مطالب این بخش برگرفته از «تریبون زمانه» هستند. تریبون زمانه، آنچنان که در پیشانی آن آمده است، تریبونی است در اختیار شهروندان. همگان میتوانند با رعایت اصول دموکراتیک درج شده در آییننامه تریبون آثار خود را در آن انتشار دهند. زمانه مسئولیتی در قبال محتوای این مطلب ندارد.
حمله روسیه به اوکراین و آواره کردن میلیونها انسان و بهناچار پناه آوردن آنان به اتحادیه اروپا، تمامی معادلات در پذیرش پناهجویان را در همریخت. کشورهای عضو اتحادیه اروپا برای پذیرش اضطراری و سامان دادن پناهجویان اوکراین، قانون جدید تصویب کردند و به اجرا گذاشتند. اجرای این قانون باعث چندگانگی در مورد حقوق پناهندگان شده است.
در وضعیت تازهای که پس از جنگ اوکراین پیش آمده سرنوشت و آینده هزاران پناهجوی غیراوکراینی که امروز در دریای اژه و مدیترانه، بین اروپا و آفریقا گرفتارند در غباری غلیظ از ابهام فرورفته است. همزمان روزانه دهها نفر قربانی حوادث دریایی و قاچاق انسان در مرزهای جنوبی و جنوبشرقی اروپا میشوند.
در یونان و دریای اژه، تمامی ابزار و پدافندها برای جلوگیری از ورود پناهجویان و آوارگان به اروپا به کار گرفته شده و بازار قاچاقچیان انسان که همدستانی نیز در بخشهای انتظامی و اداری دارند، رونق دارد. هزاران پناهجو در پشت مرزهای اروپا، سردرگم و منتظرند.
گزارش ویدیویی بهروز اسدی، کارشناس امور پناهجویان و فعال حقوق بشر و مدیر عمل استانی بنیاد غیر انتفاعی مالتزر را در ادامه ببینید:
آمار و ارقام نشان میدهد که سیاست دوگانه و فراموش کردن پناهجویان در کشورهای مرزی اروپا، تا حدودی جواب داده است. دور زدن دریاها و به جان خریدن خطرات بخشی از این سیاست است. در یونان و بهویژه جزایر هم مرز با ترکیه «ساموس» و بخش «لسبوس»، زندگی را بر پناهجویان روزبهروز تنگ و سخت کردهاند. اقامتگاهای پناهجویان به چیزی شبیه زندانهای بسته تبدیل شدهاند. بهصورت خزنده و سراسری، عملا سیاست کمپهای بسته، جدا از تعداد پناهجویان، به اجرا در آمده است. کمپهای بسته عبارت از این است که کنترل شدید امنیتی با دستگاه مدرن ورود و خروج و چگونگی حضور و یا عدم حضور پناهجویان در کمپ را شامل میشود. هدف کنترل پناهجویان و جلوگیری از ورود نیروهای مدافع حقوق پناهندگان در این کمپها و غیره است.
برای نمونه دولت یونان یک مرکز موسوم به “کمپ بسته با دسترسی کنترل شده” را در جزیره ساموس برای اسکان ۳۰۰۰ مهاجر باز کرده است. اردوگاه پناهندگان با سیم خاردار محصور شده و مجهز به دوربینهای نظارتی، اسکنرهای اشعه ایکس و مغناطیسی است. همچنین دارای یک بازداشتگاه است و فقط با کارتهای الکترونیکی قابل دسترسی است.
کمپ مالاکاسا ۲ کمپ بسته برای پناهجویانی است که در معرض خطر اخراج قرار دارند.
در کمپ «الناس» در آتن که قبلا بیش از ۳ هزار پناهجو را در خود جای داده بود و محل دادوستد و رفتوآمد پناهجویان بود، با سیاست درهای بسته و کنترل شدید پناهجویان، عملا به صورت زندان درآمده است. تعداد زیادی از آنان به مکانهای دیگر انتقال داده شدهاند و اکنون حدود هزار پناهجو عمدتا از کشورهای آفریقایی در این کمپ مستقراند. پناهجویان برای امرار معاش روزانه در سطح شهر مشغول جمعآوری کارتن و کاغذ برای فروش هستند. اما با سیاست جدید درهای بسته، از ورود واگنهای آنها به کمپ جلوگیری میشود و پناهجویان به اجبار و با پذیرش ریسک، جلو درب ورودی و اطراف کمپ برای فروش نگهداری میکنند.
اکثرا این پناهجویان جواب قبولی گرفتهاند ولی دریافت کارت و مدارک لازم برای یک روند حقوقی طبق کنوانسیون ژنو، به شدت دچار کندی است و گاه با وقفه طولانیمدت مواجه میشود. اکثر پناهجویان علیرغم بعضی از تسهیلات جدید منجمله اجازه کار و گرفتن گواهینامه رانندگی، تمایلی به ماندن در یونان را ندارند.
روزانه صدها نفر از آنها در پارک پیروزی ویکتوریا حضور پیدا میکنند و به خرید و فروش و مشاوره و… میپردازند. قاچاقچیان هم در زمینههای مختلف فعالاند. بخش عمده این پناهجویان جوان و بدون هر گونه امکانات هستند که بخشی به کارهای خلاف و غیرقانونی و خشونت رومیآورند.
فاروغ پناهجوی همجنسگرا و گوشهگیر با دستان لرزان میگوید که اینجا برایش زندگی بسیار سخت است. تا کنون چندین بار به او تجاوز شده است، اما نتوانسته برای دفاع از حقوقش هیچ اقدام قانونی انجام دهد و اکنون به اجبار به تن فروشی وادار شده است. زنان و کودکان در کنار پارک مشغول به گپ زدن -بهقول خودشان- هستند. کودکان با سر و صدا مشغول بازیاند و این تصویری روزانه زندگی پناهجویان در این پارک است. سوال کردم که آیا مدد کار اجتماعی و کار میدانی انجام میپذیرد جواب در مجموع نه، هر چند هر از گاهی کمک میکنند و گاهی هم مواد غذایی از طرف سازمانهای طرفدار پذیرش پناهجویان در اختیار آنها قرار میگیرد.
این چهره شهر آتن است که سیاستمداران یونان و اروپا بهخوبی با آن آشنایند. طبق آمار اداره مهاجرت یونان، نزدیک به ۴۰ هزار پناهجو از کشورهای مختلف و نزدیک به ۲۷هزار پناهجوی اوکراینی در یونان هستند. کمپ موریا که روزگاری ۲۲۰۰۰پناهجو در آن مسقر بودند، پس از آتشسوزی مجددا در کنار دریا برپا شده و امروز تنها ۱۰۰۰ پناهجو در آن زندگی میکنند. اکثرا جواب قبولی گرفتهاند و جزیره را ترک کردهاند و عمتا به آتن رفتهاند تا از آنجا به کشورهای دیگر اروپا منجمله آلمان انتقال یابند.
از پیدایش اردوگاه موریا این کمترین تعداد پناهجویان در این اردوگاه است. اگر بپذیریم که یک سوم پناهجویان از طریق یونان و بهویژه دریای اژه، سپس از راه بالکان به سمت اروپای شمالی حرکت میکنند، آنگاه جزایر یونانی ساموس و خیوس و لسبوس برای هر دو طرف بسیار حائز اهمیت خواهد بود.
فعلا به علت کاهش اعداد پناهجویان و کنترل آبهای دریای اژه و وجود کارمندان دولتی و اداره مهاجرت، جواب قبولی و رد پناهجویان سرعت یافته است. اشخاصی که پذیرش اروپا را دریافت میکنند بلافاصله جزیره را ترک میکنند.
پروژه جدید اتحادیه اروپا مبنی برای تقسیم پناهجویان، به عبارتی پذیرش آنان در کشورهای اروپایی که از طریق مرزهای دریای وارد میشوند، اگر اجرایی شود باعث رسیدگی سریعتر و تقسیم پناهجویان منجر خواهد شد. اما آنان که به شهرهای بزرگ وارد میشوند، شرایط دیگری را در پیش رو دارند. اینان سرنوشتی بسیار نامعلوم پیدا کرده و اکثرشان بدون برنامه، وارد گروههای به قول جوانان افغانستانی گپها و محفلهای دورهمی میشوند. اکثر این جوانان که آینده بدون دورنمایی از زندگی عادی در پیش رو دارند پناهجویان افغانستانی و از اقلیت هزاره هستند که در کشورشان تحت فشار و تعقیب طالبان قرار دادند.
سیاست کمپهای بسته که یکسال است در دستور مقامات یونانی قرار دارد و بهطور خزنده در حال اجرا است و جدا از تعداد پناهجویان ساکن در کمپها، اجرا میگردد. کنترل رفت وآمد و کنترل سازمانهای کمکرسان و طرفدار پناهجویان، بخشی از این سیاست است. اعمال این سیاست با همکاری مالی و سیاسی اتحادیه اروپا انجام میگیرد.
سیاست دوگانه و در مواردی چندگانهی اروپا در پذیرش پناهجویان، باعث گردیده که احزاب و نیروهای دستراستی با صراحت و گستاخی بیشتر خواستار سیاستهای سختگیرانه در برابر پناهجویان شوند و در کشورهایی مانند مجارستان این سیاستها را به اجرا بگذارند.
پذیرش پناهجویان اوکراینی و تسهیلاتی که برای آنها به وجود آمده به هیچوجه قابلقیاس با سیاست اتحادیه اروپا در برابر دیگر پناهجویان نیست. در حالی که قانون و موازین بینالمللی پذیرش پناهجو باید یکسان باشد اما متاسفانه چنین نیست و در پراتیک روزمره عکس آن عمل میشود.
سیاست برگرداندن (پوشبک)، برخورد خشن مرزبانان، ایجاد موانع ورود و زدن توپهای صدادار و موانع و ترفندهای دیگر در دریای اژه، تصویری دیگر و متفاوت از موازین مصوبه خود اتحادیه اروپا در پذیرش پناهجویان را به نمایش میگذارد.
بدون شک با گسترش قحطی و گرسنگی، گرانی مواد غدایی و سیاست فشار و سرکوب، بهویژه در آفریقا، تعداد پناهجویان در آینده بیشتر و بیشتر خواهد شد. قاچاقچیان انسان از این بازار مکاره بیشترین سود مالی را میبرند و یقینا خبرهای ناگوار غرق شدن پناهجویان بیشتر و بیشتر خواهد شد.
سیاست درهای بسته و کنترل فشار اکنون باعث گردیده که قاچاقچیان استراتژی جدیدی را در دریا در پیش بگیرند و حتی با دورزدن دریای اژه از طریق مدیترانه پناهجویان را به سمت اروپا سوق دهند. آیا زمان اجرای مصوبات و موازین قانونی و انسانی اروپا در پذیرش پناهجویان فرا نرسیده؟ تا کی باید پناهجویان ملعبه دست قاچاقچیان انسان و سیاستهای دوگانه اروپا باشند؟
ایجاد حفاظت فوقمدرن برای کنترل پناهجویان در کمپها و مدرنیزه کردن کمپها با سیستمهای ایاب و ذهاب و ایجاد کمپهای کاملا بسته همچون کمپ فوقامنیتی در جزیره «ساموس» که بیشتر عملا شباهت به زندان را دارد در راستای پذیرش و تقسیم پناهجویان است یا بالعکس؟