اِعمال این سیاست راه بجایی نمیبرد و جامعه ما هیچگاه به دوران ماقبل قتل عمد “ژینا” امینی بازنخواهد گشت. حاکمیت اسلامی و همه عوامل سرکوبگرش طی یکسال گذشته با موج گسترده دستگیریها و اعمال شکنجه و به اعدام کشاندن چهار جوان کارگر (محسن شکاری، مجیدرضا رهنورد، محمد حسینی و محمد مهدی کرمی) و جوانان زحمتکش صالح میرهاشمی، سعید یعقوبی، مجید کاظمی و موج دستگیری معلمان،کارگران و زنان فمینیست و کوئیرها و روزنامهنگاران و نویسندگان و… رژیم اسلامی نتوانست برنده این میدان گردد. آشکاراست تکرار سیاست سرکوب نتیجهای جزافزایش تنفر و انزجار و اعتراض عمومی برای حکومت نخواهد داشت.
سالگرد قتل عمد حکومتی مهسا “ژینا” امینی، فرصتی تازه برای جنبشی است که جهان را مسحور یا مجذوب خود کرده است. جنبش زن، زندگی، آزادی! جنبشی که تصویر و چهره تازهای ازمردم ایران و خصوصا زنان آن ارائه داد. جنبشی که حکومت اسلامی را در وحشت سقوط فرو برد. با شعار (جمهوری اسلامی، نمیخوایم، نمیخوایم)، (امسال سال خونه، سیدعلی سرنگونه) و صدها شعار براندازی، قامت استوار خود را به نمایش گذاشتند. زنانی که همهی نیروی سرکوب حکومتی را آچمز کردند، خیابانها را از آن خود کردند، حجاب از سر برداشته به کوپههای آتش افکندند. جوانان دختر و پسر با عمامه پرانی لباس روحانیت را به مسخرگی گرفتند. تا آنان را به پس صحنه برانند. بدین ترتیب زمزمهی آیندهای روشن وآزاد و بیدغدغه در چشمانداز زندگی مردم پدیدار شد. این چشماندازها و امیدهای روشن، همهی ایرانیان را به میدان مبارزه و همبستگی کشاند. ازسقز تا زاهدان، از تبریز تا اهواز، از تهران تامشهد، آذری و بلوچ، کرد و لر، ترک و ترکمن، عرب و فارس، گیلک و مازندرانیها و مردمان داخل و خارج، مهاجر و تبعیدی از نیوزلند تا نیویورک، از لندن تا برلین، اسکاندیناوی یعنی آسیا، اروپا، استرالیا، ایالات متحده آمریکا، کانادا و در همه جای این جهان پهناور، مردمانی که به استبداد و دیکتاتوری و حکومت دینی و موروثی نه گفتند و به شعار «زن، زندگی، آزادی» به دهها زبان درجهان، پاسخ آری دادند و به خیابان آمدند؛ جنبش و خیزشی که تحقق آزادی و برابری و مدنیت را در پایان دادن به دورهی وحشت اسلامی در برابر خود میدید. میلیونها نفر با این صدا و امید همراه شدند. صدها نفر جان باختند، صدها تن، چشمانشان را هدف گلولههای ساچمهای یافتند و کُور شدند، هزاران نفر شکنجه و روانه زندانها شدند. اما این جنبش سر باز ایستادن نداشت و ندارد. حکومت میداند که جنبش و خیزش در هر لحظه و امکانی بار دیگر برخواهد خاست. به این لحاظ است که رژیم همهی امکاناتش را برای جلوگیری ازخروش عمومی مردم سازمان داده، نیروهای سرکوبگرش را در کنار نیروهای حشدالشعبی و فاطمیون بسیج کرده است. محدودیتهای فراوان و گسترده را علیه مخالفین و خصوصا فعالان اجتماعی و مدنی ایجاد کرده، رسانههای حکومتی را با دروغها و خدعههای تبلیغاتی برای مهارجنبش بسیج کرده، تا ۱۶سپتامبر امسال یعنی (سالروز مهسا”ژینا” امینی و سالگرد جنبش انقلابی زن، زندگی، آزادی)، به روز اعتراض و همبستگیهای بزرگ و بزرگداشتهای مبارزاتی تبدیل نشود. این همه نشانه حقارت و دست و پا زدن عُمال رژیم اسلامی برای جلوگیری از شروع اعتراضات در سالگرد قتل عمد حکومتی “ژینا” امینی و سایر عزیرانمان، نشان دهنده قدرت مردم در برابر وحشت نظام اسلامی از پیشروی مردمان جامعه مااست!
ما نهادهای چپ و دموکراتیک در اولین سالگرد قتل عمد حکومتی مهسا “ژینا” امینی، که نقطهی آغاز خیزش اخیر بود و با کشتار دهه شصت و همزمان با ۳۵مین سالگرد قتلعام زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷، همراه هستیم، مقاومتهایمان را با همه خانوادههای دادخواهان گره بزنیم، برآنیم امروز اعتلای جنبش اعتراضی فراتر از مساله حجاب در راستای دستیابی به مطالبات بیپاسخ مانده خویش در طلب مبارزه و اعتراض میباشند. مطالباتی که تا کنون بی پاسخ مانده و توده عظیم معلمان، بازنشستگان، لایههای مختلف کارگران و لشکر عظیم بیکاران، دانشجویان و دیگر اقشار اجتماعی جهت دستیابی برای کاستن فاصله طبقاتی و رودررویی با بساط کل حاکمیت ضد انقلابی، جز از طریق سازمانیابی وتشکلپذیری خود، جز از طریق رویاروئی و کشمکش از پائین با تمامیت ارکان حکومت اسلامی، در مقابله با سیاستهائی که رژیم دنبال میکند، برای ستیز و مبارزه با آن، راهی در برابر خود ندارد.
مافعالان نهادهای چپ و دمکراتیک به سهم خویش، درسالگرد جنبش انقلابی توده محروم ایران، همهی نیروهای مطالبهگر ایران، همهی ایرانیان مهاجر و تبعیدی را در همهی جهان فرا میخوانیم، برای تجدید عهد و یادآوری نام وخاطره همه جاوید نامان خیزش انقلابی «زن، زندگی،آزادی»، برای مقابله با حکومت ترور و وحشت اسلامی و همهی قوانین ضد زن و ضد انسانی حاکم در ایران، برای نه گفتن به کلیت حکومت دینی و موروثی، برای همبستگی با مبارزه و همه مطالبات پاسخ نگرفته توده محروم جامعه ما به خیابان بیایید. شهرهای جهان را به پلاتفرمی دردفاع از آزادی و برابری، دمکراسی، پلاتفرمی در دفاع از خیزش انقلابی «زن، زندگی، آزادی» تبدیل کنید. ۱۶ سپتامبر۲۰۲۳ روزبه خیابان آمدن ماست، نگذاریم این صدا خاموش شود و فرصت طلبان عافیتطلب که در لباس رژیم چنجی و در ساخت و پاخت با دولتهای سرمایهداری چپاولگر جهانی بار دیگر برای دزدیدن و ملاخور کردن حرکت عظیم اجتماعی جامعه ما درتکاپو هستند تا مبارزه مردم انقلابی ما را به نام حاکمیت موروثی و با ”وکالت ” از سهم بران خود به یغما برند، نخواهیم گذاشت تا صدای مبارزات آزادی بخش مردم ما فراموش شود.
ما نهادهای چپ و دمکراتیک همچون گذشته درخارج از مرزهای کشورمان و در هر کجای جهان که هستیم، ضمن همکاری و همگامی برای برگزاری اقدامات محلی، تلاش میورزیم تا صدای بیصدایان جامعه ما با تمام توش و توانمان باشیم!
برای همصدایی با مردم آزادیخواه زنان و مردان ایران با هم همراه شویم! باری: میشویم آغاز از آنجایی که پایان شماست!
زن، زندگی، آزادی- ژن، ژیان، ئآزادی
نه به اعدام در سراسر ایران و جهان!
زندانی سیاسی و عقیدتی آزاد باید گردد!
سرنگون باد رژیم اسلامی ایران!
زنده باد آزادی و دمکراسی!
امضاءها به ترتیب حروف الفبا:
۱– انجمن دفاع از زندانیان سیاسی-عقیدتی در ایران – پاریس
۲– انجمن پناهندگان ایرانی گوتنبرگ- سوئد
۳ – انجمن سوسیالیستها در سوئد
۴- اتحاد چپ ایرانیان – واشنگتن
۵ – شورای همبستگی ایرانیان با روژاوا- استکهلم
۶ – شورای همبستگی با مبارزات مردم ایران- لندن
۷– شورای همراهی با آلترناتیو کارگری در ایران،
۸ – فدراسیون اروپرس – بلژیک
۹– کانون پشتیبانی از مبارزات مردم ایران- وین
۱۰– کانون همبستگی با کارگران ایران – گوتنبرگ
۱۱- کمیته دفاع از مبارزات مردم ایران-سوییس
۱۲ – کمیته همبستگی کارگران ایران و سوئد
۱۳ – کانون همبستگی با مبارزات کارگران در ایران – فرانکفورت
۱۴– کمیته همبستگی با مبارزات جاری در ایران – استکهلم
۱۵ – کمیته همبستگی با جنبش کارگری ایران- استرالیا
۱۶ – نهاد همبستگی با جنبش کارگری در ایران (غرب آلمان)
۱۷ – همبستگی با مبارزات مردم ایران- سوئیس
۱۸- همبستگی سوسیالیستی با کارگران ایران- پاریس
۱۹– همبستگی با مبارزات مردم ایران – لندن