صنعتی شدن روز افزون جوامع پس از انقلاب صنعتی و در پیش گرفتن برنامههای توسعه بدون در نظر گرفتن اثرات زیست محیطی، تغییر کاربری اراضی جنگلی به زمینهای کشاورزی و دامپروری، سدسازیها و دستکاری در چرخهی طبیعی آب و بسیاری عوامل دیگر از جمله افزایش سرسامآور جمعیت انسانی در پی پیشرفت بهداشت و پزشکی، منابع آبی را با مخاطرات جدیای روبرو کرده است به طوری که امروزه نه تنها نیاز انسان به آب به سختی تامین میشود بلکه حیات وحش را نیز با دشواریهای زیادی برای بقای خود مواجه کرده است. روزگاری تمدن و اجتماعات انسانی در حوزههای آبی شکل گرفتند و اکنون انسان به دست خود مشغول تیشه زدن به ریشههای وجودی تمدن خویش است. هرچند که در بسیاری از کشورها این امر به خوبی درک شده و متولیان امور در این جوامع برنامههای متنوعی را برای جبران خسارات وارد شده به منابع طبیعی از جمله منابع آبی تدارک دیدهاند اما در ایران هنوز علی رغم شعارهای بسیار، هیچ نوع تلاشی به سمت جایگزین کردن شیوههای سبز برای بهرهبرداری از منابع آبی به چشم نمیخورد. وضعیت به حدی ناگوار است که امروزه در ایران که در کل در ناحیهای خشک و نیمه خشک واقع است «بی آبی» به یکی از مهمترین مشکلات مردم بدل شده است.
در سالهای اخیر، به طور مستمر اخبار ناراحتکننده و اسفباری از ایران دربارهی بحران آب و محدودیتهای ناشی از شبکهی آبرسانی و مشکلات فاضلاب در مناطق مختلف کشور خصوصا مناطق جنوبی ایران شامل خوزستان و سیستان و بلوچستان مخابره میشود. مسائلی که زندگی مردم و کشاورزی را در این مناطق با مشکلات متعددی مواجه کرده است. این خبرها حاکی از آن است که در حال حاضر مسالهی آب در ایران وارد مرحلهی بسیار جدیتر و بغرنجتری شده است. این در حالی است که همچنان مسئولین ذیربط، در این باره تصمیمات روشن و درستی نگرفتهاند و همچنان برنامهی بلندمدت مشخصی را دنبال نمیکنند. از طرف دیگر بحران آب در کشور، اکنون به یک مسالهی سیاسی و امنیتی بدل شده که این موضوع، راه را برای پرداختن و حل کردن این بحران با دشواری بیشتری مواجه کرده است.
سیستان و بلوچستان و غرق شدن مداوم کودکان خردسال
در روز پنج شنبه مصادف با بیست و سوم مرداد امسال، کودکی هشت ساله از اهالی یکی از روستاهای شهرستان سرباز واقع در استان سیستان و بلوچستان در رودخانه غرق شد. این اتفاق زمانی رخ داد که به دلیل بارندگی زیاد، آب لولهکشی دهستان جکیگور قطع شده بود و ساکنان آن جا برای تامین آب مورد نیاز خود به آب غیر آشامیدنی رودخانه روی آورده بودند.
غرق شدن کودکان در رودخانههای سیستان و بلوچستان از جمله رودخانههای سرباز، نیکشهر، باهوکلات، کهیر و برکهها و هوتگها (گودال کنده شده برای ذخیره آبهای باران جهت استفاده مردم و آبرسانی به احشام و …) اتفاق تازهای نیست. نبود آب لولهکشی و گرمای هوا باعث شده است که کودکان بسیاری برای تهیهی آب مورد نیاز خانواده و یا نوشیدن و آب تنی در هوای گرم به سمت این رودخانهها بروند.
چندی پیش نیز حمله گاندو (نوعی تمساح بومی) به کودکی ده ساله اهل روستای مولاآباد کشاری در شهرستان سرباز و قطع دست او توسط تمساح، واکنشهای زیادی را در میان شبکههای اجتماعی به دنبال داشته است.
عامل اصلی این اتفاقات دلخراش، بیآبی، نبود شبکهی آبرسانی مناسب و جیرهبندی آب در روستاهای جنوبی سیستان و بلوچستان است. وضعیت آبرسانی سیار(تانکر و …) به روستاها نیز به دلیل تشدید خشکسالیها و بیآبی بحرانی است. سیستان و بلوچستان خصوصا چابهار از محرومترین مناطق ایران در آبرسانی به شمار میرود. آب شهر چابهار به صورت جیرهبندی در اختیار مردم قرار میگیرد و گفته میشود که بسیاری از محلهها تنها دو روز در هفته از آب برخوردار هستند. مردم در این محلهها برای استفاده از این آب جیرهبندی شده ناچار هستند با ساخت حوض انبارها آب را ذخیره کنند که این مساله خود باعث پایین آمدن کیفیت آب شرب مصرفی آنها میشود. از طرف دیگر اکثر روستاهای این مناطق عمدتا به وسیلهی تانکر و به صورت سقایی آبرسانی میشوند.
در این مناطق خصوصا زمانی که بارش شدید و ذخیرهی آب در محیط زیاد باشد، ساکنان به استفاده از آب رودخانهها و هوتگها روی میآورند. بسیاری از خانوادهها برای فراهم آوردن آب به ناچار کودکان خود را به سمت هوتگها میفرستند که در مواقع بسیاری اتفاقات ناراحتکنندهای برای آنها خصوصا خردسالان پیش میآید. به این دلیل که خانوادههای روستایی برای تهیهی آبی بیش از مقدار جیرهبندی خود لازم است که مبلغ قابل توجهی را بپردازد اما چون بسیاری از این خانوادهها از هزینهی معاش خود نیز به سختی برمیآیند، به استفاده مستقیم از نزولات جوی و آب موجود در رودخانهها و هوتگها روی میآورند.
با وجود این که مردم این مناطق در جوار آبهای عمان ساکن هستند. اما با اینکه دائما صدای قطرات آب را در نزدیکی خود میشنوند، از آب شیرین مصرفی مناسب برخوردار نیستند.
در حالی که دولتها در ایران همواره هزینهی زیادی را صرف ساخت و ساز سدهایی میکنند که باعث از دست رفتن سفرههای زیرزمینی و افزایش تبخیر و هدر رفت آبها میشود، اما هزینهی ایجاد دستگاههای آب شیرین کن در این مناطق را تقبل نمیکنند تا نواحی خشک مرزی همواره درگیر مسالهی آب باشد. در حال حاضر، کشورهای حوزهی خلیج فارس با ایجاد دستگاههای آب شیرین کن از آب دریا برای تامین ساکنان خود استفاده میکنند، اما مردم سیستان و بلوچستان ناچارند برای آب جیرهبندی منتظر بمانند زیرا امکاناتی برای تصفیه آب و در بعضی روستاها حتی لولهکشی برای انتقال آب وجود ندارد.
خوزستان و شبکه آب شهری فرسوده
وضعیت آب در خوزستان نیز همچنان بحرانی است و هر از گاهی این تنشها منجر به خشم مردم و اعتراضات آنها میشود که در بسیاری از موارد، این اعتراضات با حضور نیروی نظامی به خشونت نیز کشیده میشود. در هجدهم تیرماه امسال، برخی از کشاورزان هویزه به دلیل قطع شدن جریان آب زمینهای کشاورزی در مقابل بخشداری غیزانیه تجمع کردند. این اتفاق زمانی رخ داد که ماموران سازمان آب و نیروی انتظامی میخواستند آب را از زمینهایی که به زیر کشت شلتوک رفته بود قطع کنند.
در سوم خردادماه نیز مردم بخش غیزانیه به خاطر قطعی آب اقدام به اعتراض کرده بودند و در ادامهی جادهی قدیم اهواز-امیدیه را بستند. این اعتراض با حضور یگان ویژه و نیروی انتظامی بار دیگر به خشونت کشیده شد و این نیروها برای سرکوب و متفرق کردن مردم از شلیک گلوله و گاز اشک آور استفاده کردند.
در همین اواخر نیز شبکه بهداشت خوزستان اعلام کرد که در بسیاری از نقاط استان به خصوص در مناطق روستایی و حاشیههای شهر به دلیل شکستگی خطوط آب، تلاقی آب و فاضلاب صورت گرفته است. در این خصوص بارها مراکز بهداشت اهواز طرح مساله کردند اما واکنش مسئولان به این ماجرا تکذیب آن بوده است.
علاوه بر زیرساختهای قدیمی و کهنه، ورود فاضلاب و پسابها به کارون مشکل دیگری است. زیرا این رودخانه محل اصلی تامین آب شرب مردم این منطقه به شمار میرود. در بالادست رودخانه کارون شهرهای شوشتر، شوش، دزفول و بسیاری از کارخانهها و مزارع کشاورزی صنعتی و غیر صنعتی و شیلات وجود دارد که همگی فاضلاب خود را به درون رودخانهی کارون میریزند.
مشکل دیگر انتقال آب خوزستان به مناطق دیگر است. هنگامی که باز هم راه حل مشکل آب کشور به تفکر سازهای حواله داده شد و با ساخت سد در مسیر رودخانههای این استان و تجمع آب در پشت دریاچههای این سدها، آب به استانهای خشک مرکزی ایران چون اصفهان و یزد فرستاده شد و مردم خوزستان بیشتر در مضیقهی آب قرار گرفتند. مسالهی سدسازی در کشور، خود نیز حکایتی است که به طور جدی باعث افزایش تبخیر آب و کاهش آبهای زیرزمینی و از بین رفتن محصولات کشاورزی شده و زمینهای حاصلخیز را بدل به شورهزار کرده است.
آینده آب ایران
افت شدید ذخیرههای آبی اکثر سدهای کشور، بسیار جدی و خطرناک است. مشکل کمآبی تحت تاثیر عوامل مختلفی چون افزایش جمعیت، بالا رفتن رفاه نسبی مردم و مصرف گرایی، گسترش کلان شهرها و مهمتر از همه نیاز صنعت و کشاورزی به آب است. با این وجود، بخش مهمی از مشکلات آب به بخش مدیریت آب در دورههای مختلف مربوط میشود، خصوصا توسعهی کشاورزی که سفرههای زیرزمینی را به شدت با کمآبی جبرانناپذیر روبه رو کرده است. کارشناسان بر این عقیدهاند این مشکلات در آینده تنشها و حتی جنگ را خصوصا در خاورمیانه در پی خواهد داشت.
بدیهی است که منابع آب در ایران بسیار محدود بوده و این منابع محدود نیز به طور ناموزون پراکنده شده است. بسیاری از مسئولان در فکر این هستند تا آب را به مناطق خشکتر انتقال دهند که این مساله یقینا چالشها و درگیریهای بیشتر مردم مناطق مختلف را در پی خواهد داشت. به عنوان مثال در سالهای گذشته، مردم اصفهان در اعتراض به انتقال آب این شهر به یزد، یک پمپ و خط لوله آبی را که آب را از نزدیکی این شهر عبور میداد را شکستند و این ماجرا اعتراضات محلی و درگیری با پلیس را به دنبال داشت. این نزاع تنها نمونهی کوچکی از نزاع داخلی است.
از طرف دیگر، در صورتی که اوضاع با وخامت بیشتری در عدم امنیت آبی رو به رو شود، مهاجرت داخلی و مهاجرت به شهرها افزایش خواهد یافت و سیستمهای کشاورزی به طور شدید تخریب خواهد شد.
علاوه بر آن امنیت غذایی مردم به خطر خواهد افتاد و مزارع از بین خواهند رفت. همچنین کمآبی، توسعه را نیز محدود خواهد کرد و باعث ناپایداری بیشتر صنایع خواهد شد.
بنابراین لازم است که مسئولان به جای فعالیتهای کوتاه مدت برای ارتقای سمت خود، مثل افزایش سد سازی، فکری بنیادی دربارهی وضعیت نگران کنندهی آب در کشور کنند. اکنون بخش عظیمی از ریزشهای جوی از دست میرود. به علت تجمع آب در پشت سدها، رودخانهها و تالابها در حال خشک شدن هستند و مراتع و زمینها حاصلخیزی خود را از دست دادهاند. به علاوه بخش بزرگی از این آبها نیز تبخیر میشود و از بین میرود. کشاورزی سنتی با حفر چاههای متعدد، آب موجود در سفرههای زیرزمینی را به مصرف آبیاری کشتهایی که به آب زیاد نیاز دارند، اختصاص داده است.
در حال حاضر کشاورزی باید مدرن و الگوی استفاده از منابع آبی کشاورزان اصلاح شود. زمانی که آبها شور شود، نشستهای زمین افزایش یابد و کشاورزان نتوانند محصول تولید کنند، چارهای جز مهاجرت و از بین رفتن زمینهای کشاورزی وجود نخواهد داشت. لازم است حاکمیت در این باره فکری جدی کند و از مسئولیت شانه خالی نکند و برنامهای بلند مدت را پیش از وقوع بحران بزرگتر پی بگیرد.
افزایش تنشها به خاطر کم آبی و محدودیتهای ناشی از آن، مسالهی آب را در ایران به مرحلهی جدیتر خواهد رساند. خصوصا که بر اساس پیش بینیها این بحران مناطق پر آب کشور را نیز در آیندهی نزدیک درگیر خواهد کرد. مشکلات ناشی از این وضعیت، افزایش نارضایتی و اعتراضات بیشتر مردم را در پی خواهد داشت و منابع آبی روز به روز کمتر و کمتر خواهد شد.