در بهار و مردادماه سال جاری حکومت ایران موج جدیدی از اذیت و آزار و سرکوب خشونتبار بهائیان را آغاز کرد. در این دور جدید از سرکوب همهجانبه بهائیان، جمهوری اسلامی در ابعاد وسیعی اقدام به بازداشتهای فلهای، احضار، ادامه محرومسازی دانشجویان بهایی از تحصیل در دانشگاه، پروندهسازی و زندانی کردن اعضای این اقلیت مذهبی کرد.
مأموران نیز با حمله به روستای «روشنکوه» دست به تخریب گسترده خانههای روستاییان بهایی زدند.
در میان این موجی از بازداشتها و اقدامات سرکوبگرانه و سیستماتیک حکومت علیه شهروندان بهایی، مهوش شهریاری (ثابت) و فریبا کمالآبادی، از اعضای سابق مدیران جامعه بهائی ایران موسوم به «یاران ایران» که هر کدام ۱۰ سال از عمر خود را در زندانهای جمهوری اسلامی سپری کرده بودند، مجدداً به دست نیروهای امنیتی بازداشت و در تاریخ ۳۰ آبان، توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی ایمان افشاری برای دومین بار به ۲۰ سال زندان محکوم شدند.
جامعه جهانی بهایی با انتشار اطلاعیهای این حکم را «ظلمی باورنکردنی و بیرحمانه» خوانده و افزوده است که حکم اخیر در پی دادگاهی یک ساعته که بیشترین قسمت آن به «توهین و تحقیر» از جانب قاضی نسبت به متهمین گذشت، صادر شده است:
«این دادگاه در روز ۲۱ نوامبر، حدود چهار ماه پس از دستگیری اولیه این اشخاص در تهران برگزار شد. قاضی افشاری به این دو به دلیل اینکه از حبس قبلی خود درس نگرفتهاند، پرخاش کرد».
در این اطلاعیه همچنین آمده در حال حاضر دست کم ۹۰ بهایی یا به دست جمهوری اسلامی زندانی شدهاند و یا با پابندهای الکترونیکی تحت کنترل هستند.
خواهر این زندانی سیاسی در خصوص برگزاری روز دادگاه به زمانه میگوید، جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات فریبا «بسیار کوتاه» برگزار شده و در آن جلسه اعضای خانواده حضور داشتند، اما روند دادگاه «غیرعادی و صوری» بوده و در این جلسه نیز نه شواهد و مدارکی دال بر اثبات اتهاماتی که به فریبا کمالآبادی نسبت دادهاند، ارائه شده و نه وکیل مدافع توانسته بود صحبت کند.
بر اساس کیفرخواستی که پیشتر توسط دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه ۳۳ تهران صادر شد، فریبا کمالآبادی به جرم «اداره جمعیت تحت عنوان فرقه انحرافی ضاله با هدف برهم زدن امنیت کشور» متهم شده است. در این کیفرخواست، اعمال «ماده ۴۹۸ قانون مجازات اسلامی» یعنی از دو تا ۱۰ سال حبس برای این شهروند بهایی درخواست شده بود.
مهوش شهریاری (ثابت) که از بیماری قلبی رنج میبرد و فریبا کمالآبادی، روز یکشنبه ۹ مردادماه امسال، همزمان با پنج شهروند بهایی دیگر در شهرهای مختلف کشور توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند. در این روز همچنین منازل دستکم ۳۷ شهروند بهائی دیگر مورد تفتیش نیروهای امنیتی قرار گرفت.
بعد از این اقدامات، همزمان با انتشار اطلاعیهای توسط وزارت اطلاعات در رابطه با بازداشت بهائیان، صداوسیمای جمهوری اسلامی نیز با انتشار ویدیوئی شهروندان بهایی بازداشت شده را به جاسوسی، نفوذ در مهدکودکها و ترویج بیحجابی در کشور متهم کرد.
بر اساس گزارش جامعه جهانی بهایی، از زمان دستگیری مهوش شهریاری (ثابت) و فریبا کمالآبادی بیش از ۳۲۰ بهایی مورد آزار و اذیت فردی قرار گرفتهاند.
در این گزارش، «زمانه» برای بررسی آخرین وضعیت فریبا کمالآبادی با رویا کمالآبادی، خواهر این زندانی سیاسی گفتوگو کرده است.
«پس از بازداشت دوباره فریبا شرایط همه ما دشوار است»
رویا کمالآبادی به زمانه میگوید وضعیت خواهرش که برای دومین بار به ۱۰ سال زندان محکوم شده و اکنون در زندان اوین بهسر میبرد، از لحاظ جسمانی به خاطر اینکه سن او بیشتر شده و حدود ۶۰ سال دارد، دشوار است و او نسبت به گذشته تحمل بسیاری از شرایط و سختیهای زندان را ندارد.
به گفته رویا کمالآبادی، در شرایط کنونی فشار بسیار زیادی بر خواهرش در زندان وارد شده است:
«از روز اول بازداشت خانواده به صورت مرتب وضعیت فریبا را پیگیری کرده است. در این مدت همچنین خانواده درخواست کردهاند که تا زمان صدور رأی دادگاه امکان آزادی موقت او را با قرار وثیقه فراهم کنند که متأسفانه تا به امروز با آن موافقت نشده است».
به گفته رویا کمالآبادی طی این مدت خانواده فریبا نیز فشارها و سختیهای بسیار زیادی را متحمل شدهاند به ویژه نزدیکان ایشان که الان در ایران هستند:
«همسر فریبا و دخترش که دو فرزند کوچک دارد و بسیار هم به فریبا وابستگی دارند، به شدت از دوری او ناراحت هستند. مهمتر از همه مادرم که سنشان بالاست و برای امور زندگی به فریبا احتیاج دارند، فریبا بود که مرتبأ به وضعیت مادرم رسیدگی میکرد، ولی در حال حاضر مادرم از همه اینها محروم مانده است».
«فریبا چهار ماه در سلول انفرادی بود»
حبس در سلولهای انفرادی بندهای امنیتی از جمله موارد نقض فاحش حقوق بشر و اعمال «شکنجه سفید» علیه زندانیان سیاسی در ایران است.
همچنین حبس در سلولهای انفرادی بدون حضور هیچ فرد دیگری و تحت شرایطی غیرقابلباور در طول دوران بازداشت یکی از تجربههای هولناک و ضد انسانی است که برای اعمال فشار و رنج بیشتر به فرد بازداشت شده به منظور تن دادن به خواستههای بازجوها و مأموران دستگاههای اطلاعاتی-امنیتی انجام میشود.
رویا کمالآبادی میگوید که خواهرش فریبا کمالآبادی را از زمان بازداشت تا حدود چهار ماه بدون داشتن اجازه حق ملاقات با خانواده در یکی از سلولهای انفرادی بند امنیتی ۲۰۹ زندان اوین با حداقل امکانات محبوس کرده بودند:
«پس از شروع اعتراضات سراسری در شهریورماه امسال تعدادی از بازداشتشدگان را به این سلول انفرادی منتقل کرده بودند و حدود شش الی هفت نفر در آنجا بهسر میبردند، در شرایطی که حتی هیچ یک از آنها جای خواب کافی هم نداشتند و مجبور شدند به حالت نشسته بخوابند. پس از حدود چهار ماه و نیز ابلاغ حکم، فریبا را به بند عمومی زندان اوین منتقل کردند. اخیرأ نیز با خبر شدیم که فریبا در زندان دچار سرماخوردگی سختی شده و شرایط مطلوبی ندارد».
فریبا کمالآبادی، پیش از این نیز هشت ماه از ۳۶ ماه حبس خود را در سلولهای بند امنیتی ۲۰۹ وزارت اطلاعات و شرایط سختی گذرانده بود.
مارکوس گروبل، نماینده پارلمان آلمان در امور آزادیهای مذهبی روز پنجشنبه ۱۳ بهمن ۱۴۰۱، کفالت سیاسی فریبا کمالآبادی و مهوش شهریاری (ثابت) را به عهده گرفت و خواستار آزادی فوری و بیقید و شرط آنها شد.
صدور دوباره حکم ۱۰ سال زندان
جامعه جهانی بهائی پس از صدور حکم ۱۰ سال دیگر برای مهوش شهریاری (ثابت) و فریبا کمالآبادی در اطلاعیهای نوشت حکومت ایران به جای اظهار ندامت نسبت به این خانوادهها برای حبس ناعادلانهای که متحمل شدهاند، بار دیگر همان بیرحمی را به نحوی «باورنکردنی و توجیهناپذیر» تکرار میکند:
«با این حکم ستمگرانه که بدون هیچ شاهد و حتی کوچکترین مدرکی صادر شده، دستگاه قضایی ایران، اصل و مفهوم عدالت و داد را به طور کامل به سخره گرفته، دستگاهی که در آن قاضی یک تنه به عنوان دادستان، حاکم و هیئت منصفه عمل میکند، هیچ کلام و واژهای نمیتواند بیرحمی و پوچی این بیعدالتی را توصیف کند.»
صدور حکم ۱۰ سال دیگر اما از سوی دستگاه قضایی جمهوری اسلامی ایران برای فریبا کمالآبادی به چه معناست؟ آیا این موضوع تاکنون از سوی جامعه بهائی و نهادهای حقوق بشری در مجامع بینالمللی پیگیری شده است؟
رویا کمالآبادی صدور حکم مجدد ۱۰ سال حبس برای خواهرش را «بسیار ظالمانه و ناعادلانه» توصیف میکند و در پاسخ به زمانه میگوید:
«فریبا بدون هیچ گناهی و صرفاً به خاطر بهائی بودن ۱۰ سال از عمر پر ارزشاش را قبلاً در زندان گذرانده است و دوباره او را به همین اتهامهای واهی محکوم کردهاند. فریبا فردی است که تمام عمر خود را صرف خدمت به اطرافیان و آشنایان خود کرده است. نیت فریبا همیشه این بوده تا جایی که ممکن است به بشریت خدمت کند. او بسیار فرد وارستهای است و نمیدانم با تداوم زندانی کردن او و محروم کردن جامعه از وجود چنین شخصی چه سودی خواهند برد؟! انسان آزاد آفریده شده و باید آزادانه زندگی کند به همان شکلی که خود معتقد است».
خواهر این زندانی سیاسی همچنین میگوید:
«این حکم از سوی جامعه جهانی بهائی پیگیری شده است و هر اقدامی که لازم بوده را انجام دادهاند. به علاوه نهادهای حقوق بشری کمابیش اقداماتی را انجام دادهاند و این حکم ناعادلانه را محکوم و خواستار آزادی فوری و بدون قید و شرط فریبا شدهاند. همچنین من مطمئن هستم همزمان رسانههایی که این موضوع را اطلاعرسانی میکنند، نقش بسیار مثبت و مؤثری را خواهند داشت که حقوق افرادی همچون فریبا پایمال نشود».
فریبا کمالآبادی یکی از اعضای سابق گروه «یاران ایران» است. آیا دستگیری و صدور حکم اخیر برای ایشان در ارتباط با جریان سرکوبهای سیستماتیک و پروندهسازیهای امنیتی علیه جامعه بهائی است؟
خواهر این زندانی عقیدتی-سیاسی میگوید، بار اول که فریبا به ۱۰ سال زندان محکوم شد او عضو گروه «یاران ایران» بود، گروهی که به امور اداری بهائیان ساکن ایران از جمله، ازدواج، طلاق، مراسم دفن و بقیه آداب و رسومی که مورد نیاز بهائیان ایران است، رسیدگی میکردند:
«آن زمان گروه یاران ایران وجود داشت و دولت وقت هم از این موضوع کاملاً اطلاع داشت، اما ناگهان تصمیم گرفتند اعضای آن را بازداشت کنند و اتهاماتی زدند که از پایه بیاساس بود. برای بار دوم هم همان اتهامات قبلی را به فریبا و مهوش نسبت دادهاند این در حالی است که الان گروه یاران هم وجود ندارد و فریبا حتی هیچ اقدامی را در این زمینه که هرگز خلاف نبوده، انجام نداده است».
شیرین عبادی، برنده جایزه نوبل و وکیل مدافع مهوش شهریاری (ثابت) و فریبا کمالآبادی در جریان نخستین محاکمهشان در سال ۲۰۰۸ گفته بود که دادگاه «سر سوزن شاهد و مدرکی» در تایید اتهام اقدام علیه امنیت ملی یا سایر اتهامات آنها ارائه نداده بود.
شیرین عبادی، از زمان پذیرفتن وکالت آنها در معرض انواع اتهامات، تهدید و ارعاب قرار گرفته بود.
سلام.اگر قرار باشد با بهائیت مبارزه کنید،پس با وهابیت نیز همین کار را کنید.من تمامی خرید و ما یحتاجم از قبیل وسایل خیاطی و حتی تعمیرات دوچرخه هایمان را به بهائی های شهرمون میدهیم.چون منصف هستند و مثل ایرانیان دروغ نمیگویند.حتی تخم های سبزی هایی که میکارم نیز از بهائیها خرید میکنم.تا زمانی که علیه امنیت کشور اقدام نکنند،طبق قانون اساسی که میگوید به اقلیت احترام گذاشته شود,باید عمل کنند.و اما،آیا قانون اساسی در کشورمان اجرا میشود؟
Vatu vatu / 10 February 2023