شلیک یک گلوله به یک انسان بیگناه را چطور برای کودک خود توضیح میدهید؟ اگر کودک خبری درباره کشته شدن عدهای بیگناه از تلویزیون شنید و از شما سوال کرد، چطور به او پاسخ میدهید؟
شلیک یک گلوله به یک انسان بیگناه را چطور برای کودک خود توضیح میدهید؟ آیا میگویید: «ببین دخترم/پسرم دنیا این شکلی است، آدم بدها همیشه آدم خوبها را اذیت میکنند؟»
اگر اینطور است پس زمان آن فرا رسیده تا با عواقب فاجعهبار نادیده گرفتن نگرانی کودکان در روزهای بحرانی کاملا آشنا شوید. پای حرف کودکتان بنشینید تا احتمالا از شنیدن آنچه در ذهن او میگذرد، شوکه شوید.
آیا کودکان مفهوم جنگ را درک میکنند؟
بیشتر کودکانِ زیر ۸ سال، توانایی درک مفاهیم انتزاعی را ندارند، مفاهیمی مانند تروریسم، جنگ و ناآرامی. این درگیریها معمولا دورتر از کودک اتفاق میافتد و او در آنها حضور مستقیم ندارد، به همین دلیل ممکن است برای کودک واقعی به نظر نرسد. کودک ممکن است تمام جنبههای سیاسی، مذهبی و اجتماعی یک جنگ را درک نکند اما او مطمئنا درد و رنج را میفهمد و درباره آن کنجکاو است. اگر کودک خبری درباره کشته شدن عدهای بیگناه از تلویزیون شنید و از شما سوال کرد، چطور به او پاسخ میدهید؟
آیا باید درباره ناآرامیهای اخیر با کودکان صحبت کنیم؟
امروزه توضیح دادن مفاهیمی مانند جنگ، خشونت و تروریسم به کودکان، تبدیل به یک چالش بزرگ برای والدین شده است. صحبت با کودکان درباره مفهوم جنگ بسیار دشوار و با توجه به دسترسی بچهها به رسانه، تقریبا انکارناپذیر است. اما والدین نمیخواهند در کودکان احساس اضطراب ایجاد کنند به همین دلیل درباره خشونت صحبت نمیکنند. والدین باید متوجه باشند که این خود جنگ است که ناراحتکننده به نظر میرسد نه گفتگو درباره آن.
اینکه خانواده شما در حال حاضر تحت تاثیر جنگ قرار ندارد به این معنا نیست که نباید موضوع را مطرح کنید. فرار کردن از سوالات کودک ممکن است باعث ترس او شود و احساس کند شما قادر به مراقبت از او نیستید. کودکان باید بدانند که بزرگسالان میتوانند مشکلات و احساسات عمیق را مدیریت کرده و برای کمک به آنها نیز در دسترس هستند.
بنابراین مهم است که از حدود ۴ یا ۵ سالگی، در صورت بروز نشانه در کودکان، اطلاعاتی درباره جنگ به آنها بدهید. کودکان کوچکتر اغلب واقعیتها را شخصیسازی و ترکیب کرده و آنها را به روشهای غافلگیرانهای به تجربیات خود متصل میکنند. مثلا ممکن است به دلیل اینکه بنزین عامل درگیریهای اخیر است، کودکی تصور کند پدر او در هنگام بنزین زدن در معرض خطر قرار دارد. معمولا کودکان از به اشتراک گذاشتن سوالات و ترسهای خود با بزرگسالان خودداری میکنند.
ممکن است کودکی نشانههای ترس و اضطراب را بروز دهد اما نهتنها تمایلی برای پرداختن به این موضوع نداشته باشد، بلکه شاهد مقاومت او نیز باشید. به همین دلیل حیاتی است که بزرگسالان فضای مناسب را به منظور در میان گذاشتن نگرانیها برای کودکان فراهم کنند.
آنچه به کودکانتان میگویید، بستگی به سن آنها، سوالاتی که میپرسند و عقاید سیاسی و اخلاقی خودتان دارد. باید کودکان را ترغیب کنید که همچنان به کنجکاوی در جهان بپردازند، به صلح اهمیت دهند و برای مطرح کردن سوالهایشان احساس آرامش داشته باشند.
نکاتی برای صحبت با کودکان درباره خشونت، جنایت و جنگ
داشتن این نوع مکالمات به شما فرصت میدهد به کودک خود کمک کنید تا احساس امنیت بیشتری داشته باشد و بتواند دنیایی را که در آن زندگی میکند، راحتتر درک کند. هیچ دستورالعمل مشخصی برای انجام چنین بحثهایی وجود ندارد اما آگاهی از برخی مفاهیم و پیشنهادات میتواند برای مکالمه با کودک مفید باشد.
چطور گفتگو را شروع کنید؟
بیشتر کارشناسان موافق هستند که نباید مکالمه را با ارائه اطلاعات آغاز کرد و کودک را تحت فشار گذاشت. بهترین روش این است که به سوالات و نظرات خودجوش کودک گوش بدهید چون ممکن است او نگرانیهای متفاوتی نسبت به آنچه شما فکر میکنید، داشته باشد. بگذارید نگرانی کودک، جهت و عمق بحث را مشخص کند. سپس به روشی مناسب و حمایتی به او پاسخ دهید. قبل از شروع بحث آگاه باشید که او از قبل چه میداند. برای آگاهی از این مورد میتوانید سوالاتی از این دست مطرح کنید؛ «آیا دوستت توی مدرسه در این مورد صحبت میکنه؟»
کودکان همیشه نمی توانند احساسات خود را بیان کنند. گاهی درک کردن آنچه پشت کلماتشان نهفته است، آسان نیست. برای ادامۀ مکالمه از این جملات استفاده کنید:
«جالبه! میتونی دربارش به من بگی؟»
«منظورت از … چیه ؟»
«چه مدته این احساس رو داری؟»
استفاده از این جملات باعث میشود اطلاعات مهمی از افکار و احساسات کودک به دست بیاورید بدون اینکه او را مورد قضاوت قرار داده باشید. مهم نیست که حرفهای او چقدر کودکانه و غیرمنطقی به نظر برسد. اگر چیزی را درک نکردید، از او بخواهید که آن را توضیح دهد. احترام خود را نسبت به او و ایدههایش نشان دهید. ابراز احساسات به کودکان کمک میکند تا افکار خود را مرتب کنند و به آنها نشان میدهد که بدون دخالت در روند تفکرشان، شنیده میشوند و مورد احترام هستند.
به او چه بگویید؟
بحث درباره اینکه چرا بعضی از انسانها عمدا به دیگران آسیب میرسانند، برای بسیاری از کودکان یک موضوع پیچیده و ترسناک است. از این گذشته بسیاری از مفاهیم مانند جنگ با پیامهایی که شما درباره مهربانی، احترام و دلسوزی به کودک یاد دادهاید، کاملا تضاد دارد. احساساتی که کودکان درباره خشونت دارند، تحت تاثیر سن رشد آنها قرار دارد. برای کودکان دبستانی، معمولا مسئله، جدایی و ایمنی است. برای کودکان بزرگتر در مقطع ابتدایی و راهنمایی، مسئلۀ عدالت و مراقبت از دیگران مطرح میشود. به طور جدی به نگرانیهای او گوش بدهید، با زبان بدن خودش با او صحبت کنید و احساسات او را تایید کنید. به آنها بگویید که فکر می کنید سوالات و نگرانیهای او مهم و مناسب هستند. سازگار و اطمینان بخش باشید اما وعدههای غیر واقعی ندهید. کودکان معمولا میفهمند که شما صادق نیستید.
از آنها بخاطر به اشتراک گذاشتن حرفهایشان تشکر کنید و تایید کنید که چقدر شما و او به آدمهای دیگر اهمیت میدهید. خوب است که به کودکان بگویید که در خانه یا مدرسه در امان هستند. اما نمیتوانید به آنها قول بدهید که جنگی رخ نمیدهد یا کسی صدمه نخواهد دید.
به او بگویید: «مامان و بابا برای محافظت از تو اینجان و خیلی از آدما دارن تلاش میکنن تا این اتفاقا خیلی زود تموم بشه.»
آیا او علائم اضطراب را نشان میدهد؟
به سیگنالهایی که کودک از طریق بازی، نقاشی، نوشتن و مکالمه خودجوش نشان میدهد، توجه کنید اما نشانهها را تحلیل و قضاوت نکنید. کودکان اغلب به جای کلمات از بازی استفاده میکنند تا آنچه را که میشنوند، بازتاب دهند. مشاهده آنها در هنگام بازی میتواند سرنخهای مهمی در مورد افکار و احساسات آنها به شما بدهد. مراقب علائم دیگر اضطراب نیز باشید:
· تحریکپذیری
· پرخاشگری
· انزوا طلبی و فاصله گرفتن
· افسردگی
· نقص در توجه
· خود ارضایی در دفعات زیاد
· کاهش اشتها
· اختلال در خواب
· مکیدن انگشت
· خیس کردن خود
· وابستگی بیش از حد
· تعلیل در رشد و …
کودکان نیاز دارند جهان را به عنوان مکانی امن و قابل پیشبینی ببینند و شنیدن اخبار خشونتآمیز این نیاز را در آنها تضعیف میکند. در سالهای اخیر به دلیل افزایش حملات تروریستی در سراسر جهان، محققان در حال بررسی اثرات قرار گرفتن در معرض خشونت از راه دور هستند. در این حالت کودکان میفهمند خشونتی اتفاق افتاده که آنها مستقیم آن را تجربه نکردهاند. تاثیرات طولانیمدت این تجربه از راه دور شامل احساس غم و اندوه، تروما، ترس و سایر نگرانیهای مربوط به سلامت روان میشود. کودکان و نوجوانان میتوانند تحت تاثیر تصاویر کشورهای جنگزده، کودکان پناهنده و گورهای دسته جمعی قرار گرفته و این تصاویر را پردازش کنند.
کودکانی که همزمان با سایر آسیبها (طلاق یا مرگ در خانواده) نیز مقابله میکنند، بیشتر در معرض اضطراب هستند. حتی اگر همه چیز در زندگی کودک شما خوب باشد ولی او نشانههای اضطراب را از محیط دریافت کند، احتمالا آن را بازتاب خواهد داد. ممکن است بچهتر از سن خود رفتار کند، نق بزند و یا به شما بچسبد. این موارد واکنشهای طبیعی کودک در برابر اضطراب است و به این معناست که او تلاش دارد به زمانی که کودکتر بوده و احساس امنیت بیشتری میکرده، برگردد.
اگر نشانه اضطراب را در کودک مشاهده کردید اما او موضوع را مطرح نکرد، می توانید با پرسیدن یک سوال مکالمه را شروع کنید: «درباره هفته گذشته چی فکر میکنی؟» این پرسش به او اجازه میدهد تا درباره بخشی از مسئله صحبت کند که بیشترین نگرانی را برای او به وجود آورده است. بپرسید: «آیا از جنگ میترسی؟» حتی اگر او پاسخ منفی بدهد، شما به او اجازه دادهاید که احساسات خود را بیان کرده و در صورت تمایل درباره آنها صحبت کند.
اگر پریشانی کودک شما در این دوران مداوم و شدید است، با متخصص روان صحبت کنید. بیشتر کودکان، حتی آنهایی که در معرض تروما قرار دارند، به طرز شگفتانگیزی مقاوم هستند. نگران نباشید زیرا با کمک متخصص آنها میتوانند شرایط سخت را پشت سر گذاشته و به زندگی ادامه دهند.
اگر علاقهای به مکالمه ندارد
اگر کودک شما علاقهای به صحبت کردن درباره جنگ و ناآرامی ندارد، به او فشار نیاورید. شاید او هنوز نگران نشده و نیازی نیست در این باره آگاه شود. به کودک بگویید که هر زمان علاقهمند به مکالمه بود، آماده گوش دادن به او هستید. بسیاری از کودکان نمیتوانند درباره افکار یا احساسات خود صحبت کنند. این کودکان ممکن است راحتتر عکس بگیرند، با اسباببازی بازی کنند و یا داستان و شعر بنویسند. برای بسیاری از کودکان بیان آنچه احساس میکنند از طریق بازی یا نقاشی راحتتر است. به آنها کمک کنید تا روشهایی برای بیان خود پیدا کنند. برخی از کودکان ممکن است بخواهند برای رئیس جمهور یا خانوادههای داغدار نامه بنویسند.
کودکان معمولا برای کشف وضعیت خشونتآمیز از بازی استفاده میکنند. برای مثال بازی جنگی یک پدیده رایج به ویژه در میان پسر بچههاست. مهم است کودکان بدانند که اشکالی ندارد آنچه را که میشنوند با پشتیبانی بزرگترها از طریق بازی درک کنند. اگر بچهها مشغول بازی جنگی هستند، می توانید از آن به عنوان فرصتی برای آموزش استفاده کنید و بپرسید: «این بازی برای تو چه معنایی داره؟» برخی از کودکان با تقلید از همان اقدامات خشن بارها و بارها یاد میگیرند. تهیه لوازم جانبی بازی مانند خاک رس، تجهیزات نجات و تجهیزات پزشکی اسباب بازی نیز میتواند به کودکان در یادگیری این مفاهیم کمک کند.
به او بگویید چه احساسی دارید
کودکان دقیقا نمیدانند در حال تجربه چه احساسی هستند. به همین دلیل ممکن است ظرفیت پردازش و تفکیک احساسات را نداشته باشند. شما میتوانید با به اشتراک گذاشتن احساسات مختلفی که در لحظه دارید، این توانایی را در کودک شکل بدهید. بگذارید کودک بداند چه احساسی دارید و برای هر احساس، اسمی بگذارید. مثلا میتوانید بگویید: وقتی به این موضوع فکر میکنم یکم ناراحت و یکم عصبانی میشم.
احساسات خود را پنهان نکنید، به هر حال او درباره این مسائل میشنود و اگر علت آن را نداند، ممکن است تصور کند که این مشکلات تقصیر اوست. اما او را از نگرانیهای خود، نگران نکنید. نباید سطح نگرانی کودک را به سطح نگرانی بزرگسالان برسانید و سوالات و ترسهای جدید برایش ایجاد کنید. باید مکالمه را به سمتی ببرید که بتواند با سوالها و ترسهایی که از قبل دارد، کنار بیاید.
فرزند شما نیازی به دانستن جزئیات ناگوار جنگ ندارد. آنچه را که ممکن است در آینده رخ بدهد پیشبینی نکنید. کودکان نسبت به پریشانی والدین واکنش نشان میدهند. زمانی که فرزندتان در کنار شماست، بر احساسات خود کنترل داشته باشید و فضایی دور از تنش را برای او ایجاد کنید.
به سوالات او جواب بدهید
از کلمات و مفاهیمی متناسب با سن و سطح درک کودک استفاده کنید. کودک را با اطلاعات بیش از حد تحت فشار نگذارید و پاسخهای صادقانه بدهید.
اگر کودک پیشدبستانی شما بارها و بارها همان سوالات تکراری را پرسید، تعجب نکنید چون او هنوز مفهوم پایداری را درک نمیکند. احتمال دارد او همچنان از اوضاع سوال کند به خصوص اگر ببیند که این روند همچنان ادامه دارد. این تکرار برای بسیاری از کودکان روشی برای به دست آوردن اطمینان خاطر است. آماده باشید تا کودکان در هنگام بحث درباره جنگ سوالاتی در مورد مرگ بپرسند و به این سوالات صادقانه پاسخ دهید. کودک را از امنیت خود مطمئن کنید. با لحن مطمئن صحبت کنید، آرام بمانید و مضطرب نشوید.
تصدیق کنید که شما همه پاسخها را ندارید و از این فرصت استفاده کنید تا خود را به عنوان فردی یادگیرنده، الگوی کودک قرار دهید و با هم جواب سوال را کشف کنید. برای بچهها نیز مهم است که بتوانند چیزهای منفی و ناخوشایند را حس کنند اما پذیرش یا درک برخی از اطلاعات ممکن است برایشان دشوار باشد. با این وجود، برای تعدادی سوال متداول، پاسخهای مفیدی وجود دارد که می توانید از آنها استفاده کنید:
چرا گریه میکنی مامان؟
میتوانید به کودک بگویید: «من ناراحتم چون بعضی از آدما صدمه دیدن.» اما به یاد داشته باشید که یک کودک پیشدبستانی ناراحت خواهد شد اگر ببیند که شما از یک واقعه اسرارآمیز که او آن را نمیفهمد، وحشت کردهاید. شدیدترین واکنشهایتان را برای مواقعی نگاه دارید که کودک در اطراف شما نیست.
چرا اونا میجنگن؟
میتوانید به کودک بگویید: «بعضی از آدمها یه جور فکر میکنن و بعضیا یه جور دیگه و به خاطر همین یه وقتایی جنگ پیش میاد. گاهی جنگ برای جلوگیری از چیزای بد در آیندهس. اما جنگ نزدیک ما اتفاق نمیافته و ما در خطر نیستیم.» روشن کنید که خشونت راه خوبی برای حل کردن مشکلات نیست اما گاهی کشورها تصمیم میگیرند که برای امنتر کردن جهان بجنگند. سپس از کودک بپرسید: تو چی فکر میکنی؟ مهم است که کودکان بدانند روشهای مختلفی برای فکر کردن در جهان وجود دارد.
چرا اونا میمیرن؟
هدف کودک از طرح چنین پرسشهایی، درک بهتر مسئله است؛ چرا اونا مُردن؟ چرا اونا تفنگ داشتن؟ پاسخهای خود را کوتاه و روشن نگه دارید: «سربازا مُردن چون هواپیماشون اونقدر خراب شده بود که نتونست توی آسمون بمونه.» یا درباره یک تیراندازی دسته جمعی بگویید: «مردی که خیلی عصبانی بود، تفنگ رو گرفت و به مردم شلیک کرد. پلیس مراقب همهس و نیاز نیست نگران باشی.» در مورد سوالات پیچیدهتر در ارتباط با اوضاع سیاسی کنونی، اجازه دهید اعتقادات خودتان راهنمای شما باشد. فقط به یاد داشته باشید که پاسخهای خود را ساده و به دور از تعصب نگه دارید.
چند پیشنهاد کوچک اما بزرگ
پیشنهاد اول: برداشتهای غلط کودک را تصحیح کنید تا خیال را از واقعیت متمایز کند. اخبار تکراری ممکن است به او این برداشت اشتباه را داده باشد که یک جنگِ مشخص بارها و بارها اتفاق افتاده است. به او اطلاع دهید که این اخبار متعلق به یک درگیری است حتی اگر چندین بار از تلویزیون پخش شود.
پیشنهاد دوم: از آوردن نام گروههای مشخصی از مردم بر اساس نژاد، ملیت یا مذهب خودداری کنید و از مقایسه رنجهای انسانهای مختلف بپرهیزید زیرا ممکن است کودک را به سمت تعصب هدایت کند. محتاطانه صحبت کنید و در پی انتقام نباشید. تمرکز خود را بر مدارا نگه دارید. شما میتوانید به طور کلی درباره جنگ صحبت کنید و اگر با جنگ یا مداخله نظامی موافق نیستید، این مسئله را با کودک خود به اشتراک بگذارید. به ویژه اگر احساس میکنید اعتقادات شما بخشی از ارزشهای خانواده شما است.
پیشنهاد سوم: اگر کودک با شما مخالف است، احترام بگذارید و از استدلال یا بیان نظرات خود با عصبانیت خودداری کنید. فارغ از هر احساسی که به بنلادن داریم، کودک ما باید بداند که همکلاسیهای عراقی یا مذهبی او افراد بدی نیستند. این فرصتی مناسب برای آموزش سازگاری و توضیح دادن مفهوم صلح است. بچهها باید یاد بگیرند که از وقایع وحشتناک فاصله بگیرند، دلایل اساسی را بفهمند و شاید درگیر روشهای عمیقتری برای بهتر کردن اوضاع جهان شوند، مانند دیپلماسی و آموزش.
دسترسی به اخبار را محدود کنید
یکی از بهترین کارها، محدود کردن کودک در برابر رسانه است. هنگامی که فرزندتان در اطراف است، رسانه را خاموش کنید. به خاطر داشته باشید که کودکان کوچک معمولا شانه به شانه شما تلویزیون تماشا میکنند حتی اگر مشغول انجام کار دیگری باشند. اگر سن او برای آگاه شدن مناسب است و میخواهد یک خبر یا یک فیلم جنگی ببیند، آن را با هم تماشا کنید.
او را تشویق کنید که سوال بپرسد و اگر جواب آن را نمیدانید، به او بگویید که فردا پیدا خواهید کرد. حتی اگر کودک خود را از دیدن تصاویر جنگ در رسانهها منع میکنید، باز هم باید فضا را برای مکالمه باز بگذارید. فرار نکنید چون به هر حال او اخبار را میشنود، صفحه اول روزنامه را میبیند و خبرها را در تلفن همراه یا تبلت خود مشاهده میکند.
مهربانی را تشویق کنید
با کودک خود درباره فعالیت داوطلبانه برای کمک به افراد آسیبدیده صحبت کنید. این کار باعث میشود کودک شما احساس کند که تاثیرگذار و مفید است. کودکان وقتی میبینند کاری وجود دارد که میتوانند برای کمک به دیگران انجام دهند، احساس امنیت بیشتری میکنند.
حتی یک عمل کوچک مانند اهدا اسباببازی به کودکان جنگزده نیز به کودک شما احساس مفید بودن میدهد. به فرزندان خود کمک کنید بفهمند که چگونه مهربانی و دلسوزی آنها به جلوگیری از خشونت کمک میکند. به کودکان کمک کنید تا روشهای کمک به دیگران را شناسایی کنند. با پشتیبانی خوب، بیشتر کودکان کارهای خوبی خواهند کرد، حتی در روزهای عجیبی مثل حالا…
به افراد یاریرسان اشاره کنید
اگرچه اقدامات تروریستی و جنگ وحشتناک است اما همیشه میتوانید افراد خوبی را پیدا کنید که در این شرایط برای کمک به دیگران تلاش میکنند. به این اقدامات و مهربانی آنها نسبت به فرزندانتان اشاره کنید تا همیشه به یاد داشته باشند که حتی اگر افراد بدی وجود دارند، افراد مهربان و دوست داشتنیتری نیز در این دنیا زندگی میکنند. میتوانید از مبارزان، پزشکان و پرستاران نام ببرید.
آغوش را فراموش نکنید
در صورت تمایل او را تشویق کنید که با عروسک مورد علاقهاش بخوابد و به او اطمینان بدهید هر زمانی که بیدار شود، شما در کنارش هستید. حمایت غیرکلامی، آغوشها و بوسههای اضافی را فراموش نکنید.
همه چیز را مثل قبل نگه دارید
کودکان تقریبا کنترلی بر زندگی خود ندارند و اگر ببینند که والدینشان نیز کنترل ندارند، وحشتزده میشوند. حتی اگر غمگین هستید، باز هم باید زندگی را کنترل کنید. مهمترین نمود کنترل شما بر زندگی، حفظ برنامه روزانه خانواده است. از به تعویق انداختن وعدههای غذایی و یا بیدار ماندن تا نیمهشب برای تماشای اخبار خودداری کنید. کودک را به پارک ببرید تا طبق معمول بازی کند. او را به موقع در رختخواب بگذارید و مطمئن شوید که اعضای دیگر خانواده و یا پرستار او طبق روال همیشگی فعالیت میکنند.
به کودکان کمک کنید تا برنامه زمانی قابل پیشبینی داشته باشند. کودکان با دیدن ساختارهای آشنا احساس امنیت میکنند. مدرسه، ورزش، روزهای تولد، تعطیلات و فعالیتهای گروهی در این روزهای پر استرس اهمیت بیشتری دارند.
با مدرسه هماهنگ باشید
هماهنگی اطلاعات بین خانه و مدرسه مهم است. والدین باید از فعالیتهایی که مدرسه برنامهریزی کرده است، آگاه باشند. معلمان هم باید درباره شرایط کودک در خانه و در مورد هر گونه ترس، نگرانی یا سوال خاصی که کودک دارد، آگاهی داشته باشند.
ملاحظات ویژه برای کودکان افراد نظامی یا مبارز
کودکانی که والدین نظامی، پزشک یا مبارز دارند، بیشتر از دیگران نیاز دارند تا احساسات و نگرانیهای خود را ابراز کنند. تماسهای تلفنی و تصویری مکرر و نامه برای ارتباط کودک با پدر و مادر غایب ضروری است. به کودک اطمینان بدهید که عضو درگیر خانواده در حال محافظت از دیگران است و شما بسیار امیدوارید که به محض انجام کارش سالم به خانه بیاید.
حرف آخر اما مهمتر
محدود کردن دسترسی به رسانه، انجام برنامههای روزانه و یافتن راههای مشخص برای ابراز احساسات کودک و کمک به دیگران، به شما کمک میکند کودک را در مسیر رهایی از این احساس رخوت و اندوه هدایت کنید.
با خواندن این مطلب ممکن است فکر کنید کودک شما علائم اضطراب را دارد و شما توانایی انجام هیچکدام از این کارها را ندارید. اما نگران نشوید! کافیست خونسردی خود را حفظ کرده و به یک متخصص سلامت روان کودک مراجعه کنید.
میلیونها کودک در سراسر دنیا با کمک متخصصان، سلامت روانی خود را به طور کامل به دست آورده و همین حالا با آرامش در کنار ما زندگی میکنند.