برای جامعهای که از ترس جانش به چهاردیواری خانه پناه برده جان معتادان و کارتنخوابان بهایی دارد؟ این گزارش سراغ جدال زنان کارتنخواب بندرعباس با اعتیاد و کرونا رفته است.
باران دار و ندارش، تکه فرشی مندرس، بالشت و دو ملاف پاره و کثیف، را خیس کرده است. آنها را به دوش میکشد تا سرپناهی پیدا کند. زیر یکی از آلاچیقهای پارک «غدیر» بندرعباس پناه میگیرد تا باران بند آید. هوای بندر با بارش باران جان تازهای میگیرد و رو به خنکی میرود. کمکم مردمِ خسته از خانهنشینی دو ماهه، با فاصله، برخی ماسکزده، برخی دستکش به دست، پیدایشان میشود. مسیر تکراری بوستان را مدام میروند و میآیند. ملافی را که به دو ستون آلاچیق وسط بوستان وصل کرده، تا باران جای خوابش را بیشتر خیس نکند، در باد تکان میخورد. ملاف سفید و کثیف دیگری را نیز محکم بر روی سرش کشیده تا چهرهاش نمایان نشود. رهگذران نسبت به او بیتوجهاند. اصلا متوجه وجودش نمیشوند. تنها هرازگاهی که تکانی به خودش میدهد، جلب توجه میکند. بلاخره رهگذری که با همسر و فرزندانش پیادهروی میکند، متوجه میشود زنی لای تکههای خیس کارتن، پلاستیک و ملاف کهنه، آرام گرفته است. رهگذر کیکی از کیف زنش در میآورد و به زیر آلاچیق پرت میکند. زن از لای ملاف سرکی میکشد، باز به لانهاش باز میگردد. این روزها که همه از بیم ابتلا به کرونا خانهنشین شدند، سقفی ندارد که از خطر تهدید بیماری به آن پناه ببرد. این حکایت او و صدها زن و مرد معتاد و کارتنخواب دیگری است که در بحبوحهی بحران کرونا فراموش شدهاند. زنان و مردانی که خطرناک و منبع انتقال بیماری به شمار میآیند. فیلمهای اعتراضی شهروند خبرنگاران از گوشه و کنار شهر نشان میدهد که کرونا باعث شده در غیاب مردم، با جرئت بیشتری از پناهگاهشان بیرون بیایند. معتادان و کارتنخوابان مانند گذشته با سرک کشیدن در سطلهای زباله، لقمه نانی برای خود پیدا میکنند. حالا که خبری از خرید و فروش پلاستیک و ضایعات نیست، کاسبی اینها هم راکد شده است. قرنطینه برایشان معنایی ندارد. سقفشان همیشه آسمان بوده و بالشتشان کیفی که تمام زندگیشان درش جا میشود. تمام توقعشان از زندگی لقمهای است که سیرشان کند. اگر گرفتار دام اعتیاد شده باشند، دودی که به آسمان بفرستند، منگ شوند و یادشان برود که سرنوشتشان بد رقم خورده است. در بازار فراموشی جامعهای که از ترس جانش به چهاردیواری خانهاش پناه برده گویی جان معتادان و کارتنخوابان بهایی ندارد. اگر یکیشان تسلیم خشم ویروس کرونا شود کسی باخبر نمیشود روحش بهخاطر چه تنش را ترک کرده است.
پناهی به نام سرپناه
سرش را از درون گونیاش بالا آورد و گفت: «در کوچه پس کوچههای کثیف شهر، کرونا، جان خرید و فروش میکند». گفت و به سراغ سطل آشغال بعدی رفت. بحران کرونا انسانیت را به چالش کشید. به ما فهماند که تضاد طبقاتی و اجتماعی هنوز حرف اول را میزند. پای جان که وسط باشد هر که دستش برسد کاری برای نجات خودش میکند. این وسط دست معتادان و کارتنخوابان مانند سفرهشان همیشه خالی است. اگر زخمی هست همیشه ردش بر تن زنان بیشتر میماند. زنان معتاد و کارتنخواب شهر برای بقا در این روزها باید بیشتر بجنگند. در تاریکی و سردی بی توجهی، اما هنوز روزنهای از امید برایشان باقی مانده. کورسویی که امیدوارشان میکند فراموش نشدهاند. پناهی به نام «سرپناه» در این روزهای نفسگیر. مرکز سرپناه شبانه زنان آسیبپذیر، تنها مرکز نگهداری از زنان در معرض آسیب و دارای رفتار پرخطر در هرمزگان است. این مرکز تنها سرپناهی است که این زنان در این روزها میتوانند به آن دلخوش باشند. تیرماه سال گذشته، به سرپناه سری زدم. حاصل دیدارم با زنان دارای رفتار پرخطر و درگیر اعتیاد مرکز، گزارشی شد که با نام «چشمهایت را بر رویم نبند» در «صبحساحل» منتشر شد. متوجه شدم، «معصومه طغرلی»، مسئول مرکز سرپناه شبانه زنان در بندرعباس، پرکارتر از گذشته این روزها را سپری میکند. او برخلاف اغلب مردم، این زنان را عضوی از جامعه میداند که در این بحران باید محافظت شوند. برای ایمن نگهداشتنشان تلاش میکند که اصول بهداشتی را به آنها آموزش دهد. مواد بهداشتی و مراقبتی در اختیارشان قرار دهد و از پذیرش مراجعهکننده جدید نیز، برخلاف سایر مرکزها، غافل نماند. بهدلیل شرایط موجود، دستورالعملهای ابلاغ شده درمورد عدم پذیرش جدید، شامل مرکز سرپناه نمیشود. به گفتهی خانم طغرلی، درحالحاضر مرکزهایی مانند اورژانس اجتماعی، ماشین گشت کلانتری و امنیت اخلاقی و شهرداری، اگر موردی را مشاهده کنند، بهدلیل احتمال ناقل بودن فرد، جابهجایش نمیکنند. موردها را بهسمت مرکز سرپناه ارجاع میدهند. او میگوید نمیتواند که فرد را پذیرش نکند چراکه جای دیگری نیست که برود. او اتاقی جدا را در مرکز، با حفظ فاصله تختها، به قرنطینه اختصاص داده است. مراجعان جدید در این اتاق جا داده میشوند تا درصورت ناقل بودن بیماری را به سایرین انتقال ندهند. مرکز سرپناه شبانه، در سال جدید ۶۰ نفر را پذیرش کرده است. تعداد مراجعهکنندگان شبانه به مرکز متغیر است. مرکز توانایی پذیرش شبانه بیش از ۲۰ نفر را ندارد چون فضای مرکز محدود است و در شرایط فعلی تختها باید با فاصله قرار گیرد. در ادامه با معصومه طغرلی، مدیر موسسه «سیمای سلامت زندگی» در مورد شرایط مرکز سرپناه در بحران کرونا گفتوگو کردیم.
در بحران کرونا، چه خدمات جدیدی به مراجعهکنندگان در سرپناه ارائه میشود؟
وسیلههای بهداشتی در بستهبندی یک نفره شامل ماسک، که در مرکز دوخت میشود، صابون، دستمال جیبی، پد الکلی، ژل شستوشوی دست و دستکش را در اختیار همه مراجعهکنندگان قرار میدهیم. برخی از مراجعان به دلیل نوع شغلشان، جمعآوری ضایعات یا تنفروشی، نیاز هست که در طول روز ماسک و دستکشان را عوض کنند، چندین بار ماسک و موادبهداشتی در اختیارشان قرار میگیرد. ماسکهای مورد استفاده، از پارچههای نانو است تا برای مدت زمان طولانی بتواند از آنها محافظت کند.
برنامه سرپناه برای جلوگیری از شیوع بیماری بین مراجعهکنندگان چیست؟
حوضچهای تهیهای کردهایم که پر از مواد ضدعفونیکننده است. هر مراجعهکننده در بدو ورود، قبل از ورود به ساختمان سرپناه، باید از این حوضچه عبور کند تا پا و کفشش ضدعفونی شود. پس از آن، مستقیم برای شستوشو به حمام میرود. مرکز سرپناه بهصورت کامل هفتهای سه بار ضدعفونی میشود. ضدعفونی با مواد بهداشتی روزانه انجام میشود. آموزش جلوگیری از ابتلا به کرونا به تکتک مراجعان داده میشود. آموزش گروهی در شرایط بحران، بهدلیل حفظ فاصله و شرایط جسمی مراجعهکنندگان مشکل است. بهخاطر همین کتابچههای مخصوص به کرونا توسط مرکز چاپ شده که در اختیارشان قرار میگیرد.
ارجاع مراجعهکنندگان مشکوک به کرونا به مراکز درمانی چگونه انجام میشود؟
چهار مرکز برای ارجاع مراجعان مشکوک معرفی شده است که مرکز بهزیستی استان هماهنگیها را انجام داده است. علاوهبر این مرکز سرپناه با یکی از پزشکان زن درمانگاه تشخیص بیماری کرونا هماهنگ کرده که درصورت نیاز در مرکز نیز حضور پیدا کند. درحالحاضر برای ارجاع با مشکل روبرو هستیم. پس از تشخیص بیماری یک مراجعهکننده، ممکن است ۱۱۵ آن را منتقل نکند. الزاما همه بیماران مشکوک را منتقل نمیکنند چون میگویند برخی باید قرنطینه باشند.
ماسکها در مرکز توسط چه کسانی و چه تعداد دوخته میشود؟
ماسکها را خودم میدوزم چون باید کاملا بهداشتی باشد. ماسک در مرکز، به اندازه نیاز مراجعهکنندگان، دوخته میشود. مشکل برگ، تهیه پارچه ماسک است. از اول اردیبهشت که بازار باز شد خرید پارچه راحتتر شده است. پیش از آن برای تهیه پارچه مشکل داشتیم. اوایل که پارچه را نمیتوانستم تهیه کنیم، ماسک را از ابزارفروشیها و مراکزی که ماسک عرضه میکردند، تهیه میکردیم. پس از مدتی بهدلیل مصرف بالای مراجعان، تهیه ماسک به این طریق پاسخگوی نیازها نبود. هم تهیه آن مشکل بود، چون ماسک یافت نمیشد، و هم هزینهی زیادی داشت. ماسک علاوهبر مراجعان مرکز، در پاتوقهای معتادان در سطح شهر نیز توزیع میشود.
هزینههای اقلام بهداشتی که در اختیار مراجعان قرار میگیرد را چه کسی پرداخت میکند؟
بیشتر هزینهها را سرپناه انجام میدهد. بهزیستی استان نیز اعلام کرده است که اقلام مورد نیازتان را خریداری کنید، هزینه آن پرداخت میشود. تاکنون برخی وسیلهها مانند تبسنج را، بهدلیل کمیاببودن و قیمت غیرمنطقی آن، نتوانستیم تهیه کنیم. در این مدت بهدلیل افزایش قیمت وسیلههای بهداشتی هزینه بسیاری کردیم. برنامه غذایی سرپناه تغییر کرده است. غذاهای مقوی، مانند گذشته، به همراه ویتامین C در بستهبندی بهداشتی سرو میشود. برای بستهبندی غذا، دستگاه پرس تهیه کردهایم تا غذاهای مرکز و پاتوقها حتما با رعایت اصول بهداشتی توزیع شود.
شهرداری و بهزیستی برنامهای برای ساماندهی زنان معتاد دارند؟
امسال طرح ساماندهی در کل کشور انجام نمیشود. ساماندهی معتادان که در سال گذشته اجرا شد هم مربوط به زنان نبود. گروه زنان معتاد همیشه از قلم میفتد. کمپ های اعتیاد زنان و مردان بهدلیل شیوع بیماری کرونا و حفاظت مراجعان بستریشده در کمپ، معتادان جدید را پذیرش نمیکند.
کرونا در کمین زنان معتاد و کارتنخواب
«معتادان کرونا نمیگیرند». شایعهای که این روزها در بین این گروه رواج پیدا کرده است موجب شده که مانند گذشته، اصول بهداشتی را، کمتر رعایت کنند. بسیاری از معتادان و کارتنخوابان به اشتباه فکر میکنند که از گزند کرونا در امان هستند. پیش از این خبری منتشر شد که سیگاریها، از ابتلا به ویروس کرونا مصوناند اما این خبر تائید علمی نشد. آلودگی و محیط غیربهداشتی زندگی کارتنخوابان و معتادان موضوع جدیدی نیست. روزگار گذراندن در خورها و پناهگرفتن زیر پلها. حالا که سطح شهر آلوده ویروس کرونا است معتادان بهعنوان کسانی که روزانه در شهر قدم میگذراند بهعنوان مهمترین ناقلان این بیماری شناخته میشوند. بیماری تنها به کرونا خلاصه نمیشود. این روزها که بساط کار کارتنخوابها و معتادان زن، مانند بقیه کساد شده است، دیگر راه زیادی برای کسب درآمد، تهیه غذا و خرید مواد مخدر مصرفیشان نمانده است. به گفتهی یک مددکار اجتماعی، روسپیگری زیر پوست شهر، در خانههای تیمی و پاتوقهای معتادان، افزایش یافته است. او میگوید بسیاری از مددجویانش این روزها دیگر مانند گذشته نمیتوانند به جمعآوری ضایعات، دزدیهای کوچک از خانهها و سایر شغلهای کاذب کم درآمد بپردازند. آمار بالای مصرف لوازم پیشگیری جنسی در اختیار مددجویانش میگذارد، را تائیدی بر ادعایش میداند. البته تاکنون ثابت نشده که کرونا از طریق رابطه جنسی منتقل میشود. اما مسلما تماس فیزیکی بین دو نفر ریسک زیاد ابتلا به بیماری کرونا را بههمراه دارد. بیماریهای مقاربتی بسیاری وجود دارد که این روزها در کمین زنان معتادی است که پول غذا و موادشان را با فروش تنشان بهدست میآورند.
جامعه شناسی روسپیگری
سعید مدنی قهفرخی، پژوهشگر و جامعهشناس، در کتاب «جامعهشناسی روسپیگری»، به بررسی آسیبهای اجتماعی روسپیگری پرداخته است. این منبع فاخر که از معدود اسناد کتابخانهای است که در اینباره منتشر شده، روسپی و روسپیگری در ایران را مورد تحقیق قرار میدهد. سعید مدنی در کتابش عنوان میکند که در رابطه با روسپیگری نظریههای زیادی وجود دارد؛ از جمله نظریه زیستشناختی، روانشناختی، جامعهشناختی و جرمشناختی. در نظریههای روانشناختی، تاخیر در رشد روانی، اختلال رشد عاطفی، عقدههای سرکوب شده، احساس حقارت، عزت نفس پائین، اختلالهای شخصیتی مورد بررسی قرار میگیرد. نظریههای جامعهشناختی، نظریههای اقتصادی، آنومی، معاشرت افتراقی، برچسبزنی، سیستمی، کارکردگرا، فرصتهای برابر و ناکامی منزلتی را شامل میشود. جامعهشناسان در نظریههای جرمشناختی ویژه بزهکاری زنان، نقشهای افتراقی، واکنش اجتماعی و نظریههای مارکسیستی را مطرح کردهاند. آنچه مهم است، در بررسی روسپیگری باید به ویژگیهای فردی زنان مانند سن، تحصیلات، محل تولد، دارایی، مالکیت منزل و شغل نیز توجه کرد. ویژگی والدین، تعداد اعضای خانواده، سابقه ازدواج-طلاق و اجبار در ازدواج، سابقهی ازدواج موقت، رضایت از زندگی مشترک، سن در ازدواج اول و ویژگیهای همسر از جمله مواردی است که در مورد یک زن که به روسپیگری مشغول است، باید در نظر گرفت. روسپیگری اما به عوامل مختلفی بستگی دارد. عوامل گرایش به روسپیگری را میتوان در عوامل فردی، خانوادگی و اجتماعی خلاصه کرد. در عوامل فردی، سابقهی آزار جنسی یا سابقهی بیماری روانی باید مورد بررسی قرار گیرد. وضعیت خانوادگی، سرپرستی در دوره کودکی، ویژگیهای شوهر در ازدواج دائم اول از مهمترین عوامل خانوادگی گرایش به روسپیگری است. در عوامل اجتماعی نیز علاوهبر فقر و نابرابری، وضعیت اشتغال، سابقهی مصرف مواد مخدر، بازداشت یا زندان، فرار از منزل، داشتن دوست روسپی و قاچاق زنان و دختران مورد توجه است.
روسپیگری، مبادلهی جان و تن
روسپیگری در بین معتادان زن داستان جدیدی نیست. پیش از این خطر ابتلا به بیماریهایی مانند ایدز، هپاتیت B، عفونت و بیماریهای مقاربتی در ازای اندک پول مبادلهی تن، در کمین زنان معتاد و کارتنخواب بود. حالا بیماری کووید-۱۹ هم اضافه شده که زخم نمیزند، نفس میگیرد. برخلاف سایر قشرهای جامعه، کمک معیشتی به معتادان تعلق نمیگیرد. اغلب نه شناسنامهای دارند نه سیم کارتی که درخواست وام دهند. یکی از شهروندان از حضور معتادان و زبالهگردی در قسمتی از شهر شکایت میکرد. در جامعهای که ساماندهی معتادان به انتقال چندروزه به کمپ و رهایی مجددشان در کوچه و خیابان ختم میشود، در بحران کرونا، حفاظت و حمایت از معتادان از قلم افتاده است. پرسش مهمی که باید مسئولان و شهروندان به آن پاسخ دهند اینکه معتادان در بیسامانی این روزها چگونه باید به زندگیشان ادامه دهند یا سرنوشتشان را از نو بنویسد؟