سال ۱۳۹۱ را باید سال بحران و تورم خواند. در سایه بحران فراگیر و تورم روزافزون، قیمت کاغذ نیز افزایش یافت و روزنامهها و نشریات مستقل و کتابهایی که از حمایت دولت بیبهره مانده بودند، یا انتشار نیافتند و یا اگر هم منتشر شدند با قیمتهای گزاف روی پیشخان کتابفروشیها قرار گرفتند.
تعداد عناوین کتابهای منتشر شده کاهش پیدا کرد و چاپخانهها از نظر اقتصادی در وضعی بحرانی قرار گرفتند. ژرفای این بحران به آن حد است که عدهای از ناظران آن را چهارمین و گستردهترین بحران کاغذ در تاریخ معاصر ایران خواندند.
بر اساس آمارهای سندیکای تولیدکنندگان کاغذ و مقوای ایران، سالانه ۵ / ۱ تا دو میلیون تن کاغذ در کشور مصرف میشود. حدود ۷۵ کارخانه با ظرفیت تولید ۷۵۰ هزار تن کاغذ در کشور ایجاد شده که فقط ۵۰۰ هزار تن آن فعال است و سالانه یک میلیون تن کاغذ نیز وارد کشور میشود. این در حالی است که عدم اختصاص ارز مرجع برای واردات کاغذ و نیز افزایش ناگهانی قیمت ارز در سال ۱۳۹۱و کاهش واردات کاغذ موجب شد بازار داخلی تولید کاغذ بههم بریزد. این امر سبب افزایش شدید قیمت کاغذ در کشور شد تا جایی که ادامه روند انتشار تعدادی از روزنامهها و بهویژه روزنامههای مستقل کشور را با چالشهای جدی روبرو کرد. عدهای از ناظران که بحران کاغذ در زمان جنگ را تجربه کردهاند، بر آناند که دولت با هدایت هوشمندانه این بحران تلاش میکند آن را در جهت سانسور کتاب و نشریات بهکار گیرد.
در این میان حکومت تلاش میکند چنین وانمود کند که همه چیز عادیست. به عکسهایی که یکی از خبرگزاریهای نزدیک به حاکمیت از یکی از چاپخانههای بزرگ منتشر کرده، مینگریم. (عکسها از عبدالفاضل سلمانزاده)
[justified_image_grid ids=715,716,717,718,719]