برگرفته از تریبون زمانه *  

فیلسوف آمریکایی، جان دویی گفته است: «اگر می‌خواهید به تصوری از یک جامعه دست پیدا کنید، بروید ببینید چه کسی در زندان است.» عمل کردن به این نظر دشوار است زیرا دولت‌های انگشت‌شماری از پرس‌وجوی شمار زندانیان سیاسی عقیدتی استقبال می‌کنند. اما معیارهای دیگری برای آزادی وجود دارند؛ آیا رسانه‌ها اجازه دارند از حکومت انتقاد کنند؟ آیا حکومت اجازه وجود اپوزیسیون سیاسی را می‌دهد؟ آیا افرادی که متهم به اهانت به حکومت شده‌اند محاکمه‌ای فوری و عمومی، پیش از دادگاهی بی‌طرف، دریافت می‌کنند؟ آیا آن‌ها اجازه دارند شاهدینی داشته باشند، وکیلشان به دفاع به شیوه‌ای که خودش فکر می‌کند بهترین است، قادر است؟

متن زیر ترجمه‌ایست از خلاصه‌ مقاله «زندانیان فراموش شده»، نویسنده این مقاله را در حمایت از زندانیان سیاسی در سال ۱۹۶۱ منتشر کرده است.


به یاشار دارالشفاء

نوشته‌ حاضر ترجمه‌ی خلاصه‌ای از مقاله‌ی «زندانیان فراموش شده» است. آبزرور این نوشته‌ بننسون را در ۱۹۶۱ منتشر کرد. گاردین مقاله‌ اصلی را خلاصه کرده است. پیتر بننسون پایه‌گذار سازمان عفو بین الملل است. این مقاله در حمایت از حقوق زندانیان سیاسی عقیدتی نگاشته شده است.

هر روزی از هفته که روزنامه‌تان را باز کنید از کسی در جایی از جهان گزارشی خواهید یافت که زندانی، شکنجه یا اعدام شده است به این خاطر که عقاید یا دینش برای حکومت غیر قابل قبول بوده است. میلیون‌ها نفر از این افراد وجود دارند که به هیچ‌وجه همه‌شان پشت پرده‌های آهنین و بامبویی (سرحدات شوروی و چین کمونیست) نیستند و شمارشان در حال رشد است. خواننده روزنامه احساس ناتوانی بیزارکننده‌ای خواهد کرد. با این حال اگر این احساسات انزجار می‌توانستند در سراسر جهان، در یک اقدام مشترک، یکی شوند می‌توانست اتفاقی تاثیرگذار رقم زده شود.

اعضای بنیانگذار سازمان ملل در ۱۹۴۵ اعلامیه جهانی حقوق بشر را تصویب کردند. طبق ماده ۱۸ هر انسانی حق دارد آزادی اندیشه، وجدان و دین داشته باشد؛ این حق شامل تغییر عقیده یا دین و آزادی آشکار ساختن عقیده یا دین، به صورت فردی یا جمعی، در قالب آموزش، عمل، پرستش و انجام مناسک در محیط عمومی یا خصوصی است. طبق ماده ۱۹ هر انسانی حق دارد آزادی عقیده و بیان داشته باشد؛ و این حق شامل آزادیِ داشتن عقیده‌ بدون مزاحمت و جستجو، دریافت و انتشار اطلاعات و افکار از طریق هر رسانه‌ای بدون ملاحظات مرزی است.

در حال حاضر هیچ راه مطمئنی وجود ندارد برای فهمیدن این که چند کشور به شهروندانشان اجازه می‌دهند از این دو حق بنیادی بهره‌مند شوند. آنچه اهمیت دارد حقوق روی کاغذ در قانون اساسی نیست، بلکه به کار گرفته شدن و ضمانت اجرایی عمل به آنها است. در سراسر جهان گرایشی رو به رشد برای پنهان کردن دلیل‌های اصلی زندانی شدن «نا‌همنوایان» وجود دارد.

با این حال حکومت‌ها به هیچ‌وجه نسبت به افکار عمومی غیر حساس نیستند. وقتی افکار جهانی متمرکز بر یک نقطه ضعف می‌شود، گاهی اوقات می‌تواند موفق شود حکومتی را به گذشت کردن وادارد. آنچه اهمیت دارد آماده کردن گسترده و سریع افکار عمومی است، پیش از این که حکومت گرفتار مارپیچ بی رحمانه‌ای به‌واسطه سرکوب‌هایش شده و با جنگ داخلی قریب الوقوع مواجه باشد. در آن زمان شرایط برای دولت بسیار وخیم‌تر از آن است که بتواند گذشتی کند. نیروی افکار، برای این که تاثیرگذار باشد، باید فراگیر، بین المللی، غیر‌فرقه‌ای و دربرگیرنده همه احزاب باشد. ما به این دلیل درخواست عفو بین‌الملل ۱۹۶۱ را آغاز کرده‌ایم. این کمپین، که امروز افتتاح می‌شود، نتیجه پیشگامی گروهی از وکلا، نویسندگان و ناشرینی در لندن است، که در عقیده راسخ بنیادی بیان شده توسط ولتر (Voltaire) مشترک هستند؛ «من از عقایدت بیزارم، اما آماده‌ام تا به خاطر حقت برای بیان آن‌ها بمیرم.» ما دفتری را در لندن تاسیس کرده‌ایم تا اطلاعاتی در مورد نام، تعداد و شرایط کسانی جمع‌آوری کنیم که تصمیم گرفته‌ایم «زندانی سیاسی عقیدتی» بنامیم، و بنابراین آنها را به این صورت تعریف می‌کنیم؛ هر فردی که به طور جسمانی – به‌وسیله حبس یا به طریقی دیگر- از بیان عقیده‌ای درست‌کارانه که دارد، در هر شکلِ کلمات یا نمادها، بازداشت شده است و از خشونت فردی جانبداری و چشم‌پوشی نمی‌کند.

در اکتبر یک ویژه نامه پنگوئن (Penguin) به نام «شکنجه» ۱۹۶۱ به‌عنوان بخشی از کمپین عفو بین‌الملل ما منتشر خواهد شد که روایت‌هایی از ۹ مرد و زن با دیدگاه‌های متنوع سیاسی و دینی است که به خاطر بیان عقایدشان متحمل حبس شده‌اند. یک روایت مربوط به قساوتی منزجر کننده در رفتار با شاعر برجسته آنگولا، آگوستینو نتو (Agostino Neto)، پیش از آغاز شدن ناگهانی آشوب‌های کنونی است. دکتر نتو یکی از پنج دکتر آفریقایی در آنگولا بود و برای پرتغالی‌ها تلاش‌هایش در جهت بهبود خدمات سلامت برای آفریقایی‌ها غیرقابل پذیرش بود. در ژوئن سال پیش پلیس سیاسی به خانه‌اش هجوم آورد، مقابل خانواده‌اش او را شلاق زد و سپس کشان‌کشان با خود برد. از آن پس او در زندان در کیپ ورد اسلس (Cape Verde Isles) بدون اتهام یا محاکمه بازداشت است.

از رومانی داستان کنستانتین نویکا (Constantin Noica) را چاپ کرده‌ایم، فیلسوفی که به ۲۵ سال حبس محکوم شد به دلیل این‌که با وجود اخراج شدن از دانشگاه، دوستان و شاگردانش به ملاقات با او و نشستن پای صحبت‌هایش درباره فلسفه و ادبیات ادامه داده بودند. این کتاب همچنین از وکیل اسپانیایی آنتونیو آمات (Antonio Amat) روایت می‌کند که تلاش کرد یک ائتلاف از گروه‌های دموکراتیک بسازد و از نوامبر بدون محاکمه ۱۹۵۸ در زندان است و همچنین درباره دو مرد سفید پوست- اشتون جونز (Ashton jones) آمریکایی و پاتریک دونکان (Patrick Duncan) از آفریقای جنوبی- شکنجه شده، توسط نژاد خودشان، به بهانه سخنرانی کردن درباره حقوق برابر رنگین‌پوستان.

آگاه‌سازی عمومی از روایت‌های شخصی شماری از زندانیان فعالیت‌های سیاسی متفاوت تکنیکی جدید است که اختیار شده است تا از سرنوشت کمپین‌های پیشین عفو بین‌الملل اجتناب شود که اغلب به آگاهی‌رسانی عمومی درباره دیدگاه‌های سیاسی زندانیان اهمیت می‌دادند تا هدف‌های بشردوستانه.

چطور می‌توانیم در جهان امروز متوجه وضعیت آزادی شویم؟ فیلسوف آمریکایی جان دویی (John Dewey) گفته است: «اگر می‌خواهید به تصوری از یک جامعه دست پیدا کنید، بروید ببینید چه کسی در زندان است.» عمل کردن به این نظر دشوار است زیرا دولت‌های انگشت‌شماری از پرس‌وجوی شمار زندانیان سیاسی عقیدتی استقبال می‌کنند. اما معیارهای دیگری برای آزادی وجود دارند؛ آیا رسانه‌ها اجازه دارند از حکومت انتقاد کنند؟ آیا حکومت اجازه وجود اپوزیسیون سیاسی را می‌دهد؟ آیا افرادی که متهم به اهانت به حکومت شده‌اند محاکمه‌ای فوری و عمومی، پیش از دادگاهی بی‌طرف، دریافت می‌کنند؟ آیا آن‌ها اجازه دارند شاهدینی داشته باشند، وکیلشان به دفاع به شیوه‌ای که خودش فکر می‌کند بهترین است، قادر است؟

سریع‌ترین راه فراهم آوردن تسکین برای زندانیان سیاسی آگاه‌سازی عمومی، به ویژه اطلاع‌رسانی کردن در میان هم‌وطنان زندانی، است. فشار ناشی از ملی‌گرایی و بحران‌های جنگ سرد سبب وجود موقعیت‌هایی‌ست که در آنها حکومت‌ها برای حفظ بقایشان به اقداماتی فوری نیاز دارند. آنچه حیاتی‌ست پافشاری افکار عمومی بر افراطی و طولانی نبودن این اقدامات پس از موقعیت حساس است. اگر وضعیت اضطراری مدت زیادی به طول می انجامد، حکومت باید راضی شود تا به مخالفانش اجازه دهد از زندان آزاد شوند و به دنبال پناهندگی در خارج از کشور باشند.

امسال به‌طور ویژه برای کمپین عفو بین‌الملل مناسب است. یادبود صدساله آغاز به کار رئیس جمهور لینکلن است، آغاز جنگ داخلی‌ست که با آزادی برده‌های آمریکایی پایان یافت و همچنین یادبود صدساله حکمِ از زیر سلطه خارج شدن سرف‌های روس است. صد سال پیش بودجه آقای گلدستون (Mr Gladstone) مالیات ناعادلانه روزنامه را از میان برداشت و در نتیجه گستره و آزادی رسانه را توسعه داد. موفقیت کمپین ۱۹۶۱ عفو بین‌الملل بسته به این است که تا چه اندازه توانمند بتوان افکار عمومی را ساماندهی کرد. همچنین به این بستگی دارد که کمپین در ساختار همگانی، در نهاد بین‌المللی و در جهت‌گیریِ سیاسی بی‌طرف باشد. هر گروهی که در محکوم کردن شکنجه فارغ از جغرافیا و عقیده سرکوب شده سهیم شود مورد استقبال قرار می‌گیرد. به طور اجتناب‌ناپذیری بیشتر عملی که درخواست برای عفو بین‌الملل ۱۹۶۱ طلب می‌کند فقط می‌تواند به‌وسیله حکومت‌ها انجام شود. اما تجربه نشان می‌دهد در اموری از این قبیل حکومت‌ها آماده‌اند تا تنها به جایی پیش بروند که افکار عمومی هدایت می‌کنند. فشار افکار عمومی صد سال پیش باعث از زیر سلطه خارج شدن برده‌ها شد. اکنون هنگام آن است تا انسان بر همان آزادی که برای بدنش به دست آورده است برای فکرش پافشاری کند.

منبع: میدان

لینک مطلب در تریبون زمانه