یکی از پیامدهای انقلاب ژینا مطرح شدن موضوع حق و اختیار زنان بر کنترل بدن خود بود. این موضوع در بطن کشته‌شدن ژینا (مهسا) امینی به دست گشت ارشاد هم نهفته بود؛ دختری کُرد از شهر سقز حجابی خلاف خواست حاکمیت داشت و به همین علت مجازات و کشته شد. 

موضوع حق و اختیار زنان بر کنترل بدن خود پس از آزاد شدن تعدادی از زندانیان زن انقلابِ ژینا به شکل دیگری هم مطرح شد و به سوء‌تفاهم‌هایی از این قبیل دامن زد که چگونه یک زن زندانی می‌تواند چهره بشاش و آرایش کرده‌ای داشته باشد یا با موهای رنگی محبس را ترک کند. 

https://www.radiozamaneh.com/735652/

پیش از انقلاب ژینا این موضوع درباره زنان زندانی دیگری به ویژه زندانیانِ زنِ سیاسی هم مطرح شده و چهره و بدن آنها مورد قضاوت و حرف و حدیث قرار گرفته بود. نگاه مردسالارانه‌ای که در این انقلاب زنانه هم نگاه ابزاری و احاطه‌گر بر بدن زن دارد و آن را محل قضاوت می‌پندارد.     

به جریان انداختن زندگی با آراستگی

در روزهای گذشته بعد از اعلام «عفو» تعداد محدودی از زندانیان سیاسی سابق و بازداشت‌شدگان اعتراضات جنبش زن، زندگی، آزادی، آزاد شدند. یکی از بازداشت‌شدگان اعتراضات اخیر، آرمیتا عباسی بود که به «دختر آبرنگی» بین افکار عمومی معروف شده بود و به دلیل گزارش‌هایی درباره شرایط نامناسب او در زندان و هم‌چنین گزارشی از شبکه‌ آمریکایی سی‌ان‌ان که خبر از آزارهای جنسی علیه این شهروند بازداشت شده می‌داد، بعد از آزادی، از ناخن‌های بلند و مرتبش گرفته تا موهای رنگ‌کرده و لبخندش بعد از آزادی، محل قضاوت‌های نابه‌جا قرار گرفت.

در همین باره یک منبع آگاه که تجربه حضور در زندان‌های مختلفی در شهرهای ایران را دارد، به رادیو زمانه می‌گوید:

زندان یکی از محیط‌هایی است که جریان داشتن زندگی اهمیت زیادی دارد، زیرا زندان محیط بسته‌ای است که در آن مکانیزم‌های زندگی روزمره مختل می‌شود و انسان از حیات اجتماعی منزوی می‌شود. این مکانیزم‌های منزوی‌سازی، تقلا برای زندگی در زندان را بیشتر به چشم می‌آورند و کوچک‌ترین چیزی که بویی از زندگی روزمره داشته باشد، اهمیت پیدا می‌کند. یکی از این موارد برای زنان زندانی، رقصیدن و آوازخواندن است موضوعی که مسئولان زندان را اذیت می‌کند و من شاهد بودم حتی برای یک خانم به دلیل برگزاری مراسم رقص پرونده درست کردند. یکی دیگر از راه‌های زنان زندانی عمومی و سیاسی برای جریان داشتن زندگی روزمره، آراستگی و استفاده از مواد آرایشی برای صورت و رسیدگی به مو است. البته لوازم آرایشی مانند رژلب و خط چشم ممنوع است و به طور قاچاق و با زحمت بسیاری وارد زندان می‌شود و زنان به سختی در مقابل بازرسی‌ها از این لوازم محافظت می‌کنند. واقعیت این است که این بخشی از تقلای آن‌ها برای به جریان انداختن زندگی روزمره در برابر نظم مرگ‌آور زندان است.

رسیدگی و مراقبت از خود برای زندانیان زن سیاسی نوعی مبارزه است تا خود را سرحال نگه ‌دارند و به حکومت نشان دهند که شما نتوانستید ما را بشکنید

این زندانی سیاسی سابق درباره تجربه شخصی خود نیز چنین توضیح می‌دهد:

در بیرون از زندان به ندرت آرایش می‌کنم، اما در زندان به‌خصوص هنگام ملاقات همراه با هم‌بندی‌ها آرایش می‌کردم چون می‌خواستم چهره‌ام سرزنده، شاداب و آراسته به نظر بیاید. با این روش می‌خواستم نشان دهم که من نمرده‌ام و حالم خوب است و به عنوان یک مکانیزم دفاعی از آن استفاده می‌کردم. حس خوشایندی هم به من می‌داد. این بخشی از مقاومت زنان زندانی برای به جریان انداختن زندگی در مقابل زندان است.

بنفشه جمالی، فعال حقوق زنان و مترجم که تجربه بازداشت و حضور در زندان را دارد نیز به رادیو زمانه می‌گوید: «وقتی که به بند عمومی زندان قرچک رفتم چیزی که خیلی جلب توجه کرد موهای بافته شده و رنگ شده زنان و آرایش صورت و لباس‌های مرتب آن‌ها بود. البته در زندان هم تفاوت طبقاتی وجود دارد و این مساله در بین زنان زندانی هم مشهود است. در داخل زندان فروشگاه است و زنان رنگ مو می‌خرند و در اتاقی به نام آرایشگاه زنان موهای خود را رنگ و یا صورت خود را اصلاح می‌کنند.»

او بر این باور است این تصویر که زندانیان در زندان به نوعی مرده هستند، واقعی نیست. بنفشه جمالی توضیح می‌دهد:

اتفاقا زندانیان خیلی سعی می‌کنند که هر روز آن‌ها متفاوت باشد و حتی برنامه ورزش و دویدن هم دارند تا زندگی را در زندان جاری کنند. همان‌طور که الان نیلوفر حامدی در زندان یوگا و دویدن انجام می‌دهد. زندانیان زن به‌خصوص آن‌ها که حکم‌های طولانی دارند برای خود زندگی می‌سازند و وسایل شخصی خود را دارند.

قضاوت بدن زنان؛ مکانیزمی برای کنترل 

زندان سیاسی سابق و منبع آگاه رادیو زمانه می‌گوید که قضاوت درباره بدن زنان مکانیزمی برای کنترل آنهاست و این موضوع درباره زنانی که در عرصه اجتماعی فعالیت می‌کنند، بیشتر به چشم می‌آید. او می‌گوید:

در سیاست عمومی حاکمیت‌ها همواره خود را محق دست‌کاری و کنترل بر بدن زنان می‌دانند و انواع سازوکار و قوانینی به‌طور دائم کلیت وجود زنان را تحت مالکیت و کنترل قرار داده است. از سویی هم در عرصه عمومی کم‌تر شاهد بروز حساسیت‌زدایی نسبت به مساله حق بر بدن با رویکرد فمینیستی بوده‌ایم و در همه این سال‌ها زنان ایرانی به شیوه‌های مختلف با آن مقاومت کرده‌اند. در یکی از بازداشت‌هایم با اعتراض بازجو مواجه شدم که شما زن‌ها چرا موقع بازجویی این‌قدر اذیت می‌کنید. او گفت با خیلی از مردها یک پروسه بازجویی راحت طی می‌شود. فکر می‌کنم اعترافی که بازجو کرد، مایه‌ای از حقیقت دارد و اینکه زنان با همه مکانیسم‌های سرکوب و ستمی که در جامعه رواج دارد، به ویژه در سال‌های گذشته دست به مقاومت‌های جسورانه‌ای زده‌اند که جامعه و حکومت مردسالار را شوکه کرده است. همه ما می‌دانیم در تمام عرصه‌ها به‌طور مداوم برای زنان محدودیت ایجاد شده است و این محرومیت‌ها زنان را در جامعه جنگنده‌تر کرده و جسارت آن‌ها برای مقاومت بیشتر است. با این اوصاف با پدیده زنان سیاسی و فعال اجتماعی مواجه شویم که در حال حاضر بر خلاف تصور عموم به زندان‌ها می‌روند و شدیدترین مکانیزهای سرکوب بر علیه آنها اعمال می‌شود، اما آن‌ها همچنان می‌خندند و سعی می‌کند زیبایی و ظاهر خود را حفظ کنند و خم به ابرو نیاورند و این برای جامعه شوکه کننده است. این موضوع باعث شده که وقتی زنی از زندان آزاد می‌شود، واکنش‌هایی مانند اینکه فلانی مگر مورد تعرض قرار نگرفته است پس چرا می‌خندد و خوشحال است؟ فلانی چرا موهایش رنگ کرده و به خودش رسیده است و مواردی از این دست. همه این واکنش‌ها از سوی جامعه مردسالار صورت می‌گیرد. هنگامی که یک زن از زندان آزاد می‌شود و مورد تعرض و آزار هم قرار گرفته باشد، برای مردم خیلی بدیهی است که ظاهر او را مورد قضاوت قرار دهند و مکانیسم کنترلگری را بر او اعمال کنند.

پیام به حاکمیت: نتوانستید ما را بشکنید

بنفشه جمالی قضاوت درباره بدن زنان زندانی را تالی نگاه سکسیتی به بدن زن در جامعه می‌داند و می‌گوید:

این همان نگاه حاکم مردسالار در جامعه است که مدام بدن زن را سانسور و قضاوت می‌کند و پرسش‌هایی از این قبیل را مطرح می‌کند که چرا و چقدر فلانی که از زندان آزاد شده چاق شده؟! چرا فلانی سرحال است و چقدر در زندان به او خوش گذشته است؟! فلانی چرا ناخن بلند دارد؟! و… در حالی که خیلی طبیعی است که ناخن بلند شود و در داخل زندان سوهان ناخن هم برای مرتب کردن آن پیدا می‌شود. همچنین در زندان، زنانی که از انفرادی آزاد می‌شوند به آرایشگاه برده می‌شوند تا صورت خود را اصلاح کنند و به خانواده خود اطلاع می‌دهند که برای آن‌ها لباس بیاورند.

جمالی رسیدگی زنان زندانی به خودشان را بخشی از مبارزه آنها می‌داند تا خود را در محیط زندان با امکانات کم سر پا نگه دارند و روزهای زندانی بگذرد. او می‌گوید: «رسیدگی و مراقبت از خود برای زندانیان زن سیاسی نوعی مبارزه است تا وقتی از زندان آزاد می‌شوند خود را همچنان سرحال نگه ‌دارند و به حکومت نشان دهند که شما نتوانستید ما را بشکنید. نکته مهمی که باید بگویم این است که این قضاوت‌ها در مورد بدن مردان صورت نمی‌گیرد. خیلی از زندانیان مرد با صورت‌ اصلاح شده و قیافه آراسته از زندان آزاد می‌شوند. فراموش نکنیم حاکمیت هم به این مساله دامن می‌زند و می‌خواهد این‌گونه به افکار عمومی القا کنند که در زندان‌های ما به زندانیان خوش می‌گذرد.»

Ad placeholder

ستم بر زنان موضوع انقلاب ژینا

منبع آگاه رادیو زمانه، انقلاب ژینا را از جهت محوری کردن موضوع ستم بر زنان درخشان می‌داند که البته دچار تناقض‌هایی است که باید به تدریج برطرف شود. او می‌گوید:

واقعیت این است که در قیام‌های دی ۹۶ و آبان ۹۸ مساله معیشت محور اصلی بود. در خیزش زن، زندگی و آزادی، اما مساله ستم بر زنان تکیه‌‎گاه قیام در جامعه شد و از نظر من در تاریخ معاصر ایران بی‌نظیر است. البته طرح ستم بر زنان در قیام ژینا هنوز با تناقضاتی همراه است که نیاز به تقویت گفتمانی دارد. بر همین اساس فعالان زن در عرصه سیاسی و اجتماعی ناگزیر هستند که به قیام ژینا تکیه کنند و تناقضات اجتماعی که در این قیام جریان دارد را در جهت برطرف شدن ستم علیه زنان برملا کنند.

او می افزاید: «از آن‌سو یکی از مواردی که باعث شده حق زنان بر بدن خودشان کم‌تر مورد نقد و تحلیل قرار بگیرد، شکلی از خوانش مسائل زنان در ایران است که به ریشه مساله نمی‌پردازند. یعنی وقتی رد حجاب اجباری در ایران از سوی فعالان زن برجسته می‌شود این بحث به شکل خود مانده و منزوی از کلیت ستم بر زنان مطرح می‌شود. این شکل طرح کردن موجب می‌شود درهم تنیدگی‌های ستم بر زنان کمتر دیده شود و به مساله حجاب کمتر در حوزه عمومی به عنوان بخشی از حق بر بدن پرداخته شود.»

Ad placeholder

سوزاندن نماد سرکوب بدن زنان در انقلاب ژینا

بنفشه جمالی می‌گوید:

شروع این انقلاب در رابطه با بحث پوشش مهسا امینی بود. فردی که لباسی که حاکمیت برای او تعیین کرده را نمی‌خواست و نسبت به حق بر بدن خود اعتراض کرده و کشته شد. در واقع ما شاهد هستیم که در جنبش زن، زندگی و آزادی بسیاری از زنان با برداشت حجاب و مانتو وارد جامعه می‌شوند. این اتفاق برخلاف چیزی بود که حاکمیت در ۴۰ سال گذشته آن را در جامعه ساخته بود. حکومت در همه این سال‌ها تلاش کرده بود تا بدن زن را تحت کنترل خود درآورد به همین دلیل این جنبش و حرکت زنان شکست وحشتناکی برای حکومت به شمار می‌رود و برای همین در گزارش‌های منتشر شده می‌بینیم که به چشمان زنان و یا نقاط حساس بدن آن‌ها گلوله ساچمه‌ای شلیک شده یا به آن‌ها تعرض و تجاوز شده است. در واقع حاکمیت حق بر بدن را که زنان مطالبه می‌کنند نشانه گرفته تا با این کارها آن‌ها را دوباره به کنترل خود درآورد.

منبع آگاه رادیو زمانه صحبت‌های خود را با این جمله تمام می‌کند که پایان‌بندی مناسبی برای این گزارش است:

در قیام ژینا تنها شاهد پیشتازی زنان نبوده‌ایم، بلکه شاهد سوزاندن نمادهای سرکوب بدن زنان بوده‌ایم که بسیار مهم است. قیام ژینا در برابر ستم جنسیتی حاکمیت شکل گرفت که می‌خواهد بدن زنان را کنترل ‌کند و بر همین مبنا انواع تبعیض‌ها ترویج می‌شود.

Ad placeholder