مطالب این بخش برگرفته از «تریبون زمانه» هستند. تریبون زمانه، آنچنان که در پیشانی آن آمده است، تریبونی است در اختیار شهروندان. همگان میتوانند با رعایت اصول دموکراتیک درج شده در آییننامه تریبون آثار خود را در آن انتشار دهند. زمانه مسئولیتی در قبال محتوای این مطلب ندارد.
مادران مبارز پلازا دِ مایو (Mothers of the Plaza de Mayo) در آرژانتین،
با سلام و احترام،
اطلاع یافتم که مادر هبه دِ بونافینی (Hebe De Bonafini)، زنی مبارز و سرسخت از بنیانگذاران موثر جنبش دادخواهی و انجمن شما در آرژانتین در بیستم نوامبر (۲۹ آبان)، در سن ۹۳ سالگی از میان ما رفتند. درگذشت مادر هبه دِ بونافینی را از صمیم قلب به خانواده ایشان، به شما یاران همراهش، به دیگر مبارزان در آرژانتین و به «مادران و خانوادههای خاوران» و مبارزان جنش دادخواهی در ایران و جهان تسلیت میگویم. این واقعیت تلخ را میدانم که پس از کودتای نظامی و خونبار سال ۱۹۷۶ تا سال ۱۹۸۳ در آرژانتین، نزدیک به سی هزار نفر از معترضان و فعالان سیاسی را وحشیانه بازداشت کردند، شکنجه دادند و پیکرشان را ناپدید کردند و ۲ پسر مادر هبه دِ بونافینی و عزیزان شما نیز در میان این ناپدید شدگان بودهاند و هنوز از سرنوشت آنها اطلاعی ندارید، از این بابت نیز از صمیم قلب با شما همدردم و این درد مشترک را فریاد میزنم.
رژیم دیکتاتوری اسلامی ایران نیز با رویهای مشابه کشتار و ناپدید سازی قهری پیکر فعالان سیاسی را در دههی شصت و پیش و پس از آن تا کنون بر سر اغلب فعالان سیاسی و خانوادهها در ایران آورده است. ماموران حکومتی عزیزان ما را یا در خیابانها کشتند یا وحشیانه بازداشت کردند و شکنجه دادند و مخفیانه در گورهای فردی و جمعی خاوران و دیگر گورهای بینام و نشان در سراسر ایران پنهان کردهاند و مسئولان رژیم هنوز بیشرمانه حقیقت را انکار یا تحریف میکنند. درست در چنین روزهایی در ۳۴ سال پیش پس از ۵ ماه بی خبری، ساکهای عزیزان ما که در کشتار زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ سر به نیست کردهاند را با تهدید و ارعاب تحویل خانوادهها دادند، بدون اینکه بگویند عزیزان ما که پیش از آن حکم زندان داشتند و برخی حکمشان پایان یافته بود را چرا و چگونه کشتند و پیکرشان کجاست. هماکنون نیز معترضان را در زندانها یا در خیابانها به وحشیانه ترین شکل ممکن میکشند و ماموران حکومتی خانوادهها را برای تحویل دادن پیکر عزیزانشان تهدید میکنند تا با اعترافات دروغین بگویند آنها به مرگ طبیعی فوت کردهاند، در غیر اینصورت امکان سر به نیست کردن کشته شدگان زیاد است. البته مقاومت خانوادهها با همراهی مردم معترض بینظیر است و اغلب تن به این ظلم مضاعف نمیدهند. بسیاری از خانوادهها از ترس ناپدید سازی عزیزانشان، مجروح شدگان در مبارزات خیابانی را نیز به بیمارستانها نمیبرند و در خانهها درمان میکنند. من نیز چون هزاران خانوادهی زخم خورده و دادخواه، هفت تن از اعضای خانوادهام (یک خواهر، چهار برادر، همسر خواهر و برادر همسر برادرم)، از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۷ توسط جنایت کاران جمهوری اسلامی ایران کشته و شش نفر از آنها جزو ناپدیدشدگان قهری در سازمان ملل ثبت شدهاند. بسیاری از ما خانوادهها بیش از ۴۰ سال است که چون شما مقاوم و استوار ایستادهایم و برای دادخواهی مبارزه میکنیم و برای فعالیتهایمان نیز مدام زیر تهدید، بازداشت و اذیت و آزار دیکتاتوری اسلامی بودهایم، ولی دست از مبارزه نکشیدهایم. متاسفانه بسیاری از مادران و خانوادههای خاوران و دیگر مادران زخم خوردهی این سالهای سیاه از میان رفتهاند و جایشان در جنبش انقلابی کنونی در ایران بسیار خالی است، ولی جوانترها این راه را ادامه میدهند.
حتما اطلاع یافتهاید که بیش از دو ماه است، پس از بازداشت و کشته شدن زن جوانی به نام مهسا (ژینا) امینی در تهران به خاطر حجاب اجباری، جنبشی انقلابی و سراسری با شعار “زن، زندگی، آزادی” توسط زنان مبارز و پیشرو و مردان برابریخواه در سراسر ایران و ایرانیان در سراسر جهان به پاخاسته است تا بتوانیم از این حکومت دیکتاتوری و زن ستیز رهایی یابیم و به آزادی، برابری و عدالت اجتماعی در ایران دست یابیم. تنها در همین مدت کوتاه دو ماهه سرکوبگران رژیم اسلامی ایران صدها تن از جوانان مبارز و بیش از پنجاه کودک نازنین را کشته و نزدیک به بیست هزار تن از معترضان را بازداشت کرده و به همراه هزاران زندانی سیاسی دیگر که پیش از آن بازداشت کرده بودند، در زندانها زیر شکنجهاند و برخی در معرض خطر اعدام قرار دارند. هفتهی گذشته نیز سومین سالگرد کشتار وحشیانهی معترضان در آبان ۱۳۹۸ در خیابان بود و هماکنون چند نفر از «مادران و خانوادههای آبان» در زندان و زیر شکنجه هستند.
در اینجا میخواهم به مناسبت سالها پایداری و شجاعت شما و ما خانوادهها و دیگر زنان مبارز در ایران و سراسر جهان و در آستانهی ۲۵ نوامبر، روز جهانی رفع خشونت از زنان، این موضوع را یادآوری کنم که زنان مبارز و مادران شجاع ما در ایران در دوران ۴۳ ساله این حکومت فاشیستی، از اولین مبارزان راه آزادی و علیه تبعیض، نابرابری و بیعدالتی در ایران بودهاند و این اعتراضها از ۸ مارس سال ۱۳۵۷ علیه حجاب اجباری شروع شد و سپس مادران و خانوادههای خاوران پیشرو در جنبش دادخواهی مردم ایران بودهاند و در طی این سالها نیز مادران و زنان شجاعی این مبارزه را در کنار مردان مبارز در چند سو تا به حال ادامه دادهاند. انقلاب کنونی در ایران نیز بر پایهی رفع تبعیض جنسیتی و هرگونه تبعیض و نابرابری اجتماعی و بیعدالتی استوار است و زنان جوان و نوجوان با شجاعتی کم نظیر حجاب تحمیلی را از سر برداشته و در خیابانها همراه با مردان برابریخواه دوش به دوش همدیگر تا پای جان مبارزه میکنند. همچنانکه به گمان من مبارزهی شما بر همین بن مایه استوار بوده و هست، زیرا ساختارهای مردسالاری را شکستهاید و وارد عرصهی مبارزه در کف خیابانها شدهاید. جنبشی که مادر هبه دِ بونافینی به همراه تعدادی از شما، با اعتراضهای شجاعانه و هفتگیتان از سال ۱۹۷۷، علیرغم سرکوبهای وحشیانهی دیکتاتوری نظامیان، در مقابل کاخ ریاست جمهوری در میدان پلازا دِ مایو آغاز کردید و سپس انجمن مادران پلازا دِ مایو را برای روشن شدن حقیقت، دادخواهی و برقراری عدالت تاسیس نمودید و همچنان برای رفع هرگونه تبعیض، نابرابری و برای برقراری عدالت مبارزه میکنید. به وجود شما و تمام زنان و مردان مبارز و شجاع و برابریخواه در ایران و آرژانتین افتخار میکنم و امیدوارم صدای همدیگر باشیم.
شایان ذکر است که مبارزهی مستمر و پیگیرانه شما برای کشف حقیقت، دادخواهی و علیه دیکتاتوری، الگوی بسیاری از زنان مبارز و مادران و خانوادههای دادخواه و جنبش دادخواهی در ایران و سراسر جهان بوده است و آرزو میکنم همگی ما به کمک همدیگر بتوانیم دیکتاتوری، تبعیض و بیعدالتی را در سراسر جهان ریشه کن کنیم و به آزادی، برابری، دموکراسی، عدالت اجتماعی و صلح دست یابیم و در شادی و آرامش زندگی کنیم.
یاد مادر هبه دِ بونافینی و مادران و خانوادههای خاوران و تمام عزیزان شما و ما که کل زندگی و جانشان را عاشقانه برای ساختن دنیایی انسانی و عادلانه فدا کردند، گرامی و راهشان ماندگار و پر رهرو باد!
زن، زندگی، آزادی
منصوره بهکیش – یکی از «مادران و خانوادههای خاوران» و از «مادران پارک لاله ایران»
دوم آذر ۱۴۰۱ (۲۳ نوامبر ۲۰۲۲)