معادن برخلاف سایر طرحهای عمرانی از جمله انتقال آب و سدسازی کمتر مورد اعتراض فعالان محیط زیست بودهاند. معدود اعتراضات به معادن به خاطر اجحاف در حق کارگران معادن بوده است. بیش از ۲۰ ماه است که پویش مردمی بیرمی علیه معدن مرمریت تنگه شیرینه در کوه بیرمی شکل گرفته است. شکلگیری این پویش به این علت است که سازمان صنعت و معدن و تجارت (صمت) استان بوشهر در سال ۹۷، ۴۵۰ هکتار از کوه بیرمی در شهرستان دشتی را به معدنداران معدن مرمریت واگذار کرد، بدون آنکه از نهادهای ذیربط از جمله میراث فرهنگی، اداره آب منطقه، و سازمان حفاظت محیط زیست مجوز فعالیت دریافت کرده باشد. میراث فرهنگی صراحتا با واگذاری و شروع به کار در این معدن مخالفت کرده، آب منطقه ای هیچگونه درخواستی برای ارزیابی تأثیر مخرب معدن بر آبخوان کوهستان دریافت نکرده، و هیچگونه استعلامی از سازمان حفاظت محیط زیست در جریان این معدن که در منطقه حفاظت شده حیات وحش قرار دارد گرفته نشده است.
محدوده واگذار شده در منطقه حفاظت شده بیرمی و بر روی بزرگترین آبخوان استان قرار دارد که زیستگاه مهم کل، بز، قوچ لارستان، پلنگ و صدها گونه محافظت شده یا در خطر انقراض دیگر است. در استان بسیار کمآب بوشهر که حدود ۹۰درصد از آب شربش از خارج از استان تامین میشود، آبخوان بیرمی از حیاتیترین منابع است و برداشت سنگ آهک متخلخل و تخریب ساختار کارستی موجود بر روی سفره آب بیرمی موجب کاهش نفوذ آب خواهد شد. تنگه شیرینه و چشمههایش (چشمههای سحرگاه زهره، اوبال و زیرهزار و تنگتکو) تنها آبشخورهای حیات وحش در دامنه غربی منطقه حفاظتشده کوه بیرمی است. در سال ۹۶ حسین دلشب، مدیرکل سابق حفاظت محیط زیست استان بوشهر این منطقه را زیستگاه بزرگترین گربهسانان ایران، پلنگ ایرانی خواند و گفت «مناطق حفاظتشده بیرمی و کوهمند که در سال ۹۵ در شورای عالی محیط زیست کشور به تصویب رسید به دلیل چشمهها و وجود زیستگاههای متعدد حیوانی، برای حفظ محیطزیست بسیار غنی است». به این دلایل فعالیت این معدن حیات این گونههای مهم را در اندک زیستگاههای باقیمانده جنوب کشور به خطر میاندازد و به پایداری آبخوان و کوهستان بیرمی و عمارت تاریخی شیرینه آسیب جبرانناپذیر میرساند.
اصلیترین پیام پویش بیرمی آگاهسازی مردم کشور در مورد معادن است
این مجموعه اتفاقات با واکنش محلیها همراه بوده است. جامعه محلی شهرستانهای دشتی و تنگستان در رویارویی روزانه، حتی در گرمای ۵۰ درجه، جلوی لودرهای معدنکاران نشستهاند و علیه فعالیت در این معدن ایستادهاند. بیانیه پویش نجات بیرمی، این تنگه را تنها راه تنفس و ادامه حیات بانشاط مردم میداند، که حالا معدنکار با نصب تابلو عبور ممنوع در بستر دره و در مسیر عبور مردم عملا از آنها سلب حق نموده و از دسترسی به منطقه گردشگری شیرینه و چشمههای منطقه محروم نموده است. اینجا تنها منطقه تفریحی و گردشگری شهرستان دشتی است که در هیئت دولت ثبت شده است. مردم این منطقه به طور مداوم آخر هفتهها در تنگه گردهم آمدند مراسم مذهبی و فعالیتهای فرهنگی برگزار کردند و موسیقی نواختند. بیانیه پویش نجات بیرمی عظمت و صلابت بیرمی را نمادی میداند از صلابت ساکنان این سرزمین و یادآوری میکند که مردم این خطه همه راهها برای دفاع از داشتههای خود و مواهبی که میراثدار آنند را طی کردهاند و طوماری مشتمل بر ۵۰۰۰ امضا نوشتند و حاضرند تا هزاران نفر دیگر در زیر آن امضا نمایند.
پویش بیرمی تلاش کرده است که مسئله معدن به یک جریان و گفتمان اجتماعی تبدیل شود. مهتا بذرافکن، دکترای جامعهشناسی و کارشناس و فعال در حوزه جنسیت و بحرانهای محیط زیستی، اصلیترین پیام پویش بیرمی را آگاهسازی مردم کشور در مورد معادن میداند. او معتقد است معادن تا الان در تیتر اخبار نبودند و پویشی علیه آنها شکل نگرفته است اما الان بیرمی پرچمدار این پویش است تا به اطلاع مردم برساند که معادن چه آسیبهایی به این کشور میزنند. بذرافکن میگوید:
آنچه در بیرمی در حال اتفاق افتادن است بیداری و آگاهی است و درس عبرت گرفتن. در واقع بیرمی فقط مردم دشتی و تنگستان نیست، بلکه همه کسانی است که از صنعت پتروشیمی، نفت، و معدن آسیب دیدند، یعنی تمام استان. تمامی فعالان محیط زیست و مدنی باهم همپیمان شدهاند تا به توسعه پایدار در استان دست یابند. برای مثال این روزها با واگذاری منطقه گردشگری بندر حماد به سرمایهگذاران غیربومی، اعضای پویش بیرمی به آنجا رفتند و با فعالان مدنی که مسئله بندر حماد را دنبال میکنند اعلام همبستگی کردند تا اجازه تغییر کاربری و از بین رفتن بندر حماد را ندهند.
در پشت نقاب اشتغالزایی
با وجود آنکه یکی از اهداف اصلی راهاندازی این معدن ایجاد اشتغال عنوان میشود، تاکنون زنان و مردان دشتی و تنگستان و باقی استان کنار هم ایستادهاند و اجازه تخریب بیرمی در پشت نقاب اشتغالزایی را ندادند. بیانیه پویش نجات بیرمی ناپایدارترین مشاغل را حاصل از معدنکاوی و پایدارترین مشاغل را حاصل از گردشگری و مشاغل متکی بر توانهای زیستمحیطی هر منطقه میداند. همچنین اعلام میکند که در پویش نجات بیرمی بسیاری جوانان بیکار و یا پدران و مادران دارای فرزندان بیکار هستند که حاضرند به سختترین مشاغل تن دهند یا سختی بیکاری را تحمل کنند اما چنین معدنی را به بهانه اشتغالزایی نمیپذیرند.
بذرافکن معتقد است این طرحهای تخریبی در پوشش اشتغالزائی اجرا میشوند، درحالیکه اشتغالزایی میتواند بر محور استفاده پایدار از منابع محلی از جمله دریا و آبزیپروری، صنایع گردشگری یا برداشت خرما باشد. او میگوید:
استان بوشهر جذابیتهای زیادی دارد که بتوان بر پایه آن شغل ایجاد کرد. برای مثال درخت استبرق و لگجی و گیاهان خودروی بسیاری وجود دارد که با سرمایهگذاری میتوانند منبع کار برای مردم شوند. این پویش تلاش میکند راهی را باز کند تا از منابع موجود در کشور بدون آسیبرساندن به محیط زیست و سلامت مردم استفاده پایدار شود.
عمارت شیرینه مهمترین گنجینه تاریخی و فولکلور مردم منطقه به حساب میآید. عمارتی تاریخی و زیبا که با گرفتن مجوزهای لازم میتواند به یک مرکز فرهنگی و گردشگری بهویژه در حوزه نجوم تبدیل شود که هم شغل ایجاد، از طبیعت استفاده پایدار، و یکی از مهمترین میراث فرهنگی استان حفظ شود. بذرافکن دراینباره میگوید:
اختیار عمارت در حال حاضر با آب منطقهای است. راه درازی در پیش است تا ابتدا میراث فرهنگی عمارت بیرمی را از آب منطقهای تحویل بگیرد و بعد آن را تبدیل به مرکز فرهنگی کند و بعد به مردم دشتی و بیرمی تحویل دهد که بتوان آن را تبدیل به یک مکان برای اشتغالزایی پایدار و اکوتوریسم با محوریت گردشگری نجوم کرد. امیدواریم که این طرح به نتیجه برسد که هم منافع مردم دشتی را در پی دارد و هم یک استفاده پایدار از ظرفیت منطقه میشود.
تا به امروز بخشهای متعددی از استان بوشهر، از جمله عسلویه و دیر، زیر پرچم توسعه تخریب شده است. زمانی که صنایع عظیم گاز و پتروشیمی یا شن و ماسه نتوانستهاند مشکل اشتغال این استان یکونیم میلیوننفری را حل کنند، یک معدن که به بخش خصوصی واگذار شده هم نمیتواند این کار را انجام دهد. مهتا بذرافکن این سوال را مطرح میکند که «با توجه به اینکه در هر معدن ۲۰ کارگر کار میکنند، آیا ما نمیتوانیم جاهای دیگری اشتغالزایی بکنیم که اینقدر به کشور و محیط زیست آسیب نزنیم؟ اساسا معادن با این همه آسیب زیستمحیطی غیرقابلجبرانی که به کشور میزنند آیا واقعاً سودی برای این کشور دارند یا تنها آسیب ملی برای نفع شخصی میزنند؟ آنهم معادنی که تمام منابع آنها به صورت خام صادر میشود.» او میافزاید:
پتروشیمیها درد و رنج زیادی به این استان تحمیل کردند، هم سلامت محیط زیست را گرفتند و هم سلامت مردم را تهدید کردند. اینها همه برای ما درسآموز بوده و مطمئنیم که اینگونه واگذاریها نهتنها اشتغالی برای این استان به ارمغان نمیآورد بلکه فقط تخریب و یک سرزمین سوخته برای مردم استان بوشهر میماند.
مبارزهای صلحآمیز و خستگیناپذیر
بذرافکن در مورد اینکه چطور بیش از یکسال این پویش ادامه داشته است میگوید:
مدل مبارزه مردم دشتی و تنگستان هم در نوع خود بسیار جالب بود. ماههای تمام حتی برای یکشب شیرینه ترک نشد و همیشه کسانی بودند که در شیرینه مستقر بودند. هزینه پویش هم توسط خود افرادی که عضو این پویش بودند تامین شد. همه هر ماه مبلغی را به گروه حامیان مالی پویش اهدا میکنند که هزینه خوراک و نیازهای اولیه کسانی که در تنگه اقامت دارند تامین بشود. با اینکه یک سال از عمر این پویش میگذرد هیچ خشونتی از آن ندیده نشده است و همیشه در کمال ادب و متانت جلسات برگزار شده و کاملا گفتگو محور بوده است. تمامی فعالیتهای پویش در چارچوب قانون بوده است و هیچ فعالیتی غیرقانونی انجام نشده است. اردیبهشت امسال تنگه شیرینه را آتش زدند و درختان جلوی عمارت را سوزاندند. در پاسخ، پویش دیگری برای درختکاری شکل گرفت و هماکنون تمامی درختهایی که سوخته بودند دوباره کاشته شدهاند و رسیدگی میشوند که در چند سال آینده دوباره عمارت شیرینه به وضعیت سابقش برگردد. تمام مسائل بسیار منظم مدیریت شد و اجازه اینکه کسی بخواهد پویش را به سمت خشونت ببرد اصلاً داده نشد. حتی در برابر خشونت معدندار بچههای پویش بیرمی خویشتنداری کردند، با ادب و متانت رفتار کردند.
اینگونه واگذاریها نهتنها اشتغالی برای این استان به ارمغان نمیآورد بلکه فقط تخریب و یک سرزمین سوخته برای مردم استان بوشهر میماند.
تیرماه سال گذشته چندین شکایت از این معدن به دادستانی بوشهر رسید و با اینکه رای به نفع مردم داده شد، معدندار حاضر به تمکین نشد. بهار امسال هم اداره کل میراث استان بوشهر طی نامهایی به اداره کل صمت اعلام کرد: «به دلیل آنکه مسیر دسترسی این معدن از حریم درجه یک عمارت ارزشمند شیرینه که ثبت ملی است می گذرد، عبور و مرور ماشین آلات از این مسیر ممنوع است. پس عملا در حال حاضر این معدن بدون راه دسترسی، صاحب مجوز نیست». با این وجود هنوز هم مجوز فعالیت این واحد معدنی باطل نشده است. تابستان امسال بعد از ماهها مبارزه باز هم معدندار برای کار از شورای تامین استان مجوز گرفته بود، اما در فاصله چند ساعت بیش از پنجاههزار نفر در گرمای ۵۰ درجه آمدند و جلوی لودرهای معدنکاران نشستهاند و از پویش حمایت کردند. بذرافکن این جریانسازی و گفتمانسازی را بزرگترین نقطهای قوت این پویش میداند و معتقد است که اگر این اتفاق در شهرهای دیگر هم بیفتد و مردم وارد میدان حفاظت از محیط زیست شوند اتفاقات بسیار خوبی در کشور خواهد افتاد. او یادآور میشود که البته این راه، راه یک روز و دو روز نیست و مطالبه باید دائم، آرام و در قالب قانون باشد. چنین روندی امکان استفاده از ظرفیتهای قانونی را به وجود میآورد که میتواند در به ثمر رساندن اهداف پویش کمک کند.
یکی از نقاط قوت پویش بیرمی صدای رسایی بود که از طریق رسانهها شنیده و منعکس شد. بذرافکن دراینباره میگوید:
پیوند کنشهای محلی با رسانههای ملی برای مطرحشدن جریانهای محلی بسیار حائز اهمیت است تا این جریانها در انزوا و حاشیه باقی نمانند. جریان آقمشهد سال ۹۲ اتفاق افتاده ولی الان رسانهای شده، به این دلیل که متاسفانه مردم محلی معترض به جریانهای ملی پیوند نخوردند. هم رسانهها و هم مردم محلی باید این خط ارتباطی را ایجاد کنند. سایت های محلی، روزنامه بامداد جنوب، پیام عسلویه، سایت خلیج فارس و در سطح ملی دو روزنامه اعتماد و ایران با پویش نجات بیرمی همراه بودند و از آن حمایت کردند. روزنامه اعتماد شیرینه را بهعنوان تیتر صفحه اول روزنامه انتخاب کرد که کمک بزرگی بود تا تمامی کشور متوجه بیرمی و اهمیت آن شدند.
سه سال از صدور مجوز معدن مرمریت در منطقه حفاظت شده بیرمی میگذرد. مجوزی که بدون ارزیابی میراث فرهنگی، اداره آب منطقه، و سازمان حفاظت محیط زیست صادر و بعد صراحتا با مخالفت آنها روبهرو شد. در تمام این ماهها مردم محلی با دلوجان از کوهستان و آبخوان بیرمی و عمارت تاریخی شیرینه حافظت کردهاند. برای اولینبار، پویش نجات بیرمی معدنکاوی را به عنوان یک مسئله به گفتمان اجتماعی افزوده و به تیتر خبررسانیها رسانده است تا مردم را از آسیبهای معدنکاوی آگاه کند. فعالان محیط زیست و مدنی در استان بوشهر همپیمان شدهاند تا باهم برای رسیدن به توسعه و اشتغالزایی پایدار متکی بر منابع محلی و توانهای زیستمحیطی منطقه تلاش کنند. آنها مردم را دعوت میکنند تا به میدان حفاظت از محیط زیست بیایند و از سرمایههای ملی و محلیشان حمایت کنند.