بر سر اینکه دونالد ترامپ خروجی سریع و بزرگمنشانه نخواهد داشت، هیچوقت بحثی نبوده است. برای بسیاری از ما مسئله فقط این بود که ترامپ در دورهی سقوطش چقدر مخرب خواهد شد. میدانم «سقوط» معمولاً دربارهی پادشاهان و مستبدان به کار میرود، ولی ما در همان نمایش هستیم با این تفاوت که اینجا پادشاه دلقک هم هست و مردِ صاحبقدرت کودکی عصبی است که هیچ بزرگتر عاقلی همراهیاش نمیکند.
میدانیم که ترامپ برای دفعِ آن بلای نهایی در زندگی، یعنی تبدیلشدن به «بازنده»، هرکاری میکند که در قدرت بماند. او نشان داده است که در صورت لزوم خواهان دستکاری و از بین بردنِ نظام انتخاباتی است. آنچه خیلی روشن نیست این است که آیا او میتواند تهدیدش را عملی کند، یا این «تهدید» مثل فرمانی بیاثر پادرهوا میماند. ادای تهدید به توقف یا برهمزدن رأیگیری نوعی نمایشِ مُضحک است که برای مصرفِ حقیرانهی او ساخته شده است. اما گروهی از وکلا، حتی وکلایی که برای دولت کار میکنند، این تهدید را سازوکاری قانونی تلقی میکنند و این خطری جدّی برای دموکراسی به همراه دارد. همانطور که پیش از این در دورهی ریاستجمهوری ترامپ بارها ماندهایم که آیا او چاخان میکند، دوزوکلک سر هم میکند، بازی درمیآورد (نمایش راه میاندازد) یا عمل میکند (آسیب جدّی میزند). ژستگرفتن مثل آدمی که برای ماندن در قدرت به دموکراسی آسیب بیحدوحصر میزند یک چیز است؛ تبدیلکردن این نمایش به واقعیت بهتمامی چیز دیگری است، این تبدیل با طرح دعویهای قضایی صورت میگیرد، دعویهایی که قواعد انتخاباتی و قوانینِ تضمینکنندهی حقوق رأیگیری را بیاثر میکنند و به چارچوب دموکراسی ایالات متحد ضربه میزنند.
وقتی پای صندوقهای رأی رفتیم، در هر صورت آنقدری که به امکانِ رأیدادن رأی دادیم و به این نهادِ دموکراسیِ انتخاباتیِ فعلی و آینده رأی دادیم، به جو بایدن / کاملا هریس رأی ندادیم (بایدن و هریس هردو میانهروهایی هستند که پیشرفتهترین برنامههای مالی و بهداشتی برنی سندرز و الیزابت وارن را رد کردند). آن دسته از ما که خارج از نهادهای حبسبنیاد[۱] زندگی میکردیم این احساس را داشتیم که قوانین انتخاباتیِ پایدار بخشی از چارچوب قانون اساسیاند که به فهممان از سیاست جهت میدهند. بسیاری از افرادی که پیش از این دچار رنجِ محرومیت از حق رأی نشده بودند حتی نمیدانستند چطور زندگیشان به اعتمادی اساسی در چارچوب قانونی وابسته بود. اما ایدهی قانون بهعنوان چیزی که تأمینکنندهی حقوق ما و هدایتگرِ اقدامات ماست به عرصهی دادخواهی تبدیل شده است. در دورهی حکومت ترامپ هیچ اصلِ قانونی وجود ندارد که نتوان آن را به دادگاه کشاند. قانون برای احترامگذاشتن به آن یا پیرویکردن از آن نیست، بلکه موقعیتی بالقوه برای طرح دعوی قضایی است. اکنون دعوی قضایی عرصهی نهایی قدرت قانون شده است و تمام قوانینِ دیگر، حتی حقوقِ مطابق قانون اساسی، به مواردی قابل مذاکره درون این عرصه تقلیل یافته است.
هرچند برخی خطاهای ترامپ را ناشی از برقرارکردنِ مدلی تجاری در حکومتداری میدانند، مدلی که بر اساس آن برای آنچه او میتواند برای کسب سودِ خود به مذاکره بگذارد هیچ محدودیتی وجود ندارد، ولی مهم است که در نظر بگیریم بسیاری از معاملات تجاریِ او در اقدمات قانونی به انجام میرسند (از سال ۲۰۱۶ ترامپ در بیش از ۳۵۰۰ مرافعهی دادگاهی درگیر بوده است). او به دادگاه میرود تا ناگزیر فرجام آنچیزی باشد که او میخواهد. وقتی دعوی قضایی بر سر قوانین اساسیِ حامیِ سیاستهای انتخاباتی باشد، اگر هر حمایت قانونی دغلکارانه نشان داده شود، [یعنی] مثل ابزاری که مخالفان ترامپ از آن سود میبرند [نشان داده شود]، دیگر هیچ قانونی باقی نمیماند که قدرتِ دعوی قضاییِ تخریبگرِ قواعد دموکراسی را محدود کند. وقتی او خواهان توقف شمارش آرا میشود (مثل درخواستش برای توقف آزمایش کرونا) تلاش میکند که واقعیت محقق نشود و آنچه را درست یا غلط دیده میشود تحت کنترل درآورد. ترامپ معتقد است تنها دلیل بدبودن [اوضاع] همهگیری در ایالات متحد آزمایشی است که نتایج عددی ارائه میدهد. انگار اگر راهی نبود که بفهمیم همهگیری چقدر بد است، وضع خوب بود.
در ساعات اولیهی روز سوم نوامبر ترامپ خواستار توقف شمارش آرا در ایالتهای کلیدی شد، یعنی در جاهایی که ترس از باختن داشت. اگر شمارش ادامه یابد احتمالاً بایدن برنده میشود. ترامپ میخواهد شمارش آرا متوقف شود تا آن نتیجه نادیده گرفته شود، حتی اگر شهروندان از حق شمارش آرایشان محروم شوند. در ایالات متحد شمارش آرا همیشه کمی زمان میبرد: این قاعده پذیرفته شده است. پس عجله برای چیست؟ اگر فرض کنیم ترامپ مطمئن بوده است که اکنون با توقف شمارش آرای انتخاباتی برنده میشود، دلیل این خواستهاش را میفهمیم. اما با توجه به آنکه او ارقام انتخاباتی را ندارد چرا میخواهد شمارش آرا متوقف شود؟ طرح دعوی توقف شمارش آرا در دادگاه با طرح دعویی همراه است که ادعای تقلب دارد (بدون هیچ دلیل مشخصی برای تقلبشدن)، در این صورت او میتواند نسبت به این نظام بیاعتمادی ایجاد کند، که اگر این بیاعتمادی به اندازهی کافی عمیق باشد، در نهایت تصمیمگیری را به دادگاه میکشاند، دادگاههایی که او جفتوجور کرده است و میپندارد که او را به قدرت میرسانند. سپس دادگاهها، همراه با معاون رئیسجمهور، قدرتی پلوتوکراتیک[۲] تشکیل میدهند که میتوانند تضییع سیاستهای انتخاباتی مشخص را بهصورت قانون درآورد. اما مسئله این است که این قدرتها ولو آنکه عموماً از ترامپ حمایت کنند، لزوماً از روی وظیفهشناسی قانون اساسی را ضایع نمیکنند.
میل ترامپ برای پیشرفتن تا این حد برخی از ما را شوکه کرده است، ولی شیوهی عملکرد ترامپ از آغاز کارِ سیاسیاش همین بوده است. دیدنِ شکنندگیِ قوانینی که به ما به عنوان یک دموکراسی بنیان و جهت داده است، هنوز ما را به وحشت میاندازد. اما قدرت اجرایی دولتِ ترامپ در حالی که مدعی نمایندگی نظم و قانون است مدام به قوانین کشور حمله میکند و همین روش حکومت ترامپ را همیشه متمایز میکند. این تناقض فقط وقتی با عقل جور درمیآید که قانون و نظم منحصراً بهدست ترامپ صورتبندی شود. یک شکلِ معاصرِ عجیبوغریب از خودشیفتگیِ رسانهمحور به یک شکل مُهلک از استبداد بدل میشود. فرض میشود نمایندهی رژیم قانونی، خودِ قانون است، کسی که بهدلخواهِ خودش قانون وضع میکند و زیر پا میگذارد و در نتیجه به نام قانون تبدیل به یک مجرم قدرتمند میشود.
همانطور که پژوهندگان تصریح کردهاند، فاشیسم و جباریت اَشکال گوناگونی دارند، میخواهم با کسانی که مدعیاند ناسیونال سوسیالیسم [همان نازیسم] مدلی است که باید بر اساس آن تمام اَشکال فاشیستیِ دیگر را شناخت، مخالفت کنم. و درست است که ترامپ هیتلر نیست و سیاستهای انتخاباتی دقیقاً جنگ نظامی نیست (به هر حال هنوز جنگ داخلی نشده است)، منطق کلّی تخریب این است که وقتی سقوطِ استبداد تقریباً قطعی به نظر میرسد شروع به لگدپراندن کند. در مارس ۱۹۴۵ وقتی نیروهای متفقین و ارتش سرخ تمام سنگرهای دفاعی نازیها را در هم کوبیدند، هیتلر تصمیم گرفت خودِ ملّت را نابود کند، او فرمان داد سیستمهای حملونقل و ارتباطات، مکانهای صنعتی و خدمات عمومی را تخریب کنند. اگر قرار است او سقوط کند، ملّت هم باید سقوط کند. فرمانِ مکتوب هیتلر «اقدامات تخریبی در سرزمین رایش» نامیده شد، ولی به نام «فرمان نِرون» از آن یاد شده بود، در آن فرمانِ مکتوب هیتلر با توسل به [نرون] امپراتور روم که خانواده و دوستانش را خائن تصور کرد و جانشان را گرفت، خواستِ بیرحمانهاش حفظ قدرت و مجازات کسانی شد که خائن تصورشان میکرد. وقتی حامیانش پا به فرار گذاشتند، نِرون جان خودش را گرفت. آخرین کلمات منسوب به هیتلر این است: «عجب هنرمندی در من میمیرد!»
ترامپ نه هیتلر است نه نِرون، او هنرمند بسیار بدی است که برای پرفورمنسهای رقتانگیزش از حامیانش پاداش گرفته است. درخواست او از نیمی از [جمعیت] کشور به ترویجِ کردوکاری بستگی دارد که مجوزهای شکل تحریکشدهای از سادیسم را صادر میکند، سادیسمی که در قیدوبند هیچ نوع شرم یا وظیفهی اخلاقی نیست. این کردوکار آزادیِ لگامگسیختهاش را کامل به انجام نرسانده است. بیش از نیمی از مردم کشور با طرد و تنفرِ شدید واکنش نشان دادهاند، این نمایشِ مضحکِ بیشرمانه همواره به تصویر هولناکی از چپ متکی بوده است؛ تصویری خشکهمقدس، جزا دهنده و قضاوتکننده، سرکوبگر و گوشبهزنگ برای محرومکردن عموم مردم از هر نوع لذّت و آزادیِ معمول. با این شیوه، در سناریوی ترامپی سرافکندگی جایگاهی دائمی و بایسته دارد در صورتی که در چپ سرافکندگی بیرونی و عارضی است: چپها بهدنبال سرافکندهکردن شما هستند بهخاطرِ توپوتفنگهایتان، نژادپرستیتان، آزارهای جنسیتان و بیگانههراسیتان. تخیّل هیجانزدهی حامیان ترامپ این بود که با ترامپ میتوانند بر این سرافکندگی غلبه کنند و از چپ و قیدوبندهای تنبیهیاش در گفتار و رفتار «آزاد» شوند و در نهایت برای ازبینبردن مقررات زیستمحیطی، معاهدات بینالمللی، برونریزیِ خشموغصب نژادپرستی و تأیید علنیِ اَشکال دیرپای زنستیزی مجوز بگیرند. ترامپ با راهاندازی کارزار برای جمعیتی هیجانزده از خشونتِ نژادپرستانه، به آنها قول داد که از خطر یک نظام کمونیستی (بایدن؟) محفوظشان بدارد، نظامی کمونیستی که درآمدشان را بازتوزیع میکند، غذایشان را کم میکند و سرانجام یک زن سیاهپوستِ رادیکال و «هیولاوش» (هریس؟) را رئیسجمهور میکند.
رئیسجمهورِ روبهزوال اعلام پیروزی میکند، ولی همه میدانند او پیروز نشده است، دست کم هنوز پیروز نشده است. حتی فاکسنیوز ادعای او را نمیپذیرد و حتی پِنس میگوید تمام آرا باید شمرده شوند. مستبد در حالی که مارپیچوار به سمت پایین میرود درخواست میکند آزمایش، شمارش، علم، قانونِ انتخابات و تمام روشهای زحمتآوری که معلوم میکنند چه چیزی درست است چه چیزی نادرست متوقف شوند تا او بار دیگر حقیقتِ خودش را سر هم کند. اگر او مجبور شود ببازد، تلاش میکند دموکراسی را هم با خود ساقط کند.
اما وقتی رئیسجمهور خود را برنده اعلام میکند و صدای خندهی همگان به گوش میرسد و حتی دوستانش او را غیرعادی میخوانند، با توهماتی که از خودش در مقامِ نابودگری قدرتمند دارد سرانجام تنها میشود. او هرچقدر بخواهد میتواند به دادگاه شکایت ببرد، ولی اگر وکلا متفرق شوند و دادگاهها جانبهلب بشوند و دیگر گوش ندهند، او خودش را تنها حاکم جزیرهای به نام ترامپ خواهد دید، همچون نمایشی محض از واقعیت. سر آخر شاید فرصت پیدا کنیم در این نمایش مضحک ترامپ را نمایِ موقتی رئیسجمهوری ببینیم که در راهِ نابودی قوانین پشتوانهی دموکراسی خودش به تهدید بزرگتری برای دموکراسی تبدیل شده است. به این ترتیب حالا میتوانیم پس از آنچه به صورت یک خستگیِ طولانی خودنمایی میکرد اندکی استراحت کنیم. برو جلو، جو خوابالو!
[۱] carceral institutions
اصطلاح فوکویی است و منظور نهادها یا مکانهایی است که زندان یا محبس نیستند اما بنیانشان بر حبسکردن است. نگاه کنید به میشل فوکو، مراقبت و تنبیه تولد زندان، ترجمهی افشین جهاندیده و نیکو سرخوش، نشر نی.
[۲] Plutocratic
قدرت توانگرسالار یا قدرتی که در دست ثروتمندان وابسته به حکومت است.
به چندین و چند معنای مختلف حالا حالاها هنوز به “آخر بازی ترامپ” حتی نزدیک هم نشده ایم.
در بازی فوتبال آمریکایی هر مسابقه چهار ربع دارد four quarters. که در بسیاری از بازی ها نتیجه ای نهایی در ربع چهارم تعیین می شود.
بسیاری از مردم آمریکا فکر می کردند که انتخابات هفتهء پیش ربع چهارم و آخر بازی برای ترامپ بود.
اما می بینیم که هنوز نه تنها به باخت انتخاباتی خود اذعان نکرده است, بلکه به نظر میرسد که در پی تدارک یک سری خرابکاری های اساسی هم می باشد.
دیروز ترامپ وزیر دفاع را اخراج کرد و شایعه هست که بزودی (در طی چند روز آتی) روسای “اف.بی.آی” و “سی.آی.اِ” را نیز از کار بیکار خواهد کرد و دست نشانده های کاملا مورد اطمینان خود را (که هر کاری را که موافق نظر ترامپ باشد انجام خواهند داد)در این سازمانها مستقر خواهد کرد.
مسلما اکثر کارمندان و ماموران این وزارت خانه ها و سازمانهای اطلاعاتی وفاداری اشان به قانون اساسی آمریکا بیش از تعلق خاطرشان به هر چیز دیگر است. اما با استقرار دست نشانده های ترامپ در سمت های رهبری سازمانهای امنیتی و نظامی کشور ترامپ میتواند خسارت های و خراب کاری هایی انجام دهد (جنگ با ایران,…) که جبران هر کدام از آنان می تواند سالهای سال طول داشته باشد.
این ده هفتهء آینده در حقیقت امر ربع چهارم بازی ترامپ است, و مسلما اگر او واقعا قصد خرابکاری های عظیم داشته باشد (که چنین کاری از او هیچ بعید نیست) ده هفته فرصتی طولانی به حساب می آید.
از دیدی دراز مدت, اگر دولت بایدن-هاریس در عرض چهار سال آینده سیاستهایی بسیار متفاوت با سیاستهای نئولیبرالی رهبری حزب دموکرات اتخاذ نکنند, بسیار امکان این است که در انتخابات ریاست جمهوری آتی با جنبشی بسیار نژاد پرستانه تر و فاشیستی تر از جنبش کنونی روبرو باشیم.
این قصه سر دراز دارد!
هوشنگ / 12 November 2020
مصاحبهء رادیویی با ژورنالیست آمریکایی, “گارت گراف” دربارهء احتمال شرارت هایی که ممکن است در چند هفتهء آتی از ترامپ سربزند.
و همچنین چشم انداز فعالیتهای احتمالی ترامپ برای چند سال آینده.
(چندان خبری از “آخر بازی” در کار نیست!)
Fresh Air- NPR
11/12/2020
Journalist Details ‘Potential Mischief’ Of Trump’s Remaining Weeks In Office
Politico’s Garrett Graff says Trump is already blocking president-elect Biden’s access to classified information. Some worry he might destroy White House records and begin issuing pardons.
we have seen Donald Trump sort of rail against the government bureaucracy, the career civil servants in the military, in the intelligence community, across the rest of the federal government. And there are sort of two areas to be particularly concerned about in the final weeks of the Trump presidency. The first is, you know, the outright firings that he might make to try to corrupt decision-making in these final weeks, some of which we may already be seeing taking place at places like the Pentagon and the Defense Department.
The second is, basically, Donald Trump creating his own deep state opposition within the federal government. There’s a process that’s technically known in Washington jargon as burrowing in – when you have political appointees shift over into civil service roles, where people who would sort of ordinarily leave with an administration then are now sort of permanently part of the federal government. And we are beginning to see this take place in potentially some very worrisome positions.
One top White House counsel was recently shifted over to a civil service position as the general counsel of the NSA, the National Security Agency, where presumably it would be hard to remove him in a Biden administration and where he will have enormous sway as general counsel at one of the nation’s leading intelligence agencies over the declassification of information, over how signals intelligence programs unfold and how civil liberties of ordinary Americans are respected or abused.
And that’s just one very specific example of something that we’ve already seen just a few days after the election. And, you know, Donald Trump has 70 more days ahead of potential mischief.
GROSS: Is there another example of that that you can think of?
GRAFF: That’s the main one that sticks out right now. But, again, you know, we’re just a couple of days into this transition period. And, frankly, we’re still in the portion where Donald Trump doesn’t expect to be leaving. You know, there are signs this week that, actually, Donald Trump is proceeding with vetting officials for a second term, and he has instructed the government this week to continue to move towards presenting a Donald Trump administration budget in February of 2021, where, you know, presumably he will not be in office anymore.
We haven’t even yet fully seen the administration come to terms with and begin to act like it is leaving in 70 days.
هوشنگ / 13 November 2020
سخنگوی مطبوعاتی کاخ سفید چند ساعت پیش اعلام کرد که فردا نه پس فردا, شنبه ۱۴ نوامبر, تظاهرات عظیمی در پایتخت آمریکا در حمایت از ترامپ صورت خواهد گرفت که قرار است در ظهر از میدان آزادی (در مرکز شهر واشنگتن) آغاز گردد و با راه پیمایی در ساعت ۲ بعد از ظهر به مقابل دیوان عالی کشور The Supreme Court برسد.
از سوی دیگر گروهی با عنوان “F*** maga” که از مخالفین ترامپ است نیز قول داده است که در تظاهراتی علیه هوادارن ترامپ حضور داشته باشد.
بهترین حالت: تعداد قلیلی از هواداران ترامپ در این تظاهرات شرکت خواهند کرد و در دریایی از مخالفان ترامپ گم خواهند شد.
بدترین حالت: تعداد قابل توجهی از هر دو گروه حضور خواهند داشت و در گیری سختی بین آنها به وقوع خواهد پیوست و این بهانه ای خواهد شد برای ترامپ که در پایتخت آمریکا حکومت نظامی اعلام کرده و با استفاده از وزیر دفاع جدیدی که چند روز پیش تعیین کرده است, پای ارتش آمریکا را به خیابانها باز کند.
احتمال واقع بینانه: ترکیبی مابین بهترین و بدترین حالت.
این شنبه شاید تازه “اول بازی” باشد.
هوشنگ / 13 November 2020
خوشبختانه امروز در واشنگتن فقط چند صد نفر بیشتر در دفاع از ترامپ حضور نداشتند, در راه پیمایی ی که قرار بود مثلا “میلیونی” باشد!
اما با پایان گرفتن کامل شمارش آرا به نظر می رسد که ترامپ فقط سه, چهار درصد از بایدن عقب است؛ با نتیجه ای نهایی ۵۰% آرا برای بایدن و حدود ۴۷% آرا برای ترامپ.
در ایالتهای کلیدی نیز که رای بایدن بر ترامپ غلبه کرده است, تفاوت آرا و برتری بایدن با فقط یکی دو درصد, یا در بهترین حالت چهار, پنج درصد است.
نگاهی به چگونگی تقسیم آرا بین دموکراتها و جمهوریخواهان و میزان آرای شهرهای بزرگ و مناطق برون شهری (نواحی کشاورزی و شهرهای کوچک), میتوان گفت دموکراتها غیر از شهرهای بزرگ هیچ حامی در آمریکا ندارند.
این دقیقا “محاصره شهرها از طریق روستاها” نیست, اما بسیار نزدیک و شبیه به آن است!
آیا با چنین نتایج نهایی رای گیری می توان کماکان از “آخر بازی ترامپ” صحبت کرد.
نکته ای که از حالا بسیار واضح و روشن است این می باشد که از سر گیری سیاستهای نئولیبرالی متداول و سنتی رهبری دموکراتها, چهار سال دیگر زمینه را برای قدرت گیری شخصیتی مشابه به ترامپ و حتی شاید افراطی تر از او مهیا خواهد کرد.
۱۲ سال پس از بحران عظیم ۲۰۰۸ بسیاری از شهرهای کوچک و مناطق کشاورزی و روستایی در آمریکا هنوز درگیر بحران می باشند و بهبودی در وضعیت آنان به چشم نمی خورد.
هوشنگ / 15 November 2020
“علیرغم شکست ترامپ, سایه ای طولانی وی بر حزب جمهوریخواه باقی خواهد ماند”,
عنوان مقاله ای است در روزمانهء گاردین, که به چگونگی تسلسل “ترامپیزم” در حزب جمهوریخواه و جامعه ی آمریکا میپردازد.
Trump will cast a long shadow over Republican party despite defeat
David Smith
15 November 2020
It now appears that Trumpism – a nativist populism infused with demagoguery and defiance of political correctness, science and truth – will remain a force in American political life. Spurred by conservative talk radio, TV and the web, it could take on an even more lurid and conspiratorial form in opposition.
Nine in 10 Republicans still approve of the job Trump is doing as president, according to Gallup. In the absence of an obvious heir apparent, he remains the de facto head of the party and its future depends greatly on his next move after inauguration day on 20 January.
But Trump could be knocked off course by numerous federal and state court cases. He is facing lawsuits that accuse him of sexual assault and defamation, and the Trump Organization’s finances are being investigated by New York’s attorney general.
هوشنگ / 16 November 2020